اتخاذ سیاست بر پایه آرزو - احمد کیهان

نظرات دیگران
  
    از : بهمن بی آرزو

عنوان : دوست عزیز
چه "اطمینان نسبی به تحقق خواستهای دمکراتیک و عدالت خواهانه و "بهتر" شدند شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور" میتوان داشت بجز یک امیدواری و تلاش حد اکثری در جهت هدایت (نه رهبری) مردم؟ راه حل شما چیست؟ این نگرانی همیشه وجود داردکه جنبش به کجراهه رود و به اهداف خود نرسد. شما فقط صورت مسئله را عنوان کردید و به نظر میرسد که می گویید اگر نمتوانید پیروزی خود را تضمین کنید بهتر است شروع نکنید. در حالی که حرکت مردم خودجوش است و مستقل از اراده نیرو های سیاسی. دقیقا تلاش درجهت مهندسی اشتباه عرصه را برای گرایش اول خالی میکند و نتیجه اش همان می شود که شما بر علیه آن هشدار میدهید . واقیعت این است که حرکت مردم و پتانسیل آن رهبران خود را می یابد. رهبری که درک درستی ازپتانسیل حرکت ندارد یا عقب می ماند و یا بسیار جلو تر از مردم حرکت می کند. در چنین شرایط حساسی مردم هدایت درست را با حمایت خود پاداش می دهند و هدایت اشتباه را با منزوی کردن تنبیه میکنند. مگر نه اینکه آقای موسوی در محدودکردن این جنبش در چهارچوب مسالمت و نظام نا موفق بوده است؟ دلیل رنج بردن جنبش از نداشتن "سر" در چیست؟ شما به درستی میگویید که این جمهوری اسلامی است که با برخورد اشتباه خود در حال رادیکال کردن جنبش است ولی تلاش نیروهای تحول خواه برای هدایت این حرکت را "شلیک در گاودانی " می خوانید. مگر نیرویی می تواند به مردم بگوید که نهادهای مدنی آماده نیست فعلا دست نگه دارید و یا خواسته های خود را درچهارچوب نظام محدود کنید تا انقلاب نشود و مورد سو استفاده قرارنگیرید؟ شاید تا شنبه پیش چنین امکانی وجود داشت ولی فرصت سوزی جناح راست شرایط نوینی را به مردم تحمیل کرده است. اگر تا جمعه پیش ابطال انتخابات ریاست جمهوری خواست حد اکثر بود پس از آن به نظر می رسد که به خواست حد اقل تبدیل شده است و مردم اکنون نظام رابه چالش می کشند. وانگهی در میان مطالب نوشته شده (تا آنجاکه من دیده ام)کسی نوید "انقلابی" قریب الوقوع را نمیدهد. عمدتا تاکید بر این است که روند پایان شروع شده است و یا به زعم برخی سرعت گرفته است.
۱۴۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨٨