کارگران ایران و جنبش اعتراضی اخیر
گفتگوی دویچه وله با مهدی کوهستانی مشاور کنفدراسیونهای بینالمللی کارگری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۱ تير ۱٣٨٨ -
۲ ژوئيه ۲۰۰۹
در جنبش اخیر ایران که بیش از هر چیز حول محور اعتراض به تخلفات انتخاباتی متمرکز بود، طرح خواستهای صنفی و اقتصادی جای زیادی را به خود اختصاص نداده بود. این جنبش تاکنون تا چه حد میدانی برای طرح خواستهای کارگران بوده است؟
دویچه وله در این زمینه گفتوگویی انجام داده است با مهدی کوهستانی، نمایندهی کنگرهی کار کانادا و مشاور کنفدراسیونهای بینالمللی کارگری.
دویچه وله: آقای کوهستانی، در اعتراضها و تظاهرات روزهای گذشته در ایران، کارگران تا چه حد شرکت داشتند؟
مهدی کوهستانی: در چند روز گذشته کارگران هم به سهم خودشان در تظاهرات و اعتراضاتی که بوده، شرکت کردهاند. آنها حتی تا جایی که توانستهاند، اطلاعیههایی پخش کردهاند در رابطه با پایهایترین حقوقی که خودشان در سی سال گذشته برایش مبارزه و صحبت کردهاند و برایش نوشتهاند و زندان رفتهاند و حتی اعضایشان الان در زنداناند: حق تشکل، حق انتخاب شدن و آزادی بیان. اگر نگاه بکنیم، قبل از انتخابات تشکلهای کارگری اطلاعیهای دادند مبنی بر اینکه ما نه میگوییم شرکت کنید و نه میگوییم شرکت نکنید، ولی در جامعهای که در سطح کوچکش به نهادهای مستقلش آزادی و حق تشکل را نمیدهد، ما چطور میتوانیم ببینیم که در سطحی بزرگتر این اجازه را به مردم جامعه بدهد. از آن زاویه این را بحث و مطرح کردند. گذاشتند که خود فعالان و اعضایش در این شرایط تصمیم بگیرند که چه کنند. در این دو هفتهی گذشته هم طبق همان سنت در اعتراضات برای حقوق خود شرکت کردند، حقوقی که بخش عمدهی آن را زنان و جوانان نیز مطرح میکنند.
کارگران در اعتراضاتی که شرکت کردند، شاهد آن بودند که کسانی در تظاهرات در سرکوب شرکت دارند که اتفاقا در محیط کار هم اینها را سرکوب میکردند، یعنی حراستهای کارخانجات و نهادها و محیطهای کاری. اینها خود در خیابانها بودند و به نوعی در سرکوب کارگران شرکت داشتند.
پس اینطور که شما میگویید، تنها زیر شعار ابطال انتخابات آنجا نبودند، بلکه تا حدی توانستهاند خواستهای خودشان را در تظاهرات بیان کنند؟
دقیقا این طور است. یعنی کارگرها برای همین منظور هم به خیابانها میرفتند که بگویند، چگونه میشود که شما از ریاست جمهوری بحث کنید و آزادی انتخاب آن را میخواهید، در صورتی که این در کوچکترین ارکان جامعه وجود ندارد و ما باید این را از پایه شروع کنیم. در تظاهراتی هم که آنها میرفتند این سوال را مطرح میکردند.
میتوانید نمونهای را برای ما بگویید که چه شعاری یا چه حرکتی بوده که شما به آن استناد میکنید؟
شعارهایی که در چندین برنامهای که شرکت کرده بودند میگفتند، در مورد خواست آزادی زندانی سیاسی کارگر بود و "حق تشکل، حق مسلم ماست". من اینکه کدام نهاد بوده را از زاویهی وضعیت سرکوب و فشار است که مطرح نمیکنم. این را به عهدهی خودشان میگذارم که این را مطرح بکنند. ولی خود تشکلهای کارگری مستقلی که بسیاری از اعضایشان در اول ماه مه امسال دستگیر شدند، و نزدیکانشان هم به زندان رفتند، خب در این حرکتها شرکت کردند.
در طول این تظاهرات فشار بر فعالان کارگری ادامه پیدا کرده؟ مواردی را میشناسید؟
بله. در همین چند روز گذشته یکی دیگر از اعضای سندیکای نیشکر هفتتپه را خواستهاند، از فعالان سندیکای شرکت واحد را دوباره خواستهاند. این نشان میدهد که خواستن فعالان کارگری دوباره شروع شده تا به اذیت و آزار آنان مثل سابق ادامه بدهند. به نظر آنها تنها راه حل هم عوض کردن موضوع است. فکر میکنند که با گذاشتن فشار بیشتر روی کارگران ترس را در جامعه افزایش میدهند. از این زاویه این کار را پیش میبرند.
در طول حرکت چند روز اخیر گاه صحبت از اعتصاب کارخانهها میشد، در بحثها بود. الان وضعیت را چگونه میبینید؟ تا چه حد طرح موضوع اعتصاب در آن میان بجا و امکانپذیر بوده است؟
سنت اعتصاب عمومی از زمان سال ۱۳۵۷ میآید. ولی طبق صحبتهایی که در میان خود کارگرها بود، به نظر میآید این بحث هنوز بحث خامی است. دست کم در ارتباطاتی که خود من با کارگرها داشتم، میگفتند که این بحث هنوز بحث زودرسی است، چون هنوز نمیدانیم که جامعه در چه شرایطی است. مهمتر از این،در جامعهای که امروز بالای ۲۵ درصدش بیکار هستند، اگر شما طرح بحث اعتصاب را بکنید، همین امکانی را به رژیم میدهد برای بیکار کردن بسیاری از کسانی که خودشان با آنها مشکل دارند. در این شرایط اقتصادی که زندگی کردن با حقوق یک چهارم تورم است، واقعا این کار عملی نیست و بحث آن هم بحث خامی است.
نه، وارد این بحث نمیشوند. این بحثی است که بیشتر از زاویهی بازار مطرح میشود که آن هم شاید در برخی شهرها عملی باشد. یعنی ما نمیتوانیم فضا و شرایط کردستان را به کل جامعهی ایران تعمیم دهیم. فضا و شرایط کردستان ایران، فضا و شرایط دیگری است. بقیهی شهرها آن امکان و شرایط را برای چنین کارهایی ندارند و فکر میکنند که هنوز زود است.
وقایع اخیر ایران و شرکت مردم در تظاهرات اعتراضی چه تاثیری در خارج کشور در رابطه با مسائل کارگری داشت؟
تا پیش از ۲۶ ژوئن، جریانات و نهادهای کارگریای که در خارج از کشور با آنها برخورد داشتیم، همیشه میگفتند که شاید مسئلهی حق تشکل و سرکوب و اینها آنجوری هم که مطرح میشود، نیست. اما این دوره نشان داد و بر همه عیان کرد که اینها حتی به خودیهای خودشان هم رحم نمیکنند؛ یعنی مسئلهی سرکوب در آن جامعه، بنیادین است و با سیستم نظامی ما عجین شده است. یعنی آن جامعه با سیستمی نظامی دارد میگردد. این نشان داد که آنچه جنبش جهانی کارگری به درستی مطرح میکرد، یعنی کسب حق تشکل، حق انتخابحق آزادی و بیان و اعتصاب، در ایران چقدر سخت و پیچیده است و چقدر مشکلات متعددی را پیش رو دارد و با این شرایط کارگران دارند مبارزه را ادامه میدهند. پس باید کمک کرد برای آگاهیرسانی بیشتر و باید بیشتر کار و فعالیت کرد تا بتوان به حقوق بنیادینی رسید که بسیاری از کشورها دارا هستند، اما در ایران وجود ندارد و هر روز هم بدتر میشود.
چیزی که خوشبختانه بیشتر در سازمان جهانی کار مطرح شد، این بود که نام ایران در لیست کشورهای اصلیای که واقعا مشکلات کارگریزیادی دارند، وارد شد. این خوشحالکننده است، چون نشان میدهد که مبارزات کارگری ما در خود جامعهی ایران و در خارج از کشور تاثیر داشته و میتواند در آینده نیز نقش خود را بیشتر نشان دهد و این مبارزات را ادامه دهد.
آینده را چگونه میبینید؟ اکنون سرکوب و پیگرد فعالان ادامه دارد. فکر میکنید این سرکوب تا چه حد میتواند موثر باشد و فعالان کارگری را وادار به عقبنشینی کند؟
از یک زاویهی دیگر نگاه بکنیم. امروز جنبش ما، جنبشی زنانه است. امروز بسیاری از فعالان کارگری در خیابانها میگویند که ای کاش مردان ما درایت و شجاعت زنان ما را میداشتند. این نشان میدهد که این جنبش اجتماعی عقبنشینی نمیکند، جلو میرود. اگر مقایسه بکنیم، حداقل با ده سال یا پنج سال گذشته، حتی یک سال یا یک ماه گذشته، میبینیم چقدر مبارزه باز و فراگیرتر و میلیونی شده است. اینکه ما خود چگونه ببینیم و خود واقعیت چگونه است، واقعیت چیزی است که در آن شرایط دارد به کار خود ادامه میدهد. خیلی از تشکلهای کارگری مستقل در این چند روز اطلاعیه دادهاند و از جامعهی انسانی سخن گفتهاند، یعنی جامعهای که حقوق انسانی را دربربگیرد. مطمئنا این در آن جهت دارد حرکت میکند و بیشتر خود را نشان میدهد. بسیار هم نسبت به گذشته بازتر است. نه تنها امید آدم بیشتر است، بلکه وظیفهی آدم را بیشتر کرده که بیشتر کار کند و بدود تا بتواند به آن جامعهای برسد که امروز نیاز مردم است، نیازی که از زمان خانم قرهالعین که پرچمدار آزادی و برابری بوده، تا امروز وجود دارد و باید در جهت دستیابی به آن کار کرد.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: داود خدابخش
|