آیا تظاهرات هر روز باید ادامه یابد؟
وبلاگ سهرابستان
•
این مقاله نشان می دهد که مردم نمی توانند هر روز تظاهرات کنند و این به معنی فروکش مبارزه . مقاله به بررسی تظاهرات بزرگ در انقلاب بهمن می پردازد: ۱۹ دی ۱۳۵۶ در قم، ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ در تبریز..۲۵ خرداد ۱۳۵۷ اعتصاب سراسری، ۲۱ مرداد ۱۳۵۷ اعلام حکومت نظامی در اصفهان، ۲۵ مرداد اعلام حکومت نظامی در تهران، ۱۳ شهریور راهپیمایی عید فطر، ۱۷ شهریور فاجعه جمعه سیاه، ۲۹ مهر اعتصاب کارکنان صنعت نفت، ۱۳ آبان تظاهرات مقابل دانشگاه تهران، ۱۱ دی روزهای خونین در مشهد، ۲۶ دی شاه رفت، ۲۹دی راهپیمایی میلیونی مردم، ۱۲ بهمن ورود خمینی به ایران، ۲۲ بهمن انقلاب
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۵ تير ۱٣٨٨ -
۶ ژوئيه ۲۰۰۹
حکومت ایران بعنوان یک متحد استراتژیک روسیه و چین بخصوص ظرف بیست سال گذشته بازای پیشرفت روابط نظامی و اقتصادی با این دو کشور، همواره از پشتیبانی اطلاعاتی و امنیتی آنها نیز برخوردار بوده است. از بخشهای مهمی که حکومت بویژه با کمک روسیه و چین سرمایهگزاری زیادی روی آن نموده بخش جنگ روانی است. این بخش دارای پرسنل زیاد و پیشرفتهترین تجهیزات است و در مواقع بحران، اختیارات فوقالعادهای برای بکارگیری مطبوعات و رادیو و تلویزیون پیدا کرده و مسیر اطلاعات و اخبار را بدست میگیرد.
ما باید در نظر داشته باشیم که در جنبش آزادیخواهانه اخیر این فقط رژیم بیرحم حاکم نیست که رودرروی ملت ایستاده، بلکه روسیه بشدت هر چه تمامتر و چین با اندکی فاصله پشت سر روسیه، با همه امکانات خود حامی این رژیم و بالطبع رودروی ایرانیان قرار دارند.
پروفسور "الکساندر دوگین "، ژئوپلیتیسین و تحلیلگر سیاسی مشهور روسی، درباره مسائل اخیر پس از انتخابات ایران اظهار داشت: دولت ایران اکنون باید قاطعانه عمل کند و اجازه ندهد این طاعون رنگی در این کشور سنتی و قدیمی توسعه یابد.
اگر انقلاب رنگی در ایران به پیروزی برسد، آن روز خیلی دور نخواهد بود که ببینیم آمریکاییها این گزینه را در روسیه هم تمرین میکنند.
وظیفه بخش جنگ روانی حکومت، ایجاد مسیرهای اطلاعاتی غلط برای مبارزین و تزریق انبوهی از سردرگمی و نومیدی و ترس در آنها و تشدید اختلافات و نهایتاً فلج کردن جنبش است.
مبارزین راه آزادی اما اینبار بزرگترین امتیاز ٣۰ ساله اخیر را در دستان خود دارند، راهپیمائی دوشنبه ۲۵ خرداد و حضور بیش از ٣ میلیون نفر با وجود تهدیدات فراوان و علیرغم موجود نبودن وسائل ارتباطی برای فراخوانی مردم، حتی در جریان انقلاب ۵۷ نیز هرگز پیش نیامده بود. حضور میلیونی مردم تهران در خیابانها شدیدترین و وحشتناکترین ضربهای بود که بر حکومت وارد و سبب بر هم خوردن تعادل روانی رهبر و اطرافیانش گردید.
ما در حال حاضر همچنان دارای این برتری چشمگیر در جریان مبارزه هستیم، اثر این حضور میلیونی مردم هرگز از بین رفتنی نیست و ما با افتخار و با پشتگرمی به اینکه میلیونها همصدا داریم باید تمام تلاشمان را برای حفظ این سرمایه بسیار ارزشمند بکار بریم.
همانگونه که ما میدانیم که میلیونها حامی و همصدا داریم، حکومت هم دقیقاً از همین ناحیه بشدت وحشت دارد و میداند که با ذرهای عقبنشینی بار دیگر سیل میلیونی جمعیت در خیابانها خواهد بود. حضور میلیونی مردم نشانگر این واقعیت است که این جنبش در میان تمام اقشار جامعه و در تمام محلات تهران و در بین همه مشاغل دولتی و غیر دولتی حامیانی جدی دارد و لذا تمام شهر و همه صنوف برای حکومت منطقه قرمز و برای ما منطقه سبز است، ما در همه جای میهن حامی و همصدا داریم.
توجه داشته باشید که سرمایه شروع جنبش مردمی اخیر بسیار عظیمتر از سرمایهای است که مردم بهنگام شروع انقلاب ۵۷ داشتند. ما باید با وقت کافی و هوشیاری لازم به این زمینه مردمی گسترده و نارضایتی عمومی فکر نموده و آنرا درک نمائیم.
شاه با مواجهه جمعیتی چند هزار نفره از تظاهرکنندگان در خیابانها دست به انتحار سیاسی زد و روش سرکوب را پیش گرفت و حکومت آل خامنهای نیز با مواجهه با یک حضور میلیونی تصمیم به خودکشی سیاسی گرفت. در سال ۱٣۵۶ بعد از تظاهراتی خفیف در چند شهر کوچک، و نه در قلب پایتخت، رژیم شاه وحشتزده شد و تصمیم به برخورد شدید و اعلان حکومت نظامی و وضع محدودیتهای فراوان و ساعات منع رفتوآمد شبانه گرفت. دستگیریهای گسترده و اعلام مجازاتهای ویژه و سخت برای افرادی که در تظاهرات شرکت کنند و جو رعب و وحشت ایجاد شده سبب فروکش کامل تظاهرات و اعتراضات گردید و همه به این باور رسیدند که حکومت به پیروزی رسیده و ملت ترسیده و برای همیشه خاموش گردیده است.
زمینه نارضایتی در آنزمان بسیار کمتر از امروز بود و بخصوص افراد مسن و شاغل بشدت مخالف این حرکات بودند و آنرا خطرناک و بینتیجه میدانستند، آنها بر این باور بودند که حکومت پهلوی مستحکم و شکستناپذیر است. کار برای مبارزان بسیار سخت و کند بود، آنها باید ابتدا مردم را قانع میکردند که رژیم فاسد است تا در مرحله بعد بتوانند روی حمایت آنها حساب کنند، مبارزین بسختی و با تلاش فراوان توانستند موج نارضایتی را گسترش دهند، چیزی که امروز پیشاپیش موجود است . نگاهی کوتاه به روزشمار انقلاب ۵۷ برای درک این نکته بسیار مفید خواهد بود:
۱۹ دی ۱٣۵۶ ===> تظاهرات مردم قم.
۲۹ بهمن ۱٣۵۶ ===> تظاهرات مردم تبریز در چهلم شهدای قم.
۱۰ فروردین ۱٣۵۷ ===> تظاهرات مردم یزد.
۲۵ خرداد ۱٣۵۷ ===> تعطیل و اعتصاب سراسری در تهران و شهرستانها.
۲۱ مرداد ۱٣۵۷ ===> درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر.
۲۵ مرداد ۱٣۵۷ ===> اعلام حکومت نظامی توسط دولت آموزگار.
۱٣ شهریور ۱٣۵۷ ===> راهپیمایی عید فطر.
۱۷ شهریور ۱٣۵۷ ===> فاجعه جمعه سیاه.
۱۹ مهر ۱٣۵۷ ===> آغاز اعتصاب کارکنان مطبوعات در سراسر کشور.
۲۹ مهر ۱٣۵۷ ===> اعتصاب کارکنان صنعت نفت.
۱٣ آبان ۱٣۵۷ ===> تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران، به خاک و خون کشیده شد.
۱۰ آذر ۱٣۵۷ ===> فریاد اللّه اکبر بر فراز بامها، سراسر کشور را فرا گرفت.
۱۱ دی ۱٣۵۷ ===> روزهای خونین در مشهد مقدس.
۲۶ دی ۱٣۵۷ ===> شاه رفت.
۲۹دی ۱٣۵۷ ===> راهپیمایی میلیونی مردم ایران
۱۲ بهمن ۱٣۵۷ ===> ورود خمینی به ایران
۲۲ بهمن ۱٣۵۷ ===> تهران به صحنه جنگ خونین مسلحانه، بین مردم و سربازان رژیم پهلوی، تبدیل شد.
بخش جنگ روانی حکومت برای مهار موج مخالفتهای مردمی و جلوگیری از تبدیل آن به یک انقلاب ویرانگر تلاش دارد تا با بالابردن سطح توقعات مردم و نتیجهگیریهای غلط آنها را از حصول نتیجه مایوس نماید. مواردی که بیشتر هدف این بخش حکومت میباشد بقرار زیر است:
۱- تظاهرات هر روز باید ادامه یابد، چنانچه چند روز تظاهرات نبود پس جنبش شکست خورده و مردم ترسیده و ناامید شدهاند.
قرار نیست ما هر روز تظاهرات داشته باشیم. کاری که باید انجام میشد انجام شده است، ما سیلی حضور میلیونی را بر صورت حکومت کوبیدهایم. ما باید سازماندهی لازم را بوجود بیاوریم و گامهای بعدی را برنامه ریزی نمائیم. بگذار آنها با هزینه بالای سیاسی همچنان نیروهای گارد را در خیابانها آمادهباش نگه دارند و منتظر تظاهرات ما باشند. ما چندین میلیون نفر حامی و همصدا داریم که با کمک آنها این موج را گسترش و اعتصابات فلجکننده همگانی را پایهگزاری خواهیم نمود. باید هنگامی دوباره مردم را در مقیاس گسترده به صحنه کشید که آمادگی پیوند آن با یک اعتصاب همگانی در صورت سرکوب وجود داشته باشد.
شنبه دهم مردادماه بعنوان چهلم شهدای ٣۰ خرداد روز خوبی برای اعلام راهپیمائی عمومی است و فرصت کافی برای تدارک و تبلیغ آن در داخل و خارج از کشور وجود دارد و میتوان در این فاصله مردم را کاملاً آگاه نمود و به حکومت اخطار داد که در صورت مقابله خشونتآمیز، مردم دست باعتصابات گسترده خواهند زد.
۲- هر جنبش و نهضت و انقلابی حتماً باید رهبری داشته باشد و مردم بدون رهبری راه بجایی نخواهند برد.
انقلاب یعنی یک همفکری عمومی در جامعه که برای رسیدن به آرمانی مشخص با یکدیگر اتحاد دارند و هماهنگ عمل میکنند. در انقلاب ۵۷ فردی که بعنوان رهبر انقلاب نامیده میشد تا ۱۰ روز قبل از سقوط رژیم حاکم اساساً در ایران نبود و در خلال انقلاب نیز فقط تعدادی اعلامیه صادر نمود که اساساً کلیگویی بود و اصول و روش خاصی را برای مبارزه پیشنهاد نمیکرد. ضمن اینکه بدلیل نبود اینترنت و تلفن موبایل در آنزمان، این پیامها به قشر زیادی از مردم نمیرسید و درصد زیادی از کسانی هم که اعلامیهها بدستشان میرسید مطلب چندانی از ادبیات آن دستگیرشان نمیشد.
این مردم بودند که بطور خودجوش و با همفکری یکدیگر روشها و تاکتیکها را تعیین میکردند. هدف کاملاً روشن بود و تعددی هم نداشت، همه فقط یک هدف را دنبال میکردند، فشار به حکومت تا سرنگونی آن.
اکنون مبارزین را از دستگیری موسوی یا کروبی میترسانند، بیش از پنجهزار نفر از متفکرین و فعالین سیاسی را هم گرفتهاند، و اینگونه میخواهند القاء کنند که آخرین و مهمترین اقدام حکومت دستگیری سران ظاهری جنبش بوده و بمحض دستگیری آنها نهضت به بنبست رسیده و متوقف میگردد.
رهبر مردم در این جنبش، نارضایتی آنها از وضع موجود، بیعدالتی و ظلم ، عقب نگه داشتن جامعه ایرانی و تحمیل روشهای زندگی هزار سال پیش به مردم ، تمسخر و سرکوب سنتهای ملی ایرانیان، تاراج ثروت عمومی و دزدیهای هنگفت درآمد فروش نفت، سرشکستگی جهانی بدلیل حماقت دولت، نبودن آزادی اندیشه و بیان و حاکمیت ارتجاع است. رهبری این جنبش حس عمومی و مشترک همه مردم است و وابسته به فرد و گروه خاصی نیست و با دستگیری و یا ترور فرد یا افراد خاصی متوقف نخواهد شد. مردم ما میگویند که آرزوی زندگی بهتری دارند و شایسته آن نیز هستند و حاضرند برای رسیدن به آن هزینه بدهند و همین انگیزه، رهبر درونی آنها است.
٣- حکومت در پشت پرده در حال سازش با قدرتهای بزرگ و کسب حمایت آنها است و لذا آنها دیگر از مردم ایران حمایت نخواهند کرد.
نهضت ما نیازی به حمایت هیچ دولتی ندارد. افکار عمومی و مردم دنیا قلباً عاشق هر حرکت آزادیخواهانه و انسانی هستند و حمایت دول خارجی نمیتواند نجاتبخش حکومت باشد. روسها و چینیها نیز بزودی سیلی ملت ایران را خواهند چشید.
این تبلیغ رژیم به این جهت است که حکومت بشدت در مقابل فشارهای خارجی ضعیف است و میخواهد بنوعی به مردم القاء نماید که سرنخ دول خارجی را دست دارد. این تبلیغ بزودی بر علیه خود حکومت کار خواهد کرد، دول خارجی در عین حال که حمایت یا عدم حمایتشان اثری بحال ما ندارد، زیر فشار آزادیخواهان و افکار عمومی کشورشان مجبور باتخاذ روشهای تند بر علیه حکومت سرکوبگر خواهد شد. با جدی شدن و استمرار جنبش مردمی، ظرف کمتر از شش ماه تمامی کشورهای منطقه خاورمیانه دست بدامان آمریکا و اروپا خواهند شد که برای جلوگیری از گسترش موج تحولخواهی به کشورهایشان فکری برای حکومت سرکوبگر نموده و نهضت مردمی را برچینند، همان کاری که زمان شاه کردند و سروته انقلاب را سریع هم آوردند.
۴- ارائه خبرهای مهم ولی بیپایه و اساس که ظاهراً بنفع جنبش مردمی است ولی عدم تحقق آن سبب دلسردی مردم خواهد شد.
اینکه فلان سردار یا فلان فرد به نهضت پیوسته باشد و یا اخبار مهم و دلگرمکننده دیگری که بررسی واقعیت آن مقدور نیست نباید انعکاس زیادی پیدا کند، طبیعی است که هر فردی که بسوی مردم بیاید و پشت به اردوی جنایتکاران نماید در آغوش ملت خواهد بود ولی شور این جنبش بقدری زیاد است که افراد نقش چندانی در آن ندارند.
فردا خواهند گفت که در ارتش شورش شده، فلان پالایشگاه منفجر شده و یا اعتصاب سراسری در صنعت نفت و چند روز بعد اثبات میشود که این خبر دروغ بوده و مردم به مبارزین و خبرهای آنها بدبین شده و نوعی سرخوردگی بوجود میآید. ما نیازی به اخبار غلوآمیز و ناصحیح نداریم. از اخبار مطمئن شویم و بعداً آنرا شایع کنیم.
۵- تشدید اختلافات بین اقشار مبارزین و سرگرم شدن آنها به مسائل فرعی
به هر حال این مردم هستند که دارند جنبشی عظیم را خلق میکنند، مردم متشکل از سنین مختلف و اقشار گوناگون هستند، نباید آنها که توانایی دویدن دارند به آنها که فقط میتوانند راه بیایند انتقاد کنند، تهرانی و شهرستانی نداریم فقط ایرانی داریم، اگر چند روز در شهری خبری نیست مطمئن باشید در حال سازماندهی و تدارک هستند، بکار خودمان برسیم و زبان به شکایت باز نکنیم. شخصیتهای مختلف و فعالین سیاسی گوناگونی در خلال جنبش اظهار نظر خواهند نمود، هر کدام را با انگی بدرقه نکنیم، هر ایرانی چه در داخل و چه در خارج از کشور، چه در تهران و یا در شهرستانها، هر قوم و طایفهای و نهایتاً هر که به ایرانی بودنش افتخار کرده و در خدمت حاکمیت نبوده و خیزش مردمی را پشتیبانی کند در آغوش ملت و محترم خواهد بود.
* * *
فراموش نکنید که رهبر و اطرافیانش جایگاههای قدرت و ثروت را در این کشور در اختیار دارند و بیست سال است که مهرهچینی میکنند و از قوه قضائیه گرفته تا دولت و مجلس و ارگانهای نظامی و انتظامی و رسانهها مملو از چاپلوسین و دستبوستان و نوکران آقا است، آنها در این مسیر به ثروتهای افسانه ای و قدرت وسوسهانگیزی دست یافته اند و مطمئن باشید که از تمام امکاناتشان برای سرکوب استفاده کرده و مقاومت زیادی خواهد کرد، البته نوکران رژیم وفاداریاشان به ثروتهایی که اندوختهاند بیشتر از وفاداریاشان به رهبر است و تنها دلخوشی آنها این است که سروصدای مردم سریع و فوری با تدابیر رهبری و کمی چماق و گلوله خفه شود، اگر چنین نشود و فریادها ادامه پیدا کند، رهبر هر روز تعداد بیشتری غایب در اردوگاه خود خواهد شمرد. ما هم عجلهای نداریم و باندازه رسیدن به آزادی و پاک کردن خاک وطن از ارتجاع، صبر و حوصله داریم. رهبر با کودتای انتخاباتی و عربدهکشیهای سرمستانه در حقیقت جام زهر را خورده و خودکشی سیاسی نموده است، باید قدری کمکش کنیم تا این جام زهر زودتر اثر کند.
|