شاید جامعه ی ایران به انقلاب آبستن است - مردو آناهید

نظرات دیگران
  
    از : منوچهر جمالی

عنوان : ازشاه، زی فقیه جنان بود رفتنم کز دست مور در دهن اژدها شدم - ناصرخسرو
تضاد فتوای آقای منتظری با فرهنگ ایران ............... دراسلام، مشروعیت حکومت، تنفیذ امربه معروف ونهی ازمنکراست ، واگرحکومتی چنین نکند،عادل نیست و ملت برای برقراری عدالت که میزانش شریعت اسلامست، حق مقاومت در برابرآن حکومت وسرنگون کردن آن را دارد. این چنین مقاومت و خیزشی، راه را برای بازگشت حکومت اسلامی دیگری میگشایدو امتداد دهنده حکومت دینی - اسلامیست. این چنین مقاومتی ازملت ، ازهمان آغاز، سلب حق حاکمیت ملت ازخودش هست . ولی درفرهنگ ایران، حقانیت به حکومت ، اجرای دادیست که ازخرد انسانهابرای پرورش زندگی درگیتی برخاسته است، وبا نفی چنین دادی ، ملت حق به سرنگون ساختن آن حکومت و حق تاءسیس مجدد حکومت برپایه خرد انسانی را دارد ،
۱۴۵۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣٨٨       

    از : صمد قاضی

عنوان : ضرورت تشکیل "شورای سخنگویان جنبش سبز ملت ایران"
تشکیل " شورای سخنگویان جنبش سبزملت ایران "

چرادر شرایط کنونی تشکیل" شورای سخنگویان جنبش سبزملت ایران" ضروری است ؟؟؟؟؟......

قسمت اول:
پیش ازبرآمد پر فروغ جنبش سبزدرایران ،بالغ بردودهه تلاش وکوششهای
عدیده ازسوی احزاب وسازمانها وچهره های سیاسی برای رسیدن به نوعی از اتحاد عمل" جبهه ای "یا "شورایی "و..... به هدف الترناتیو سازی صورت گرفت که هیچیک موفق نبود .
/ جدایی روشنفکرمابانه ازمردم وعدم درک خواسته های واقعی آنها / تنگ نظری های ایدئولوژیک وسیاسی تشکیلاتی//فزون خواهی های هژمنیستی/ باورهای ضد پلورالیستی/ کم وبی ارزش انگاشتن ورود به اتحادعمل های آکسیونی بدون انگ حزبی/ و.....علل اساسی شکست این پروژه ها بود که هرگز دچار نقد جدی وخانه تکانی فکری قرارنگرفت .
ناامیدی ودلسردی از این روند های منجمد شده ،موجب جدایی کادر ها و اعضا وهواداران ازاین سازمان ها شد. ناکارآ مدی مفرط رهبری وعدم پاسخگویی آنها به نیاز های مبرم جنبش سیاسی باعث اضمحلال ومتلاشی شدن آنها شد .
نتیجه ی مهم این فرو پاشی موجب باز گشت بسیاری ازآنها به میان مردم وتوجه دقیق تربه خواسته های ملموس ومبرم شان، این بار درفراق وفارغ ازبازدارندگی های سازمانی گردید .
اکنون دیگر دربین مردم عینک"حقیقت ففط نزد من است"درمیان نبودو منعی جدی درراه گفتگو برای اتحاد عمل میان سلطنت طلب با کمونیست یا چپ دمکرات با مشروطه طلب درعرصه ی زندگی واقعی سیاسی نبود ./این باردیگربحث از اهداف دوردست آرمانی زیبا با پلمیک های روشنفکرمآبانه (نظیر:.."هم اینک سوسیالیسم "..هم اینک "دمکراسی خلقی وشورایی"...و"اتحاد عمل" و"وحدت عمل" فقط برپایه ی "برنامه حداقل وحداکثر" ووو.......)در میان نبود.
واقعیات تلخ و سهمگین به چهره ودرون اندیشه ها وانگاره های فسیل شده سیلی میزد.
شکست تلاش ها وناامیدی ممتد در ارائه ی یک آلترناتیو خارج ازرژیم وفقدان حضور آن در صحنه ی سیاسی ناگزیرموجب گشت تا نگاه های هدفمند سیاسی برتضادهای درون حاکمیت وناگزیری ازاستفاده ی تاکتیکی ازبروز بحرانهای موسمی به سود تعمیق جنبش مردم متمرکز گردد .( اصلی که پیش از این مغفول مانده ودر نقشه ی استراتژیک وآرایش نیروهای موجود درآن/تحت عنوان "جنگ گرگها "جایگاه جدی را بخود اختصاص نداده بود).
اکنون تجربه ی ۲و۲۲خرداد( برخلاف نظریات فرسوده ی حاکم در گذشته ی سیاسی ) درعمل به ما آموخت که تحت شرایط خاصی از بروز بحران و تضاد دردرون حاکمیت ، وقوع ستیزی آشتی نا پذیر که منجربه خروج بخشی عمده از حاکمیت به سود وسوی جنبش گردد ،امکان پذیراست. ونمی توان ونباید با بی اهمیتی وعبورناآگاهانه از کنار این مهم ، تن به انفعال وبی عملی سیاسی داد.
همچنان که "تحریمیون "بانگاه تنزه طلبانه وسکتاریستی به اوضاع می نگریستند و تحت شعارهای ( /جنگ گرگها../نمایش انتخابات... /انتصابات../و"نبود شرایط آزاد برای ورود به انتخابات" – گوئیا شرکت فقط در شرایط آزاد هنری بس بزرگ است ؟؟؟؟- / وانتخابات گورستانی.ووو.....) به یکباره با تسونامی ۲۲خرداد وجنبش سبز ناشی ازآن مواجه گشتند و باردیگر پیشانی شان به پا شویه خورد. برخی که هنوز خروج بخشی عمده ای از گردونه ی حا کمیت را به راحتی هضم نمی کردند و نمی کنند وحاضربه نقد جدی وبی رحمانه ازدیدگاه های غلط تاکتیکی واستراتژی فرسوده ی خود نیستند ودرصدداصلاح آن برنمی آیند.
ناباورانه ومنفعلانه نظاره گرچگونگی حوادث اند تا شاید "شرایط آزاد "(؟؟)فراهم گردد.
این جمود فکری که معتقدست ///همه ی دمکرات ها از بدو تولد آزادیخواه ودمکرات متولد میشوند/// به احتمال وامکان فرارویی متکاملانه ی شخصیت های فکری وتغییرپتانسیل ها –تحت شرایط معین باورندارند- ونه تنها امکان تحول فکری وفرارویی سیاسی اصلاح طلبان دیروز رابه اصلاح طلب رادیکال امروزدرخارج حاکمیت رانمی پذیرند که اتحاد عمل باآنهارا درجنبش کنونی گناهی نا بخشودنی میدانند.با این تنزه طلبی وخالص خواهی ست که باورعملی به پلورالیسم سیاسی ازدستور کار آنها خارج می شود.

تظاهرات عظیم مردم (بدون تابلوی گرایش سیاسی) درداخل وخاج ازکشور، بوضوح با نشان ازعزمی متحدانه ی پلورالیستی حول محورآزادیخواهی وضد دیکتاتوری وبه بهانه ی تقلب درانتخابات داشت که فارغ از پراکندگی سنتی درراس هرم سیاسی اپوزیسیون خودنمایی کرد.

قسمت دوم:
بی شک ۲۲خرداد وفروزش جنبش سبزناشی ازآن برای اهل عبرت و آموزش پذیران تاریخ سیاسی ایران درس های مهم وتعیین کننده ای دربرداشت که برجسته ترین آنها دراین مقال اجرا وانجام رفراندومی دو سویه بود که درآن اکثریت عظیم مردم دو " نه " بزرگ به حاکمیت ازیکسو وبه کارنامه ی سیاسی اپوزیسیون پراکنده طلب دادند .
قاطبه ی مردم ایران با خواست وعمل متحدانه به وضوح بیزاری خویش راازپراکندگی در صفوف ملی علیرغم وجودسیاست سکتاریستی وغیرهمگرایانه رهبران اپوزیسیون به منصه ی ظهوررساندند وثابت نمودند که "اتحاد عمل "بر پایه ی منافع ملی وآزادی (بدون انگ هژمونیک)نه تنها ممکن است که بایدوخواست مبرم آنهاست .
پیشنهاد تشکیل (شورای متحد سخنگویان جنبش سبزملت ایران ) در خارج از کشور نه تنها می تواند آغازگشایش دریچه ای بسوی اتحاد عمل های کوچک باشد بلکه میتواند فرارویی آن برای رسیدن به اهداف استراتژیک مد نظر قرار بگیرد. لیکن اکنون به عنوان یک نیاز مبرم باید در دفاع متمرکز سازمانی ورسمی از منافع آنی جنبش سبزعاجلا در دستور کار قرار بگیرد.
دفاع غیرمتمرکز وغیرمتشکل ازجنبش سبز در خارج از کشور که تاکنون با اتوریته ی فردی و بصورت توضیحات رایزنانه به هدف جلب حمایت بین المللی جریان داشته -اگرچه ارزشمند - لیکن اکتفا بدان تا همین حد، بس ناکافی وکم تاثیر،بلکه زیان بارنیز خواهدبود ومیتواندصرفا بازتاب دهنده ی دیدگاه شخصی افراد باشد ونه بیانگرکل نظرات ومنافع جنبش ملت ایران .
درصورت تشکیل ورسمیت یافتن این شورا با ترکیبی پلورال –" بدون رهبر"- کلیه ی چهره های درون آن عملا ورسما( نه نمایندگان حزبی خود) که عضوی از مدافعان وسخنگویان کل جنش سبزمحسوب میشوند.
بدینوسیله برای نخستین بارتحقق اتحاد عمل در" بالا" انعکاسی است منطقی برای پاسخ مثبت دادن به اتحادعمل مردم که رفع بلا تکلیفی دراتخاذ موضع سیاسی توسط دول خارجی حاصل وسهل تر میگردد درغیر اینصورت سیاستهای حمایتی بین المللی بطور ناگزیر بصورت کم دامنه وکم تاثیر وشناور از حقوق پایه ای شهروندی وانسانی جنبش تنزل میکند.
درنبود این گونه تشکل ها در خارج ،بحران "قبول یا رد" به رسمیت شناختن دولت کودتایی بویژه تحت تاثیرنیاز به" قطعیت بخشیدن به موضوع هسته ای" آنچنان بالا میگیرد که جنبش را در خطر دور زدن قرار می دهد. بویژه آنکه حکومت کودتایی بشرط قبول به رسمیت شناخته شدن وادامه ی بقا، در مقابل جنبش، حاضر به پذیرش سازش های اشتهاآوربا جهان غرب خواهد شد.
درشرایط حاد کنونی هیچکس بهتروبیشترازجهان غرب، واقف به درماندگی فزاینده ی رژیم، جهت بقا وآمادگی او برای پرداخت هزینه ها ی سنگین وسازش های گزاف باغرب نیست.
این نکته ی مهم را نباید از نظر دور داشت که حتی در صورت اعتلای جنبش مردم وتوفیق درتشکیل "شورای سخنگویان جنبش سبز ملت ایران "وتقویت اتوریته وقدرت آن ،هنوزنمی توان با اطمینان قوی پذیرفت که دنیای غرب براحتی خود را از خوردن این لقمه آماده وملتمس محروم سازد.
متاسفانه جنبش سبزما اکنون درعرصه ی کارزارداخلی درموضع ناپایدار تدافعی باخصلت اعتراضی قرار دارد وباکمی تردید میتوان دید که ادامه ی این وضعیت (ودر صورت تغییر نیافتن تاکتیک ها واتحادعمل فراگیر) توازن قوا بسود حاکمیت بهم خواهد خورد.
تنها درپرتواتخاذ وپیشبرد تاکتیک های تهاجمی وتلاش قوی برای سراسری نمودن آنها درداخل وایجاد تشکلی متحد وپلورال، بعنوان سخنگویان رسمی جنبش سبزدرخارج میتوان بااطمینان بیشتری امیدواربود که کفه ی توازن قوا در تمامی عرصه ها بسود جنبش سبزملت ایران تغییر یافته وآنرا یک گام اساسی وبزرگ بسوی پیروزی به پیش ببرد .

همچنان وقت تنگ است..... همتی باید....
۱۴۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨٨       

    از : هومن دبیری

عنوان : جنبش مشروطه در تداوم ست ...
هرکس می تواند به میل خود تاریخ را دستکاری کند، بهمین دلیل ست که شاهدوستان «قصه» خودشان را می گویند ، آخوندنها روضه ی خودشان را میخوانند ، مردم هم به فراخور مشاهدات و تجربیات و جایگاه اجتماعی خویش خاطرات دیگری را سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کنند.

اما در هر «داوری» ملاک ؛ گزارش و اسناد معتبر و مورد قبول شرکت کنندگان در اختلافات ست. تا بحال این امکان فراهم نیامده که بر سر مسائل تاریخی و سیاسی نیروهای حاکم و محکوم بتوانند متمدنانه در باره عملکرد های خود بحث و گفتگو کنند تو گوئی تا «ابد» یک عده حاکم و اکثریت مردم محکوم خواهند بود و هرگز اشتی ملی بر قرار نخواهد شد و باز هم سر مردم بخاطر اندیشه اشان بر سر دار خواهد رفت.
نظر من :
محصول اصلی حکومت بعداز ۲۸ مرداد ، بدلیل بد آموری های عدیده ی سیاسی ناشی از مدیریت عقب ماند ه ، قطع پیوند و مادی و معنوی مردم و روشنفکران و فعالان سیاسی با دستاوردهای جنبش مردمی مشروطه ، قانون اساسی و جامعه ی مدنی بود . بهمین دلیل در سالهای ۵۶ و ۵۷ مردم و مبارزان با قانون اساسی ، آزادی و حقوق بشر تا حدود زیادی بیگانه و حتی آنها را نفی میکردند. این زمینه ی مساعدی برای سوار شدن خمینی بر اوضاع و بر پا نمودن فیمه ی اسلام «مشروعه » گردید. هوار های حتی مهدی بازرگان برای « جمهوری دموکراتیک » بگوش کسی نرسید.

محصول اصلی حکومت اسلامی صد البته جنایات و بدبختی های عظیم مادی و معنوی بوده ست اما از زیر آوار و خرابیهای این حکومت هولناک بارقه های آزادیخواهی ، توجه به قانون اساسی و آزادی فردی و احترام به حقوق بشر در بین مردم بیش از همیشه دیده میشود.

به نظر من علیرغم تمام ضایعات وحشتناک بعداز انقلاب بهمن مردم ایران میروند که پایه های یک حکومت مردمی برای شرکت تمام نیروها در سرنوشت خود را بسیار عمیقتر از صدر مشروطه و وسیعتر از نهضت ملی و آگاه تر از انقلاب بهمن در پیشانی تاریخ ثبت کنند.

بهمین دلیل خامنه ای بطرز جنون آمیزی برای ادامه ی بقای خود ، کار ی که شاه نکرد را انجام میدهد. نتایج واقعی انتخابات ۲۳ خرداد ایران حاکی از بلوک های مختلف سیاسی اجتماعی در ایران ست که ظاهرا رای خود را به موسوی ، کروبی ، رضائی و احمدی نژادی دادند. خامنه ای چه بخواهد چه نخواهد دیگر دوران «امت» و ۹۸.۲ درصد گذشته و شاهدوستان و رجوی هم شانسی برای کسب تمام قدرت ندارند . در انتخابات واقعی و ادواری مرزبندی ها ی سیاسی بسیار روشن تر خواهد شد که هیچوقت در تاریخ ایران وجود نداشته ست.

تمام اقتدار گرایان حاکم و مخالف رژیم از وضع موجود ناراضی هستند. بهمین دلیل ست که خامنه ای و سپاه تلاش می کنند تا اصلاح طلبان حکو متی را متلاشی نمایند تا دیگر امکان چند صدائی و بلوک بندی های سیاسی مطرح نباشد. تا حکومت سلطانی خامنه ای ادامه یابد.

جنبش مشروطه در تداوم ست ...
هومن دبیری
۱۴۴٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣٨٨