|
•
واژه، واژه، واژه !
می‌نویسند شاعران ِ تبعیدی
و از تیغ ِ بران ِ قلم‌هایشان
لغت‌نامه‌ها پاره می‌شوند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۹ تير ۱٣٨٨ -
۱۰ ژوئيه ۲۰۰۹
...در میدان کشتارگاه
الفبا را به صف کشیده‌اند
و رفتگران،
خون را کفنی سیاه می‌پوشانند
واژه، واژه، واژه !
می‌نویسند شاعران ِ تبعیدی
و از تیغ ِ بران ِ قلم‌هایشان
لغت‌نامه‌ها پاره می‌شوند
داد، داد، داد !
می‌نویسند شاعران ِ تبعیدی
و از قلم‌هایشان،
بیدادی سرخ فرو می‌چکد بر سفیدی کاغذ
بخوان، بخوان، بخوان !
بخوان به نام ِ زمین
که ترا از خاکی سرد و زاینده آفرید
بخوان به نام ِ نبض ِ تب دار ِ آفتاب
که ترا از نوری گرم آفرید
بخوان به نام ِ مقدس ِ آب
بخوان به نام ِ بافت ِ سرخ ِ آتش
بخوان !
زندگی، زندگی، زندگی
می‌نویسند شاعران ِ تبعیدی
و از جوهر ِ قلم‌هایشان
سِیلی دشمن‌نواز
روان می‌شود بر پیکر ِ کاغذ
و فرو می‌برد مسجد و مناره و منبر.
زمین‌بانوی ِ شرق،
پیراهن ِ اندوه از تن به در کن
برهنه می‌خواهمت
بی محراب و سجاده و سربند...
میکده‌ها بگشای
بخوان، بخوان، بخوان آواز
بشو پرواز
بزن این ساز
بگو این راز
و پستان ِ پر شعرت را در دهان ِ ملال ِ ما بیفشان
مست می‌خواهمت !
بایست، بایست، بایست !
در ارتفاع ِ باشکوه ِ انسان بایست
و منظر ِ ما را نظاره کن
که ما "هراس ِ بیشه غربت را
هجا به هجا
دریافته‌ایم"
چنین گفت شاملو
در آستانهِ بامدادِ مرگ ِ خویش.
سخاوت ِ آزاد ِ آفتاب
ارزانی تو باد
زمین‌بانوی شرق
تفکر ِ کهن ِآتش
ارزانی تو باد
زمین‌بانوی شرق
حضور ِ پر شکوه ِ زندگی
ارزانی تو باد
زمین‌بانوی شرق
چنین می‌نویسند شاعران...
manzarhossini@yahoo.com
www.manzarhossini.com
|