دیکتاتورها


محمود فلکی


• به سوی اسب‌هایی که خیال می کنند بال دارند
شلیک می‌کنند
بر برهنگی ِ تنی که تن ِ برهنه را می‌جوید
تاریکی می‌پاشند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۰ تير ۱٣٨٨ -  ۱۱ ژوئيه ۲۰۰۹


 
 
در همسایگی‌ ِ همه‌ی سایه‌ها
از اتاق ِ من و تو آفتاب می‌بلعند
برای رویا گور می‌کنند
و پُر می‌کنند از شن
نامی را که بوی نان تازه می‌دهد
و از غم
قامتی می‌سازند
برای کوتوله‌های فهم.
 
با دست‌های خون‌آشنا
حرکتِ هوا را
یک ساعت به تأخیر می‌اندازند
زمین را
یک ثانیه پشت تاریکی هُل می‌دهند
و در واژه‌ای که از درخت بالا برود
یا سراغ تابستان را از پستان بگیرد
قیچی می‌کارند
 
به سوی اسب‌هایی که خیال می کنند بال دارند
شلیک می‌کنند
بر برهنگی ِ تنی که تن ِ برهنه را می‌جوید
تاریکی می‌پاشند
  و از همه‌ی صداها
تنها صدای خنده به کابوس‌شان راه می‌یابد.