از گرگ بجُز گرگ تجسم نپذیریم
حسام الدین مصطفی زاده
•
این گند ز سر روی به دم کرده عزیزان
آن سر نپذیرفته و هم دم نپذیریم
امید به این چند ریا کار نبندیم
زین قافله ء مرگ ترحم نپذیریم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۶ تير ۱٣٨٨ -
۱۷ ژوئيه ۲۰۰۹
مردم سر کارند توهم نپذیریم
گم گشتگی از راه به مردم نپذیریم
با عدل سر و کار ندارد دل دیوان
یار ا ن سر ِ دارند تظلم نپذیریم
این گند ز سر روی به دم کرده عزیزان
آن سر نپذیرفته و هم دم نپذیریم
امید به این چند ریا کار نبندیم
زین قافله ء مرگ ترحم نپذیریم
در گند نمازی نگذاریم عیان است
با خاک نجاسات تیمم نپذیریم
این یک ز دگر گرگ شقی تر بود ای دوست
از گرگ بج ُ ز گرگ تجسم نپذیریم
گولی است سترگ این علم سبز رفیقان
از ساقه ی جو خوشه ی گندم نپذیریم
افتاده به راهی قدم مردم ایران
بر خضر ره قلب تقدم نپذیریم
بس نیست بدنبال هر آن یاوه دویدیم
بوسیدن هر گرد نما سم نپذیریم
|