تدریس به زبان مادری؛ حقیقت یا فریب؟
یونس شاملی
•
ابلاغ چنین مصوبه هایی ابدا به معنی گامی به پیش از سوی جمهوری اسلامی نیست، بلکه علت آن را بایستی در عقیم گذاردن مطالبه ملیتهای غیرفارس و فرسایش نیروی جوان و هویت طلبی که جمهوری اسلامی بی وقفه شاهد گسترش آن است، جستجو کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٣۰ تير ۱٣٨٨ -
۲۱ ژوئيه ۲۰۰۹
چندی پیش در کشاکش جنگ تبلیغاتی میان نامزدها در دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری، خبر تصویب برای تدریس دو واحد درسی به زبان ملیتهای غیرفارس (بقول آنان زبان قومی) در دانشگاههای کشور توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد. انتشار این خبر در آن شرایط، در واقع، واکنش احمدی نژاد به برنامه دیگر نامزدهای ریاست جمهوری بود که به حقوق ملیتها و بویژه اجرای کامل اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی تاکید داشتند. اینک درز خبر ابلاغ مصوبه فوق به ارگانهای آموزش و فن آوری کشور توسط دولت احمدی نژاد در خور بررسی است.
اولین واکنش انسان در قبال خبر ابلاغ مصوبه تدریس زبان ملیتهای غیرفارس در برخی از مراکز دانشگاهی ایران، بویژه زمانیکه اعتراضات وسیع به نتایج انتخابات دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری و تقلب های کلان در آن هنوز یکی از دیسکوس های اصلی درمطبوعات بشمار میرود، استمرار جنگ روانی و تبلیغاتی نامزدهای انتخابات را به ذهن آدمی متبادر می کند. موقعیت ضعیف محمود احمدی نژاد، عوام فریبی که هنوز نتوانسته اعتبار لازم را برای استمرار دولت دوم خود بدست آورد، چنین ابلاغیه ایی برای ارگانهای فرهنگی کشور معنی دار به نظر میرسد. معنی دار از این جهت که اولا؛ً جدال دو جناح تمامیت خواه (خامنه ایی-احمدی نژاد) از یکسو و اصلاح طلب (موسوی-هاشمی) از سوی دیگر رو به سوی اتمام ندارد و دوم اینکه؛ توجه به مسئله ملیتهای غیرفارس و ابلاغه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص تدریس دو واحد درسی زبانهای غیرفارسی نشان از اهمیت مسئله ملیتها و جلب و جذب آنان برای مقبولیت بخشیدن به کرسی ریاست جمهوری است که احمدی نژاد در پی کسب آن است.
اما این تمامی ماجرای پشت پرده طرح مسئله زبان ملیتهای غیرفارس در ایران نیست. بلکه پرداختن به مسئله ملیتهای همچنانکه در پروسه تبلیغات انتخاباتی به عینه روشن شد، تمامی نامزدها برای جلب و جذب رای مردم در مناطق غیرفارس به شیوه های مختلفی (برای نمونه پوشیدن لباسهای محلی که احمدی نژاد سکان دار این شیوه بود و یا ارائه برنامه برای اجرای اصل معوقه ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی که توسط موسوی و بویژه کروبی به آن تکیه شد) مستمسک جستند.
مناظره های جنجال برانگیز تلویزیونی، مسیر مباحثات را از مباحث اصلی و مطالبات مردم خارج ساخت و آن را به تخریب شخصیتهای جناح اصلاح طلب و واکنشهای نسبتا تند جناح اصلاح طلب نسبت به احمدی نژاد کشاند و هیجان این مناظره ها مباحث دیگر را درهم غلطید و هیجان نیروی جوان را در برخورد با انتخابات به همراه داشت. هیجانی که با اعلام نتایج انتخابات به نفع احمدی نژاد به فوران وسیع مردم در اعتراض به آن تبدیل شد.
اینک فضای سیاسی کشور همچنان ملتهب حوادث بعد از انتخابات است. و تمامی حرکات و سکنات احمدی نژاد در سمت و سوی کسب مقبولیت و به عبارت دیگر در راستای فریب هرچه بیشتر مردم است.
ماهیت مصوبه و علتهای ابلاغ آن
اقدام دولت احمدی نژاد برای تدریس دو واحد درسی برای زبانهای غیرفارسی در ایران از سه جهت قابل بررسی است؛
اول اینکه؛ اگر دولت واقعاً در صدد اجرا اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی است، منطقی تر این بود که تدریس زبانهای غیرفارسی از مدارس ابتدائی آغاز شود و بتدریج تدریس و تحصیل به زبانهای مادری ملیتهای غیرفارس به سطوح دبیرستان و سپس دانشگاه ارتقاء یابد. بنابراین آغاز تدریس در دانشگاه ها به معنی ابتر گذاشتن مطالبه ملیتهای غیرفارس برای تحصیل به زبان مادری آنهاست.
دوم اینکه؛ انتخاب دو واحد تحصیلی آنهم نه اجباری بلکه اختیاری، غیرجدی بودن جمهوری اسلامی را در برخورد با مطالبات ملیونی مردم غیرفارس در ایران به روشنی نشان میدهد.
سوم اینکه، بایستی روشن باشد که فشار مردم در طول ۲۰ سال گذشته برای دستیابی به حقوق ملی و فرهنگی توسط نخبگان ملیتهای غیرفارس، و بویژه قیام مردم آذربایجان در اول خرداد ۱٣٨۵، رژیم شونیستی حاکم را در تصویب و ابلاغ چنین مصوبه هایی مجبور کرده است. چرا که مناطق غیرفارس (آذربایجان، کردستان، بلوچستان و اهواز و ترکمن صحرا) خبرسازترین مناطق ایران در ۲۰ سال گذشته بوده است. بنابراین ابلاغ چنین مصوبه هایی ابدا به معنی گامی به پیش از سوی جمهوری اسلامی نیست، بلکه علت آن را بایستی در عقیم گذاردن مطالبه ملیتهای غیرفارس و فرسایش نیروی جوان و هویت طلبی که جمهوری اسلامی بی وقفه شاهد گسترش آن است، جستجو کرد.
|