مذاکره با آمریکا درشرایط کنونی در راستای منافع ملی نیست
گفتگوی ایسنا با محمدرضا تاجیک



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۱ فروردين ۱٣٨۵ -  ۱۰ آوريل ۲۰۰۶


رييس سابق مركز بررسي‌های استراتژيك رياست جمهوری مذاكرات ايران و آمريكا را در شرايط كنونی كشور مشكل‌گشا و در راستای منافع ملی كشور ندانست و گفت كه اين مذاكرات اگر انجام شود،بيشتر در جهت رفع دغدغه‌های آمريكا در عراق و منطقه است.
دكتر محمد‌رضا تاجيك در گفت‌و‌گو با خبرنگار سياسی - خارجی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به مذاكرات احتمالی ايران و آمريكا بر سر عراق با توجه به وضعيت و روند فعلی بررسی پرونده هسته‌يی ابراز عقيده كرد كه اصل مذاكره را در جهت منافع و مصالح ايران ارزيابی مي‌كند.
اين استاد دانشگاه در عين حال تاكيد كرد:« اما اين بيان و اين منطق بدان معنا نيست كه مذاكره در شكل و سطحی كه مطرح است را تاييد مي‌كنم. معتقدم اين مذاكره به چهار اعتبار يا از چهار زاويه قابل چالش و مناقشه است: زمان، مكان، موضوع و طرف مذاكره يا سطح مذاكره.»
وی معتقد است، چنانچه اين مذاكره به نتايج مثبتی نرسد، راه‌ را برای تكرار، تعميق و گسترش چنين فعاليت‌هايی در آينده مسدود و يا حداقل بسيار دشوار و ناهموار خواهد كرد.
رييس سابق مركز بررسي‌های استراتژيك رياست‌جمهوري،ادامه داد:« در شرايط كنونی تنها مذاكره مستقيمی راه‌گشا خواهد بود كه البته اولا، ميان مقامات عالي‌رتبه دو كشور ثانيا، بر سر موضوعات اساسی و بنيادين دو طرف ثالثا، در مكانی با شان و منزلت حقوقی و سياسی جدی (نظير ژنو يا سازمان ملل) و رابعا، در زمانی مناسب‌تر (كه نشانگر دست و پا گم كردگی ما نباشد) انجام پذيرد.»
وی درعين حال تاكيد كرد كه مذاكره مستقيم نيز تنها زمانی نتيجه خواهد داد كه ما شان و منزلت و اقتدار خود را پاس بداريم.
تاجيك با توجه به نزديك شدن به پايان مهلت ٣۰ روزه شورای امنيت و فضای روانی و احساسی حاكم بر اين شرايط گفت:« در اين شرايط به نظر نمي‌رسد كه اين مذاكرات به ايران چندان قدرت مانور دهد، به بيان ديگر ايران برای وخيم‌تر نشدن اوضاع پرونده هسته‌يی خود مي‌بايست با لبی خندان و با گرايشی مهر‌ورزانه در اين مذاكره شركت نمايد و چندان دست از پای خطا نكند.»
اين استاد دانشگاه اظهار داشت:« نبايد آغاز و طليعه اين مذاكره را از سطحی كه رييس جمهور آمريكا در سالن‌ها و راهروهای سازمان ملل به دنبال فرصتی برای دست دادن و صحبت كردن با رييس جمهور ما مي‌گشت، به سطحی كه ما به دنبال يك سفير آمريكايی در يك كشور تحت اشغال و كنترل آمريكا بدويم، تقليل داد.»
دكتر تاجيك در ادامه گفت‌وگوبا خبرنگار ايسنا با نگاهی به سابقه مباحث مربوط به ارتباط با آمريكا اظهارداشت:«   گفتمان مسلط ايران بعد از انقلاب در عرصه روابط با آمريكا، عمدتا بر‌ساخته‌ای از تمايلات و گرايش‌های ايدئولوژيك است و در بستر اين گفتمان، آمريكا به مثابه يك "دگر‌ راديكال هويت ساز يا هويت سوز" تصوير شده است. سپس درهمين فضا، ‌بر قامت اين "دگر راديكال" جامه‌ای از جنس اسطوره پوشانديم و باورمان شد كه اين اسطوره امكان و استعداد آن را دارد كه ساير جوامع را از تاريخ خود منع كند و به "ايما" بدل نمايد؛ ايده و ارزش خود را برجهانيان تحميل نمايد؛ و با تاثير‌گذاری بر نگاه ديگر ملت‌ها كنترل خود را بر جهان تثبيت نمايد.»
تاجيك گفت:« اندك اندك، ‌در فضای هنجاری اين گفتمان، اسطوره آمريكا به يك تابو با چهره‌ای پليد و زشت تبديل شد و مردمان و نخبگان به دوری گزيدن از آن فرا خوانده شدند. فاصله از اين تابو، به ارزش تبديل شد و آدميان بر اساس دوری و نزديكي‌شان به آن مورد قضاوت قرار گرفتند. ديواری به بلندای ديوار بي‌اعتمادی مطلق ميان اين "دگر" و "خود" كشيده شد و اين فاصله غير قابل عبور اعلام گرديد.»
اين استاد دانشگاه افزود:« آنگاه، اين تصوير با حكايت‌ها؛ نظم‌ها و نثرها؛ ترانه‌ها و سرودها و ... مزين شد و در زيرين‌ترين لايه‌های احساسي، رواني، ذهنی و اعتقادی جامعه نشت و رسوب كرد. زان پس، ديگر كسی را توان بي‌لكنت سخن گفتن درباره آن - حتی در فضای خود - نماند و هر گفتار و نوشتاری در اين زمينه "زير سايه پاك كن" قرار گرفت.»
رييس سابق مركز بررسي‌های استراتژيك رياست‌جمهوری اظهار داشت:« از سوی ديگر، اقتضای طبيعت گفتمان مسلط آمريكا نيز باعث شد تصادم‌ها و تقاطع‌های متعدد بستری مساعد برای بروز و ظهور بحران در روابط دو كشور فراهم نمايد كه به طور فزاينده‌ای در حال تشديد و تعميق است.»