روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲ مرداد ۱٣٨٨ -  ۲۴ ژوئيه ۲۰۰۹


اگر اقدام خاصی درباره مشایی صورت نگیرد، دلایل کافی برای سئوال از رئیس‌جمهوری وجود دارد
انباشت مطالبات فروخورده در بطن یک سیستم سیاسی، آستانه تحمل را پائین می‌آورد
بهتر است رئیس مجلس گام‌هایی بردارد تا همگان بدانند او واقعاً به دنبال احیای جایگاه تضعیف شده مجلس است
قرار است عده‌ای از نمایندگان به عنوان وزیر به مجلس معرفی شوند.

روزنامه «همشهری، گفتگویی با علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با عنوان «احمدی‌نژاد، مشایی و برداشت خطرناک» دارد که آن را می‌خوانید:
ـ برای دولت و شخص آقای احمدی‌نژاد قطعا بازتاب‌های این انتصاب قابل پیش‌بینی بود. چرا در چنین شرایطی آقای احمدی‌نژاد دست به چنین انتخابی می‌زنند. آیا این انتصاب نوعی بی‌اعتنایی به افکار عمومی است؟
* من فکر می‌کنم که آقای احمدی‌نژاد این اقدام را به‌عنوان یک حرکت اعتقادی انجام داده است. از نظر فکری احمدی‌نژاد پیرو مشایی است و مشایی را به‌عنوان یک ایدئولوگ قبول کرده است. اینها تفکری را دارند مبنی بر اینکه باید یکتاپرستی را در دنیا گسترش بدهیم و در واقع به یک نوع وحدت ادیان قائل هستند. برگردید به سخنانی که سال گذشته مشایی ایراد کرده بود و گفته بود دنیای امروز دنیایی نیست که دین خاصی را بتوان بر جهان حاکم کرد آنها معتقدند مرز بین ادیان باید برداشته شود. اینها برداشت خاصی از دین و اسلام دارند که به‌نظر من این برداشت خطرناکی است.
ـ آیا می‌توان گفت صحبت‌های مشایی مبنی بر دوستی با مردم اسرائیل، برگرفته از همین تفکر بوده است؟
* بی‌ارتباط با این تفکر نبود. می‌توان گفت که آن صحبت‌ها با این اعتقاد که اسلام و یهود ۲ دین یکتاپرست هستند و همه یکتاپرستان باید در کنار هم باشند مطرح شده بود و آقای احمدی‌نژاد با وجود تمام اختلاف‌هایی که درباره مشایی وجود دارد نشان دادند قرابت فکری زیادی با مشایی دارد که وی را به‌عنوان معاون اول انتخاب کرده است.
ـ در جریان انتصاب مشایی عده‌ای از طرفداران سرسخت احمدی‌نژاد موضع مخالف گرفته‌اند. آیا مبنای این اختلاف نظر سهم خواهی است یا تفاوت اعتقادی؟
* حتی طرفداران متعصب آقای احمدی‌نژاد، این تفکر وحدت ادیان و از بین بردن مرز ادیان را قبول ندارند و در این مبانی اعتقادی با وی مشکل دارند.
ـ عده‌ای معتقدند آقای احمدی‌نژاد با این انتصاب قصد دارد مشایی را در معرض رسانه‌ها قرار داده و برای انتخابات ۴ سال آینده آماده کند. چقدر این تحلیل را قریب به واقعیت فرض می‌کنید؟
* ناممکن نیست. به قول ابن سینا هر چیزی را که شنیدید تا زمانی که دلیلی بر ردش پیدا نکرده‌اید در بوته امکان قرار دهید. این اتفاق هم ناممکن نیست.
ـ شنیده شده که بار دیگر طرح سوال از رئیس‌جمهوری را در مجلس قصد دارید پیگیری کنید؟‏
* بله. اگر اقدام خاصی درباره مشایی صورت نگیرد، دلایل کافی برای سوال از رئیس‌جمهوری وجود دارد. اگر احمدی‌نژاد به دستور رهبری واکنش مناسبی نشان ندهد، سوال از وی را با جدیت بیشتر پیگیری می‌کنیم. خط‌مشی احمدی‌نژاد در دولت دهم در ادامه تکروی‌های گذشته وی است. بنابراین باید در همین ابتدای کار دولت دهم از این موضوع جلوگیری شود.

پالایش چهره‌ها و تشکل‌های سیاسی
روزنامه «رسالت» با عنوان: «خود مشت‌مالی و وزن‌کشی سیاسی در ایران» نوشته است: «حوادث پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در ایران نوعی خودمشت‌مالی سیاسی و وزن‌کشی جریانات و برخی شخصیت‌های سیاسی بود.
خودمشت‌مالی و وزن‌کشی در سپهر سیاست بر یکی از پیچیده‌ترین کارکردهای خودتنظیمی در فرایندهای سیاسی دلالت دارد. هر سیستمی دارای یکسری ویژگی‌های کلیدی و اصلی است. این ویژگی‌ها بر اساس سطح تعاملی که سیستم با محیطش دارد،سطح قابل پیش بینی بودنش، درجه تغییر سیستم و توانایی خودتنظیمی سیستم شکل می‌گیرند.‌
چنانچه این ویژگی‌ها دچار تغییر ماهیت گردند فرایندهای خود تنظیم‌کننده به کار می‌افتند تا از شدت آسیب تغییرات کارکردی و به تبع آن تغییرات ساختاری فروبکاهند. سیاستمداران بزرگ در بستر این تغییرات هر از گاهی تمایل به وزن‌کشی دارند و نحوه محاسبه آنها از توانایی‌ها، منابع و امکانات‌شان در تصمیم‌گیری‌های حساس موثر است.‌
خودتنظیمی و خودمشت‌مالی در فرایندهای سیاسی به زبان ساده بهره‌گیری مثبت از نظر، دیدگاه و منابع مخالف برای تداوم حیات و پویایی فرهنگ سیاسی است.‌
انباشت مطالبات فروخورده در بطن یک سیستم سیاسی آستانه تحمل را پایین می‌آورد و با انسداد مجاری نفوذ مولد افراطی‌گری می‌گردد. خود مشت‌مالی سیاسی کمک می‌کند این مطالبات پس از وزن‌کشی در مسیر صحیح خود هدایت گردند.‌
خودتنظیمی مقدمه ثبات سیاسی است و می‌تواند یک سیستم را در مدت زمان مدیدی بیمه کند. توسعه سیاسی بدون مدنظر قرار دادن تحولات اجتماعی میسر نیست. ثبات سیاسی در انضمام قطعی با پویایی و تحرک اجتماعی معنا می‌یابد. جریانات سیاسی ضمن ارتباط برقرار کردن با منافع پویا و متحرکی که در جامعه وجود دارد در انتخابات مختلف روی باسکول وزن‌کشی می‌روند.
به تعبیر پروفسور مولانا یکی از روشهایی که می‌توان نبض سلامتی یا بیماری یک نظام سیاسی را از طریق آن اندازه گرفت: «آگاهی و درک نخبگان از تغییرات و نوسانات محیط موجود، جلوگیری از تفرقه و هم‌آهنگی در وصول به آرمان‌ها و اهداف مطلوب یک جامعه است.»
انتخابات در ایران عرصه وزن‌کشی سیاسی و میزان رای ملت است. جریانات مختلف سیاسی با پل زدن بین منافع مختلف در دل جامعه و یک کاسه کردن سیاست‌ها در روز انتخابات روی باسکول رای مردم می‌روند و قضاوت نهایی را به شهروندان می‌سپرند.‌
انتخابات دهم نیز از این قاعده مستثنی نبود. با این تفاوت که این انتخابات با رویکردهای غیر منطقی یک جریان، به آزمونی بزرگ برای پالایش چهره‌ها و تشکل‌های سیاسی و به تعبیری نوعی خود مشت‌مالی به منظور نفس تازه کردن مردمسالاری دینی در دهه چهارم انقلاب تبدیل شد.
مقام معظم رهبری اخیرا در جمع مسئولان کشور با اشاره به حوادث اخیر فرمودند: «در میان ملت ایران سلایق مختلفی در عرصه زندگی اجتماعی وجود دارد که هر کدام نظر خود را بیان می‌کنند اما آنجایی که ملت احساس می‌کنند، مسأله دشمنی با نظام در میان است و دستی، حرکتی را برای ضربه‌زدن به نظام مدیریت می‌کند، از او فاصله می‌گیرند، حتی اگر همان شعاری را بدهد که ملت به آن معتقد است.»
انتخابات دهم به صحنه پیرایش و غربال ناخالصی‌ها، آلودگی‌ها و کژاندیشی‌ها تبدیل شد. خودمشت‌مالی در انتخابات دهم علاوه بر درسها و تجارب گرانبهایی که برای ملت و نخبگان به همراه داشت انقلاب را سه دهه جوان کرد و نیرو و نشاط مضاعفی به انقلاب و نظام اسلامی برای ورود به دهه چهارم آن بخشید.»

احیای جایگاه تضعیف شده مجلس
روزنامه «آفتاب یزد» در سرمقاله دیروزش: «مراقب باشید سوپاپ نشوید!» نوشته است: «علی لاریجانی در دوران ۱۴ماهه ریاست خود بر مجلس هشتم اقدامات و اظهاراتی داشته است که افراد معتدل در دو جناح از آن استقبال کرده‌اند. رویه جدید لاریجانی حتی باعث شده که خاطرات تلخ اصلاح‌طلبان از دوره ریاست او بر صدا و سیما، تا حدودی به حاشیه برود. اما این حاشیه‌روی و آن استقبال، قطعاً دائمی نیست و اعتبار کسب شده در این مدت می‌تواند به شدت در معرض خطر قرار گیرد. برای روشن شدن بحث باید ۵ ماه به عقب بازگشت. روز ۲۶ اسفند ٨۷ علی لاریجانی نـامه‌ای برای محمود احمدی نژاد نوشت و ضمن یادآوری جایگاه قانونی مجلس، مندرجات ابلاغیه رئیس دولت نهم را طنزآلود خواند. نامه لاریجانی در واقع پاسخ به متنی بود که ازسوی رئیس دولت برای لاریجانی ارسال شد و حامیان احمدی‌نژاد آن را «اخطار قانون اساسی رئیس‌جمهور به رئیس مجلس» نامیدند. رئیس دولت نهم در نامه خود به رئیس مجلس هشتم، استفاده قوه مقننه از اختیارات قانونی خود برای جابجایی ارقام بودجه را بر خلاف قانون اساسی دانسته و در کنار آن ادعاهایی نیز مطرح کرده بود که موجب پاسخگویی شدید‌اللحن و همراه با تعریض لاریجانی شد. لاریجانی در پاسخ خود برای کم اهمیت جلوه دادن اقدام رئیس دولت یادآوری کرد که نامه دریافتی از رئیس‌جمهور اقدامی ندارد و به بایگانی سپرده شده است. رئیس مجلس در عین حال لزوم قانونگرایی را نیز به رئیس دولت نهم یادآوری نمود. امـا ایـن هـشدار همراه با طعن و تخفیف، تغییری در رفتار و گفتار دولتی‌ها ایجاد نکرد و تا همین امروز، دولتی‌ها هرگاه لازم شده است به صورت مجلس پنجه کشیده‌اند و بودجه‌نویسی مجلس را تخطئه کرده‌اند تا ثابت نمایند برخلاف دیدگاه لاریجانی، تذکر رئیس‌ خود - احمدی‌نژاد- را صحیح و دقیق می‌دانند.
تقریبا یک ماه قبل از این نامه‌نگاری بی‌سابقه، «سوژه بنزین» موجب اظهارنظر علنی لاریجانی و تاکید او بر لزوم اخذ مجوز از مجلس برای واردات اضافی بنزین شد که نشان می‌داد از نظر رئیس‌مجلس، دولت نهم با واردات مازاد بنزین مرتکب تخلف قانونی شده است. این دو سـوژه، با اظهارنظرهای لاریجانی و همکاران او در خصوص تخلفات و انحرافات متعدد دولت از قوانین بودجه سال‌های ٨۵ و ٨۶ که ارزش آنها به میلیاردها دلار می‌رسید تقویت شد تا نشان دهد موضوع تخلف از قانون و اصرار بر این تخلف، یک حادثه یا غفلت نیست. بر همین اساس تصور می‌رفت که لاریجانی تدبیری خواهد اندیشید که حاصل آن، تثبیت «در را‌س امور بودن مجلس» و جلوگیری از «نهادینه‌شدن بی‌قانونی» باشد. اما در هر یک از موضوعات فوق، به صورت یکطرفه آتش بس داده شد و سخنی شنیده نشد که نشان دهد مجلس و رئیس آن بر مواضع اولیه خود- که ظاهر آن بـسـیار قاطع بود- ایستاده‌اند. این درحالی بود که رئیس دولت و همکاران او هیچ فرصتی را برای رد ایرادات مجلس از دست ندادند و حتی در آخرین نطق‌های تلویزیونی رئیس دولت نهم در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری، به صراحت این ادعا مطرح شد که پرونده انحرافات بودجه‌ای بسته شده است. ‌در آن روزها، حدس زده می‌‌شد که رئیس مجلس درحال عمل‌کـردن به توصیه نایب پرنفوذ خود است که «نباید اختلافات درونی اصولگرایان، خوراک تبلیغاتی برای اصلاح‌طلبان فراهم نماید». اما پس از انتخابات، حوادث دیگری رخ دادکه اگر نسبت به آنها رفع ابهام نشود جایگاه لاریجانی در ذهن بسیاری از افراد، به شدت تنزل خواهد کرد و این شائبه را تقویت خواهد نمود که او بیش از آنکه به دنبال تثبیت و تقویت جایگاه مجلس باشد در حال ایفای نقش «سوپاپ اطمینان» است. یک ماه پیش یعنی در نخستین روز از تیر ماه ٨٨، رسانه‌های داخلی اظهارات علی لاریجانی را منعکس نمودند که در بخشی از آن آمده بود: «بخش عمده‌ای از مردم تصورشان درباره نتیجه انتخابات با نتیجه رسمی متفاوت است». او ضمن انتقاد از موضع‌گیری‌های انتخاباتی تعدادی از اعضای شورای نگهبان، خواستار آن شد که «به سخن تظاهرکنندگان - که لاریجانی آنها را صدها هزار نفر می‌نامید – توجه شود» اما با گذشت یک ماه از این تذکر و هشدارها، نه تنها کسی به سخن تظاهرکنندگان توجه نکرد بلکه برخی از رسانه‌های مدعی اصولگرایی، بدترین اهانت‌ها را متوجه تظاهرکنندگان و سران آنها نمودند تا مشخص شود تلاش‌‌های خیرخواهانه برای آرامش‌بخشی در جامعه با مقاومت‌های جدی مواجه است.
پنج روز قبل از این هشدارها، لاریجانی در اظهاراتی شدیداللحن، حمله ناجوانمردانه به کوی دانشگاه و برخی مجتمع‌های مسکونی نمایندگان معترض را محکوم و به صراحت اعلام کرد: «در مورد حوادث اخیر وزیر کشور باید پاسخگو باشد». اکنون از دو تذکر و هشدار لاریجانی که در صورت پیگیری می‌توانست نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد بیش از یک ماه گذشته است اما هیچ خبری از پافشاری رئیس مجلس بر پاسخگویی وزیر کشور در برابر حوادث کوی دانشگاه منتشر نشده و لاریجانی هم سخنی از «لزوم گوش‌کردن به سخن صدها هزار تظاهرکننده» نمی‌گوید.
آیا لاریجانی گمان می‌کند هشدارهای او - قبل و بعد از انتخابات - کافی بوده و نیازی به پیگیری ندارد؟ آیا رئیس مجلس موظف نبود در برابر ادعای تلویزیونی رئیس دولت در‌خصوص مختومه شدن پرونده انحراف یک‌میلیارد دلاری، از دیوان محاسبات به عنوان بازوی نظارتی مجلس دفاع کند و مردم را از رسیدگی دقیق به تخلفات ‌احتمالی در اموال عمومی مطمئن سازد؟ آیا در موضوع واردات بنزین، وظیفه لاریجانی به تذکر کلیشه‌ای محدود می‌شد که «دولت باید از مجلس مجوز می‌گرفت»؟ آیا کسی که مسئولیت حادثه کوی دانشگاه و حمله به مجتمع مسکونی نمایندگان را متوجه وزیر کشور می‌دانست اکنون دیگر وظیفه‌ای به عهده ندارد تا به مردم بگوید عاملان این حملات ضداخلاقی و ضد‌دینی، چه کسانی بوده‌اند و با کسی که لاریجانی او را مسئول آن حوادث می‌داند - وزیر کشور – چه برخوردی صورت گرفته است؟ آیا لاریجانی گمان می‌کند «تصور بخش عمده‌ای از مردم نسبت به نتیجه انتخابات» به صورت اتوماتیک اصلاح شده و اکنون نیازی نیست که به سخن آنها توجه شود؟
راستی اگر کسی پرونده تذکرات ظاهراً قاطع رئیس مجلس در یک سال گذشته را باز کند و دلایلی بر بی‌نتیجه بودن همه آنها ارائه نماید آیا حق ندارد رئیس مجلس را به ایفای نقش «سوپاپ اطمینان» برای عبور از برخی مراحل متهم نماید؟‎
نگارنده رئیس مجلس را هوشمندتر از آن می‌داند که حیثیت خود را برای عبور برخی مدیران بی‌احتیاط یا کم تدبیر از بحران هزینه کند. پس بهتر است او گام‌هایی بردارد تا همگان بدانند او واقعاً به دنبال احیای جایگاه تضعیف شده مجلس است نه ایفای نقش سوپاپ اطمینان!»

وضعیت دولت آینده با منتقدان
روزنامه «اعتمادملی» مصاحبه‌ای با محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی داشت که بخشی از این گفتگو را در پی می‌خوانید:
* پیش‌بینی می‌کنید وضعیت دولت آینده با منتقدان و مخالفان خود چگونه باشد. آیا دولت ضعیف می‌شود و منتقدان قوی می‌شوند یا برعکس به واسطه رای ۲۴ میلیونی، دولت احمدی‌نژاد دولتی قوی می‌شود و منتقدان روزگار سختی خواهند داشت؟
ـ من می‌گویم که اول باید قوت و ضعف را تعریف کنیم، اپوزیسیون قدرتمند اگر معنایش این باشد که بخواهد جلوی کار و پیشرفت کشور را براساس مواضع خودش بگیرد، هم دولت و هم نظام از توانشان استفاده می‌کنند و نمی‌گذارند این اتفاق بیفتد که کسی مانع فیزیکی و اجرایی برنامه‌ها شود اما یک وقت است که اپوزیسیون مانع تبلیغاتی می‌شود. یعنی می‌آید بحث می‌کند. در دانشگاه‌ها مناظره می‌گذارد، روزنامه و زبان انتقادی دارد، این زبان انتقادی را باید ارج نهیم و آن را برای پیشرفت عنوان کنیم. رقیب رئیس‌جمهور حق ندارد کاری کند که رئیس‌جمهور موفق نشود. اپوزیسیون باید کاری کند که هم رئیس‌جمهور موفق شود و هم در راستای اهدافی باشد که آنها دارند. اما اینکه مانع کار دولت، مجلس و نظام شود، قابل قبول نیست. این ساعت‌ها و لحظه‌ها ارزشمند است چراکه هر یک ساعتی که می‌گذرد ۷۰ میلیون ساعت وقت این مردم صرف می‌شود و باید از این ۷۰ میلیون ساعت به سود کشور استفاده کرد. اپوزیسیون می‌تواند در این چارچوب فعالیت کند.
* یعنی دولت نباید حرف مخالفان و منتقدان خود را بشنود؟
ـ چرا دولت باید گوش‌ها و قلبش باز باشد، سعه‌صدر داشته باشد، هر انتقادی را به کارشکنی تعبیر نکند و البته آنهایی هم که انتقاد می‌کنند، کارشکنی نکنند.
* رایزنی‌های دولت برای تشکیل کابینه دهم آغاز شده است؟ اگر احمدی‌نژاد به شما پیشنهادی در کابینه دهم بدهد، می‌پذیرید؟
ـ آقای احمدی‌نژاد خودشان هم می‌دانند که بنده اگر در مجلس باشم برای دولت مفیدتر هستم به همین دلیل آقای احمدی‌نژاد پیشنهاد نمی‌کند و من هم نمی‌پذیرم.‏
* پس شما حامی پروپا قرص احمدی‌نژاد در مجلس هستید؟
ـ آقای احمدی‌نژاد می‌داند که من در مجلس بهتر می‌توانم عمل کنم.
* فرصت زیادی تا معرفی کابینه دهم به مجلس باقی نمانده است. به نظر می‌رسد آقای احمدی‌نژاد چندان رغبتی برای رایزنی با مجلس ندارد. آیا با مجلس یا شما تاکنون برای ترکیب کابینه بحث و نظری صورت گرفته است؟ خبری دارید؟
ـ واقعیت این است که رایزنی دولت خیلی سخت و دقیق نیست با بعضی از نماینده‌ها ممکن است، رایزنی کند اما اینکه یک سازوکار منسجم و برنامه‌ریزی شده باشد نه این صورت نگرفته است. می‌دانم که احمدی‌نژاد با برخی از نمایندگان خاص در حال رایزنی برای انتخاب کابینه است.
* این نمایندگان خاص چه کسانی هستند؟
ـ خاص که می‌گوییم از لحاظ عقلایی است.
* آیا احمدی‌نژاد از مجلس وزیر می‌گیرد؟
ـ شنیده‌ام که قرار است تعدادی از نمایندگان را به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی کند.
* این نمایندگان چه کسانی هستند؟‏
ـ نمی‌دانم چه افرادی هستند من در جریان رایزنی‌ها نیستم.
* گفته می‌شود این نمایندگان اعضای فراکسیون انقلاب هستند؟
ـ نه اصلا تعریف حقوقی ندارد که نمایندگان وابسته به طیف سیاسی خاصی باشند ولی با کلیت مجلس احمدی‌نژاد مشورتی نداشته است.
* به عنوان آخرین سوال، شما به عنوان نماینده تهران کاری برای بازداشتی‌ها کرده‌اید؟
ـ ما داریم تلاش می‌کنیم. ایجاد فضای امنیتی، این پیامدها را دارد. من به آقای موسوی هم عرض کردم که ما واقعا متاسفیم منتها در فضای امنیتی که نقل و نبات پخش نمی‌کنند، مهم این است که آقای موسوی و کروبی چگونه می‌خواهند تعاملات سیاسی‌شان را ادامه دهند.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی