"همه پرسی" با وجود "دولت کودتا"


دکتر مصطفی قهرمانی


• به نظر می‌رسد تنها راه حل عملی‌ و سالم و اعتمادساز و زیبنده ملت بزرگ ایران جهت برونرفت از بحران فعلی‌ نخست برکناری "دولت کودتا" و سپس انتخاب یک "دولت موقت" جهت انجام یک انتخابات سالم در ظرف ۲الی۳ ماه با حضور نمایندگان مجامع بی طرف بین المللی می‌باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲ مرداد ۱٣٨٨ -  ۲۴ ژوئيه ۲۰۰۹


انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ شاید لااقل از دو حیث برای ما ایرانیان به عنوان یک رخداد تاریخی‌ حائز اهمیت می‌باشد.
۱) ممکن شدن شکل گیری یک اراده وسیع مدنی جهت "تغییر" از طریق بسیج و حضور پررنگ ، پرشور و منظم مردم در پای صندوق‌های رای و متعأقب آن برپایی تظاهرات اعتراضی مسالمت آمیز در برابر مخدوش شدن آرا شان.
۲) انجام "تقلب بزرگ"، "کودتای انتخاباتی" و در نهایت سر کوب و قلع و قمع بیرحمانه جوانان این کشور در برابر دیده گان جهانیان.
مشاهده این صحنه‌ها نه فقط دل‌های میلیون‌ها ایرانی‌ را مملو از تاثر و تالم و دیده گان‌شان را سراسر اشک کرده است بلکه همبستگی‌ تمامی‌ وجدان‌های بیدار را در پهنهٔ افکارعمومی‌ جهانی‌ با این جنبش غرورآفرین همراه و همنواز ساخته است.
"دولت کودتا" در کنار همهٔ مشکلاتی که در طول چهار سال گذشته به لحاظ ناتوانی و ناکارآمدی برای کشور و نظام داشته است حال پس از وقایع گذشته به مثابه نماد "دروغ، نفرت و سرکوب" مواجه است با مقبولیت و مشروعیت فزاینده برخاسته از متانت و وجاهت جنبش سبز مردم ایران در عرصه ملی‌ و جهانی‌ از یک سؤ و مظلومیت طرفداران بی‌ دفاع آن بهنگام سرکوب بیرحمانه توسط عمال "حکومت وحشت" از طرف دیگر. این همه شکافی جدی و عمیق بین ملت و دولت پدید آورده که در تاریخ سی‌ ساله پس از انقلاب سابقه نداشته است. دامنه این شکاف حتّی در برابر مرز‌های ارگان‌های قانونی نظام نیز توقف نکرده و بعضا" به اختلاف نظرهای آشکار در کابینه "دولت کودتا" نیز رسیده است.
وضعیت موجود اکنون دیگر تمامی‌ علائم یک بحران حقیقی‌ و حقوقی برای نظام و کشور را حائز می‌باشد. جهت برونرفت از این بحران اما از همان اوان شکل گیری و بروز این بحران در سطح پایوران و کنش گران سیاسی چه در درون نظام و چه در بین منسوبین و طرفداران جنبش سبز ایران راه حل‌های متعددی ارائه گردیده است. تقریبا" لااقل تا این لحظه تمامی‌ این راه حل‌ها جملگی در خصلت مسالمت آمیز بودن و کم هزینه بودن آن برای "ملک و ملت" بسیار به هم نزدیک هستند ولی‌ شاید به لحاظ کارآمدی و ثمربخش بودن آن در جهت برونرفت از این بحران تفاوت‌های چندی بر آنها مترتب می‌‌باشند.
مسلما" هر راه حلی هم که در نهایت بتواند به عنوان راه حل برگزیده مورد اجمأع عمومی‌ قرار گیرد بایستی مقدمات زیر را جهت موفق بودن خود حتما" لحاظ کند:
۱) آزادی سریع و بی‌ قید و شرط تمامی‌ زندانیان سیاسی.
۲) بازگشت تمامی‌ نیروهای بسیج، سپاه و دیگر نیروهای امنیتی به قرارگاه هایشان.
۳) پیشبرد فرآیند اعتمادسازی جهت از بین بردن جو ملتهب و حاد به وجود آماده از طریق رفع کامل و بی‌ قیدوشرط سانسور اعمال شده بر رساناها و روزنامه ها.
۴) ایجاد "کمیته آشتی‌ ملی‌" برای پیگیری و ارائه مدارک و شواهد جهت مجازات فرماندهان و عاملین سرکوب و کشتار دهها و صدها قربانیان کودتا.
انجام این همه اما نه در توان اجرایی "دولت کودتا" است و نه مردم اعتماد و اطمینان لازم را در این "تیم درمانی" جهت سرپرستی این راه حل معالجاتی سراغ دارند. از طرفی‌ انجام همه پرسی‌ توسط "مجمع تشخیص مصلحت" نیز به عنوان یک ارگان مشورتی و نظارتی بدون ارتباط ستادی و سازمانی با قوه مجریه که توسط "دولت کودتا" رهبری می‌‌شود نه ممکن است و نه مفید زیرا که خطر هزینه شدن این تنها ارگان موجه و بیطرف باقیمانده در چارچوب حقوقی نظام را نیز به همراه دارد.
به همین خاطر به نظر می‌رسد تنها راه حل عملی‌ و سالم و اعتمادساز و زیبنده ملت بزرگ ایران جهت برونرفت از بحران فعلی‌ نخست برکناری "دولت کودتا" و سپس انتخاب یک "دولت موقت" جهت انجام یک انتخابات سالم در ظرف ۲ الی۳ ماه با حضور نمایندگان مجامع بی طرف بین المللی می‌باشد.