ایرنا و کیهان در برابر هم
کیهان: زیاده روی کردیم!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۴ مرداد ۱٣٨٨ -  ۲۶ ژوئيه ۲۰۰۹


ایرنا: روزنامه کیهان سرمقاله موهن دیروز خود نسبت به رییس جمهور و معاون مستعفی وی را مخاطب ملامت دیروز رهبر انقلاب دانست و آن را تصحیح کرد.
به گزارش ایرنا، مدیر مسئول روزنامه کیهان در مقاله ای در شماره امروز این روزنامه با تکرار عبارت "تاخیر غیرقابل توجیه"، "تعلل سوال برانگیز"، "حضور مشکوک مشایی در کنار رییس جمهور"، "احتمال وابستگی مشایی به جریان کودتای مخملی"، "خطای بزرگ آقای احمدی نژاد" و "تعجب توام با تاسف از تاخیر احمدی نژاد" درباره ماجرای سه چهار روز گذشته، با این حال سرمقاله دیروز خود در این روزنامه را مورد انتقاد رهبر انقلاب دانست و نوشت: "وظیفه خود می دانم با نوشتن این وجیزه، آنچه دیروز نوشته بودم را تصحیح کرده و اذعان کنم در اعتراض و انتقاد به کسانی که نامشان در‌آن نوشته به میان آمده، زیاده روی شده بود."
روزنامه کیهان در یادداشت دیروز خود ضمن توهین آشکار به دکتر احمدی نژاد، منتخب ۲۵ میلیون ایرانی را به "کم دانی و ضعف بینش اسلامی و فاقد هوشمندی لازم" متهم کرد و با مخدوش دانستن ولایت پذیری و قانون گرایی وی، بدون ارایه سند و مدرکی، رحیم مشایی را "یکی از مهره های کودتای مخملی" و تهدیدی علیه نظام و دولت معرفی کرده بود.
ساعاتی پس از انتشار این سرمقاله سراسر توهین و اتهام، رهبر معظم انقلاب طی فرمایشاتی با اشاره به مسایل روزهای گذشته، متذکر شدند: "نباید به کسی بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یک امر از همه آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می شود، نفی کرد."
چنانچه "زیاده روی" نامیدن یک برخورد غیراخلاقی از جنس هتک رییس جمهور مردمی و انقلابی قابل اغماض و پذیرفته باشد، اما اذعان به زیاده روی در عرف رایج کشور ما "عذرخواهی" محسوب نمی شود.

توضیحات شریعتمداری
هر چه آن خسرو کند شیرین بود (نکته)
دیروز وقتی بیانات رهبر معظم انقلاب را در جمع اهالی قرآن شنیدم، بی آن که خود را عددی بدانم تا در خطاب یا ملامت و عتاب آقا جایی داشته باشم، احساس کردم یادداشت دیروزم با عنوان «چه کسی او را اداره می کند» می تواند در حوزه ملامت مقتدایم باشد، آنجا که با اشاره به قضایای دو سه روز اخیر فرموده اند «این موضوع نباید موجب دامن زدن به اختلاف شود، ضمن آن که نباید به کسی بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یک امر، از همه آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می شود، نفی کرد» و در یادداشت دیروز نگارنده با استناد به تأخیر غیرقابل توجیه آقای احمدی نژاد در اجرای دستورالعمل ۷ روز قبل رهبر معظم انقلاب و تعلل سوال برانگیز ایشان در عزل آقای مشایی، ضمن گلایه از وی که چرا به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل نکرده است، حضور آقای مشایی در کنار رئیس جمهور با توجه به برخی از مواضع و عملکرد وی طی ۴ سال گذشته، مشکوک تلقی شده و احتمال وابستگی او به جریان موسوم به کودتای مخملی مطرح گردیده بود. البته در یادداشت دیروز، آمده بود اگرچه درصد این احتمال اندک است ولی با توجه به اهمیت «موضوع احتمال» بررسی و پی گیری ماجرا، ضرورت دارد. اما، بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب، بر این باورم که همین اندازه نیز با رضایت آن بزرگوار فاصله دارد، بنابراین وظیفه خود می دانم که با نوشتن این وجیزه، آنچه دیروز نوشته بودم را تصحیح کرده و اذعان کنم در اعتراض و انتقاد به کسانی که نامشان در آن نوشته به میان آمده ، زیاده روی شده بود. ضمن آن که کماکان بسیاری از مواضع و عملکرد آقای مشایی را بیرون از دایره تعریف شده اصول و ارزش های انقلاب می دانم و تأخیر آقای احمدی نژاد در اجرای دستورالعمل رهبر معظم انقلاب را نیز خطایی بزرگ تلقی می کنم که خوشبختانه به جبران آن کوشیده است.
گفتنی است نگارنده به اقتضای حوزه کاری خود از نامه رهبر معظم انقلاب به آقای احمدی نژاد با خبر بود و اینکه حضرت ایشان تأکید فرموده بودند؛ «انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور برخلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان شماست» و محتوای نامه آن بزرگوار نیز در مصاحبه یکی از نمایندگان مجلس به اطلاع همگان رسیده بود. بنابراین تعجب توأم با تأسف از تأخیر احمدی نژاد در عزل مشایی و نیز، اظهارات مشایی که با وجود اطلاع از نامه رهبری، اصرار داشت مخالفت با معاون اولی خود را به «حسودان»! نسبت دهد، موجی از اعتراض همراه با انزجار در میان مردم را به دنبال داشت و کیهان به عنوان یک روزنامه مردمی نمی توانست بی تفاوت از کنار این موضوع عبور کند.
اکنون که آقای احمدی نژاد، از دستور رهبر معظم انقلاب پیروی کرده است، بدیهی است تأخیر قبلی وی یک خطا تلقی می شود و برخلاف آنچه دشمنان در پی القای آن هستند، نمی تواند خدای نخواسته مصداق «خط» باشد. بنابراین، کیهان احمدی نژاد را دور از خط امام و رهبری ندانسته و حمایت از مواضع وی - مادام که در بستر خط امام و رهبری است - را در مقابل دشمنان اصولگرایی، وظیفه خود می داند.
و بالاخره از ژرفای دل بر این باوریم -و این باور را لطف خدای مهربان می دانیم- که پیروی از ولی امر مسلمین تنها راه نجات است و آنجا که در برداشت خود با نظر مبارک ایشان فاصله می بینیم بر این تصور باطل نیستیم که باید ضمن حفظ برداشت خود از او اطاعت کنیم، بلکه کمترین تردیدی نداریم که «هرچه آن خسرو کند، شیرین بود».
حسین شریعتمداری