گزارش آکسیون های ۲۵ ژوئیه – بروکسل
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۴ مرداد ۱٣٨٨ -
۲۶ ژوئيه ۲۰۰۹
روز ۲۵ ژوئیه چندین حرکت همراستا با حرکت بین المللی حمایت از مردم ایران، در بلژیک برگزار شد.
ساعت ۱۱ صبح؛ مقابل سفارت جمهوری اسلامی؛ برگزار کننده: سازمان عفو بین الملل
از ساعت ۱۱ صبح، ما هم در برابر سفارت ایران جمع شدیم تا در آکسیونی که به دعوت سازمان عفو بین الملل برگزار می شد، شرکت کنیم.
از دور که به جمعیت نزدیک می شدیم، شمع بادی بزرگ زرد و قرمز رنگ امنستی به چشم می خورد؛ جمعیتی که در آغاز بیشتر غیرایرانی ها بودند با بازوبندهای زرد و سیاه رنگ با آرم سازمان عفو بین الملل؛ تصویر دلارا دارابی؛ تصاویر مربوط به دستگیر شدگان و جان باختگان؛ و شعارهایی با مضامین اعتراضی و درخواست رهایی بازداشت شدگان.
هر لحظه به جمعیت اضافه می شد و ایرانیانی که می آمدند هرکدام با شعار و عکس و پرچم جایی در جمع می یافتند. به نسبت اضافه شدن جمعیت اما، هیچ شعار و حرکتی در جمع دیده نمی شد. چند تلویزیون و رادیو هم حاضر بودند که مشغول مصاحبه با فعالین امنستی و شرکت کنندگان بودند. ما نیز بعنوان "کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران – بلژیک" با پلاکاردهای اعتراضی خودمان به زبانهای فارسی و فرانسه با آکسیون آنها همراه شدیم. ظاهرا شعارها و پلاکاردها و نمادهایی که استفاده کرده بودیم، برای خبرنگارها جالب بود و باعث شد که شبکه هایی مانند RTL tv , RTBF … با فعالین ما مصاحبه کنند و از دلایل حضور ما و اهدافمان سوال کنند. اما چیزی که عجیب به نظر می آمد اینکه فعالین و یا مدعوین غیرایرانی عفوبین الملل به شکلی بسیار محافظه کارانه از صحبت و همراهی با فعالین سیاسی ایرانی اجتناب می کردند. هرچند که حوزه فعالیت این سازمان و عدم جانبداری از احزاب و جریانات و... برای همه قابل درک بود؛ اما این شکل برخورد به ایرانیان حاضر در جمع، بیشتر شکل یک انجام وظیفه اداری را می داد تا حتی یک دفاع از موضع نقض حقوق بشر. دوستان جوانی که برای اولین بار در این برنامه شرکت داشتند نیز چنین احساسی داشتند. در هر صورت ما فراخوان خود را به زبان فرانسه پخش کردیم و آنها را به آکسیون خودمان برای ساعت ۱٣ دعوت کردیم. مقاله سازمان زنان ٨مارس تحت عنوان "در ایران چه می گذرد؟" به زبان فرانسه نیز برای همه جالب بود و به سرعت در بین جمعیت پخش شد. دو زن میانسال بلژیکی که یکیشان پرچم ایران با آرم شیر و خورشید بر دوش داشت جلب نظر می کرد، به ما گفت که همسر برادرش ایرانی است و چون آنها در تعطلات بوده اند و نمی توانستد به آکسیون برسند، او پرچم آنها را از خانه شان آورده بود و با دوستش در هر دو آکسیون شرکت کردند. دختر جوان هندی که ساکن آلمان بود و در تعطیلاتش به این آکسیون آمده بود از ما می پرسید که چرا تعداد ایرانی ها کمتر از انتظار است؟! پاسخ ماهم این بود که امنستی این آکسیون را زیاد در بین ایرانیان طرح نکرده و ایرانی های حاضر از طریق فعالین سیاسی در جریان قرار گرفته اند.
در میانه برنامه دو نفر از فعالین امنستی پیام این سازمان را به زبانهای هلندی و فرانسه خواندند. سرآغاز سخن این بود که از اول ماه می که در اعتراض به اعدام ناگهانی "دلارا دارابی" در مقابل سفارت ایران تجمع کرده بودند تا به امروز میزان نقض حقوق بشر در ایران بطور فزاینده ای افزایش یافته است. آنها تأکید داشتند که مسأله این سازمان اعتراض به تقلب در انتخابات نیست، از هیچ جناح و کاندیدای خاصی حمایت نمی کند؛ و تنها از مبارزات مردم ایران حمایت می کند و خواستار آزادی فوری زندانیان و بازداشت شدگان بودند. از نظر ما نیز این نکته بسیار مهمی در پیام آنها بود.■
ساعت ۱٣؛ مقابل سفارت جمهوری اسلامی؛ برگزار کننده: کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران – بلژیک
بعد از اتمام برنامه سازمان عفو بین الملل، آکسیون ما آغاز شد. عده ای از شرکت کنندگان بلژیکی حاضر در آکسیون اول، عده ای از ایرانیان و ... باقی ماندند؛ و کم کم بر تعداد جمعیت افزوده شد.
پرچم ها و پلاکاردهای ما افراشته شد و نمایشگاه عکس مان نیز برپا شد. شعار های فارسی و فرانسه در حمایت از مبارزات مردم ایران و خواست آزادی زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان. تی شرتی که با عکس ندا و جمله "ندا قاتلین تو را محاکمه خواهیم کرد!" و در لندن توسط سازمان زنان ٨ مارس تهیه شده بود، بر تن یکی از رفقا بود و نیز تی شرت آکسیون اعتراضی کمیته دانشجویی در اعتراض به جنایت رژیم بر علیه دانشجویان.
به علت اینکه این روز، روز حمایت جهانی از مردم ایران اعلام شده بود؛ ما نیز اعلام کردیم که همه می توانند در چهارچوب فراخوان ما با هر پرچم و شعاری حضور داشته باشند.
رفقای "حزب چپ سوسیالیست"، "کمک سرخ" و رفقای "فدراسیون ترک و کرد" از بلژیک و حدود ٨۰ تا ۹۰ ایرانی نیز حاضر بودند که از این لحاظ آکسیون اعتراضی ما با اتحادی نسبی و سازماندهی و همکاری مناسبی همراه بود. شعارها به زبان فارسی و فرانسه داده می شد و تمام شرکت کننده ها سعی در ابراز شعارها با تمام توان داشتند و با وجود درخواست ما از سایر شرکت کننده ها مبنی بر گرفتن میکروفن و شعار دادن، آنها با اعلام توافق با شعارهای ما در انسجام بخشیدن بیشتر به آکسیون تلاش می کردند.
مردی اهل اسکاتلند بنام "دیوید" که با لباس و سربند سبز، به همراه همسر و فرزندان ۵ ساله و چند ماهه اش در هر دو آکسیون شرکت داشت، با گیتارش به سراغمان آمد گیتاری که با عکس خامنه ای روی آن (Wanted) و شعار فارسی "اتحاد برای ایران" تزیین شده بود و گفت که تمام اخبار مربوط به ایران را لحظه به لحظه دنبال کرده است و چند آهنگ درحمایت از مبارزات مردم ایران ساخته است. او که خود را ضد امپریالیست و ضد ارتجاع معرفی می کرد، گفت که تمایل داشته این آهنگ ها را در آکسیون امنستی اجرا کند ولی موافقت نکرده اند، شاید چون او لباس سبز به تن داشت. این روحیه همبستگی و هیجان او ما را هم به وجد آورد. با کمال میل بخشی از برنامه را به او اختصاص دادیم. او با گیتار خود و صدای دلنشینش و با هیجان دو ترانه زیبا و رادیکال را در دفاع از مبارزات مردم ایران برای جمعیت اجرا کرد که سراسر اشاره به مبارزات خیابانی مردم داشت، و آنرا با مبارزات ضد جنگ ویتنام مقایسه می کرد. در ترانه دوم هم با ترجیع بند "شرم زرد بر شما باد!" به سفارت ایران اشاره می کرد. اجرای این ترانه ها با ابراز احساسات فوق العاده شرکت کنندگان روبرو شد. دیوید برنامه خود را با دادن شعار "مرگ بر دیکتاتور" به زبان فارسی خاتمه داد.
از موارد جالب دیگر آکسیون امروز این بود که بر روی میز ما بجز اطلاعیه ها و بیانیه ها و ... خودمان به زبانهای مختلف، نشریات و بیانیه های رفقای بلژیکی هم قرار داشت.
در بین برنامه رفقای حزب چپ سوسیالیست بلژیک نیز پیام خود را در حمایت از مردم ایران دادند و در دادن شعارها به زبان فرانسه هم فعالانه کمک می کردند؛ و سعی می کردند به شعارهایمان تنوع بدهند. آنها و دیگر شرکت کنندگان غیر فارسی زبان همگی سعی می کردند شعار های فارسی را هم تکرار کنند، خصوصا شعار های "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر جمهوری اسلامی".
در خلال برنامه نیز پیام ارسالی یکی از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ خوانده شد که نهیبی بود از تکرار جنایات جمهوری اسلامی. در همین جا از حضور مادر پیری از مادران شهدای مجاهد، که خستگی ناپذیر در هر دو آکسیون حضور داشت، قدردانی شد؛ مادری که یک پسرش در سال ۶۰ و دیگری را سال ۶۷ توسط رژیم اعدام شده بودند و او ۵ ساعت تمام هر دو قاب عکس را در آغوش گرفته بود و شعارها را با قدرت تکرار می کرد، با رادیو و تلوزیون مصاحبه می کرد و واقعا روحیه جمع را بالا می برد. در اینجا اهمیت و ارزش مبارزه پیگیر خانواده های جان باختگان برشمرده شد و اینکه امروزه این مبارزه با مبارزه مادران "نداها"، "سهراب ها"، "اشکان ها" و "ترانه ها" پیوند خورده است.
دختر جوانی از فعالین سیاسی کرد نیز پیام خود را به زبانهای فارسی، فرانسه و کردی اعلام کرد. نفرت و خشم نهفته در کلامش باعث می شد که جمع حتی زمانی که او به زبان کردی صحبت می کرد با او همراهی کنند و دوستان کرد از ترکیه با او همراه شوند. این پیام از لحاظ سیاسی برای همه ما اهمیت داشت تا پشتیبانی خودمان را از همه ملل و خلق های تحت ستم در ایران و مبارزات آنها ابراز نماییم، در پایان به نشانه این اتحاد مبارزاتی همه همصدا شعار "بژی کردستان" و "اتحاد؛ مبارزه؛ پیروزی" را دادند.
در پایان هم قطعنامه آکسیون به زبانهای فارسی و فرانسه خوانده شد. در این آکسیون ما بر دونکته مهم -هم در قطعنامه و هم در صحبتهای جانبی- تاکید کردیم.
- اول اینکه بر تغییر روند مبارزات در ایران توسط مردم و عمیق شدن شکاف بین هیات حاکمه انگشت گذاشتیم.
- دوم اینکه بر تفاوت کیفی مبارزات ما در خارج از کشور، مرزبندی با نیروهای خودفروخته و طرفدار غرب، افشای نیروهای اپوزیسیون نمای نیویورک نشین که در چند شهر در حال جبهه سازی و خوش خدمتی های خود بودند و برجسته کردن مبارزات مستقل از آنها در سایر کشورها و در خاتمه تاکید بر اتحاد نیروهای مبارز واقعی برای ادامه اعتراضات بود.
آخرین برنامه اما خواندن سرود "یار دبستانی" بود، همه دست در دست هم این سرود را به یاد تمام یارهای دبستانیمان در ایران خواندیم. عده ای پس از آن سرود ای ایران را خواندند و جمعی از جوانان در همصدایی با رفقای بلژیکی سرود انترناسیونال را خواندند.
در بین جمعیت - مانند مردم در ایران- بحث بر سر چه می شود؟ برنامه بعدی چیست؟ چه باید کرد و ...؟ بسیار حاد بود و این نشانه های بسیار خوبی از تغییر روند مبارزات را به ما گوشزد می کرد. ■
ساعت ۱۵؛ مقابل اتحادیه اروپا؛ برگزار کننده: گروه "ما هستیم"
بعد از خاتمه آکسیون، ما بهمراه رفقای کمیته به میدان شومان رفتیم تا در مقابل اتحادیه اروپا، در آکسیون دیگری که توسط گروه "ما هستیم" سازماندهی شده بود شرکت کنیم. در این برنامه نیز نمایشگاه عکس جالبی در دو طرف آکسیون تهیه شده بود که نظر رهگذران، توریست ها و ماشین ها را جلب می کرد. مسئولین برگزاری از همه شرکت کنندگان می خواستند تا فقط شعارهایی را بدهند که در تضاد با سایر شرکت کنندگان نباشد. آنها سعی می کردند میکروفون خود را در اختیار همه افراد و جریانات قرار دهند. در این برنامه نیز با پخش سرود یار دبستانی ما همه را دعوت کردیم تا دست در دست هم بگیرند، لحظه ای بعد همه با هم همصدا شدیم.
این آکسیون هم با شرکت عموم با شعارهایشان در کنار هم بخوبی برگزار شد ولی بدلیل بارش باران شدید کمی زودتر از زمان تعیین شده خاتمه یافت.■
کمیته دانشجویی – بلژیک ۲۰۰۹-۰۷-۲۵
|