از : غدیر آرام
عنوان : باز گشت به رای مردم
قبل از انقلاب ودر طول انقلاب نه خبری از جمهوری اسلامی بود ونه هیچ سازمانی شعار حکومت دلخواه خود را میداد.هدف برای استقرار ازادی و رفاه اجتماعی بود.مردمی که در زمان شاه به خیابان امدند موافق استقرار قوانین شرعی ویا جامعه بی طبقه توحیدی و یااقتصاد توحیدی اقای بنی صدر و از همه مهمتر دولت کارکری نبودند.کار کرد سی ساله نظام جهل اسلامی نشان داد که مرد م در ان زمان جلوتر از نظام سابق وکنونی و سازمانهای سیاسی بودند.
کارنامه رژیم اسلامی و جریانات اسلامی از جمله سازمان رجوی خطا بودن رفتار های سی ساله رژیم و نداشتن برنانه عملی و د مکرات مخالفان را روشن کرده است.
شعار جمهوری ایرانی در حقیقت باز گشت به خاست ها و اهداف مردم ایران دردوران انقلاب ۵۷ است.در طول ۳۰ سال گذشته رژیم اسلامی از هیچ گونه رزالت و جنایتی کم نیاورد پابپای رژیم مخالفان رژیم بر سر هیچ اصولی نتوانستند به یک توافق ویک نظر مشترک برسند.سازمان مجاهدین پس از خرداد ۶۰راه خود را از بقیه جدا کرد وهدفی جز کسب قدرت به تنهائی به شدید ترین روش خشنونت امیز نداشت وندارد.انشعاب رجوی از بقیه در حقیقت در خدمت نظام در امد و اسلام حکومتی توانست از عدم اتحاد مخالفان به نیکی سود ببرد.
مردم ایران از عدم توافق مخالفان رژیم برای رسیدن به ازادی و عدالت اجتماعی خسته شدند و انتخاب موسوی انتخاب بین بد وبدتر دست رد به سینه مدعیان خارج ا ز گشور زدند.مردم البته از موسوی هم گذر خواهند کرد و اسلام را هر روز تجربه میکنند.خاست جدائی دین از دولت را میتوان در شعار جمهوری ایرانی دید.
صفت جمهوری ایرانی ونه جمهوری ایران نشان مخالفت مردم با بباد رفتن ثروتهای ملی ا یران بدست جمهوری اسلامی است..
پرسش این است که چه شعاری میتواند مردم ایران را بدور و محور خود متشکل کند?
ایا مردم میخواهند بدنبال جمهوری رجوی بروند که ار هم اکنون بساط دیکتاتوری و ریئس جمهور بازی در اورده است.مردمی که به خیابان امدند وبه احمدی نژ اد رای ندادند وبه موسوی خود رای دادند انهم در نظام اسلامی چگونه راضی و متقاعد خواهند شد خانم رجوی را به عنوان رئیس جمهور بپذیرند?
در جمهوری ایرانی با یک قانون اساسی مبنی بر لغو حکم اعدام وتضمین آزادی های
مدنی واحترا م به حقوق بشر وداشتن روابط سالم با همه گشور ها همه احزاب و گروها میتوانند وباید به حیات سیاسی خود ادامه دهند.
۱۵۲۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨٨
|
از : احمد صلاحی
عنوان : احمدی نژاد مشروعیت ندارد و مجرم جنائی علیه بشریت ست.
من هم شعار استقلال آزادی جمهوری ایرانی را در کلیپ ها شنیدم.
در این هم شکی ندارم که مردم ایران با ۳۰ سال فشار مرگ بار دارای اهداف و آرزوهای فراوانی هستند تا از این زندان بزرگ خود رها کنند. «نه »ی بزرگ مردم به احمدی نژاد و خامنه ای را جهان شنیده ست.شهدا در نهایت سفاکی بخاطر دفاع از رای خود شهید شدند نه چیز دیگری این کاملا شفاف و عریان کنند ماهیت تبکار خامنه ای و باند سپاه ست.
شعار های اصلی حول آن «نه» بزرگ به دزدان آرای مردم می باشد و تا این لحظه
برخلاف ۲۸ مرداد ۳۲ و برخلاف ۳۰ خرداد ۶۰ و برخلاف تابستان سیاه و خونین ۶۷ و برخلاف ۱۸ تیر ۷۸ مردم پویا تر از تمام تاریخ معاصر در برابر دژخیم جماران قد علم کرده و امشب هم مثل همیشه جواب دندان شکنی به «سلطان» جماران دادند.
اما از اخبار روز بعید ست که بدون توجه به پرنسیب های سیاسی دنبال حوادث راه افتاده ست.
دوستان ارجمند فرض کنیم شعار «استقلال آزادی جمهوری ایرانی» که بخشی از مردم در بهشت زهرا و خیابانهای تهران ب.
کار بردند درست ترین شعار ست. اما شما که میدانید در ایران بلازده ی ما سازمان و تشکیلاتی نمانده و آنهائی که هستند هم می توانند تحلیل ها وشعار های خود را بگوش مردم و جهانیان برسانند
آیا شما هر شعار که مطرح شود را تائید می کنید یا با مطالعه ی جوانب آن در ارتباط با حاملان آن و «دستور مبارزاتی» امروز ایران توصیه خواهید کرد.
آیا شما میدانید پشت این شعار کدام تحلیل قرار گرفته ست؟
زحمت بکشید بنویسید و مشخص و دقیق توصیه کنید.
۴۰ سال از جنبش فدائی گذشته مهدی سامع با مجاهدین تیشه بریشه ی فدائی میزند و شما هم دنبال حوادث میدوید.
شما که تا روز ۲۲ خرداد تحلیلی از شرائط نداشتید، متاسفانه هنوز هم نمی دانید در ایران چه گذشته ست و چه باید کرد.
هنوز شما تلاش می کنید ندا و سهراب را همانطور فرض کنید که خودتان دوست دارید، فکر میکنید مادر سهراب یک زن عامی ست ؟ یا یک چپ انقلابی ست ؟ یا یک مادر داغدیده که هنوز دلش دردمی کند که عزیز او را بخاطر رای ندادن به احمدی نژاد کشتند؟ امروز یکی در رادیو آزادی از « جمهوری شورائی» دفاع میکرد.
آدم یاد حزب توده میافتد ـ مصدق میخواست لایحه ملی شدن صنایع نفت را به تصویب برساند .حزب توده می گفت منهی نفت شمال !!
چپ مارکسیست باید بهتر تحلیل نماید و با شعار های مناسب در قلب توده ها نفوذ کند.
آیا مردم میخواهند در این لحظه جمهوری اسلامی را عوض کنندیا هنوز تعویض احمدی نژاد در دستور ست ؟
هر وقت رهبران نیروهای «مختلف» داخل کشور به توافق رسیدند که باید از فاز انتخابات عبور کرد و شعار های دیگری داد مسلما ما هم از آنها حمایت می کنیم
۱۵۲۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : بهشاد
عنوان : شرایط ترک پسوندها و پیشوندها
جمهوری ایرانی عالی ترین و زیباترین هدف در طول تاریخ ایران می توانست باشد، هدفی که مورد کم لطفی و بی مهری تقریبا تمام نیروهای سیاسی، از قدرت های حاکم گرفته تا سازمان های مخالف، چه در دوران قبل از انقلاب و چه پس از آن قرار گرفته بود. به یاد داریم که در دوران انقلاب بهمن، مدافعان این نوع سیستم حکومتی تنها اقلیتی ناچیز و محدود بودند. هریک از نیروهای سیاسی بنا به فراخور حال و ایدئولوژی خود خواهان پیشوند یا پسوندی برای کلمه جمهوری بودند. یکی خواهان جمهوری دمکراتیک ایران بود، دیگری جمهوری دمکراتیک خلق ایران به عنوان پیش مرحله یک جمهوری سوسیالیستی. متاسفانه حامیان بسیار محدود سیستم جمهوری بدون پسوند برای ایران از هر طرف متهم به لیبرالیسم سیاسی و سازشکاری غیرانقلابی می شدند. جبر آن روزگار به برقراری جمهوری اسلامی منجر شد که در بین طرفداران آن طیف ها و جریانات مختلف مذهبی خوانش های بسیار گوناگونی از آن ارایه می دادند. جمهوری اسلامی از نوع مجاهدین، خط امامی و نیز ولایت فقیهی همه در همین طیف گسترده و ناهمگون قرار می گرفت. اکنون پس از گذشت سی سال از آن زمان باید به کلیه نیروهای سیاسی، چه از طیف چپ و چه از میان جریانات مذهبی، که به حقانیت "جمهوری ایرانی" به عنوان یک نظام سیاسی مطلوب و به دور از تلقی های پیش مرحله ای از سیستم های دیگر، رسیده اند، تبریک گفت و به خاطر رشد سیاسی جامعه در تشخیص این هدف ملی بر خود بالید.
نکته اما در این است که سیستم سیاسی "جمهوری ایران" در موقعیت کنونی از برآمد جنبش دمکراتیک و سطح توازن نیروهای اجتماعی به نظر من تنها در یک هدف بلندمرتبه تر قابل ارزیابی و دسترسی است. در راه این هدف زیبا هنوز باید بسیار کار شود تا آمادگی برآیند نیروهای اجتماعی برای پذیرش و تحقق آن فراهم شود. یک شعار سیاسی اما به عنوان یک طرح کاربردی کوتاه مدت در سیاست مطرح می شود. انتخاب شعار باید طوری صورت بگیرد که با امکان تحقق آن در جامعه تنها یک قدم فاصله باشد. شعارهایی که به لحاظ زمانی ناپخته و زودرس هستند، باعث ایجاد تشتت و تفرقه در بین نیروهای شرکت کننده در جنبش می شود. از آنجا که در جنبش دمکراتیک فعلی ایران طیف وسیعی از نیروهای شرکت کننده در آن به خاطر تعلقات مذهبی، هنوز خواستار یک حکومت جمهوری کاملا سکولار نیستند، طرح این شعار موجب خواهد شد که این نیروها از صف جنبش جدا شوند و راه سرکوب جنبش و کلیه نیروهای شرکت کننده در آن، اعم از مذهبی یا سکولار باز شود. به نظر می رسد، تمکین به شعارهایی که بیانگر مخرج مشترک خواسته تمامی نیروهای اجتماعی است، در مقطع فعلی امکان دستیابی به موفقیت و راهگشایی دمکراتیک را صد چندان می کند. در زمانی که نیروهای سکولار هنوز از امکانات و شرایط لازم برای رهبری جنبش بهره مند نیستند، لازم است قبل از هرچیز به راهکارهایی فکر شود که این شرایط را فراهم می آورند و دست سرکوبگران را در سرکوب بیشتر باز نمی گذارد. آیا اشکالی دارد که در حال حاضر به شعارهایی که خواهان تضمین آزادی های سیاسی در چارچوب قانونی دارد، تمکین کنیم؟ آیا در زمانی که هنوز آمادگی فتح قله دماوند وجود ندارد، بهتر نیست پله اول را صعود به توچال قرار دهیم تا از آن طریق آمادگی های لازم برای رسیدن به قله های بلندتر ایجاد شود؟
۱۵۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣٨٨
|
از : غلامرضا زنگنه
عنوان : آزادی آزادی ، جمهوری ایرانی
یک تجربه بسیار مهم در سی سال گذشته نشان داد که چگونه حکومتگران خونحوار امروزی به بهانه استقلال ، آزادی را قربانی کردند.همین تجربه نشان می دهد که ضامن آستقلال یک کشور همان آزادی است .کشوری که آزاد است و می تواند آزادانه تصمیم بگیرد و از آزادی خود دفاع کند هیچگاه وابسته نخواهد شد و جلوی دخالت بیگانگان ، که در واقع با هدف انقیاد یک ملت دست به دخالت می زنند، را خواهند گرفت .
۱۵۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱٣٨٨
|