ضعف رهبری در جنبش - جمعی از اعضا و فعالان سازمان های فدائی، راه کارگر و حزب توده ایران داخل کشور

نظرات دیگران
  
    از : منصور ترابی

عنوان : برای شهرام
ببین دوست عزیز ! یک کمی از آسمانها و رویاها صرف نظر کن بیا پائین تو همین کره ی خاکی و با من حرف بزن که نام «سازمان کارگران انقلابی ایران ـ راه کارگر » با مسما تر ست یا «حزب طراز نوین طبقه ی کارگر ـ حزب توده» یا هردو غلو آمیز ست ؟

منظور بدی ندارم ؛
اما میدانیم که : میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمانست.

طفلک طبقه ی کارگر و کارگران انقلابی ! وقتی این نام ها می بینم و مقالاتی که با همین نامها امضا میشود را میخوانم تناقض ها را بهتر می بییم.

ـ اخیرا محمد رضا شالگونی از رهبران راه کارگر نوشته بود: چپ ها باید در صف اول جنبش باشند.
ـ چند روز پیش در همین اخبار روز نوشتند که در راه کارگر دوباره انشعاب شده
من که نمی ودم کی به کیه !

این ها نوشتم که یک کمی سوژه داشته باشی ! این خبر ها هم نیست که تو فکر میکنی . سیاست ارثی نیست و ادم باید خودش را بروز بیاورد updating.

بعداز این همه تحلیل های مشعشعانه بگو حالا باید چه کار کرد از عالم نوستالژی
بیا بیرون ببین مردم چه میگویندو از خواب غفلت بیرون بیا محمد شالگونی از سال ۴۴ در دانشگاه تهران برای سوسیالیسم نه یک کلمه کمتر و نه یک کامه بیشتر مبارزه کرده ولی تو این مدت هزاران متفکر دموکرات پا به عرصه ی مبارزه گذاشته اند که سوسیالیسم را بهتر از تو و شالگونی درک می کنند ولی مثل تمام سوسیالیست های آگاه جهان تو عالم رمانتیسم نیستند.

شانس آوردیم که سازمان چریکهای فدائی خلق ایران در همان اول انقلاب از مشی چریکی و رمانتیسم فاصله گرفت ( البته هنوز عده ای بر همان مشی پافشاری می کنند)

اما راه کارگر هنوز از رمانتسم انقلابی فاصله نگرفته بهمین دلیل انشعابات ادامه دارد.

جنابعالی به عنوان سوسیالیست و اگر حقوق بشر را قبول داری لطفا با اندیشه های «انحرافی » دیگران برخورد کن و نسنجیده هم قضاوت نکن .حالا حالا ها زمان لازم ست که سایت «سازمان کارگران انقلابی ایران ـ راه کارگر» امکان فراهم کند که جنابعالی نظزات خود را در آنجا هم ابراز فرمائید.






و
۱۵٣۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣٨٨       

    از : شهرام

عنوان : عجب جمع ناهمگونی
بعید است که یک عضو یا هوادار سازمان راه کارگر با عده ای توده ای یا اکثریتی دور هم جمع شوند آن هم از داخل کشور و در باره ضعف رهبری بیانیه بدهند. به هیچ وجه نمی شود به صحت اینگونه خبرها اعتماد داشت. سازمان راه کارگر مگر تغیر مواضع کرده باشد که اکنون با توده ای-اکثریتی های خط امامی همراه شده باشد. راه کارگر یک سازمان کمونیستی است که خواهان سرنگونی کلیت رژیم می باشد اما سازمان اکثریت نه کمونیست است و نه هنوز دل از جناح به اصطلاح اصلاحطلب رژیم کنده است. وضع توده ای ها هم که معلوم است و یک سازمان انقلابی مگر به فکر خودکشی باشد که با آنها همکاری و همراهی کند. مشگل جنبش رهبری نیست و با حرکات بعدی و حرکت های بعدی جنبش نیز مردم رهبری را مشخص خواهند کرد و مطمنا این رهبری شامل اجزا سابق همین رژیم نخواهد بود بلکه خارج از حاکمیت ارتجاع خواهد بود. اکثریتی ها و توده ای ها اکنون حتی برای مجاهدین اشک تمساح می ریزند و انگار یادشان رفته که قبلا جبهه ضد انقلاب مالیخولیایشان شامل مجاهدین و راه کارگر و پیکار و اقلیت و ... بود. اکثریت و توده مگر خواب زده شده باشند یا خیالاتی شده باشند که فکر کنند نیروهای انقلابی سرنگون طلب حتی ذره ای به آنها اعتماد داشته باشند یا با آنها همکاری کنند.
۱۵۲٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : هامون

عنوان : ...به نظر میاید یک تنگنظری گسترده یا خودزنی همه گیر , ما دچار شدیم ....
ببخشید،در مطلب زیر اشاره نشد که یک رهبری در خارج شکل گیرد تا وظایف داخل را پیش برد. مثال در مورد تظاهرات با پرچمهای مختلف به عنوان نمونه سازش میان مردم و پتانسیل همکاریشان بیان شد. این همکاری چه در داخل و چه در خارج از همسویی در این مرحله خبر میدهد.طرح یا نیاز ایجاد یک جبهه مستقل در درازمدت مورد نظر بود. قطعاً کم نوشتن یا خلاصه نوشتن ممکن است در ایجاد شبهه کمک کرده باشد.منظور از طرح جبهه مستقل در اینجا، طلب کردن از دوستان و هم میهنان در جهت کمک و راهنمائی در این راه است ... تا ما با هم بحث نکنیم و یک دیالوگ نداشته باشیم نمیتوانیم راه را از چاه تشخیص دهیم. تمام سوالات شما بسیار منطقی‌ است اگر پیشفرض شما درست باشد که من منظورم آن بود که شما برداشت کردید.

اما ، من بنوبه خود از نگاه دیگر به جبهه مستقل و رهبریش در ایران فکر می‌کنم. چنین رهبری در عمل از کسی‌ بر خواهد آمد که حاضر باشد مبارزه مخفی‌ (برای حفظ جان خود) رو آورد و بتواند جنبش را در داخل هدایت کند. وگرنه اینکه تصور شود رژیم یک روز هم به کسی‌ اجازه عرض اندام میدهد بسیار دور است و همه در این مورد موافق هستیم. روزهای علنی و کار در چهارچوب جمهوری اسلامی برای آقای موسوی و کروبی بزودی به پایان خود نزدیک میشود اگر روند این است که میبینم میشود با حفظ خوشبینی بدبین هم بود که جنبش سرکوب خواهد شد و در کوتاه مدت مردم وادار به سکوت میگردند (امیدوارم که اشتباه فکر کنم).

اگر کنگره ملی‌ آفریقا توانست رژیم ادمکش و نژادپرست را بزانو در آورد در پرتو کار مدنی، اعتصابات، تظاهرات و بکمک رهبران مخفی‌ داخل کشور و هدایت جدی آن از خارج کشور . به نظر میاید یک تنگنظری گسترده یا خودزنی همه گیر , ما دچار شدیم (بخاطر تجربه تلخ رهبران از خارج کشور در دوران شاه)که امروز هر گونه هدایت و همکاری رهبری از خارج (اگر شکل بگیرد) یک تابو شده است . در واقع این چیزی است که رژیم از آن سود میبرد .در عصر ارتباطات و دنیای همکاری مجازی، رهبران مجازی هم بسیار تاثیر گذار خواهند بود که قابل مقایسه با دوران گذشته نخواهد بود، و شرکت مجازی هزاران هزار از داخل و خارج برای کمک در رهبری مبارزه میزان خطا را به حداقل میرساند

زمان و امکانات این را در عمل حل خواهد کرد. حتی در همین ۲ ماه اخیر ما میدیدم بخشی هماهنگی تظاهرات از خارج شکل میگرفت و مردم هم با بدبینی نمیدیدند . ظریف عمل کردن ، شنونده بودن، و یک ستاد هماهنگ کننده بودن همان چیزی است که بخش خارج میتواند کمک کند بویژه در روزهای سخت ..من احساس می‌کنم یک جو تعارف و انتظار بین داخل و خارج وجود دارد که به نفع هیچکس نیست. البته باید حوصله داشت (این را میفهمم).آری دوست عزیز کسانی‌ در داخل هستند که اینکار را انجام میدهند هزاران و هزاران ...ما احتیاج داریم در موردش با هم حرف بزنیم .. ماهیت یا سرنوشت جنبش سبز اینست که مشکل رهبری خود را حل کند و آقای موسوی با کمال فروتنی گفت هر فرد ما یک ستاد است ، هر فردی از ما خود رهبر است ..

سپاسگزار از نظرات شما ... به من شانس بیشتر فکر کردن دادید
۱۵۲٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : مهین رازی

عنوان : ضعف رهبری
خیلی سعی کردم بفهمم منظور و پیشنهاد عملی شما چیست؟ چگونه می خواهید مبارزه ای را که در داخل روز به روز تعیین می شود از بیرون رهبری کنید؟ با کدام شناخت و حضور؟ و کدام نیرو در داخل ایران حاضر می شود که با نیروهای خارج از ایران متحد بشود؟ آیا در همان حرکت اول سرکوبش راحت تر و قطعی تر نمی شود؟ آیا این نشانه درایت و عقل است و گمان می گکنید کسانی در داخل دست به چنین کاری بزنند؟ فکر می کنم شما آرزوهاتان را بیان می کنید.
۱۵۲۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : هامون

عنوان : باید منتظره معجزه امام نباشیم ...
به نظر میاد کودتاچیان قدم بعدی را دارند آماده میکنند. برداشت من از آنچه میخوانم و مشاهده می‌کنم این است که زدن رهبری جنبش سبز در لحظه فعلی‌ هدف نخست است یا حداقل منفعل کردن آنها. اگر فرض را بر این بگذاریم که خاتمی، موسوی، کروبی مجبور به سکوت شوند می‌توان نتیجه گرفت (در کوتاه مدت) جنبش مردم خود را بدون رهبری فعال خواهد دید و شاید تصور شود خرد کردن اراده مردم آسانتر گردد. البته این ممکن است تئوری کودتاچیان باشد و نتایجی هم شاید در کوتاه مدت بدهد. باید قبول کنیم که وضعیت حساسی است . باید موسوی را درک کرد که مخالفت خود را با "جمهوری ایرانی‌" روشن گفت. امروز یک قدم کنترل شده بهتر از دویدن نابهنگام در زمین مین گذاری است. وظایف کمکی‌ گروههای ملی‌ چه در داخل و چه در خارج هماهنگی‌ برای ایجاد برونرفت از وضع فعلی‌ چیست ؟به نظرم موسوی و کروبی هرگز پایشان را از چهارچوب جمهوری اسلامی کنار نمیگذارند. بحث شهامت نیست بحث اعتقادشان است. و از طرفی‌ زیر بار این وضع نمی‌روند. جنبش مردم بدونه یک رهبری فعال آسیب جدی می‌بیند. یک رهبری پاسیف/خانه نشین اجباری به همان اندازه مضر است که یک رهبری خودش انتخاب بکند و عقب بکشد .موسوی نمیتواند و شاید نخواهد توانست به یک جبهه اپوزیسیون سکولار خارج از حاکمیت همکاری نزدیک کند. موسوی حتا نمیتواند بگوید که مخملباف نماینده او در خارج از کشور هست یا نیست. هر چه فکر می‌کنم به این نتیجه میرسم که ایجاد یک جبهه مستقل در برابر این وضعیت جدید است که توان جنبش سبز را در درازمدت بالا میبرد.اشتباه است که این را یک جایگزینی در تاکتیک مبارزه ببینید یا تعویض مسیر، ۱۰۰ اشتباه است. بلکه نقش کمکی‌ و پایین آوردن ضریب آسیب‌پذیری و تقویت امید پیروزی.حتا نباید انتظار داشت که موسوی چنین جبهه جدید را بپذیرد . یک چیز مشخص است همه که برای رأی آزاد و رفراندوم از وضعیت فعلی‌ (تغییر قانون اساسی‌، حذف ولایت فقیه ... نظارت ارگانهای انتصابی ...) .... دموکراسی، اقتصاد آزاد ، حاکمیت سکولار ... دلشان میسوزد باید آستینها را بالا بزنند. از حزب دمکرات، کومله،اکثریت، مشروطه خواهان، ملی‌، مذهبی‌ ...هنرمندان، منفردین ... یعنی‌ همه آنها که در عمل در تظاهرات در کنار هم بودیم و پرچمهای خود را داشتیم ... .. دیگر از همدیگر نترسیم ...اگر به دموکراسی و جامعه سکولار اعتقاد داریم .. باید منتظره معجزه امام نباشیم ...
۱۵۲۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣٨٨