عنوان : سلام بر شاعر دل من
محشر بود شاعر.واقعا دست مریزاد! دوباره ما را به شعرهای پرشورت مهمان کن شاعر
۱۵۷٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : خواندنی
wow!!!!!!!!!!!!!!
آقا علیرضا من یه عذرخواهی بدهکارم.اینروزها شعرات رو دنبال کردم و دیدم که با وزن و در وزن چکار می کنی تو شاعری اساسی هم شاعری من قبلا نمی دونستم و پشت سرت هم خیلی حرف زدم چند تا شعر گیلکی ات رو هم یه جایی خوندم که به نظرم شاهکار بود همیشه موفق باشی
۱۵۷۲۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : یک گلایه
من علی رغم اینکه از این شعرها لذت می برم ولی احساس می کنم تو داری بسیار عجولانه شعرهایش را منتشر می کنی.می دانم که اینجا را می خوانی علی جان و باز هم می دانم که هرگز غزل و مثنوی را شعر نمی دانی و این کارها را بیشتر برای مخاطب عام می نویسی و بقول یکی از پیامگذاران از آن بعنوان تریبون استفاده می کنی اما آیا بهتر نیست نظرات سیاسی ات را در قالب مقاله ای بیان کنی و پای شعرت را وسط نکشی آیا حیف نیست شاعری که پاریس در رنو و شینما و کتاب جامعه را در کارنامه اش دارد چنین کلاسیک بنویسد؟ می دانم که تو از اسلام انزجار داری ولی آیا باید برای انتقام گرفتن از اسلام شعرت را وسیله قرار دهی و اینگونه هدف را توجیه کنی؟ ببخش علی جان من می دانم که این حرفها را تو از بری ولی باور کن این بار پنجمی است که به این سایت می آیم و باز نمی نویسم اما حیفم آمد به عنوان کسی که از تو و شعرهایت بسیار آموخته سکوت کنم.لعنت بر تبعید که بقول خودت شاعر کش است مواظب شعرت باش عزیز!
۱۵۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : عالی
عالی بود عای جان.زدی به خال
۱۵۶۲۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : مرسی
شعر بسیار زیبایی بود.به نظرم این غزل مثنوی ماندگارترین اثر عبدالرضایی خواهد بود.
۱۵۵۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : این آدم بی اخلاق شاعر نیست
این آقا به چه حقی به نود و پنج درصد مردم ایران که شیعه هستند و عاشق آل عبا توهین کرد؟ اگر دمکراسی اینه که یک نفر بیاد در ملاعام به بهانه روشن کردن مردم بخواهد جماعت رو بهانه کند و به حزب توده بگوید خیانتکار و نهایت دشمنی با این حزب است که در میان تاریخ احزاب سیاسی سفیدترین کارنامه را دارد خواهش من از سایت اخبار روز که تمام موازین اخلاقی را رعایت می کند این است که شعر این آدم را منتشر نکند.این آقا هیچ ممنوعیتی برای نوشتنش غائل نیست و هرچه دلش بخواهد می گوید.همه مجلات و رادیوها و سایت ها هم درش را تخته کردند وچرندیاتش ممنوع الجاپ است چون باعث فساد است ولی متاسفانه اخبار روز مدام چرندیاتش را منتشر می کند واقعا تجدید نظر کنید
۱۵۵۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : حکایت شعر و شاعری
علی جان حکایت شعر و شاعری تو هم حکایت غریبی است یکروز می گن شاعر غیر متعهدی وضدمردمی و آوانگاری! یکروز می گن که شاعر سیاسی هستی وکلاسیک ویک روز می گن که فقط شاعر زیرشکمی و بالاخره من نفهمیدم این جماعت می خواهند با شعرت چکار کنند هیچکدام هم حرفی برای گفتن ندارند چون لامصب چنان کلقت می نویسی که مو لای درزش نمی رود.خودشان را جر می دن که یه پیتوک ازت بگیرن و نمی شه.خوش به حالت که در هر فنی استادی داری.این رو هم می دونم که واسه رو کم کنی اینقدر تند می نویسی می خواهی نشان بدهی که بقیه که اینهمه ادعای شعر سیاسی دارند چه بی خ... تشریف دارند
۱۵۵۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : خوب بود
جدای از این سیاسی بازی ها واقعا شعر خوبی بود من لذت بردم
۱۵۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : چندصدایی
من نمی دانم چرا برخی مدام در پی پیدا کردن پاشنه آشیل شعر عبدالرضایی هستند و جالب اینکه بر الفبای شعری او نیز احاطه ندارند اگر امثال آقای هودشتیان حتی یکی از مصاحبه های عبدالرضایی خوانده باشند متوجه می شوند که شالوده شعر او را چندصدای تشکیل می دهد اصلا معروفترین شعر او که جنگ جنگ تا پیروزی نام دارد کارناوالی از صداست.سعی کنید شعر را چند بار بخوانید و سپس تحلیل کنید.
۱۵۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : ستایش نه یا مردم ستیزی؟
به نظر می آید در پاره ای موارد ساختار فکری این شعر بر مردم ستیزی دلالت کند.
دِ نگو خلق به الله ارادت دارد
این چه حرفی ست که ملت به ال عادت دارد
کارِ ما نیست به دنبال ِجماعت رفتن
توده عمری ست که سرطان ِخیانت دارد
به خدا معنی ِالله فقط لا بوده ست
نه بزرگ است
عزیز است
علیه توده ست

تئوریسین های جناح تندرو و بنیادگرا، مردم را معیار قضاوت و تصمیمات خود نمی دانند، زیرا در اساس، آنها را آماده دریافت "پیام الهی" (آنطور که آنها آن پیام را درک میکنند) قلمداد نمی کنند. برعکس، آنها نظرات توده را مسموم، مضر و فاسد میپندارند. چرا؟ زیرا آنها را تغییرپذیر و درنوسان می پندارند. و تغییرپذیری در نزد آنها عین فساد است. حال آنکه آنها برآنند که نظرات الهی استوار، یگانه، پایدار و تغییرناپذیر هستند. بر همین اساس است که در نظر آنها امرالهی (آنطور که آنها آن پیام را درک میکنند) پیام آور پایداری، اطمینان و تغییرناپذیری است ، و از این زاویه خود را از امر زمینی (ایده های ناپایدار و نامطمئن) جدا می کند.از همین نظرگاه است که به دمکراسی نیز حمله ور میشوند، زیرا آنها، چه بسا تحت اثرات برخی ایده هایی که پس از گذر قرون، از افلاطون به مراجع اصلی نظری آنها رسیده، دمکراسی را نظامی در اساس ناپایدار و در نوسان پنداشته اند.
۱۵۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : ال + لا+ه = الله
دِبگو چی شده الله خودِ اصل شده
ال که الله ِ یهود است به لا وصل شده
ال فقط حرفِ اضافه ست عرب می داند
که خدا می رود و یک تنه لا می ماند
دِبگو معنی ِ الله خودِ لا بوده ست
نه بزرگ است
عزیز است
علیه توده ست
گرچه این عاریه تنگ است کمی نا فرم است
دِبگو اکبرت الله اگر نه جرم است

ال + لا+ه = الله
ال فقط حرف تعریف است که در عربی همان نقشی را ایفا می کند که د در انگلیسی ایفا می کند.the
ه هم که فقط حرف مونث سازی است پس بار معنایی الله بر لا استوار است.در نتیجه عبدالرضایی با این کشف از کلیدی ترین شعار اسلام که همان الله اکبر است تاویلی کرد که بدل به ضد خودش شد و این ضد چیزی نیست جز تقدیس نه که شعار اصلی جامعه مدنی است.عالی بود
۱۵۵۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : متاسفم
من واقعا برای امثال شما متاسفم که جرات دو کلمه نوشتن بر ضد این ظلم و جور را ندارید و حالا که شاعری آستین بالا زده و از قالب های کلاسیک شعری به عنوان تریبون استفاده می کند تا روشنگری کند عده ای بجای همراهی با این حرکت شاعر را متهم می کنند که کلاسیک شده است.در ضمن وضعیت امثال رویایی هم پیشاپش روشن است
۱۵۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : یک سوال
آقای عبدالرضایی من از این شعر شما بسیار لذت بردم و همچنین از اغلب شعرهای اخیرتان که درباره جنبش سبز سروده اید اما یک نگرانی بزرگ دارم و آن این تذکر است که: خودتان می دانید که شاعران امروز شعرهای شما را دنبال می کنند و از آن ایده می گیرند فکر نمی کنید اینهمه غزل و رباعی و مثنوی نوشتن توسط شما دوباره پای شعر کلاسیک را وسط می کشد و همه زخمت های نیما و شاملو هدر می رود؟ این را از این بابت نوشتم که دو هفته پیش شعری از رویایی در سایت رضا قاسمی خواندم که به طور غیرمستقیم به شما هشدار داده بود که غزل ننویسید در همین اخبار روز هم آقای شرنگ شعری نوشته بر ضد وزن و قافیه که فکر می کنم منظورش بیشتر شعر شما بوده می دانم که معمولا به هیچ کامنتی پاسخ نمی دهید اما این سکوت شما انگ هایی را متوجه تان می کند پس به عنوان یک دوستدار شعرهای عصیانگر و آوانگار عبدالرضایی قدیم خواهشم این است که به سوالم پاسخ دهید.ممنون
۱۵۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : بیایید کمی هم به این شعر فکر کنیم
چه آنها که از این شعرها تمجید می کنند و چه کسانی که تکذیب می کنند هیچکدام دلشان برای شعر و شاعر و ملت نسوخته همه می خواهند مخاطبان را به گونه ای تحریک کنند تا حرف اصلی متن نخوانده و فکر نشده باقی بماند مهم شعر است که دارد به بهترین وجه حقیقت را داد می زند پس چرا دعوا!؟
۱۵۵۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣٨٨       

عنوان : شعری روشنگر
الحق که تو پرخون و متفکرانه می نویسی واقعا لذت بردیم و آموختیم.حالا دلم می خواهد یکی بیاید با اندیشه تو مخالفت کند.آقای عبدالرضایی خواهش می کنم به روشنگری خود ادامه دهید هشدارهای شما را مردم می شنوند.الان دو ساعت است که من و دوستانم داریم این شعر واندیشه تازه و عمیقش را تحلیل می کنیم.در انتها از اینهمه احساس مسئولیت شما تشکر می کنیم.
۱۵۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱٣٨٨