دموکراسی و دیکتاتوری پرچم - اکبر گنجی

نظرات دیگران
  
    از : فرهاد دانشجوی مبارز

عنوان : همانطور که رای ام را دزدیدند کوتاه نیامدم ...
اقای گنجی
در جواب مقاله جدید شما که هنوز در این سایت چاپ نشده

اقای گنجی بنده یک هوادار جنبش سبزم خب ؟ طرفدار شاهزاده رضا پهلوی هم هستم خب ؟ طرفدار میرحسن موسوی و کروبی و هاشمی و یک ذره هم طرفدار خاتمی هم هستم خب ؟ بدبختانه یا خوشبختانه طرفدار کمونیست ها هم هستم خب؟ مسلمانم هستم خب ؟ تا اینجا حرف ها مو داری ؟ اما اما سرم بره نمی ذارم پرچم شیرو خورشیدم را ازم بگیرید خب ؟ یعنی اگر هرکسی بیاید سرکار بعد از رسیدن به ازادی در ایران اگر یک مخالف در ایران باشد بنده هستم تا بتوانم پرچم اب و اجدادی ام را در مملکت پدرو مادرم به احتزاز در اورم .

همانطور که به ایرانی بودنم افتخار می کتم به پرچم شیرو خوزشیدم که یک روزی ازم دزدیدند هم افتخار می کنم مثل الان که رای ام را دزدیدند و کوتاه نیامدم فردا پس فردا هم که ایرانم ازاد شد اول کاری که می کنم می دوم دنبال پرچم شیرو خورشیدم تا بر فراز قله ی دماوند وزاگرس به احتزاز در اورم و سرم را بگذارم روی پرچم و اب و خاک ایرانم و راحت بمیرم..
....
...
۱۵۶۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨       

    از : بایک مهرانی

عنوان : وازه های مبتذل حکومت اسلامی را دور بریزیم
آقای گنجی !

تردیدی نیست که مردم خارج از کشور عمدتا بعداز انقلاب ۵۷ و شروع جنگ تحمیلی و سپس سرکوب خونین دهه ۶۰ مجبور به ترک خانه و کاشانه وعزیران خود شدند.
دسته بندی میلیونی مردم در خارج از کشور به سلطنت طلب و مجاهدین یا «ضدانقلاب» ونظائر اینها از جانب حکومت ولایت مطلقه ی فقیه پس از ۳۰ سال زنگ زده ست.

ولی شما باید با رعایت حال ۵۹ نفر که بیانیه معروف را امضا کردند خصوصا آقای طاهر احمد زاده را نوده شفاف از حکومت اسلامی و ادبیات منحوس آن فاصله بگیرید.

قبل از ادامه ی مطلب تاکید می کنم؛ هیچ آماری نه برای ترکیب مردم در ایران و نه برای مردم در خارج کشور وجود ندارد که نشان دهد کدام نیرو اعم از حکومتی و غیر از حکومتی بیشترین یا کمترین رای دهنده را دارد.
پس از بیش از ۳۰ سال از انقلاب مردم ایران که پیامدهای آن به رهبری خمینی و ادامه دهندگانش جان شیرین هزاران هموطن ما را در به کام مرگ گرفت و میلیونها ایرانی را تا ابد درعزای عزیزان خود نشاند دیگر نمی توان مانند ۵۷ و قبل از آن با مسائل برخورد کرد.

دیگر نمی توان با شیوه ی نا پسندیده ی خمینی که قرارهای شریف قانون اساسی مشروطه را مورد سوء استفاده قرار داد و با رفراندوم ۱۲ فروردین و یک سئوال «رندانه »جمهوری اسلامی آری یا نه ! حقوق و رای شهروندی را پشتوانه ی حکومت ولایتی مطلقه ی فقیه که بر اساس نقش «امت » قرار داد شده قرار دادعمل کرد.

دیگر نمی توان با استناد به ۹۸.۲ درصد رای آری گویان یعنی «اکثریت» مردم در ۱۲ فروردین بسیار نابخردانه دهان «اقلیت » را بست و با دهان های کف کرده شعار داد « کسی که رای نداده حق نظر نداره ! » این تاکتیک آغازی برای سرکوب تمام نیروهای دگراندش ایران گردید که با «چماق » های ساخته و پرداخته شده ی حکومت بر فرق سر تمام نیروهای مخالف و منققد قرار گرفت. بجای برخورد متمدنانه ی سیاسی از روش های مبتذل نفرت انگیز استفاده گردید. مانند استفاده ی انحصاری از شعارهای مبتذل در روزهای قبل از انقلاب ادامه یافت. با واژه های «ضد انقلاب » ـ «طاغوتی»ـ«مرتد» ـ «فرقان» ـ «ساواکی» ـ « منافق» ـ «چریک آمریکائی» ـ «جاسوس» ـ «مفسد فی الارض»ـ «لیبرال» و با سوء استفاده ی ابزاری بدون پایبندی به حقوق قضائی، هر آنچه خواستند بر سر مردم آوردند.

آقای گنجی !
هرگز یک انتخابات آزاد برای انتخاب نماینگان مردم صورت نگرفته و حتی دراولین دوره که فقط چند نیروی دگراندیش چون شادروانان قاسملو، خسرو قشائیو تیمسار مدنی به مجلس راه یافتند بدون توجه به مصونیت پارلمانی تحت پیگرد قرار گرفتند.

در حکومتی که ۳۰ سال با سرکوب خونین آزادی بیان ، قلم ،انتخابات
و اجتماعات نادیده گرفته شد. چگونه می توان تشخیص دادکه مردم چگونه می اندیشند؟ درضمن دیگر حکومت با تمام دستهای آلوده ی خود نمی تواند مانند اول انقلاب خود را «راستین» جا بزند و دیگران را «مفسد فی الارض» معرفی کند.

آقای گنجی!

شما نمی توانید مانند حکومت اسلامی، مردم ایران را در داخل و خارج به چند دسته ی من در آوردی دسته بندی کنید.

آری مردم از آقای مهندس موسوی حمایت کردند و همینطور از آقای کروبی
این درایت مردم ست که درنبود انتخابات آزاد راه مبارزه علیه ولایت مطلقه ی مطلقه را پیدا کردند. این به آن معنی نیست که اگر انتخابات آزادی برای مجلس نمایندگی درایران برگزار شود مردم به «کاندیداهای» حزب اعتمادملی یا کاندیداهای ستاد انتخاباتی موسوی رای خواهند داد.

اکنون تردیدی نیست که باید به حمایت مردم پرداخت اما بنا بر نص صریح منشور حقوق بشر ، نه حکومت اسلامی و نه هیچ جریان دیگری حق دارد ایرانیان رابا هر اندیشه و مرام و مسلک از شرکت در سرنوشت خود و کشورش محروم نماید.

اگر سران رریم گذشته متهم به خلاف ، جنایت و خیانت هستند این ربطی به میلیونها ایرانی خارج از کشور ندارد.

اگر رجوی و رهبران مجاهدین خلق به خاطر اقدام های تروریستی و حمایت و همکاری با صدام متهم هستند این به میلیونها ایرانی خارج از کشور ندارد.

نتیجه:
ـ پس با حربه های «سلطنت طلب» و « مجاهدین » نباید از حضور صمیمانه ی ایرانیان خارج از کشور هراس داشت و در تاکتیک های ضد بشری حکومت دست و پا زد.باید با قاطعیت به رژیم پاسخ داد که اگر بنا باشد به دادخوتاهی مردم رسیدگی
شود بی تردید این حکومت اسلامی و سردمداران آن هستند که در صدر جنایتکاران ، خیانتکاران قرار دارند و باید در یک دادگاه صالح پاسخگو باشند.

اجازه ندهیم که این رسوایان حکومتی با اشاره به سایر نیروهای ایرانی که در بالا نامبرده شد ، بین نیروهای میلیونی ضد حکومتی ولایت مطلقه فقیه تفرقه اندازند.
۱۵۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨       

    از : عباس ع

عنوان : پس فرق شماها که با رنگ سبز مخالفت می کنید باحزب و الله و بسیج و پاسدار به سرگردگی خامنه ای چیست ؟
یک سئوال دارم :
پس فرق شماها که با رنگ سبز مخالفت می کنید باحزب و الله و بسیج و پاسدار به سرگردگی خامنه ای چیست ؟ انها هم با رنگ سبز و جنبش سبز مخالفند و قاتلانه به کشتار جوانان جنبش سبز پرداخته اند.
فرزندان دلیرو بی سلاح ایران که با نام رنگ سبز مشهور شده اند واز جان مایه گذاشت اند در داخل ایران در حال مبارزه هستند هرگونه تضعیف رنگ سبز جنگ علنی با جوانان داخل ایران است تفرقه افکنی نکنید و بگذارید وحدت در میان مبارزین داخل وطن اسیب نبیند .
اگر مخالفتی با اقای گنجی می شود در بعضی از موارد آن را به حساب جنبش سبزو میارز و فداکار جوانان ایرانی نگذارید حساب اقای گنجی با جنبش سبز جدا است .
البته اقای گنجی ن هم می توانند یکی از هوادان جنبش سبز باشند با هر عقیده و مرام و مسلکی که دارند اما کسانیکه جنبش سبز را می کوبندبدانید از عوامل رژیم خامنه ای هستند که با تفرقه تیشه به ریشه ازادی ملت ایران می زنند .

حفظ وحدت و هم راهی با جنبش سبز ایران بر همه ی ازاد اندیشان چه با پرچم شیرو خورشید باشند چه با پرچم سرخ و ابی و سفید و دیگر رنگ ها واجب و التزامی است. با بینش دقیق و اگاهانه به حمایت از جنبش سبز بپرداریم که در حال مبارزه با عوامل رژیم ارتجاعی در ایران هستند .
۱۵۶٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : راه حل "عمل" رنگین کمانی است نه ملانقاطی بازی درآوردن
دوستان گرامی:

ما با جنایتکارترین رژیم در این کره خاکی روبرو هستیم و تا دلتان بخواهد "علت" cause برای همدلی و همراهی با مردم زخمی وطنمان وجود دارد! راه حل این است که هر کدام از ما یا هر گروه از ما کمپینی را بر علیه این رژیم جهل و جنون و جنایت شروع کند. نه این که وقتی کسی کاری را شروع می کند شروع کنیم به گیردادن بیخودی. مثلا این آقای نوسکولار بیش از دو دهه است خارج زندگی می کند. عرضه نداشته یک نویسنده را با دردهای مردم ایران همراه کند. حالا حسودیش گل کرده وقتی می بینه کسی که به قول این آقا سه ساله خارج زندگی می کنه، تونسته امضا ۲۶۰ نفر از نامدارترین فیلسوفان و اندیشمندان جهان را در حمایت از مبارزات مردم ایران به سازمان ملل بفرستد. خوب شما هم مثلا امضا فیزیکدان های مشهور را جمع کن. با نق زدن و هی سکولار سکولار کردن که دردی دوا نمی شود و جامعه سکولار نمی شود.

من جای دیگه هم این را گفتم. در این سی سال، نابغه ترین ما چیزی فراتر از اعلامیه جهانی حقوق بشر نگفته است. بنابراین فکر نکنید از نظر تئوریک کسی شق القمری کرده. از این همه فخر فروختن به یکدیگر، قمپز در کردن، و ملوسک بازی های روشنفکرانه چه هدفی را دنبال می کنیم؟ باید عمل کرد. مساله مشخص همه ما به تسلیم واداشتن باندهای فاشیست و جنایتکار قدرت در ایران است- که خود را “مقدس” هم می دانند. اگر آن ها را به تسلیم شدن در برابر اراده ملت واداریم، بدون تردید این صندوق های رای است که می باید مشگل گشای اختلافات و تفاوت های ما باشد. چگونه می توان با “کمترین هزینه” و در “کوتاه ترین زمان” باندهای قدرت را به تسلیم در برابر اراده ملت به پا خواسته وادار کرد؟ در این باره ایده بدهید و عمل کنید.

نماد سبز با پرچم فرق می کند و اکنون نماد جنبش فراگیر مردم ایران است. آقای گنجی هم خودش حامی این انتخابات نبود. اما آنقدر منصف بود که وقتی حرکت مردم را دید، ساکت ننشیند و کاری بکند. باید "انعطاف" داشت و دینامیک فکر کرد. هیچ چیزی و کسی ثابت نمی ماند.

یه کمی مخ مان را به دیوار بکوبیم بلکه تکانی بخورد و رسوبات جنگ سرد را از شیارهایش جابجا کند.
۱۵۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

    از : بهرام اذری

عنوان : ما ایرانی هستیم
هر ملتی دارای هویت ونام ونشان است. ما ایرانی هستیم صرفنظر ازاینکه دارای چه دینی هستیم. انچه مارا مورد تهدید ونابودی قرار داده و ملیت ما را میخواهد محو کند اصرار بر بر پائی پرچم سبز محمدی است.پرچم ما مردم ایران همان پرچم سه رنگ وشیر وخورشید است.ما مردم ایران یکبار فریب پرچم سرخ وپرچم سبز محمدی را خوردیم و اکنون بهای سنگینی برای ان میپردازیم.
پرچم سه زنگ ایران نهاد هویت ما و بیا ن استقلال ما و عدم کردن نهادن به ادیان و مکاتب چپ و راست است. بیش از ۶۰ سال است که جریان چپ توده ای دشمنی کاذبی با پرچم و سرود ملی ایران در ذهن روشنفکران بوجود اورده وبسیار دیده شده است که هنگام پخش سرود ای ایران چپ ها به روی صندلی های خود چسبیده اند.
اقای گنجی و دیگران بدانند که ما مردم ایران برده هیچ دین و سازمانی نخواهیم شد .
وقتیکه اقای موسوی میکوید فقط نظام اسلامی این در حقیقت نادیده گرفتن اراده مردم ایران در راه اسقرار نظام دلخواه خود هستند.
مردم ایران دو دشمن اساسی دارند که دست به دست روزگار کنونی را رقم زدند.
حزب توده ایران و اسلام گرائی .هردوی این جریانات ضد ایرانی مخالف پرچم و استقلال ایران هستند. یکی قبله خود را مسکو ودیگری مکه قرار داده است.
هر ایرانی میهن پرست باید بداند هدف دشمنا ن از بین بردن هویت ما و نام و نشان ما از تاریخ است.
۱۵۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : پرجم میزبان
۱) به گمان من در گردهمایی های خارج کشور اگه قراره پرچمی آورده بشه، باید پرچم کشور میزبان باشه. مردم هیچ کشوری خوششون نمیاد ماها دعواهای خودمون رو برای اونا ببریم و تازه پرچم یه کشور خارجی هم تو کشورشون بلند بشه. تجسم کنین طالبان و گروه های دیگه افغان بخوان تو ایران دعوا کنن و هر دسته هم یه پرچمی را بالا ببرن. چه احساس بدی به مردم ایران دست میده؟

۲) بعد هم مهم اینه که پرچم در دست کیه. شعبان بی مخ و پری بلنده و امثالهم با همین پرچم سه رنگ شیروخورشید نشان برعلیه دولت قانونی دکتر مصدق شورش کردن و بعد از کودتا زیر همین پرچم سورچرانی میکردن.

۳) نکته اصلی هم که خیلی واضحه اینه: هر کس و هر گروهی با هر پرچم و نمادی میتونه فراخوان بده. لطفا گروه ها دیگه اگه میخوان شرکت کننن اخلال گری نکنند. کجای این منطق ضد دمکراتیک هست؟؟
۱۵۵۹۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨       

    از : عباس از بالای سایت برداشتم

عنوان : بچه ها توجه
قابل توجه بچه هایی که همین چهارشنبه به بازار می روند برای خرید سبز اگر دیدید از نیروی انتظامی خبری نیست بازار را در اختیار بگیرید همه چیر هم در بازار هست از خوردنی و پوشیدنی تا چند ماه می توانید بخورید و بازار را از رونق بندازید . کنترل بازار را به دست بگیرید چون نظامی ها که نمی توانند بازار را به توپ ببندند یا حمله کنند به بازار .
۱۵۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : latif

عنوان : گنده گویی...
من فکر می کنم این آقای گنجی دیگر حسابی باور کرده که به فیلسوفی جهان بین و بی خطا بدل شده که هر چه دلش خواست بگوید و بنویسد، یعنی افتاده به گنده گویی هایی که به هیچ وجه با جثه‍ی علمی و جایگاه واقعی اش تناسبی ندارد. فراموش کرده که قبلا از این که ایشان بخواهد به فلسفه و پوپر و هابرماس واین ها روی بیاورد و تئوریسین خودخواسته‍ی جنبش مردم ایران شود، از سال های سال زودتر بودند آدم هایی که در این مسیر رنج ها کشیدند و بی حرمتی ها دیدند از جانب افرادی در اردوگاه فکری خود این آقای گنجی؛ آن موقع که (هنور دور نیست) چشم بر جنایات ضد بشری این رژیم فرو می بست. این درست که آدمی پا را فراتر از گلیمش دراز می کند گاهی و گنده گنده می گوید و می کند. فروتنی و تشخصی اندازه های واقعی خود، خود موهبتی است. تقسیم کردن ایرانی ها به چند گروه (گروهک به قول همین آقایان تا چند سال پیش) و کشیدن خط قرمز میانشان، عین دشمنی دگماتیک سران این رژیم منفور است با بقیه‍ی ملت ایران. بیدار شویم...
۱۵۵٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : شکایت دارم

عنوان : احترام پرچم شیرو خورشید را حفظ کنید
اقای گنجی اگر پرچم شیرو خورشیدی ها در نیویورک دوروبرت را نمی گرفتند که دورت خالی می ماند .
۹۹ درصد افرادی که در نیویورک حمایتت کردند طزفدار پرچم شیرو خورشید بودند و هستند اصولا کسانی که در خارج از ایران هستند اگر می خواستند زیر پرچم جمهوزی اسلامی بمانند پس چه لزومی داشت از کشورشان فرار کنند ؟
۹۹ درصد افرادی که در خارج از ایران هستند به خاطر گرفتاری که با جمهوری اسلامی داشتند از ایران خارج شدند پس وفادار به پرچم اب و اجدادی شان هستند حالا اگر پرچم های حزبی هم دارند مهم نیست اما پرچم ملی شیرو خورشید را دوست دارند و می پرستند.

و اگر بعضی از غربت نشین ها به دلایلی بدون پرچم ملی ( شیرو خوزشید ) امدند دلیل نمی شود این پرچم را قبول ندارند اما اگر می خواهید طرفدارانتان را در خارج از ایران از دست ندهید و علی بماندو حوضش نشوید احترام پرچم شیرو خورشید را نگهدارید چون ممکن است در گردهم ایی های دیگر به جای چند هزار هوادار چند تایی ایرانی بیشتر دوروبرتان نباشد
۱۵۵٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : سعید

عنوان : چه کسی گفته همه نیروهای سیاسی باید در یک زمان و در یک مکان و با یک شعار و پرچم مشترک جمع شوند!
من ایرادات زیادی به آقای گنجی و مخالفت بی چون چرایش با تحریم رژیم و مسائل دیگر دارم ولی واقعا حرف آقای گنجی در این مقاله این است که من حق دارم شرایط مورد نظر خودم را در تجمعی که خودم آن را ترتیب داده ام اعمال کنم، دیگرانی که با شرایط و باورهای من موافق نیستند، تجمعات دیگری برای خودشان و مطابق نظر خودشان ترتیب بدهند.

این حرف منطقی است. چه کسی گفته همه نیروهای سیاسی باید در یک زمان و در یک مکان و با یک شعار و یک پرچم مشترک جمع شوند! این با اعتقاد با پلورالیسم هم منافات دارد. در هر تجمعی باید یک قطعنامه منتشر شود، اگر مجموعه ای از افراد غیر هم عقیده جمع شوند، به هیچ توافقی نخواهند رسید! چرا دهها تجمع و دهها نامه مختلف برای امضا از دیدگاههای متفاوت نداشته باشیم؟! به نظرم این طوری تاثیرش هم بیشتر است. یعنی به جای یک نامه که آقای گنجی بنویسد و همه ایرانی ها امضا کنند و به سازمان ملل بفرستند، بهتر و موثرتر این است که ۱۰ نامه مختلف از دیدگاههای مختلف با امضای طرفدارانشان به سازمان ملل فرستاده شود، آن موقع در سازمان ملل خواهند گفت که همه گروههای مختلف ایرانی با این رژیم مخالفند نه فقط یک گروه! پس اصولا اعتراض به آقای گنجی درست نیست، بلکه باید مخالفانش کارهایش را فقط نقد کنند و خودشان آنچه را که بهتر و درستتر تشخیص می دهند، مستقل از گنجی انجام دهند.
۱۵۵٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : مبهوت

عنوان : پرچم آقای گنجی کدام است؟
در این مقاله آقای گنجی با اشاره به کسانی که خواهان بر افراشتن پرچم ایران در مراسم اعتراضی هستند به دفعات از اصطلاحاتی نظیر "پرچم خاص گروه خود" استفاده می کند و آن را به عنوان نماد گروه سیاسی و حزب و دسته ورزشی و غیره معرفی می کند. ظاهرا قصد ایشان جلوگیری از تفرقه در صفوف مخالفان و بهانه ندادن به رژیم آخوندی (به قول ایشان سلطانی) حاکم بر ایران است. این سوال برای من پیش آمده که خود آقای گنجی کدام نشانه را به عنوان پرچم ملی ایران به رسمیت می شناسد. این همه تاکید بر این که پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان را صرفا به عنوان نماد دو جریان سیاسی سلطنت طلب و مجاهد معرفی کند و خاص آنها بداند و در مقابل در برابر پرچم "رسمی" خرچنگ نشان حساسیت و دافعه ای نشان ندهد مرا به شک انداخته که نکند تمایل ایشان بیشتر از هر چیز جلوگیری از خدشه دار شدن اعتبار این نماد مدهبی و ضد ملی است.امیدوارم اشتباه کرده باشم.
در عوض رنگ سبز به درستی نماد جنبش سبز کنونی است که همه مخالفان با افق های فکری متنوع را در بر می گیرد . هم طرفداران موسوی در آن شرکت دارند، هم کسانی که انتخابات را تحریم کرده اند. هم فعالان جامعه مدنی هستنند، هم کسانی که هیچ اعتقادی به دموکراسی ندارند و فقط می خواهند احمدی نژاد برود تا جناح مقابل قدرت را به دست بگیرد.
رنگ سبز یک نماد است و پرچم نیست. خطر تبدیل یک نماد به پرچم برای جنبش دموکراسی خواهی ایران کمتر از خطر تبدیل پرچم به نماد (موضوع واهمه گنجی در این مقاله) نیست. کسی که پشت این نماد سبز یک حرکت اعتراضی را در خارج از کشور به راه انداخته (و دستش درد نکند) اگر بخواهد نماد را به پرچم تبدیل کند کم و بیش خودش را هم از سازمانده یک حرکت اعتراضی به رهبر خود خوانده جنبش ملی ارتقا می دهد و به خود حق خواهد داد برای کل اپوزیسیون تعیین تکلیف کند و برای مردم رهنمود صادر کند.
امیدوارم آقای گنجی محبوبیت و احترامش را برای همیشه نزد مردم ایران حفظ کند.
۱۵۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : ایراندخت آریا

عنوان : حقا که خیلی پرروئی
اثبات شده است که چاره‍ی دیگری نداری جزادامه‍ی راهی که باشتاب هرچه بیشتر وباتمامی
قدرت وامکاناتیکه اربابانت دراختیارت گذاشته اند،ادامه دهی.هنوزنفهمیدی رنگ سبزبرای
ملتیکه سی سال هستی وداروندارشان وآبرووفرهنگشان موردتهاجم دینفروشان ودین
بازان قرارگرفته،نشانه‍ی یک زنده گی وصلح وآرامش درسایه‍ی آزادی وبرقراری عدالت درپناه
قانون مردمیست نه پرچم ملی ومیهنی.اگرتاامروزنفهمیدی که هیچوقت هم نخواهی
فهمیدمن دعامیکنم که امروزبفهمی نفعش بیشتراست ازمنافعی که اربابانت برایت در
نظرگرفته اندایرانفروشی وایرانی ستیزی بس است.برقراربادپرچم ملی ایرانیان.اگرطرفدار
گنجی نباشیدنظرمراسانسورنمیکنید.
۱۵۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : بیگانه

عنوان : من موافق تحریم بنزین هستم
آقای گنجی شما که چند ماه پیش منکر اپوزیسیون رژیم در خارج بودید و حالا هم رهبر شدید و حکم می دید. نه برادر, .من موافق تحریم بنزین هستم. و نوشتید
"به کیفر خواست و تبلیغات همه روزه ی رژیم توجه کنید: آنها شبانه روز در پی آنند که این جنبش را به مجاهدین خلق، سلطنت طلبان، آمریکا، انگلیس، فرانسه و دیگران ارتباط دهند [۶]."
رژیم فاشیستی اسلامی احتیاجی به این کارها ندارد و به هر کسی راحت تهمت می زند . شماتجزیه و تحلیل را چرا به این سطح پائین می آورید. شما فکر می کنید رژیم همه روزه در این ۳۰ سال حکومتش کار دیگری کرده. رژیم اسلامی هیچ گروه دیگری را بغیر از دو گروه بر نمی تابد و اسمی نمی برد. حاکمین هم بیشتر مثل مجاهدین, اسلامیست هستند تا سکولار و دموکرات. به همین دلیل همیشه سعی میکنند از مجاهدین و سلطنت طلب های بقول شما بد نام نام ببرند و معروفشان کنند که مخالف ما هستند. چرا متوجه نمی شوید.
۱۵۵۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨٨       

    از : هامون

عنوان : دوستان مثل تسبیح زنها در مسجد برایشان حیاتی است
من که در حرکتهای جنبش سبز در استکهلم شرکت داشته و دارم و وفادار به جنبش سبز و هم به پرچم سه رنگ "بی‌ نشان" خود هستم . بسیار این دیکتاتوری و تحمیل پرچم را حس کردم. متاسفانه نه تنها تحمیل پرچم بلکه تحمیل شعار کار را به آنجا رساند که تصمیم گرفتم شرکت خود را محدود کنم به تظاهراتی که انجمن حمایت که بوسیله جوانها و خبرنگارها در استکهلم انجام میشود شرکت کنم http://www.initiativ-iran.org . من با بخشی از نظرات گنجی موافقم ولی‌ در عمل آنرا زیاد موفق آمیز نمیدانیم.اعتصاب غذا در آمریکا چشمگیر نبود با آن همه تبلیغات که در موردش شد. تعجب کردیم چرا گنجی ارزیابی درست از عدم استقبال نمیدهد.

اما انهایکه امروز با پرچم می‌آیند (که من شخصاً مخالف نیستم) در عمل بسیار شعارها ربطی‌ به جنبش سبز ندارد . و متاسفانه این در استکهلم دیگر جا افتاد. دوستان جمهوریخواه که در استکهلم تلاش صادقانه میکنند که بالانس ایجاد کنند اما گوش فرصت‌طلبها و تندرها بدهکار نیست.همانطور که می‌بینید از طرفی‌ حضور پرچم و رنگها نشانه دموکراسی و گوناگونی است و بسیار چشمگیر، از طرفی‌ در عمل پرچمدارها و بلندگو بدستها ,خیلی‌ از جنبش سبز فاصله گرفتند.مساله محدود کردن نیست . بحث اینست که دموکراسی آقایان یک پایش میلنگه.

من که این را مینویسم یک لیبرال دمکرات هستم و جمهوریخواه. یک دوست خوب به شوخی‌ گفت .. " حزب کمونیست کارگری و افراطیون سلطنت طالب صلواتی شعار میدهند" یعنی‌ دوستان مثل تسبیح زنها در مسجد برایشان حیاتی است که چند تا شعار (صلوات) تند بدهند و هر چقدر "مرگ بر" "مرگ بر" بیشتر بگویند ثواب بیشتر دارد ...... اینجاست که من علاقمند با تاریخ ایران و پرچم ایران میبینم این دوستان ضد پرچم عمل میکنند. در عمل دنبال گرفتن رهبری تظاهرات آنهم یکجانبه هستند ( نمونه‌های سازش دمکراتیک هم دیدم ). و اما ما شاید ۲/۳ مردم احساس می‌کنیم آلت دست نباید بشویم. راستش از خشایار روخسانی سپاسگزارم با تحلیل عمیق و فرهنگی‌ ولی‌ در میدان عمل ( نمونه در استکهلم) تا حدی کنترل از دست در رفت. آقای گنجی راه بیدردسر را انتخاب کرد ولی‌ آیا دوام خواهد آورد . آیا میشود از هراس کم کرد و در جأیی به سازش و پذیرش نسبی‌ رسید. بهانه جمهوری اسلامی که انگ میزند بهانه خوبی‌ نیست. چون جمهوری اسلامی مشکلی‌ برای برچسب زدن ندارد. این را نباید پایه تحلیل و جداسازی قرار داد.
۱۵۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : علی جوانشیر

عنوان : گنجی کی سخنگوی قیام شد؟
ببخشید آ قای گنجی جنابعالی را کی سخنگوی جنبش انتخاب کرده که اینچنین قاطعانه برای جنبش ملی تعیین تکلیف می فرمایید؟ دهها تن شهید و هزاران اسیر و صدها هزار قهرمان معترض با تمام وجود خویش به این سیستم جهنمی که جنابعالی از بنیان گذارانش بودید نه گفته و می گوید . همچنان که ملاحضه فرمودید حتی یکنفر هم در تظاهرات ملیونی پرچم خرچنگ نشان خمینی را بالا نبرد، شما چگونه آنرا پرچم ملی می خوانید؟
۱۵۵۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : بهمن زاهدی

عنوان : آقای گنجی آیا یزید قبل از کشتن امام حسبن به او تجاوز جنسی کرده بود؟
آقای گنجی لطفا بفرمایید برای آزادی کدام کشور مبارزه می‌کنید؟ اگر برای دموکراسی مذهبی فعالیت می‌کنید کشور مورد علاقعه خود را هم نام ببرید. من ایرانی هستم و برای آزادی ایران فعالیت می‌کنم. شما نام ایران را هم با اکراه به زبان می‌آورید جه برسد به پرچم سه رنگ و شیر وخورشید آن.
برنامه شما برای اصلاح نظام امام زمان چیست؟
آقای گنجی آیا یزید قبل از کشتن امام حسبن به او تجاوز جنسی کرده بود؟
آقای گنجی آیا شما هم مانند بیشتر مهاجران ایرانی شبی گشنه و تشنه در ایستگاه قطاری در غربت خوابیده‌اید؟
آقای گنجی ما در خارج از کشور بدون کار کردن نمی‌توانیم زندگیمان را بگذرایم؟ شما کجا کار می کنید؟
۱۵۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : فقط بازار

عنوان : بازار را پنچر کنید تا کل ایران ازاد بشود
جناب گنجی به جای پرچم شیرو خورشید بازار را پنچر کنید تا کل ایران ازاد بشود
تجمع در بازار را باید هر روز انجام بدهید تا به نتیجه برسد هجوم مردم معتزض در بازار باعث می شود بازاری ها از ترس درگیری و اغتشاش بازار را ببندد و جرات نکنند بازار را باز کنند و وقتی بازار بزرگ ایران و دیگر شهرها پنچر بشود چرخ اقتصاد ایران و صادرات و واردات می خوابد و روی کل ایران تاثیر می گذارد . زنده باد ازادی که در راه است فقط بازار تعطیل شود یعنی ایران تعطیل شده است و اعتصاب دانشگاه و مدارس و بقیه اتوماتیک وار صورت می گیرد البته ممکن است با تعطیلی بازار ظزف چند هفته اوضاع ایران به هم بریزد به امید خدا
۱۵۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : خشایار رُخسانی

عنوان : فراپُرسش پرچم
درود به آقای اکبر گنجی،
من با بیشتر دیدگاه های شما در این نوشتار همداستان هستم. ولی در پیوند با فرپُرسش پرچم، دیدگاه دیگری را نمایندگی میکنم.
به باور من اگر چه شاید امروز برخی از مردم ایران به شوند (علت) سه دهه سیاست های سامانمندِ (سیستماتیک) حکومت اسلامی برای فرهنگ زُدایی و بیگانه کردن مردم ایران با گذشتهنگاری خودشان، با نشان شیرخورشید در پرچم ایران بیگانه شده اند، ولی گرد و خاکِ سیاست هایِ زیان آور فرهنگ زُدایی رژیم اسلامی خیلی ناچیز تر از آن است که بتواند تنومندی کوه فرهنگی، کیستی چیستی ما ایرانیان را که دستکم ۲۵۰۰ سال پیشینه دارد، با افشاندن مُشتی گردِ و خاک از آسیب رسانی هایِ فرهنگی در سه دهه گذشته، به خاک فراموشی بسپارد. پرچم نشان هستی و ناوابستگی هر کشوریست، و پیشینه-ی هستی این کشور با سربرآوردن فتنه-ی خمینی آغاز نشده است، که هستیش با نشان و پرچم حکومت اسلامی بخواهد چَم ( معنی) و مینش (مفهوم) پیدا کند و بُربخورد. دستکم از زمان نادر شاه افشار پرچم سه رنگ با نشان شیر خورشید پرچم رستادی (رسمی) ایران بوده است. و نشان شیرخورشید پیش از اینکه نمادی از سامان پادشاهی را با خود به ترابُرد (حمل کند)، هزاران سال است که نمادی از هَستی، ناوابستگی و کیستی این کشور میباشد که با آمدن و رفتن این یا آن رژیم رنگ و ارزش خود را از دست نمیدهد.
شوربختانه یکی از ویژگی های ناگوار در میان روشن بینی ها در این کشور که همه-ی چیزشان را چشم بسته از باختر رونویسی میکنند، و به فرهنگ چیره در میان آنها فراروییده است، همتازی (مسابقه) در دُشمنی آنها با ارزش هایِ فرهنگی و میهن پرستی است. بدون درنگریستن به این راستینگی (واقعیت) که در فرهنگ ایرانزمین هیچگاه نژاد پرستی، برده داری و خُرد کردن آیین و دین مردم کشورهای دیگر، آیین چیره در این کشور نبوده است، روشن بین های ایران کور کورانه با رونویسی از باختر، بدون اینکه با کمینه ای (حداقلی) از گوهر فرهنگ و گذاشته-یِ کشورشان آشنایی داشته باشند، با آن دُشمنی میورزند. اگر روشن بین های باختر با فرهنگ میهن پرستی خود دُشمنی میکنند، پذیرفتنی است، زیرا که این فرهنگ در باختر، انگیزه ای برای دو جنگ خانمان سوز جهانی و کشتار ۵ میلیون یهودی در اروپا شده است، ولی انگیزه-ی روشن بین های ما در دُشمنی با فرهنگ میهن پرستی و دلبستگی به میهن در چیست؟ آنهم دُشمنی با آن فرهنگی که همیشه نوید دهنده و پیام آور اندیشه-ی نیک، گفتار نیک، و کردار نیک، گسترش آشتی و دوستی و دانش در جهان بوده است.
آقای اکبر گنجی! شما میگویید که در برنامه اعتصاب غذایی که برگزار کردید، تنها از بهر همراهی کردن با جُنبش سبز ایران، خواستار برافراشته شدن پرچم سبز در گردهمایی برای اعتصاب غذا شدید و از آوردن پرچم سه رنگ پیشگیری کرده اید. شما در اینجا با درهم آمیختن دو فراپُرسش (مسئله)، به یک نتیجه-ی دلبخواهی میرسید. زیرا کسی در این راستینگی (واقعیت) اندید (شکی) ندارد که نشان جُنبش سبز ایران «سبز» است، و برافراشتن پرچم سبز در گردهمایی شما نشانی از همبستگی با این جنبش میباشد، ولی شما که نمیتوانید به این سادگی از برافراشته شدن پرچم سه رنگ ایران که نمادی از ناوابستگی وکیستی کشور ایران است خودداری کنید، آنهم به این بهانه که نشان جنبش سبز ایران «سبز» میباشد. با همه-یِ ارجی که من برای شما دارم در اینجا شما شوربختانه بجای آوردن یک فرنود (دلیل) خردمندانه به صحرای کربلا زده اید. زیرا شما بنام مردمی این اعتصاب غذا را راه اندخته اید که خود را ایرانی میدانند و آن مردمیکه این جنبش را براه انداخته اند، خود را به یک کشوری وابسته میدانند که نامش ایران است و این پرچم سرنگ هم نشان کیستی آنهاست که به آن میبالند. و شما از کجا بیگمان هستید که اگر فشار چماق و سرکوب نیروهای ارازل و اوباش رژیم نمی بود، جنبش سبز ایران در کنار رنگ های سبز، پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان را نیز برمیافراشت؟
من با این دیدگاه شما همداستان هستم که امروز برخی به شوند سه دهه فرهنگ زُدایی حکومت اسلامی آنچنان با نشان شیر خورشید پرچم ملی خود بیگانه شده اند که آن را به نشان یک هَنگان (حزب) یا سازمان پادشاهیخواه، فروکاهیده اند، ولی شما در برنامه اعتصاب غذای خود دستکم میتوانستید خُرسند از برافراشته شدن پرچم سه رنگ ایران بدون هرگونه نشانی باشید، تا دستکم مردم جهان که گزارش این اعتصاب غذا را از رسانه های گروهی دُنبال میکردند، بدانستند که آنهایی که در این برنامه-یِ اعتصاب غذا هُماسیده اند (شرکت کرده اند) از کشوری میآیند که نامش ایران است و ایرانی هستند و این هم نشان کشورشان است، و آنها نه مراکشی هستند و نه پاکستانی.
شما دیدید که با آنکه نزدیک به سدهزار ایرانی در آمریکا زندگی میکنند، ولی از بهر برخورد گروه گرایی ناخواسته-ی شما با برنامه اعتصاب غذا، این برنامه از سوی ایرانیان در آمریکا با پیشوازی گُسترده رو برو نشد. اگر دستکم شما از آورده شدن پرچم سرنگ ایران بدون هرگونه نشانی، هَمیستاری ای (مخالفتی) نمیکردید، شاید دستکم چند دهزار تن در برنامه-یِ اعتصاب غذا می هُماسیدند.
این آزموده بایستیکه برای شما هَشداری باشد که در جُنبش آزدیخواهی ای که آغازیده است، همه ما ایرانیان آزادیخواه در یک کشتی نشسته ایم و به یکدیگر نیاز داریم. و پرچم سه رنگ ایران در این مبارزه نمادِ ارزش های ملی ما در این کشتی میباشد که با بالاکشیدن بادبان های خود رهسپار رسیدن به آماژ و هدف های ورجاوندی (مقدسی) همانند آزادی، دمکراسی و ناوابستگی کشور شده است، ارزش هاییکه جُنبش سبز ایران در چشم انداز خود گُذاشته است.
خشایار رخسانی
‏چهار شنبه‏، ۲۰۰۹‏/۰۸‏/۱۲
۱۵۵٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : کمند امیری

عنوان : وحدت در کثرت
اتحاد به معنای یکرنګ شدن نیست، بلکه به معنای رنګارنګی ولی یک هدف مشترک داشتن است.همه ما ایرانیان می توانیم برای برقراری دمکراسی در ایران با هر رنګ و نشانی در کنار هم قرار بګیریم و از ایجاد چنین جار و جنجالهایی که تنها ثمرش دوری از هدف مشترک است،خودداری کنیم.
۱۵۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : سیما محسنی

عنوان : دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس آقای گنجی را؟
پس آقای گنجی بفرمایند حضور گوگوش که مشخصأ یک سلطنت طلب هست چه مفهومی دارد؟ نکته اینجاست که یکی از شرکت کنندگان در جمع نیویورک به شکل بسیار بی ادبانه و لات منشانه پرچم سه رنگ شیر و خورشید را به رژیم پهلوی چسباند ( همانکاری که رژیم میکند) و به زعم خیال باطل خود این پرچم را به گور سپرده دانست .
در حالی که رژیم سرتاپا جنایت و نکبت پرچم نکبتبار عنکبوتی را به ملت ایران تحمیل کرده طبیعیترین و عقلانی ترین عکس العمل همانا برپایی پرچم سه رنگ شیر و خورشید میباشد.
متأسفانه آقای گنجی و گروهی از همفکرانشان آنجا که انتخاب بین ریشه های ملی-میهنی یا بی ریشگی حاکم هست با طرح بهانه هایی از قبیل اینکه رژیم بهره برداری کرده وتبلیغات منفی میکند گزینه ملی -میهنی را طرد میکنند.
آقای گنجی بدانید سالها پیش (همان دورانی که شما و برادران گمنامتان مشغول سرکوب باقیمانده خیزش ۱۳۶۰ بودید) یک جوان رشید ایرانی به نام نیوشا فرهی (یادش گرامی) در همین محلی که شما مراسم گوگوشی اعتراض را ترتیب دادید , در اعتراض به حضور ننگین خامنه ای (در آن زمان رئیس جمهور بود) خود را به آتش کشید .
آنچه را که شما و همفکرانتان امروز حتی بزحمت و با اکراه و صدها حاشیه اطمینان و محتاطانه (در حد خیلی کمتر) زمزمه میکنید نیوشا با آتشی که برجان عزیزش افکند فریاد زد, بخاطر
ندارم که شخص شما ویا حتی یک نفر از جمع گوگوشی شما حداقل وقوع این فریاد اعتراض را چه در زمان وقوع و یا اکنون را آگاهی داده باشید.
آقای گنجی در مصاف با دشمن تاریخی این ملت بسیار انسانهای آزاده ای بودند که با سر زدن اولین نشانه های دیکتاتوری کثیف مذهبی سکوت را شکستند و چه ایثارگرانه بهای این
استقامت و پایداری را دادند , مطمئن هستم خرداد ۱۳۶۰ و آن کودتای ننگین را بخاطر دارید, دریغ است که از جنایت خرداد ۱۳۶۰ بگویم ولی از شهید شاعر قهرمان خلق سعید سلطانپور
نام نبرم که چه نامردانه از جشن عروسی اش به اتهام قاچاق ارز به اسارت برده شد و مظلومانه به دست جلادان رژیم بشهادت رسید سعید تنها یکی از سرو قامتان ایستاده این وطن و از
تبار گلسرخی بود که با دشمن ملت بر سر جانشان چانه نزدند و نخواهند زد و اینان هستند که ۳۰ سال زودتر و بهتر از شما به کنه جنایت و ارتجاع رژیم پی بردند.

سیما محسنی
۱۵۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : ابراهیم وار

عنوان : هدف ما ایجاد جمهوری ایرانی است
اقایی گنجی هر حزب و گروه و دسته و سازمانی که بتواند جمهوری اسلامی ولایت وقیح را سرنگون کند به عنوان جایزه و پاداش از طرف ملت ایران می تواند هم رهبری کند هم پادشاهی کند هم حکومت کند هم دولت تشکیل بدهد هم پرچم مخصوص به خود داشته باشد.
سرنگونی جمهوزی اسلامی اولین خواسته ملت ایران است بعلاوه تشکیل جمهوری ایرانی حالا هر گروهی که پیشقدم بشود و مردم را سازمان دهی کند حق دارد اظهار نظر کند و پیشتاز باشد پس خواست ملت ایران سرنگونی جمهوری اسلامی است چه با پرچم شیرو خورشید بیایند و کار را تمام کنند چه با پرچم سرخ یا سفید یا سبز یا زرشکی یا ابی رنگ پزچم مهم نیست ازادی ایران و برقزازی جمهوری ایرانی مهم است.
اگر هدف شما چنین است بفرمائید ایران را نجات بدهید ما هم پشت سرشما حرکت خواهیم کرد و دوشادوش شما گام برخواهیم داشت اگر شما جمهوری اسلامی را سرنگون کنید حاضریم تا اخر عمر نوکری شما را بکنیم البته بنده حاضزم کف پای شما را هم ببوسم به شرط اینکه هدفتان سرنگونی جمهوری دیکتاتوری و عقب افتاده جمهوری اسلامی باشد.
۱۵۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : رامین

عنوان : شیر و خورشید نماد سلطنت نیست
آقای گنجی عزیز این سوال را از شما دارم که آیا اگر اول انقلاب شخص آیت‌الله خمینی پرچم را عوض نکرده بود آیا الان ما این مشکل را داشتیم؟ آیا اساسا نماد و سمبل یک کشور با عوض شدن نظام سیاسی آن باید تغییر کند؟ می‌بینید که نظر تنها یک شخص باعث عوض شدن سمبل یک کشور شد. این همان دیکتاتوری ولایت فقیه است که شما ادعا می‌کنید با آن مخالفید!

شیر و خورشید سمبل سلطنت نیست و ربطی‌ هم به نظام پادشاهی سابق ندارد. سابقهٔ طولانی‌ چند صد ساله دارد که به راحتی‌ و با کمی‌ مطالعه یا حتا سرچ در اینترنت و ویکیپدیا هم می‌توان به آن پی برد. یک سمبل است که متعلق به همهٔ ایرانیان است و مستقل از هر تفکر مذهبی‌ یا حزبی و گروهی می‌باشد. اگر شما دشمنی و عناد خاصی‌ با این سمبل نداشته باشید حتما با مطالعه و تحقیق به این نتیجه خواهید رسید. مگر اینکه مشکل شخصی‌ با این سمبل داشته باشید و یا هنوز پیرو راه آیت‌الله خمینی باشید که تلاش میکرد با تغییر دادن این نماد و بسیاری چیز‌های دیگر تمامی‌ نمادها و سمبل‌های ملی‌ و تاریخی‌ ایران و ایرانی‌ را از بین ببرد و آنچه که خود می‌خواست جایگزین آن کند.

ضمنا پرچم مجاهدین هم دقیقا همین پرچم شیر و خورشید است و این خود یک اثبات دیگری است بر اینکه این پرچم متعلق به سلطنت طلب‌ها نیست. آنچه که شما از آن به عنوان پرچم مجاهدین یاد کردید علامت حزبی آنهاست که هر حزبی میتواند یک نشان و پرچم خودش را داشته باشد. اما در مورد پرچم ملی‌ حتا آنها هم به پرچم اصیل ایران یعنی پرچم شیر و خورشید اعتقاد دارند.


این حرف‌ها البته بار‌ها زده شده و حتما به گوش شما و سایر مخالفین پرچم ملی‌ ایران هم رسیده است. بنا بر این لطفا اگر هنوز مخالفتی دارید جوابتان را در پاسخ به این استدلال‌ها بگویید نه اینکه دوباره همان صحبتهای قبلی‌ را که پاسخ داده شد تکرار کنید.

با سپاس.
۱۵۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : عالمی

عنوان : یکی‌ از چند اصلاح ضروری بر مقالهٔ شما
"مستبدی (شاه) رفت و مستبدی بدتر (علی خامنه ای) جایگزین او شد."

اجازه دهید اصلاح کنم: مستبدی رفت (شاه) و مستبدی بدتر (جمهوری اسلامی با ایدهٔ ناپسند ولایت فقیه) جایگزین ان شد.
مرسی‌
۱۵۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : عالمی

عنوان : یکی‌ از چند اصلاح ضروری بر مقالهٔ شما
"مستبدی (شاه) رفت و مستبدی بدتر (علی خامنه ای) جایگزین او شد."

اجازه دهید اصلاح کنم: مستبدی رفت (شاه) و مستبدی بدتر (جمهوری اسلامی با ایدهٔ ناپسند ولایت فقیه) جایگزین ان شد.
مرسی‌
۱۵۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : soheili

عنوان : با نظر آقای گنجی موافقم
آرزوی من هم تحقق ایرانی آزاد با حضور و امکان فعالیت سیاسی همه گروه ها اعم از سلطنت طلب، مجاهدین خلق، چریک ها، مارکسیست ها، لائیک ها، ملی گرا ها، مذهبی ها ، حزب اللهی ها و سایر نگرش ها در چارچوب قانونی دموکراتیک است. اگرچه خودم از بین ایسم ها سکولاریسم را بیشتر میپسندم و مناسب جامعه ایران میدانم ولی مثل آقای گنجی فکر میکنم اگر سلطنت طلبان و مجاهدین خلق مایل به حمل پرچمشان هستند بهتر است خودشان اجتماع تشکیل دهند و مردم را به حضور در آن دعوت کنند. تلاش برای مصادره تجمعات دیگران به نام خود تفاوتی با رفتار جمهوری اسلامی که ۴۰ میلیون رای را نشانه تایید نظام میداند، ندارد.
مطمئناً در ایران هم بین افرادی که نماد سبز را پذیرفته اند اختلاف نظر و سلیقه وجود دارد ولی همه بر روی نماد سبز اتفاق کردند.
یا تجمع جداگانه ای تشکیل دهید و ببینید چه عده با شما همفکر و همراه هستند و یا اگر قصد همراهی و حمایت از حرکت اعتراضی ایرانیان داخل کشور را دارید و با این انگیزه در اجتماع ترتیب داده شده توسط هموطنانی که در خارج از کشور زندگی میکنند و با شما هم رای نیستند، شرکت میکنید خواهشاً از نماد دیگری استفاده نکنید و به خواست ایشان احترام بگذارید.
البته اگر قرار بر رای گیری برای انتخاب پرچم باشد من هم از پرچم شیر و خورشید که سابقه دیرینه ای در کشور دارد و بنظر من بیشتر نماد ایران است تا سلطنت بیشتر خوشم میاید و آنرا انتخاب میکنم.
پاینده و سربلند باد ایران آزاد.
۱۵۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : قوامی

عنوان : اینرا می گویند سکتاریسم ناب و تفرقه افکنی ناب تر
آقای گنجی وظیفه خود را به نحو احسن دارید انجام می دهید , بدا به حال آنان که به دنبال شما را ه افتاده اند, درک شما از دموکراسی هنوز درک حزب الهی ست. براستی که این مقاله چقدر روشنگر و مچ باز کن است .
۱۵۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣٨٨