از : مانی فرزانه
عنوان : در این مرحله برخلاف ۵۷ سمت وسوی مبارزه از بدتر به سمت بد حرکت می کند
در سال ۵۷ در یک شرائط استثنائی اکثریت روشنفکران و مردم به شعار «همه با هم » به رهبری خمینی تن داریم. بودند فرهیختگانی که هشدار دادند ولی به آنها عنایت نشد. از چاله به چاه افتادیم و بقول معروف بین «بد » و «بدتر» متاسفانه «بدتر» را انتخاب کردیم. وای خدای من !
آن تجربه ی وحشتناک و ارتجاعی روحیه شکست خوردگی و منفی عارض ما کرد و امروز محتاطانه به همه ی حرکت ها با چشم ظن و محافظه کارانه نگاه میکنیم.
دوستان گرامی ! موضوع اصلی در شرائط امروز پاسخ به این سئوال ست که آیا امکان دارد از درون این مبارزات برهبری موسوی و کروبی غول بی شاخ ودم دیگری بیرون بیاید که از مافیای قدرت و سپاه و باند خمینی و عسگراولادی مخوف تر باشند ؟
خواهشمند ست اثبات کنید که کدام جریان «بدتر» ست ؟
من شخصا فکر میکنم اگر مردم ایران برهبری موسوی و کروبی بتوانند سپاه و تمام حکومت فعلی را عقب بزنند در این مرحله برخلاف ۵۷ سمت وسوی مبارزه از بدتر به سمت بد حرکت می کند که بکلی با گذشته فرق دارد.
لطفا نشان دهید کدام جریانی فاسد تر از قدرت فعلی ممکن ست شکل بگیرد ؟
۱۵۷۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣٨٨
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : رنگ ، نقش حیاتی درهمه جنبش ها بازی کرده است. چرا ؟
فلسفه رنگ را در زتدگی و ذزجهان بینی ها نباید فراموش کرد. درفرهنگ ایران، حقیقت یا شیرابه جهان ( اسانس هستی) رنگ نامیده میشده است که اصل حرکت و روانی و تاختن وتازگی و تغییر بوده است . همین اسانس هستی، به شکل و چهره وفنومن ،تحول می یافته است . ازاین رو درفرهنگ ایران، جهان مجازی و دو دنیا وجود نداشته است . فطزت انسان، ازسیزی و روشنی است . سبز، پیوند زرد و آبی است و روشنی، پیوند سفیدوسرخ شمرده میشد. به عبارت دیگر فطرت انسان، رنگین کمان تنوع دانسته میشدکه درگیتی، جهان مادی، صورت می یافت . تحقیقات ژرف منوچهرجمالی را درجلد دوم «خرد، سرمایه فلسفی ایران » بخوانید و درفش درخت سرو که درخت همیشه سبزاست و تصویر انسان و خدایش بوده است . انسان، تخم خدا دانسته میشده است . خدا درهرانسانی، چهره میگیرد و انسان ، نیاز به رسول و خلیفه و امام و ولایت فقیه و واسطه ندارد و خودش میتواند همه مسائل خود را با آزمایش خل کند
۱۵۶٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨٨
|
از : ر. سماوی
عنوان : سبزترازسبز
سبز سبزم
قرمزم
نارنجیم ،
زرد سبزم
آبی ام، نیلی بنفشم
رنگ رنگم
نه که سنگم
یالمنگم.
۱۵۶۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨
|
از : ب تشکله
عنوان : چشم ها را باید شست!
با سلام خدمت دوستان دور و نزدیک
خواست اندیشی بزرگترین مخاطره ایست که همه مبارزان راه آزادی و عدالت اجتماعی را تهدید می کند بطوریکه می تواند ما را به جایی بکشاند که آب به آسیاب دشمنانمان بریزیم. بنابراین قدم اول درست و همه جانبه دیدن واقعیت هاست.
اما واقعیت ها چه می گویند:
۱-مردم ایران حاضر شدند در یک انتخابات بسیار کنترل شده شرکت کنند و به جریانی رای بدهند که امکان گشایش بیشتری را در زندگی شان سبب شود.
۲-بعد از کودتای انتخاباتی مردم از نمایندگانشان( آقای موسوی و کروبی ) خواستند که رایشان را پس بگیرند.
۳-با توجه به انتخاب رنگ سبز توسط آقای موسوی به عنوان سمبل مبارزه انتخاباتی، طبیعی است که مردم برای حرکت اعتراضی شان هم از همین رنگ استفاده کنند.
۴-رنگ سبز در مقطع کنونی یک سمبل مبارزاتی است نه یک پرچم برای ایران. پرچم یک کشور سمبل تاریخی آن است و براحتی قابل تغییر نیست.
۵- همه مخالفان نظام اعم از مذهبی و غیرمذهبی، هواداران اندیشه های وابسته به چپ از تمام طیف ها، طیف های گوناگون متمایل به رژیم سلطنتی و... همه و همه در این جنبش شرکت دارند. یعنی حتی آنهایی هم که بنا به دلایل مختلف حاضر به شرکت در انتخابات نبودند برای بیان مخالفت شان به جنبش سبز پیوستند و بدون شک متحمل آسیب های جدی هم شده اند.
۶-جنبش کنونی اگر رهبری داشته باشد عملاً کسی غیر از موسوی و کروبی نخواهد بود. ای کاش کادر رهبری قویتری می داشت اما ندارد. مردم فعلا گوششان به چنین کسانی است.
۷-پرچم سبز نماد همبستگی مردم ایران است و مردم در حال حاضر مشکلی با آن ندارند چرا که بخوبی واقعیت ها را درک میکنند، نیاز به وحدت را عمیقا میفهمند، مردم دریافته اند که اگر متحد نباشند رژیم از کشته ها پشته خواهد ساخت. این یک مبارزه مرگ و زندگی است.
با توجه به موارد بالا، بحث در مورد پرچم محلی از اِعراب ندارد. هراس تاریخی برخی از دوستان را می شود فهمید اما نباید بیش از اندازه نگران بود چرا که از انقلاب ۵۷ بیش از سی سال گذشته یعنی سی سال مردم حکومت دینی را با تمام وجودشان تجربه کرده اند و هیچکس نمی تواند اینبار آنها را بفریبد. سال ۵۷ مردم هیچ تجربه ای از حکومت مذهبی نداشتند و آگاهی شان نسبت به حقوق بشر و آزادی های فردی بسیار محدود بود. جهان دچار تغییرات اساسی شده و موازنه قدرت به شکل حیرت انگیزی تغییر کرده است. به جرات می توان گفت که هیچ جریانی این جنبش را به صورت کنونی پیش بینی نمی کرد و به همین دلیل بسیار ساده نباید هم خیلی نگران رهبریت و حرکت آینده جنبش باشد. ما باید مواظب باشیم که مبادا در مقابل آن قرار بگیریم.
اگر لحظه ای به مردم بی دفاعی فکر کنیم که هر روز در نبردی نابرابر با آدم کشها و جنایتکاران به خیابان ها می آیند تا آینده بهتری را برای میهنشان رقم بزنند هرگز به خودمان جرات ورود به چنین بحث های انحرافی را نخواهیم داد.
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
۱۵۶۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨
|
از : زمانی
عنوان : سکولار یا موسوی چی ( پیرو خط امام راحل)؟؟
جناب سکولار , در فرهنگ ما معمولا" اسم ها با واقعیت وجودی طرف نمی خواند , مثل نام چراغعلی برای فرد نابینا و یا زلفعلی برای کسانی که طاس هستند , این نامی که شما برای خودتان گذاشتید همین وضعیت را دارد , برادر ! شما سکولار نیستید , موسوی چی , یعنی پیرو خط امام راحل هستید, البته نامگذاری سکولار روی افرادی مثل شما به عنوان خطای فرهنگی –تاریخی قابل اغماض است !!, سکولار ها به کسانی که خواهان حکومت دینی هستند رای نمی دهند مگر جنس سکولار بودن آن ها از جنس سکولار بودن شما باشد.
۱۵۶۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨٨
|
از : secular
عنوان : زهره
خانموم عزیز شما که تیز هوش بودید آیا در انتخابات افشاگر که جامعه مدنی بموزات پلانهای کودتاچیان حرکت کردند شرکت کرده اید که اکنون خط و مشک برای جنبش سبز تعیین میکنید?
در ضمن کسی که سمبل حقوق بشر و سکولار را آتاتورک دیکتاتور نظامی بدان میبایست در دیدگاههای او راجب مسائل دیگر شک کرد !!!
شما ایشان را نیز الگو قرار دادید بهمین سبب خواستیم متذکر شویم که خانه از پای بست ویران است!
۱۵۶۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : برافراشتن درفش با درخت سروهمیشه سبز
بهترین راه برای دادن معنای ژرف به اصطلاح سبزو جنبش سبز، و دادن سوی مردمی و آزادی بدان ، باید درفش با درخت سروسبز همه جا افراشته شود، چون سبزکه درفرهگ ایران، بیان تازه شوی همیشه زندگی درگیتی بوده است ، هم تصویر انسان و هم تصویر خدای ایران بوده است . هیچ نیازی به ضدیت با جنبش سبزنیست ، بلکه میتوان معنای ایرانی کهنش را که معنای ژرف مردمیست به آن داد. همانگونه که ادیان ابراهیمی، انسان را خاک مرده ای میدانند که خدا ازآن انسان را میسازد، ایرانیان، انسان را تخم خدا که درخت سبزبا آن اینهمانی داشته است ، میدانستند. درخت سبز، ازدیدگاه ایرانیان، «خود رو»هست ، یعنی اصالت دارد، و بیان خود جوشی و اصالت انسانست . درخت همیشه سبز درگیتی، برترین نماد سکولاریته میباشد .
۱۵۶٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨
|
از : نظر
عنوان : حزب الهی ها چه کسانی هستند؟
عباس ع سعی نکن با ارعاب و تهمت و نسبت دادن منتقدان موج سبز به حزب الهی ها و خامنه ای غیره، دهان آنها را ببندی. این یعنی همان کاری که حزب الهی ها و غیره می کنند. از اینکه جوانانی هر چه فداکاری و دلاوری دارند در راه موسوی و کروبی صرف می کنند، باید متأسف شد. از اینکه خون آنها ریخته می شود تا دوباره این لاشخوران به قدرت برسند باید متأسف شد. و باید خوشحال بود که جوانانی فریب این چهره ها نمی خورند و راه مستقل خودشان را می روند. راهی که برخی شان رنگین کمان نامیده اند، راهی که در کردستان آبی شده. تهمت نزن، ارعاب نکن. برچسب نزن.
۱۵۶٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨
|
از : سبز سبزم
عنوان : Together we stand devided we fall
شما به فاصله همان ۳۰ سال از داستان پرتید!
من مانده ام که شماها کی می خواهید چشمانتان را به واقعیت یک جامعه "سنتی-مذهبی" ۷۰ میلیونی باز کنید و دست از ایده های ایده آلیستی بردارید.
تا کی می خواهید فقط همدیگر را محکوم کنید!
چرا شمایی که خودتان را کتاب خوانده و "روشنفکر" می دانید نمی توانید بر سر حداقلها توافق کنید !؟
چرا می خواهید چون دهه ۵۰ ایده های چند هزار نفری خود را (هر چند درست) به یک جامعه ۷۰ میلیونی که شما را نمی فهمد تحمیل کنید!
چرا نمی خواهید بفهمید که راه دموکراسی و سکولاریزم یک شبه پیموده نمی شود و به ناچار از دل همین جمهوری اسلامی می گذرد.
اینقدر افکار خود را در چهار چوبهای پوسیده محدود نکنید و بیاموزید که در تحلیل های خود شرایط و تفکرات مردم عادی ۷۰ میلیونی را ببینید.
سخن آخر این است که بیاییم بر سر حداقلها تفاهم کنیم که اگر نکنیم همه باخته ایم
۱۵۶۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨
|
از : عباس ع
عنوان : پس فرق شماها که با رنگ سبز مخالفت می کنید باحزب و الله و بسیج و پاسدار به سرگردگی خامنه ای چیست ؟
یک سئوال دارم :
پس فرق شماها که با رنگ سبز مخالفت می کنید باحزب و الله و بسیج و پاسدار به سرگردگی خامنه ای چیست ؟ انها هم با رنگ سبز و جنبش سبز مخالفند و قاتلانه به کشتار جوانان جنبش سبز پرداخته اند.
فرزندان دلیرو بی سلاح ایران که با نام رنگ سبز مشهور شده اند واز جان مایه گذاشت اند در داخل ایران در حال مبارزه هستند هرگونه تضعیف رنگ سبز جنگ علنی با جوانان داخل ایران است تفرقه افکنی نکنید و بگذارید وحدت در میان مبارزین داخل وطن اسیب نبیند .
اگر مخالفتی با اقای گنجی می شود در بعضی از موارد آن را به حساب جنبش سبزو میارز و فداکار جوانان ایرانی نگذارید حساب اقای گنجی با جنبش سبز جدا است .
البته اقای گنجی ن هم می توانند یکی از هوادان جنبش سبز باشند با هر عقیده و مرام و مسلکی که دارند اما کسانیکه جنبش سبز را می کوبندبدانید از عوامل رژیم خامنه ای هستند که با تفرقه تیشه به ریشه ازادی ملت ایران می زنند .
حفظ وحدت و هم راهی با جنبش سبز ایران بر همه ی ازاد اندیشان چه با پرچم شیرو خورشید باشند چه با پرچم سرخ و ابی و سفید و دیگر رنگ ها واجب و التزامی است. با بینش دقیق و اگاهانه به حمایت از جنبش سبز بپرداریم که در حال مبارزه با عوامل رژیم ارتجاعی در ایران هستند .
۱۵۶۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨
|
از : دوست
عنوان : باز هم جر می زنید؟
خانم برادران، آقای ایزدی، آقای خاکسار
آخر چرا رنگ سبز را مانند بسیاری دیگر برای دل خودتان تحلیل و تفسیر می کنید؟ موسوی رنگ سبز را برای کمپین انتخاباتی اش برگزید و دلایلش را هم گفت و رجوع داد به امام حسین و صدر اسلام. مردمی هم رفتند، با تبلیغات و توهم زیر همین پرچم. عده ای هم رفتند شعارهای دیگری دادند زیر همین پرچم که موسوی و کروبی هم آنها را قاپیدند به نام خودشان و تفسیرش کردند مطابق خواست و سیاست خودشان. عده ای هم رفتند زیر این پرچم که خواستهای خودشان را بچپانند زیر این آن. مثل شما که این کار را کردید. آخر این چه روش مبارزه ی سیاسی است؟ بعد از این همه تجربه کردن و ضربه و بالا و پایین دیدن، سیاست را نمی شناسید و فرق آن را نمی دانید با یک مبارزه سیاسی مردمی و باپرنسیب؟ آخر مگر نمی دانید این رنگ و حرکت صاحب دارد؟ شما نشان نمی دهید که حتا به قواعد بازی سیاست در ایاندازه ی یک فعال سیاسی سیاستمدار معمولی دید هم دید ندارید که بدون
اینکه دنیا به این رنگ چه رنگ و لعابی داد ، مشکل کروبی و موسوی و گنجی نیست. اینها از تبعات تبلیغات و مارکتینگ سیاستهای دولتهای اتحادیه اروپا برای موج سبز است. اینها مشکل شماست نه آقای گنجی.
کسانی را که زیر بار این پرچم نمی روند و درباره ی آن روشنگری می کنند به شکل سربسته ای می کوبید. چرا؟ آنها می دانند که این ره به ترکستان است و احساس مسئولیت می کنند. آنها نمی خواهند دست در دست با عوامل سرکوب سی ساله حکومتی لاف یک مبارزه ی مردمی را بزنند، نمی خواهند رودروی آن دسته از مردمی بایستند که هم اکنون در ایران صف خود را از سبزها جدا ساخته اند و به شکل مستقل دست به حرکتهای اعتراضی می زنند. آنها نمی خواهند به توهم مردم باز هم بیشتر از این دامن بزنند؟ آیا اینها افراطی و مخرب هستند، چون می خواهند خودشان را به اثبات برسانند؟۱ مرحبا به انصاف و بینش عمیق شما!!!
آقایان موسوی، کروبی، رضایی، گنجی، سازگارا و... متهم به دست داشتن در پروژه های سرکوبگرانه و جنابتکارانه هستند. خانم برادران شما که کمیته های ی حقیقت یاب را برای پیگیری جنایتکاران و کشف جزئیات جنایات پیشنهاد می کنید، چگونه با این متهمان که پرونده های سنگینی دارند، می خواهید ائتلافی برای جنبش آزادیخواهی تشکلی بدهید؟
آقای خاکسار تا کی می خواهی قدم به راهی بگذاری که وقتی گندش درآمد جر بزنی و بگویی که نه من منظورم این نبوده و فلان و بهمان؟ آخر مگر شما بچه هستی که گول گنجی را می خوری؟ شما نمی شناسید اینها را؟ عملکردشان ندیده اید؟ ندیده اید که چگونه حرفشان را به هزار شکل می پیچانند و عوض می کنند؟ این الوقتهای وابسته به حکومت را نمی شناسید؟
شماها نشان می دهید که حتا قواعد بازی سیاست را هم (به مفهوم رایج در میان دستگاه و دکانهای سیاسی) درک نمی کنید و به آسانی ابزار دست سیاست پیشه گان می شوید. اما همه اینها از مسئولیت شما به عنوان انسانهایی خوشنام در صف مردم کم نمی کند و به همین اندازه بر بار کجرویهای مکررتان می افزاید.
۱۵۶۲٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : زهره
عنوان : پسندیده نیست سکولارها بی ربط حرف بزنند
جناب سکولار من در مورد مقاله ی دکتر نورعلاء و دکتر نقره کار در باره گنجی و اعتصاب غذا در نیویورک نوشتم چه ربطی به آتاتورک و .....دارد؟ در ضمن سوال من از آقای خاکسار که نقل همه مجلس ها و نامه ها هستن این است که مگر در نامه فراخوان برای اعتصاب عذا گنجی از سبز وسبزها نگفته بود ؟ آن را چرا مورد حمایت قرار دادید؟ این ساده لوحی ها را چه طوری توجیه می کنین؟
۱۵۶۲۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : secular
عنوان : زهره خانم
خانموم عزیز ، سمبل مبارزات مردمی و حقوق بشری برای آقای نوری علا, جناب آقای آتاتورک دیکتاتور نظامی ترکیه است.
که دستش بخون ارامنه آغشته بوده است که تاکنون بدون درک از دمکراسی و احترام بدیگر اقوام بر سر در مجلسشان نوشته شده است مجلس ترک !!! نه مجلس ترکیه.
آقای نوری علا دچار مغلطه در مفاهیمی هستند که در گذشته آموخته اند و هنوز نتوانسته اند آنها را در ذهن خود حلاجی کند
۱۵۶۱۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : secular
عنوان : به م. الف
جنبشهای ی و سندیکایی فراایدئولوژی با بستن گاردهای خویش بر روی تفکرات دگماتیسم و منجمدی مانند شما در انتخاباتی شرکت کردند که از یکسو دنیا را به تحسین وادار نمود و از سوی دیگر نه بزرگی به ولایت اوباش و تمامی احزاب گفت زیر شما و اوباشین فقیه در یک مدار بر علیه جامعه مدنی حرکت میکنید. نتیجه ۱۰۰ سال فعالیت بیهدف باعث استحکام حاکمیت جبر گردید چرا که تهی مغزان خود را در مقام اندیشمند قرار دادند و بجای راه سر از چاه در میاوردند. و امروز بمدد از خودآگاهی جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی رشته کار از دست جاهلان چپ و راست خارج گشته که انزوای شما کج اندیشان و ولایت اوباش را دوچندان نموده است و شما را مجبور بنگارش چنین متن بی ریشه ای نموده .
جنبش تحولخواه سکولار افتخار هماهنگی پلانهای مبارزاتی جامعه مدنی را داشته که میرود دوشادوش جنبشهای مدنی و سندیکایی فراآیدئولوژی, قدرت سیاسی و ثروت ملی را از آن جامعه مدنی کند
و دست تمامی احزاب کلاسیک ایدئولوژیک ، و سیستم رهبری و شاهنشاهی را از ایرانزمین کوتاه کند
۱۵۶۱۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : م الف
عنوان : به نویسنده گان این نامه وهمچنین آرش وسکولار
۱. خانم برادران و آقایان خاکسار و ایزدی، شما با این نوشته در پی آن هستید که بیش از ۳۰ سال تجربه در مسایل سیاسی هنوز که هنوز است مثل یک نوجوان ۱۵-۱۶ سال که با یک شعار تحریک میشود و عملی را میکند که بزودی پشیمان میشود، عمل میکنید؟؟ فرض بگیریم که گنجی در مورد پرچم و جنبش سبز چنین نمیگفت، آیا شما اعمال و کردار یک فرد را با "حرف های" او و یا "کردار" او میسنجید؟ بنظر میرسد به "حرف ها" تکیه میکنید. ایا این نشان گر تمامی مطالعات شما است؟ آیا واقعا فکر کردید که گنجی برای دمکراسی و یک جکومت عیر دینی حرکت میکند؟ آیا یک شکنجه گر دوستان و همفکران شما یکشبه توسط دست های غیب امام زمان، تبدیل بیک انسان شده؟ آیا شما وافعا فکر میکنید این شیادان خواهان تعویض (حال نه سرنگونی) رژیم با یک رژیم نیمه دمکراسی هستند؟؟ وای بر جامعه روشنفکری ایران که شما از میان آنهایید
اما خطاب به سکولار و آرش، شما کاملا دارید تفکر واندیشدن و یاد گیری را به مسخره گرفته و بدنبال شیاد دیگری از طایفه اسلام (موسوی) کورکورانه حرکت کنید، ولی زمانی که بدیوار خوردید و مغزتان تکانی خورد به یاد چنین روز و حرفی بیافتید که به شما گوشزد کرد که موسوی و جنبش سبز اسلامی صرفا و صرفا برای خسته کردن و فرسودن مبارزات مردم بوجود آمدند و نقش خود را بخوبی بازی کردند، مردم خسته شده به خانه ها رفتند و بیضه اسلام سالم ماند و امت مسلمان از مزایایش استفاده خواهند کرد. تا آن روزی که یرتان بدیوار خواهد خورد بعد نیست چشما ها و مغز هایتان را باز کنید و از خود بپرسید که چگونه هست که ۶۰ روز از اعتراضات مردم گذشته ولی هنوز موسوی در حال نوشتن برنامه اش هست و همزمان با ظهور مهدی چاه نشین بیرون میاید. چکونه هست مه تمامی زهبران سبز شما از آدمکشان و شکنجه گران اسلامی هستند؟ ایا چاقو دسته هودش را میبرد، بعبارتی آدمکشان باند خامنه ای، ادمکشان باند اصلاح طلب را شکنجه کرده و میکشد؟ اگر جنین هست، پس چرا دهها جان زلال جوان را میگیرند و صدها تن را شکنجه ولی از قبیله خونخوار اصلاح طلب حتی یکی هم که شده از دماغش خون نمیریزد. ایا استفاده از عقل کار ناشایسته ایست؟
۱۵۶۱۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : زهره
عنوان : چشم و گوش رفقای قدیمی باز شد.
باید از دکتر نقره کار و دکتر نوری علاء تشکر کرد که با دامن زدن به این بحث دهان گنجی را باز کردن و همین طور چشم و گوش رفقای سابق دکتر نقره کار را هم باز کردن . من نمی فهمم این رفقای قدیمی و سابق دکتر نقره کار تجربه هاشونو چیکار کردن؟؟
۱۵۶۰۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : درفرهنگ ایران، انسان درخت سرویا درخت همیشه سبزاست وسبز، نماد عشقست
کتاب « خرد، سرمایه فلسفی ایران ، خـدای ایـران
که فرّخ پاست با کفشهای سبـز
وجـامــهِ رنگـارنـگ
برروی زمین گام مینهد تا همه گیتی ، سبز(چمن) شود"
نوشته پژوهشگرومتفکرایران منوچهرجمالی ، در۲۵۲ صفحه منتشرشد. درآن بطورگسترده دیده میشود که تصویرانسان درفرهنگ ایران، درخت سرو هست که همیشه سبز است و انسان ، وجودیست همیشه سبز، چون سبز، مرکب از دورنگ زرد .آبیست . زردومادینه است و نماد رام و آبی نماد، بهرام است که باهم دوخدایند که بن انسان هستند . درفرهنگ ایران، فطرت انسان، سبزوروشن است . و روشنی درفرهنگ ایران، پیوند سرخ وسپید باهمست . وسبز، نماد عشق و عاشقانست .
۱۵۶۰۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : secular
عنوان : pasokh be movazisazan
این جنبش از ایران آغاز گشته و متعلق به نسل خردمند جوان ایرانزمین است.
این جنبش دارای فلسفه حرکت و مبارزه است از اینرو سمبل مبارزه را خودش بتصویر خواهد کشید. نماد جنبش پرچم سبز است !!! و بهمراهی شما نیز احتیاجی ندارد !!! مبارزه بدون مرز بندی, انقلاب ۵۷ را رقم خواهد زد از اینرو ما باحاکمیت ولایت اوباش و تمامی یدئولوژیها و سلطنت طلبان مرزبندی داریم !!! این جنبش میرود که با حذف تمامی واسطه ها (احزاب کلاسیک ایدئولوژیک ) قدرت سیاسی و ثروت ملی را از آن خود کند و جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی را بعنوان احزاب مدرن سیاسی-مدنی جامعه مدنی جانشین آنان کند !!!
۱۵۶۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : راه حل "عمل" رنگین کمانی است نه ملانقاطی بازی درآوردن
دوستان گرامی:
ما با جنایتکارترین رژیم در این کره خاکی روبرو هستیم و تا دلتان بخواهد "علت" cause برای همدلی و همراهی با مردم زخمی وطنمان وجود دارد! راه حل این است که هر کدام از ما یا هر گروه از ما کمپینی را بر علیه این رژیم جهل و جنون و جنایت شروع کند. نه این که وقتی کسی کاری را شروع می کند شروع کنیم به گیردادن بیخودی. مثلا این آقای نوسکولار بیش از دو دهه است خارج زندگی می کند. عرضه نداشته یک نویسنده را با دردهای مردم ایران همراه کند. حالا حسودیش گل کرده وقتی می بینه کسی که به قول این آقا سه ساله خارج زندگی می کینه، تونسته امضا ۲۶۰ نفر از نامدارترین فیلسوفان و اندیشمندان جهان را در حمایت از مبارزات مردم ایران به سازمان ملل بفرستد. خوب شما هم مثلا امضا فیزیکدان های مشهور را جمع کن. با نق زدن و هی سکولار سکولار کردن که دردی دوا نمی شود و جامعه سکولار نمی شود.
من جای دیگه هم این را گفتم. در این سی سال، نابغه ترین ما چیزی فراتر از اعلامیه جهانی حقوق بشر نگفته است. بنابراین فکر نکنید از نظر تئوریک کسی شق القمری کرده. از این همه فخر فروختن به یکدیگر، قمپز در کردن، و ملوسک بازی های روشنفکرانه چه هدفی را دنبال می کنیم؟ باید عمل کرد. مساله مشخص همه ما به تسلیم واداشتن باندهای فاشیست و جنایتکار قدرت در ایران است- که خود را “مقدس” هم می دانند. اگر آن ها را به تسلیم شدن در برابر اراده ملت واداریم، بدون تردید این صندوق های رای است که می باید مشگل گشای اختلافات و تفاوت های ما باشد. چگونه می توان با “کمترین هزینه” و در “کوتاه ترین زمان” باندهای قدرت را به تسلیم در برابر اراده ملت به پا خواسته وادار کرد؟ در این باره ایده بدهید و عمل کنید.
نماد سبز با پرچم فرق می کند و اکنون نماد جنبش فراگیر مردم ایران است. آقای گنجی هم خودش حامی این انتخابات نبود. اما آنقدر منصف بود که وقتی حرکت مردم را دید، ساکت ننشیند و کاری بکند. باید "انعطاف" داشت و دینامیک فکر کرد. هیچ چیزی و کسی ثابت نمی ماند.
یه کمی مخ مان را به دیوار بکوبیم بلکه تکانی بخورد و رسوبات جنگ سرد را از شیارهایش جابجا کند.
۱۵۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨٨
|