به بودن یا نبودن - علی اصغر حاج سیدجوادی

نظرات دیگران
  
    از : کاوه آذربایجانی

عنوان : تجربه اندوزی برای نسل نوین فعالین سیاسی
به باور من، نسل به اصطلاح روشنفکران دوره قبل از انقلاب مردمانی بی سواد و احساساتی بودند که آرمانها و ایده آلهای خود را بر منافع ملت و واقعیتهای دنیای روز ارجحیت نهادند. آنها در کمال ساده اندیشی و نادانی، براحتی آلت دست روضه خوانی بیسواد شدند که حتی حرف زدن معمولی او نیز نشان از بی سوادی و عامی بودن او بود. افکار پلید روح الله خمینی سالها پیش از پیروزی انقلاب در کتابها و رساله های او منعکس شده بود و بسیاری از این به اصطلاح روشنفکران از افکار فاشیستی و قرون وسطایی او آگاه بودند. با این وجود، این به اصطلاح روشنفکران چشمان خود را بر واقعیت خمینی بستند و با نوشته ها و فعالیتهای خود آن شبه انسان خون آشام را به تخت ولایت رسانیدند. صد البته وقتی که تاریخ مصرف این آقایان از دیدگاه خمینی تمام شد با یک نهیب همگی را از نه تنها از صحنه سیاست بلکه از داخل کشور بیرون راند.
علی اصغر حاج سید جوادی یکی از بارزترین و شناخته شده ترین "روشنفکرانی" است که از طریق قلم خود خدمات شایانی را به بنیانگذار ولایت فقیه کرد. خوب بیاد دارم هر گاه صحبتی از روشنفکران ساده اندیش در محافل ایرانی میشد بلافاصله نام علی اصغر حاج سید جوادی (در کنار بعضی نامهای دیگر) به عنوان نمونه هایی از این جماعت مطرح میگردید.
مطالب مندرج شده از جانب علی اصغر حاج سید جوادی (از جمله همین مقالهء او) گواه آن دارد که با گذشت زمان هیچ جهشی در تفکرات این مرد صورت نپذیرفته. در حالیکه خیلی از فعالان سیاسی دوران انقلاب به اشتباهات خود صادقانه اعتراف میکنند، علی اصغر حاج سید جوادی جزء آن گروه از به اصطلاح روشنفکران است که ذهنش هنوز در رویاهای غیرواقعبینانهء‌ دوران انقلاب منجمد مانده.
به نظر من نسل فعالین سیاسی بعد از انقلاب میتوانند با جستجو در احوالات و تفکرات حاج سید جوادی و امثال او درسی بزرگ برای پرهیز از غوطه ور شدن در دنیای مخرب ایدئولوژیهای سیاسی بگیرند و واقع بینی را در دنیای سیاست فدای احساسات پوچ و توخالی نکنند. باشد که این تجربه اندوزی فرصتی را برای حاج سید جوادی بوجود آورد تا لااقل برای یکبار هم که شده برای جامعه سیاسی ایران مفید واقع گردد.
۱۵۷۷۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣٨٨       

    از : ali almasi

عنوان : توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند؟...
اقای سید جوادی چرا حضرت عالی در ایران نماندید و به مبارزه ادامه ندادید؟مگر همین شما و دار دسته نبودید که حکومت را دو دستی به خمینی و باقی آدمکش ها تقدیم کردید.بعد هم وعده آخر زمانی ندهید.روی چه حسابی فکر می کنید که نسل جدید چنین کاری را انجام خواهد داد؟این همه یاس و سر خوردگی را نمی بینید؟
۱۵۷۶٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣٨٨       

    از : ایرانی ضد بت پرستی

عنوان : مصدق پرستی و شاه پرستی و دیگر بت سازیها در شان ایرانیان نیست.
این علی اصغر خان حاج سیدجوادی سخنپردازیهایی میکند که باور کردن آنها سخت است. او میگوید "دکتر مصدق به مجلس رفت و در مخالفت با سلطنت رضاخان که مفهومی جز تعطیل سلطنت مشروطه به سلطنت استبدادی و پایمال شدن خون آزادی خواهان مشروطه طلب نداشت، گفت آنچه که باید میگفت".
من نمیدانم چرا آقای مصدق در زمان حکومت خاله زاده عزیزش محمد علی شاه اینقدر آزادیخواه نبود. مصدق در کتاب خاطرات خود به صراحت اذعان میدارد که از مشاوران نزدیک محمد علی شاه در دوران استبداد صغیر بود و هر روز او را دیدار میکرد.
در هیچ سند و نوشته ای به این نکته اشاره نشده که مصدق کوچکترین حرکتی علیه استبداد قاجار انجام داده. چگونه است که مصدق سلطنت رضا شاه را خطری برای دموکراسی میداند ولی به توپ بستن مجلس و یا کشتن وحشیانه آزادیخواهانی چون صوراسرافیل و یا ملک المتکلمین را شایسته واکنش نمیداند؟ آن هم در شرایطی که دیدار هر روزه با شاه دارد! مخالفت مصدق با سلطنت رضا شاه هیچ ربطی به آزادیخواهی ندارد. او به عنوان یک شازده طراز اول قاجاریه دوست نداشت که سلطنت از خاندان او به یک قزاق بی نام و نشان و قلدر منتقل شود و این مسئله کاملن قابل درک است.
۱۵۷۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣٨٨       

    از : ع. ت

عنوان : دست بردارید از این سبک سری ها
خانم عبادی عزیز

فریب ما خازج نشین ها را نخورید! ما خازج نشین ها ساده تر از اینکه شما را به مقام رهبر جنبش برسانیم زیر پای شما را خالی خواهیم کرد. به کارهای درخشان و ارزنده خود همانگونه که تا کنون انجام داده اید ادامه دهید. این آقایی که چشم بینا ندارد و فعالیتهای شما را بعد از تقلبات انتخاباتی ندیده و یا اینکه دیده و دو مقاله خود را در رابطه با واقع انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اثرگذارتر از فعالیتهای شما در دو قاره اروپا و آمریکا می داند، چگونه می تواند رهنمود درستی ارائه نماید. اگر هم قرار است این رسالت تاریخی ـ رهبری جنبش مردم ـ بر دوش شما گذاشته شود بهتر است ما خارج نشین ها صبور باشیم و این انتخاب را به مردمی که در میدان مبارزه هستند واگذار کنیم.
۱۵۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣٨٨