از : چهار دلیل برای اینکه خامنه ای مانند شاه است
عنوان : کشتار زندانیان سیاسی فصل مشترک شاه جنایتکار و حکومت اسلامی جنایتکار
۱- نمیتواند انتخابات مخدوش را کنترل کند/ قبل از سال ۱۹۷۵ دو حزب سیاسی مردم و ایران نوین فعالیت داشتند که مردم از آنها با عناوین "بله" و "بله قربان " یاد میکردند و رقابت آنها تنگاتنگ بود اما هنگامی که حزب مردم چندین کرسی پارلمان را که قرار نبود برد, شاه از ترس اینکه موجب شکل گیری اپوزیسیون شوند, آنها را منحل کرد و علیرغم قول قبلی نظام تک حزبی (حزب رستاخیز ) را شکل داد در مورد خامنه ای, خاتمی علیرغم میل او درسال ۱۹۹۷ به ریاست جمهوری رسید. در سال ۲۰۰۵ , احمدی نژاد با دست کاری آرای کروبی در دور اول به قدرت رسید و خامنه ای فکر میکرد که چون خاتمی واصلاح طلبان در انتخابات ۲۰۰۹ نیستند مردم به طرف موسوی نمیروند ولی اینطور نشد و.. وقتی شما قدرت دارید چرا به تقلب درلحظات آخر متوسل شوید , میتوانید بازی را قبل از شروع به هم بزنید:: ۲- اعترافات دروغین/ همینطور که شاه بعد از سرکوب گروه های چپ در سال۱۹۷۰ به اعتراف گیری و پخش ویدئویی آنها پرداخت خامنه ای هم به همین شیوه ها ادامه میدهد:: ۳-زندان اوین/ شاه زندان اوین را در سال ۱۹۷۱ با دیواهای بلند و در نواحی کم جمعیت البرز بنا کرد. از گنجایش اولیه ۳۲۰ نفر به ۱۵۰۰ نفر و نهایتا ۱۵۰۰۰ نفر افزایش یافت. بعد از انقلاب ماهیت زندانیان سیاسی عوض شد و شکنجه های بدتر از ساواک توسط وواک بکار گرفته شد :: ۴-مشروعیت مجادله برانگیز از ابتدای کار/ در سال ۱۹۴۱ وقتی که شوروی و بریتانیا ایران را اشغال کردند رضاشاه را تبعید کردند و زمینه را برای به قدرت رسیدن شاه ضعیفتر و منعطف تر فراهم کردند ولی این امر باعث کاهش مشروعیت او شد. در مورد خامنه ای , وقتی رهبر شد حجت الاسلام بود که دو درجه پایین تر از "آیت الله العظمی" است که شرط مورد نیاز در قانون اساسی است. بنابراین قانون اساسی را به سرعت تغییر دادند که شخصی با وجهه پایین مذهبی به قدرت برسد
۱۵۹۴۹ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : هرمز بیدار
عنوان : وجود شاه فقط جنبه سمبولیک دارد
به گل پسر جان شمر اقا !!
گل پسر جان قربونت بشم چرا اسمت را شمر گذاشتی ؟ هر چند شمر شرف دارد به خامنه ای اما یک چیزی را برایت بگویم روزی روزگاری من مرده و شما زنده اگر رضاه شاه دوم به تاج و تخت رسید بدان ملت ایران هرگز به خودشان اجازه نخواهند داد تمام بار مسئولیت کشور را روی دوش رضاه شاه دوم بگذارند.
واقعا این کار خیانت به کشورو ملت و شخص پادشاه است که ما چون یک شاه داریم او تمام مسئولیت داخلی و خارجی کشور را انجام می دهد و خودمان بی تفاوت بنشینیم و بخوریم و بگردیم .
نه از این خبرها نیست شاه هیچ مسئولیتی در قبابل کشورو مردم نخواهد داشت بلکه مسئولیت ها بین وزراء سفرا مجلس نخست وزیر و فرماندارها شهردار ها استاندارها و بخشداری ها تقسیم می شود .
شاه فقط جنبه سمبولیک دارد رضاه شاه به عنوان یادگاری دوران هخاممشنیان در یک کاخ بزرگ و زیبا زندگی می کند که این کاخ امانتی هست که به او داده می شود یعنی سند این کاخ به اسم اونیست اما یک کاخ فشنگ به او و خانواده اش می دهیم با یک کاسکه ی زرین و خوشگل که باعث افتخار ما بشود فقط همین .
اگر فکر می کنی که ما ملت ایران حاضر می شویم جان شاه را به خطر بیندازیم و تمام مسئولیت های کشور را به عهده ی او بگذاریم اشتباه است چرا که یک فرد نمی توانداز عهده مسئولیت یک کشور بزرگ مثل ایران براید .
خب گل پسر تا اینجا متوجه شدی که رضاشاه دوم فقط یک مقام تشریفاتی است که نخست وزیر که هر ۴ سال یکبار با رای مستقیم مردم انتخاب می شود در واقع همان رئیس جمهوری است که هر کشور ازاد دیگری انتخاب می کند مثل هلند انگلیس سوئد ژاپن و غیره و غیره پس غصه و ناراحتی ندارد یک شاه داریم که مسئولیتی ندارند جنبه تشزیفاتی دارند و یک نخست وریر داریم که باید مسئولیت پذیر باشند و کابینه شان و مجلسین و استانداری و شهرداری و فرمانداری و بخش داری وظائف شهری و روستایی را انجام می دهند تقسم کار عادلانه ......
رضاه شاه دوم فقط با کالسکه زرینشان مثل فیلم سیندرلا یادت هست بچه بودیم و قصه اش را خواندیم ؟ شاه کشور ما هم سوار کالسکه می شود ملت شادو خندان ایران هم در پیاده رو ها دست می زنند هورا می کشند جشن می گیرند و خوشحالی می کنند و می زنند و می رقصند نه اینکه فقط تابوت حمل کنند و جناره ها را به بهشت زهرا ببرند و ما هم دنبال مرده ها بدویم و گریه و زاری کنیم و زندگی را به کاممان زهر کنند و اعتراض هم بکنیم بگیرندمان با شیشه نوشابه و یاتوم و غیره تجاوز بکنند و اعداممان بکنند .
نه قربانت بشوم دوره رضاه شاه دوم پرونده این کثافت کاری ها و جنایت ها بسته شده و برای همیشه تمام شده مردم ایران برحسب تجربه و دادن خون های فراوان به اصل ازادی می رسند پس ۲ دستی حفظش می کنند.
پس قربانت شوم گل پسر جامعه ی بعدی با وجود رضا شاه و همکاری ما ملت ایران یک جامعه ای بشود که از درو دیوارو زمین و اسمانش صلح و ارامش و خنده و نشاط ببارد ما باهم باید پیشتاز ساختن این جامعه باشیم ---دستانت را در دستان من بگذار تا با هم ما شویم و سیندرالا گونه از یک زندگی بد و تحقیرو فقزانه وارد یک زندگی خوب و رمانتیک بشویم حاضری شمر جان با من همراه بشی ؟
شمرجان مقاله ام از مقاله اکبر گنجی هم طولانی تر شد ببخشید من را اما فراموش نکنید چه گفتم و نوشتم با هر عقیده و مرام و مسلکی که باشی دوستتان دارم چون ایرانی ازاد اندیش هستی .
۱۵۹۴۱ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : شمر ابن ذی الجوشن
عنوان : به آقای هرمز بیدار
هرمز جان ممنونم ازت به خاطر استدلال عالی ات. سپاس. سپاس. سپاس. من هم می خواهم به این هدیه کوچولو از آمل بگویم : آری قربون شکلت، دمکراسی از توی صندوق رای می آد بیرون. مگه ندیدی همین چند روز پیشا چه جوری دراومد؟ از شوخی گذشته، با هرمز جون جدی جدی موافقم. من خودم چون شمرم با جمهوری اسلامی موافقم و معتقدم جمهوری اسلامی میلیون ها هوادار داره در ایران، مخصوصا در روستا ها و شهر های کوچیک. تازه ... خیلی ها از چپ ها و سلطنت طلب ها و لیبرال ها هم مسلمان شده اند و هوادار جمهوری اسلامی اند. (مگه این روزها محاکمات را از تلویزیون نمی بینید؟ یا سایت ها و روزنامه ها را نمی خوانید؟) خلاصه اگه رای گیری بشه ما هواداران جمهوری اسلامی هم می خواهیم در انتخابات شرکت کنیم. هرچی از توی صندوق دراومد، قبوله. ...گبوله؟؟ فقط یه سوال از هرمز جون دارم. هرمز جون... هرمز جون؟... اگه رضا جون دوم انتخواب شد دوره شاهی ایش چند ساله؟ می شه هر چار سال یه بار انتخابات کرد واسه شاه جدید؟؟ بیشتر از دو بار یه شاه می تونه شرکت کنه تو انتخوابات؟؟ خلاصه ... این دوره اش محدوده که شاه باشه...؟ یا به خاطر اسپرم های مقدس و آسمونی و شاه سازش اش بعد از خودش دخترش یا پسرش ملکه یا شاه میشه؟؟ (الحق اسپرم هاش شاهکاره!)
جواب را فوری بده تا از نگرونی دربیام.
زنده باد دموکراسی
شمر ابن ذی الجوشن از تهران
۱۵۹۴۰ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : باز هم حماقت سلطنت طلبان
عنوان : مگر شاه هم انتخابی است یا منظر اینکه یک بار انتخاب کنیم تا بر گرده ما سوار شود و مثل محمد دماغ جنایتکار دیگر پایین نیاید
شاید سلطنت طلبان حرف هدیه از امل را متوجه نمیشوند. مگر میشود که پادشاه هم انتخابی باشد? خوب مگر جوانان ایرانی نمیگویند ما رژیم جنایتکار سابق را هم نمیخواهیم ? جوانانی که بتوانند با جنبش خود رژیم دیکتاتوری را سرنگون کنند دیگر جائی برای شکنجه گران رژیم گذشته نمیماند. ما در اینجا داریم جنایت را محکوم میکنیم نه اینکه برای جنایتکاران شانس حکومت کردن قائل شویم.
۱۵۹٣٨ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : هرمز بیدار
عنوان : انتخابات ازاد و صندوق رای گیری
هدیه عزیز ار امل در جوابت بابد بگویم تلاش خودتان را برای سرنگونی جمهوری اسلامی بکنید بعد از پیروزی می دانید چه اتفاقی در ایران می افتد ؟
یک انتخابات ازاد در ایران صورت می گیرد شما به هر کسی که دوست داشتی زای بده این حق شما است که به انکس که فکر می کنی صبلاحیت اداره کشورت را دارد رای بدهی اما به که طرفدار سلطنت رضاه شاه هستم نمی توانی بگویی که حق رای دادن به او را ندارم در نظر بگیر که مثل بنده در ایران تعدادشان زیاد هست همینطور هم عقیده شما زیاد هستند پس رای هایمان را در یک صندوق می ریزیم هرکسی بیشتر رای اورد او می تواند زمام امور کشور را به دست بگیرد .
حالا اگر فعلا نظراتمان را ابراز می کنیم تمرین دمکراسی هست شما نظرت را می گویی من نظرم را می گویم در نهایت صندوق های رای هستند که مشخص می کنند چه کسی رای بیشتر اورده است و او پیروز انتخابات خواهد بود اینکه غصه ندارد کار به همین راحتی پیش می رود : انتخابات ازاد و صندوق های رای گیری جواب نهایی را می دهند .
۱۵۹٣۶ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : هدیه از امل
عنوان : چرا وقتی که صحبت از جنایات حکومت اسلامی میسود سلطنت طلبها ترازو میاورند که ثابت کنند در دوره رژیم دیکتاتوری شاه کمتر جنایت شده است
من به عنوان یک جوان ایرانی که به خیابان میروم وفریاد ازادی خواهی سر میدهم از هر نوع جنایتی بیزارم و دیکتاتوری را دوست ندارم و نمیخوام جمهوری من هم اسلامی و یا ایدئولوژیک باشد.من هیچ وقت نمیتوانم با جنایتکاری که کمتر جنایت کرده است کنار بیایم. جنایت و شکنجه و زندان دیگر کم و زیادش مهم نیست ما میگوییم نباید باشد.در زمان رژیم گذشته خوب جمعیت ایران ۳۰ میلیون بود و به همین دلیل هم تعداد زندانی سیاسی و اعدام شدگان شاید کمتر بوده اند و الان جمعیت ایران ۷۰ میلیون میباشد خوب بیشتر زندان ساخته شد و تعداد بیشتری بخاطر عقیده شان در زندان هستند. نمیدانم چرا سلطنت طلبان میخواهند بخاطر اینکه کمتر کشتند از ملت ایران مدال افتخار بگیرند.من هم زمان قبل از انقلاب را ندیدم همانطور که سلطنت طلبان هم دوره قاجار را ندیدند خوب ایا دوره اغا محمدخان قاجار به مردم ایران خوش میگذشت و چون ما انموقع نبودیم نمیتوانیم بدانیم. پس چرا سلطنت طلبها در باره دوره هخامنشی نظر میدهند مگر اونها اونموقع را هم دیده بودند? الان که اطلاعات از دوران صد ساله اخیر بیشتر در دسترس است و ما بیشتر میتوانیم بدانیم که در دوره رضا خان قلدر و پسرش چه تعداد انسانهای بزرگوار درزندان و شکنجه گاه بودند تا در دوره سلطان حسین صفوی.من جدا از سلطنت طلبان میخواهم که از حرفهای بچه گانه و داستانهای غیر واقعی و پوچ دردوره رژیم دیکتاتوری پهلوی دست بردارند وبدانند که هنوز افراد زندان وشکنجه دیده اندوره بسیارند و از خاطرات خود مینویسند و من در اینجا نمونه خاطرات صفر قهرمانی را که ۳۲ سال در شکنجه گاههای شاهنشاهی بسر برده است و همچنین خاطرات ویدا فرهودی و بسیاری دیگر که نوشته هایشان را میتوان در اینترنت پیدا کرد. من از شما میخواهم که اگر منافع شخصی خودرا دنبال نمیکنید با تلاش جوانان ایرانی برای ازادی و استقلال و جمهوری ایرانی همراه شوید تا در کشور ما همه مقامهای حکومتی از طرف مردم و ازادانه انتخاب شوند و همه در برابر قانون یکسان باشند و هیچ شخص غیر انتخابی در هیچ مسئولیتی قرار نگیرد
۱۵۹٣۵ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : روان دیگر اندیش ، مرده است و ازعذاب و شکنجه ، هیچ دردی نمی برد ( آیت الله طالقانی)
طالقانی درکتاب « پرتوی ازقرآن » مینویسد که کافر، درد وعذاب نمی برد، جون روانش ، مرده است . با این فلسفه زوشنگرانه مردمی! این انقلاب، آغازشد. به عبارت دیگر« تجاوز و شکنجه کردن و قساوت » درمورد دیگراندیشان، جائزو مشروعست . آنکه تجاوز به روح و روان انسان را مشروع میسازد ، تجاوز به جسم و تن انسان را ناچیز میگیرد . با این اندیشه قرآنیست که همه جنایات انسانی ، اعمال مقدس دینی برای موءمنان میگردند .
۱۵۹٣۲ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : حمید بوطاریان
عنوان : گرگ زاده گرگ شود اگر با آدمی زاده بزرگ شود . رضا پهلوی لیبرال !!!!!؟؟؟؟؟؟
هم رژیم جرم و جنایت اسلامی و هم رژیم دست نشانده و منفور پهلوی امتحان پس داده اند و دیگر جائی در میان ما مردم ایران ندارند .
در شرایط فعلی مردم مبارز ایران که از آغاز سرکار آمدن مرتجعین اسلامی در مقابل این دایناسورها ایستاد حرفش چیز دیگری است . آنها آزادی ، دموکراسی و برابری اقتصادی میخواهند . خوب در راه تحقق این خواست ، این دو جرثومه جرم و جنایت و سرسپردگی جائی ندارند . آنها تاریخ مصرفشان سر آمده بود و سر آمد .
مردم آنچه را که ر......ده اند ممکن نیست دو باره بخورند . همین روزها هم در کار ر.....دن پشت سکه ی حکومت پهلوی و بگور سپردن این میراث متعفن هستند .
پیروزی از آن مردم شریف ، بزرگوار و زحمتکش ایران است .
مردم ایران اراده کرده اند که از شر شیخ هم رها شوند ، همانطور که از شر شاه رها شدند .
۱۵۹٣۰ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣٨٨
|
از : ابراهیم بی نام
عنوان : این رژیم قابل اصلاح است ؟
گ
به این ۲ تصویز نگاه کنید اگر ناراحتی قلبی دارید نگاه نکنید :
http://www.iranpressnews.com/source/۰۶۴۵۸۵.htm
این رژیم قابل اصلاح است ؟
۱۵۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣٨٨
|
از : مژده ستار زاده
عنوان : به هرمز بیدار (بیدار؟!)
جناب بیدار! میشکا شاید جوان باشد اما عقل و بینش تاریخی والایی دارد. شما هستید که کم آورده اید. با بهانه شما برای خوار کردن دیگران که البته خودتان را حقیر کرده اید، میشکا حقانیت را از دست نمی دهد.
من خود شاهد زنده و ۵۹ ساله ای هستم که هم در زمان سلطنت محمد رضا شاه دیکتاتور و آزادی کش در زندان و شکنجه بوده ام و هم در همین رژیم جمهوری جهل و جنون. باز هم تکرار می کنم ، هرچند کسر شان خود می دانم با شما به جدل بپردازم: شاه خودکامه بود. شاه آزادی کش بود. در زمان شاه علیه دولتی قانونی کودتایی شد که لباس شخصی هایی چون رمضان یخی و شعبان جعفری (بی مخ)و... در آن شرکت داشتند. در این کودتا شکم وزیر خارجه جوان و آزاده دکتر مصدق یعنی دکتر حسین فاطمی را اوباشان تیرکرده ی حکومت شاه با چاقو دریدند. شاه تمام احزاب سیاسی را ممنوع کرده بود و اعضای آن را به اعدام وزندان های طولانی محکوم کرد. سطح فقر غذایی در ایران با کشور های آسیای مرکزی طبق آمار و گزارش های سازمان یونیسف و سازمان ملل با برخی از کشور های آفریقای مرکزی برابر بود. مصرف پروتئین روزانه مصرفی کودکان و سطح بهداشت بسیار پایین بود . درصد وسیعی از کودکان ایران در نتیجه ابتلا به بیماریهای عفونی ی قابل پیشگیری و درمان می مردند. و... و... و.... لطفا بفرمایید کجای یک همچین حکومت جهنمی ای آزادی و بهداشت و ... داشته است، که شما در کامنت تان ردیف کرده اید.
سلطنت طلبان و پهلوی خواهان دیگر باید بروند خجالت بکشند. حنایشان مثل همین رژیم جمهوری اسلامی رنگ ندارد. مردم ما حکومتی می خواهند وثل یکی از همین کشور های اروپای غربی. که هم آزادی و دمکراسی باشد و هم مردم حق انتخاب حاکمان و برکناری آنان را داشته باشند. دیگر امتیاز اسپرم مقدس شاهی منسوخ شد. اکنون دیگر ایم مردم آگاه اند که حکومت و دولت معین می کنند. زنده باد آزادی و دمکراسی و حکومت انتخابی که همانا جمهوری است.
۱۵۹۱۵ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣٨٨
|
از : مجید روزی ای
عنوان : روز قدس روز عزای عمومی است با تظاهرات میلیونی در ایران به سمت نماز جمعه
تظاهرات قدس را به روز گریه و عزا تبدیل کنید . برای محکوم کردن جنایات ضد انسانی جمهوری اسلامی در روز جمعه اخر ماه رمضان روز قدس را به تظاهرات سراسری و گریه و عزا تبدیل کنید .
چرا به اسرائیل معترض بود ؟ وقتی حکومت اسلامی کنار گوش ماست و جنایت می کند و بر یک کشور متمدن حکومت می کند ما را چه به رفتارو کردار اسرائیل ؟
وقتی سران فلسطینی به دنبال صلح با اسرائیل هستند ما را چه به کشور اسرائیل و معترض بودن به این کشور ؟ ما راه خودمان را برویم تا به دیگران برسد .روز قدس روز عزای عمومی برای ملت در زنیجیر ایران است .
روز قدس با شعار عزا عزاست امروز -- هزاران شهید پیش خداست امروز .. اسرلئیل و ولش کن -- به فریاد ما برس .. را سر خواهیم داد.
روز قدس روز عزای عمومی است با تظاهرات میلیونی در ایران به سمت نماز جمعه
خواهد بود
۱۵۹۱۴ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣٨٨
|
از : بهروز دیبا
عنوان : اینجا صحبت جنایات رژیم های دیکتاتوری است مثل رژیم پهلوی و حکومت اسلامی نه دفاع از انها
خانواده من هم کمی کمتر یا بیشتر از اطرافیان رژیم گذشته بودند وبهتر است سلطنت طلبان بدانند که اینجا مقاله ای نوشته شده است که از جنایات و کشتار رژیم ننگین اسلامی میگوید ولی بد نیست سلطنت طلبان بدانند که افرادی مثل انوشیروان لطفی از رهبران فداییان و ابوتراب باقرزاده و عموئی و دیگران در شکنجه گاههای شاه بوده اند.حالا اعدام شدن انها در حکومت اسلامی واقعا مدال افتخار نصیب رژیم دیکتاتوری شاه نمیدهد.و به نظر من بدون تعصب نگاه کنیم رژیم شاهی رفت و حکومت اسلامی هم میرود و اگر کسانی دلشان را خوش میکنند که رژیم پهلوی برمیگردد خوب بکنند و واقعا من برای این هموطنان که وقت و انرژی شان را در این راه هدر میدهند و تلاش میکنند به بقیه حالی کنند و حتا با علم غیب بدیگران میگویند که شما کمتر از ۳۰ سال هستید و انموقع در حکومت گلستان پهلوی نبودید واقعا هموطن عزیز قربانت برام اخه این حرفها چیه? شما چرا هی میگویید من چپ بودم حالا سلطنت طلب شدم اخه چپی که بجای دمکراسی خواهی و ازاد اندیشی سلطنت طلب شود که کسی به حرفش گوش نمیکند و افتخاری نیست ادم باید به پیش رود نه پس یعنی ما دیگر از بحث دیکتاتوری خوب بقول شما در زمان شاه که کمتر از دیکتاتوری بد حکومت اسلامی ادم کشته گذشتیم چون الان مردم ایران دمکراسی میخواهند و نه دیکتاتوری
۱۵۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣٨٨
|
از : هرمز بیدار البته نام مستعارم هست
عنوان : در جواب میشکا ی عزیز و کینه های شخصی
میشکا اسپهبدی عزیز از نگارش شما پیداشت که جوان هستیدو زیر ۳۰ سال سن دارید اما خدمتتان عرض کنم باورهای شما نه بر حسب تجربه و دیده های شماست بلکه بر شنیده ها و خوانده های شماست.
اگر شما در رژیم پهلوی زندگی می کردید حتی اگر مخالف بودید دلایل قانع کننده ای برای سقوط شاه داشتید متاسفانه یا خوشبختانه تا به حال هیچ روشنفکر یا سیاه فکر مخالفی دلایل محکم و پسندیده و قابل قبولی بر ضد شاه و اثبات حقانبیت سرنگونی شاه ارائه نکرده اند .
انچه که عرضه می شود یک نوع حس کینه جویانه و تنفر شخصی نسبت به رژیم پهلوی است برای مثال شورش خمینی از روی کینه به شاه نسبت به اصلاحاتی که شاه در مورد کشاورزان جامعه زنان برابری زن و مرد ازادی اندیشه از راه منطقی نه از راه خشونت بود و افراد دیگری که بدین صورت از روی کینه های شخصی بر ضد شاه شوریدند اما در علم سیاست کینه های شخصی نباید وارد سیاست کلی یک حکومت و کشور بشود به طور مثال وقتی در امریکا یکی از کاندید های ریاست جمهوری رای نیاوزدو از دور خارج شد نباید بر علیه دیگری که پیروز انتخابات است قیام کند و ثبات امریکا را به هم بریزد و به خاطر حسادت و کینه شخصی یک مملکنی را نابود کند اما در ایران ما سراغاز شورش ۵۷ فقط به خاطر کینه های شخصی صورت گرفت .
بله افرادی بودند که کینه توزی کردند تعداشان در عرض چند ماه زیاد شدو به خمینی پیوستند چه از مجاهدین خلق گرفته چه از توده ای ها و فدائیان خلق و جبهه ملی و نهضت ازادی و غیره که مجموعا در عرض چند ماه اوج کینه توزی را به عرش اعلا رساندند و خمینی را رهبر کینه توزی شان قرار دادند و اوضاع این شد که می بینی و حالا بعد از ۳۰ سال هنوز از آن کینه جویی و ابراز آن واهمه دارند در باطن پشیمان هستند ولی قدرت ابراز ندامت را ندارند چون متاسفانه عدیده ای از این افراد که تقریبا رهبریت کینه توزی را بر عهده دارند دچار غرور کذب شده اند و درگیری فکری با خود دارند برای ابراز پشیمانی.
اما افراد رده پائین اشکارا پشیمانی خود را از بروز شورش یا همان انقلاب ۵۷ ابراز می کنند حتی با کمال سرافرازی می ایند می گویند ما کمونیست بودیم حالا سلطنت طلب شده ایم ما مجاهد بوده ایم از گذشته و کردار خود در گذشته پشیمانی ما جبهه ملی و نهضت ازادی بوده ایم حالا سلطنت طلب شده ایم ما طرفدار خمینی بوده ایم حالا پشیمان و سلطنت طلب شده ایم.
این به آن دلیل است که رژیم گذشته محمد رضا شاه عملکرد در خشانی داشته است که بر حسب تجربه قابل قبول شده است برای ملت ایران و افرادی که گرایش های حزبی و سازمانی داشته اند .
۱۵۹۰۹ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣٨٨
|
از : میشکا اسپهبدی مازندرانی
عنوان : محسن کردی فردی است که به مخالفین سلطنت فحاشی میکند
با درود به روان پاک شهدای راه ازادی در دو حکومت ننگین پهلوی و جمهوری اسلامی.من در این رابطه با سلطنت طلبان بحثی ندارم چرا که سلطنت شاهنشاهی بودیگند میداد و این بوی کند مشام مردم را ازار میداد و حالا اگر ما جمهوری جنایتکار اسلامی نمیخواهیم بخاطر جنایتکار بودن و ضد ازادی بودن ایر حکومت است و حالاکمتر یا بیشتر از سلطنت شاهنشاهی جنایتکار هستند مطمعنن از این نمد نمیشود کلاهی برای سلطنت جنایتکار دوخت. اما در رابطه با ازادی خواهی افرادی مثل محسن کردی بگویم که ایشان چند سال قبل چند مقاله در سایت ایران امروز که سایت چپهاست در دفاع از حکومت پهلوی نوشت و خانم ملیحه محمدی( عمه سهراب اعرابی شهید راه ازادی) نیز در یک مقاله ای جواب ایشان را داد و رژی شاه را محکوم کرد ولی همین محسن کردی یک ایمیل سراسر فحش به ملیحه محمدی نوشت که در همان زمان ملیحه محمدی ان ایمیل را در ایران امروز چاپ کرد و با خواندن ان ایمیل سراسر فحش به یک مخالف رژیم جنایتکار پهلوی پوچی تمام ادعاهای امثال این مزد بگیران مشخص شد و ایشان دیگر هرگز در سایت ایران امروز مقاله ای ننوشت تا اینکه در اینجا کامنت گذاشت و من به ایشان میگویم برو اقای فحاش سلطنت طلب که خداوند روزی شما را در جای دیگری برساند
۱۵۹۰٨ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣٨٨
|
از : عباس مصیبی
عنوان : به وجدان خود دروغ نگوئیم
با تاسف از همه انسانهائی که شریف بودند واعدام شدند.
هر کسی که سنی از او گذشته باشد باید به وجدان خود در خلوت پاسخ دهد
آیا رژیم شاه انسانی تر از رژیم خمینی نبود ? اکنون نه شاه زنده هست ونه بسیار از مخالفان او . ایا شاه میخواست ایران ما را اینگونه ببیند? در ا ینکه اوهم خطاکرد حرفی نیست ولی او ایران را دوست داشت .ولی نظام کنونی دشمن ایران و ایرانی است. حزب توده سازمان فدائیان و مجاهدین بنطر من بهتر میتوانستند با رژیم سابق
وارد مذاکره شوند تا نظام کنونی.هیچ سازمانی به اهداف خود نرسیدو همه دربدر و درمانده شدیم .وقت ان است که به گناه ناسنجیده خود اعتراف کنیم.
همه این سازمانها دارای اهداف ولای انسانی بودند ولی اقدامات آنها همه خشونت امیز بود .یک مقایسه کوتاه بین دو نظام بیشتر نادانی ما را نشان میدهد و نه بیشتر.ما در زمان شاه برای برای حقوق سیاسی کم کاری کردیم وراه حل را در خشونت دیدیم.
۱۵۹۰۲ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣٨٨
|
از : هرمز بیدار
عنوان : سلطنت پهلوی نه سلطنت هر ننه قمری
خانم یا اقای مژده ستارزاده من الان جوابتان را می دهم بنده هم سلطنت طلب هستم آن هم سلطنت پهلوی نه سلطنت هر ننه قمری .
بله زمان شاه در تاریخ ایران بی نظیر بود و هست چرا ؟
به این دلیل که رفاه و اسایش و امنیت وجود داشت فقر و تنگدستی داشت به طور کل از ریشه کنده می شد بهداشت و درمان و اموزش و پروش رایگان بود به هر حال انقدر خوبی ها داشت که در چند سطر نمی توان گنجاند و خودتان بهتر می دانید و می توانید مقایسه کنید نه با این رژِیم با کشورهای دیگر .
اما فرمودید که شاه گستاخ بودو گفت هر کسی حزب رستاخیز را قبول ندارد از ایران برود ؟ اما قربانت شوم به من بگو چند نفر از مخالفین ایران را ترک کردند ؟ به کدام کشور پناهنده شدند ؟
اصلا در زمان شاه ما پناهنده در خارج از ایران داشتیم ؟
اصلا کسی می دانست فرار از ایران یعنی چه ؟؟ نه به خدا هیچکس حاضر نشد رفاه و ازادی ایران را از دست بدهد همه ماندند و چندتایی از سر شکم سیری غر غر کردند و اخرش هم شاه را بیرون کردند و ما را به روز سیاه نشاندند .
قربانت شوم سرت را درد نمی اورم حال و روز ما را بنگر و بیشتر از این دوباره غر غر به جان شاه خدابیامرز نکن عامل همه بدبختی ها خود ماهستیم نه شاه بزرگ و مهربان.
۱۵٨۹۷ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨
|
از : مژده ستار زاده
عنوان : آقای محسن کردی
دورود بر شما. نمی دانستم سلطنت طلب های دوآتشه و البته خیلی با سواد مثل شما زمان شاه هم با شاه جنگیده اند. البته در میان شما ها الان مد شده که تا کسی حرف می زند فوری می گویید: "من چپ بوده ام حالا سلطنت طلب شده ام!" تا خودتان را بر حق جلوه دهید. اما آقا جان شما سلطنت طلب ها بسیاری از همین کشته شده ها را در زندان شاه هم شکنجه دادید و کشتید. هیچ کس زمان حکومت شما جرئت نفس کشیدن نداشت. فساد غوغا می کرد. آزادی نبود. حزبی وجود نداشت. زندان ها پر بود از کسانی که به جرم خواندن یک کتاب باید سال ها در زندان می پوسیدند. همین معامله ای را که لباس شخصی ها بر سر مردم آوردند، شعبان بی مخ ها و رمضان یخی ها و طیب ها و... شما هم بر سر مردم آن روزگار آوردند. به همه هم می گفتید ارتجاع سیاه یا سرخ. حکومت شما آدم کشت. کودتا کرد. فاسد بود. لباس شخصی داشت. شکنجه می داد. بار ها هم جهان مترقی و آزاد آن روز محکومش کرد. حتی شاهتان آنقدر گستاخ بود که به مردم می گفت هر کس نمی خواهد عضو این حزب رستاخیز بشود و ناراضی است، از این مملکت برود. ایشان هم ایران عزیز ما را ارث پدری خودش می دانست. درست مثل این ها. و... دیگر نمی دانم شما چه می گویید با این همه سابقه درخشان. مردم ایران هم که حتما می دانید چه موضع و نظری در مورد سلطنت دارند. شما که هنوز هم از آن همه جنایت پهلوی ها دارید دفاع می کنید.
البته امیدوارم عصبانی نشده باشید و بعدا حتما به اندازه سهم تاریخی تان این جا نظر بدهید. برای حسن ختام هم این مطلب را به قلم هادی خرسندی بخوانید. شاید لبخند تلخی برای شباهت این رژیم و آن رژیم در آزادی کشی و دیکتاتوری بر لب های شما هم بنشیند:
به علت اعتصاب پستخانه، شاهنشاه (بعداً آریامهر) نامهی عزل دکتر مصدق را داد به تیمسار نصیری و به علت اعتصاب تاکسیها، تیمسار سوار تانک شد و به خانهی مصدق رفت!
بعد از پنجاه سال که آمریکا و انگلیس بابت شرکت در کودتا از ملت ایران عذرخواهی کردند، هموطنان سلطنتطلب هنوز اسمش را میگذارند "قیامملی"! (آنوقت معلوم نیست گلایهشان از احمدینژاد چیست؟)
۱۵٨۹۵ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨
|
از : اخبار روز
عنوان : به خانم ندا حق
با سلام. نوشته تان را بفرستید.
۱۵٨٨٨ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨
|
از : بلژیران
عنوان : شاهدانی از نوع کیهانی
ک عده شاهد حرفه ای هر وقت صحبتی از فدائیان اکثریت می شود کاری ندارند که مطلب چیست و موضوع کدام است. انگار نه انگار که موضوع این مقاله مربوط به کشتار سال ۶۷ است که فدائیان اکثریت نیز در کنار دیگران قربانی دد منشی حاکمیت شدند. اینها رژیم را ول کرده اند و فدائیان اکثریت شده اند دشمن اصلی شان که در هر پیام و هر نوشته می خواهند خفه اش کنند و محاکمه اش کنند و چه و چه. یا یادشان رفته که اول باید قدرت را بگیرند و سپس محاکمه کنند یا اینکه لاف بی محل می زنند تا رد دشمن را گم کنند
۱۵٨٨٣ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨
|
از : بسیار مهم از ناری آباد تهران
عنوان : دوستان فوری و فوتی این فیلمها را ببینید، آنها که خارجند برای دوستان خارجی خود بفرستند. و یادآوری کنند که در حکومت اسلام بطور سیتماتیک به همه تجاوز جنسی شده، و این تجاوز توسط سپاه پاسداران و بسیج شده و برادران فلسطینی و لبنانی نیز در آن تجاوز شرکت داشته ان
با سلام بوستان این سایت. آقا و خانم محترم لطف کنید این شماره های سایتتان را به لاتین کنید. اینکه کاری ندارد. لطفا این نقیصه را برطرف کنید. ما در این مملکت زیر سایه نحس و نجس امام زمان و قرآن و اسلام وقت زیادی نداریم تا شماره های فارسی را یکی یکی لاتین کنیم، هر لحظه ممکن است که مورد تجاوز جنسی یکی از سربازان امام زمان قرار گیریم و بعد ما را بکشند ...آن هم بجرم داشتن اینترنت!
و اما دوستان پیش از آنی که این فیلم را قاتلان و متجاوزان مردم ایران بر دارند نگاه کنید. اینجا همانجایی ست که پیکر دختران و پسران ما مردم را بعد از هزار بار تجاوز جنسی توسط پاسداران و بسیجیان و برادران لبنانی و حماس فلسطینی و قتل آنها در این مکان به خاک سپرده اند. لطفا هر چه زودتر ببینید. اما پیش از دیدن مرگ بر حکومت اسلامی و مرگ بر روحانیت شنیع و خاموش رابخاطر بسپارید و بر هر دیوار و هر اتوبوس و هر کامیون بنویسید.
http://emruz.net/ShowItem.aspx?ID=۲۳۸۴۰&p=۱
۱۵٨٨۲ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨
|
از : neda hagh
عنوان : فراموشت نکرده ام
با خواندن کتاب فراموشم مکن نوشتهی زندانی سیاسی "خانم عفّت ماهباز " از سرنوشت همکلاسی خود که ۲۸ سال پیش سر امتحانات نهائی غایب شد با خبر شدم . آنگاه در اوج درد مقاله ای در تظلّم او نوشتم با عنوان "فراموشت نکرده ام" و آن را تقدیم کردم به شهید آزاده طبیب، گل سرسبد کلاسهای دورهی دبیرستانم. (آزاده به صرف آنکه در زمرهی دانش آموزان هوادار مجاهدین خلق بوده محکوم به زندان میشود وپس از هفت سال، در حالیکه در انتظار پایان دورهی محکومیّتش بوده در سال ۶۷ اعدام شده است.)
سوا ل اینست: باتوجّه به اینکه آزاده طبیب از هوا داران گروهی اسلامی بوده بعلاوه مقالهی من حاوی آیاتی از قرآن است شما آن را چاپ میکنید؟ لطفاً مرا مطّلع فرمائید.
قابل ذکر است که من پیرو خطّ خاصی نیستم فقط سر ستیز با ظلم دارم . این مقاله نیز صرفاً انعکاسی است از اوج درد درونم و بوسیلهی آن خواسته ام بگویم که شاهد خاموشی چون من هم قابلیّت آن را دارد که به همّت نویسنده ای چون خانم ماهباز به سخن آید.
۱۵٨٨۱ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣٨٨
|
از : محسن کردی
عنوان : نگاهی خارج از تعصب داشته باشیم.
خانم مژده، این که یک سلطنت طلب افراطی و یک چپ افراطی روی رعایت حقوق بشر تاکید دارند را باید استقبال کرد و من نمی فهمم چرا این امر باید تعجب بر انگیز باشد؟ من جناب مداین را نمیشناسم. شخصا هم در هیچ جنایتی شریک نبوده ام. قبل از انقلاب هم مسلحانه با رژیم شاه جنگیدم (متاسفانه). بعد از انقلاب بود که (سلطنت طلب) شدم. آنهم به اندازه حق رای در یک رفراندم. اگر این خواسته بحق از نظر شما افراط است پس باید افراط را دوباره تعریف کرد. با توجه به همین تعریف شما از «افراط» در مورد جناب مداین نیز احتمالا ایشان یک چپ سوسیال دمکرات و رک گو باشند. و آخر و آخر اینکه اگر دنبال «قضیه تعجب برانگیز» میگردید، فکر میکنم همنظر بودن با خلخالی و حتا هورا کشیدن برای قتلهایی که وی مدعی مرتکب میشد از جانب نیرویی که مدعی حمایت از حقوق انسانهاست موضوع مناسبی برای تعجب کردن باشد. خانم عزیز، هم در مورد این نوشته پیرامون کیهان لندن و هم نظر شما، سخنی برای کمک به بهتر شدن وضع آورده نشد. اعتراض من به این است که بهتر است انگشت اتهام به طرف هم نگیریم و بپذیریم که همه اشتباهاتی داشته ایم حال یکی بیشتر یکی کمتر. در اسپانیای فرانکو نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر ظرف بیست سال کشته شدند و با هم آشتی و زندگی کردند. ما ۴۰ سال است روی تپه های اوین و نزدیک ۶۰ سال است روی ۲۸ مرداد گیر کرده ایم. اشکالی ندارد و حتا خوب است که از جنایت تپه های اوین و کشتار سال ۶۰ و ۶۷ و ۲۸ مرداد بگوییم، اما این گفته ها را تبدیل به سندی برای جذف و بی حقوقی دگر اندیش نکنیم. و از آن مهمتر نگاهی هم به آینده بدون حذف یکدیگر داشته باشیم. این همه حرف من «سلطنت طلب افراطی» است.
۱۵٨۷۹ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨
|
از : مژده ستارزاده
عنوان : شباهت عجیب
این جا است داستان شگفت تاریخ: وقتی پویان مدائن چپ افراطی با محسن کردی سلطنت طلب و راست افراطی هم داستان و هم نظر می شوند. مواضع مهم نیست، اصل قضیه این جا است!
۱۵٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨
|
از : پویان مدائن
عنوان : همه داستان را نگفتید.
بخشی از این داستان بلند حمایت اکثریتی ها از کشتار مخالفان رژیم است بدون ان تاریخ را ناقص خوانده اید.
۱۵٨۷۲ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨
|
از : حافظه تاریخ
عنوان : لعنت بر چشمی که بیموقع بسته باشد
آقای محسن کردی نظر شما با تتر «بلند نظر تر باشیم« بنظرم از ساده اندیشی و گذار سطحی به دوران سیاه خودکامگی رژیم مستبد اسلامی است. بیان اینکه «همه ما ایراداتی داشتیم« جرمهای سنگین آنهایی که در ایجاد و بقا این سیستم رل فعال و اساسی داشته بودند کم نمیکند. این طرز تفکر استالینی که هر که با ما نیست پس دشمن ماست، هنوز اساس فعالیت گروههای باصطلاح پیشرفته و آزادیخواه است. عدم رشد و بلوغ سیاسی نیروهای چپ علت اصلی حاکمیت بینش عقب مانده و ارتجاعی اسلام در ایران شد.روشنفکران جامعه ما چه با بینش اسلامی و یا بقولی ایده مارکسیستی، سهم بزرگی در عقب ماندگی جامعه ما بخود اختصاص میدهند.
۱۵٨۶۷ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨
|
از : محسن کردی
عنوان : بلند نظر تر باشیم
آورده اید؛ «در خارج از کشور در آن زمان تنها دو نشریه ی هفتگی فارسی زبان مخالف حکومت منتشر می شد. کیهان لندن، و «اکثریت» نشریه ی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در خارج از کشور.. کیهان لندن در برابر این جنایات سکوت کرد و بار افشای این جنایت عظیم بر عهده ی نشریه ی دیگر افتاد».
کسی که این بخش را میخواند و از تاریخ معاصر اطلاعی ندارد تصور میکند که گویی این دو نشریه از آغاز نظرات یکسانی پیرامون حقوق انسانها داشته اند و خودی و غیر خودی نمیکردند و یکدفعه کیهان لندن برخلاف عهد و لابد به خاطر لجبازی (!) پیرامون این قضیه سکوت کرده است. ترجیح میدهم نام این نوع برخورد را «گز نکرده بریدن» بگذارم تا بی انصافی. نویسنده عنایت کافی به عمق قضیه نداشته اند. نشریه کیهان لندن یک نشریه سلطنت طلب بود. و کشتار مقامات رژیم پیشین با حمایت و پشتیبانی سازمان اکثریت موجه شد. هرگز این سازمان تا به امروز نیز آن بیعدالتی را محکوم نکرده است. حتا اگر نظامیان را نیز با معیارهای سازمان اکثریت لایق تیرباران بدانیم، خانم فرخ رو پارسا و دهها نظیر او که مثل سپهبد نصیری جنایتی نکرده بودند. چرا اعتراض نکردید؟ در خارج از کشور هم موج ترورها اول به سراغ سلطنت طلبان آمد. آیا شد که حتا سازمان اکثریت در یک مورد این ترورها را محکوم کند؟ تا سال ۶۷ دوستان غیر سلطنت طلب از جمله اکثریت نسخه های کیهان لندن را از کتاب خانه ها جمع و نابود میکردند برای همین هم در سوئد کتابخانه چاره ای ندید بجز آنکه با گرو گرفتن کارت شناسایی کیهان لندن را برای مطالعه در اختیار بگذارد. مطالعه کیهان لندن نزد رفقا در آن زمان مایه خجالت نزد سرو همسر سازمانی بود. چه انتظاری داشتید؟ تازه... کیهان لندن سکوت نکرد و این واقعه را بصورت خبر و مطلب درج کرد. اما به اندازه رفقا موی و ریش خود را هم نکند. و این باید قابل درک باشد. و نیز از حق نباید گذشت که بارها و بارها نشریات سلطنت طلب پیرامون کشتار ۶۷ مقاله نوشتند و این امر را محکوم کردند. سروران اگر بخاطر داشته باشند تنها پس از فروریزی شوروی بود که یادشان آمد که حقوق بشر و محکوم کردن ترور خودی و غیر خودی نمی شناسد ودر این مورد مقالاتی در نشریه اکثریت درج شد. این نشانه چیست؟ هنگامی که دکتر بختیار را رژیم اسلامی ترور کرد آیا شما عکس العملی نشان دادید؟
نتیجه این که «آنکه خانه نئین است باز نه این است». همه ما ایراداتی داشتیم. ما ایرانیان از هر طایفه و گروهی که باشیم آنچنان گذشته ای نداریم که بتوانیم حق به جانب انگشت اتهام را به طرف دیگران بگیریم.
۱۵٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨
|
از : حافظه تاریخ
عنوان : از باز کردن دکان دو دهنه بپرهیزیم
از روز دوم پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷، جنایات رژیم اسلامی شروع شد. بی تفاوتی اکثریت قریب باتفاق نیروهای فعال آنروزی در قبال اعدامهای سر خود و بدون محکمه عوامل رژیم منحوس پهلوی توسط آخوند عمامه ای و فکلی راه را برای جنایات بعدی هموار کرد. مبارزه برای استقرار دادگاههای منصف حتی برای دست اندرکاران رژیم پهلوی هرگز مد نظر هیچ ارگان و هیچ سازمان سیاسی موجود آنزمان نبود. اگر هم صداهای اعتراضی در اینجا و آنجا بگوش میرسید آنقدر ضعف و بیمقدار بود که بجایی راه پیدا نمیکرد.تمامی کسانیکه در آنزمان برای پدید آوردن چنین رژیمی قلمی و یا قدمی گام برداشتند در جنایات ۲۱ سال پیش بنحوی سهیم هستند.آزاداندیشی و طالب دموکراسی بودن متاع نیست که با آن معامله کرد.
۱۵٨۶۰ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣٨٨
|