اتم برای صلح، یا مبارزه و مصالحه برای ساخت بمب اتمی؟


دکتر محمدعلی مهرآسا


• هیاهوی جدید رسانه های حکومتی در مورد دستیابی فقیهان به غنی سازی و فریاد تکبیرهای احمدی نژاد نابخرد، برعکس تصورشان، کشور را از تهدیدی که با آن رودر رو است نجات نخواهد داد؛ برعکس خطر بر فراز ایران پروازش سریعتر می شود و پیامدهای زیانبار این جهالت که ریشه در یهودی ستیزی و تعصب کور دینی دارد، به مراتب بیشتر خواهد بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۵ فروردين ۱٣٨۵ -  ۱۴ آوريل ۲۰۰۶


حکومت ولايت فقيه، به وجود بحران زنده است و سران حاکميت از همان ابتدای کار به اين نتيجه رسيده بودند که ادامه زمامداری با توجه به جهل مرکب در امور کشورداري، جز با خلق بحران ممکن نيست. زيرا نبود بحران ممکن است سبب طغيان مردم شود و برايشان بدعاقبت گردد. بدين سبب خود حاکميت بحران ساز است و اگر مصائب طبيعی شبيه زمين لرزه و سيل و اپيدمی و... نباشد، با خلق و ابداع بحران هائی سياسی و اجتماعي، از اين ستون به آن ستون را فرج می گيرند و مدتها خود و ملت را سرگرم ميکنند. دور از واقعيت نيست اگر گفته شود که سران حکومت از بلايای طبيعی نظير زلزله های مهيب و سيلهای دهشتناک خوشنود هم ميشوند.
در ۲۷ سال گذشته هيچگاه حکومت برای نبود بحران در مضيقه نبوده و همواره بحران پشت بحران در کشور نمودار شده است. از کتاب سلمان رشدی تا کاريکاتور روزنامه دانمارکي؛ و اکنون دوسال است که بحرانی عظيم‌تر از همه که تنها جنگ هشت ساله رکوردش را می شکند، به نام فن آوری انرژی اتمی را به وجود آورده اند که توجه جهان را به خود مشغول داشته است.
گمان نمی کنم کسی با اين انديشه که پيشرفت دانش و تکنولوژی حق مسلم تمام ملتهاست مخالف باشد. ايران نيز از اين قاعده نمی تواند مستثنا گردد و نتواند در زمينه‌ی دانش و فن پيشرفت کند؛ و دانش هسته ای نيز در همين چرخه قرار دارد و حق مسلم دانشمندان ايرانی است که در اين علم و فن غور و تحقيق کنند.
اما آيا در ايران کنونی چنين است و حکومت فقيهان دارای دانشمندان اتمی شده است و   مسئله همانگونه که سران حکومت ادعا دارند در حد تحقيق و پيشرفت دانش هسته ای است؛ و يا آنگونه که منابع اطلاعاتی جهان دريافته اند، ساخت بمب اتمی هدف و مقصود فقيهان است- البته با کمک دانشمندان روس؟
دنيای غرب با دستيابی فقيهان به نيروی مخرب اتمی به شدت مخالف است و آن را از هرجهت برای امنيت خود و به ويژه اسرائيل زيانبار می داند؛ و در همانحال به سخنان و وعده‌های آخوندها   که ما «دانش اتمی را برای صلح دنبال ميکنيم و غني‌سازی اورانيوم را برای سوخت رآکتورهای توليد برق می خواهيم» هيچ اطمينانی ندارد. دروغهای روشن و سخنان دو پهلوی سران حکومت بيش از پيش اين عدم اطمينان را توجيه و تقويت مي‌کند؛ در اين مورد آقای حسن روحانی رئيس سابق هيئت نمايندگی تيم ايران در مذاکرات اتمی نيز به اين دروغها اشاره کرد و گفت: «ما در اين مورد به جهان دروغ گفتيم...»
  دلائل عدم اطمينان کم نيست و می توان به طور خلاصه چنين دسته بندی کرد:
۱- حکومت اسلامی ۱٨ سال است کار برروی غنی سازی را آغازيده و عليرغم آنکه عضو سازمان انرژی اتمی است، در تمام اين مدت موضوع را از اين سازمان پنهان نگه داشته است. اگر حدود دو سال پيش ماهواره‌های جاسوسی غرب محل و موضع تلاشهای ايران را پيدا و برملا نمی کردند، موضوع همچنان مخفی می ماند و تا توليد بمب اتمی کتمان ميشد.
۲- کار تحقيق و جستجوی علمی و تلاش در پيشبرد دانشها، در محيطهای علمی و دانشگاهی انجام و پيگيری می شود؛ در حاليکه اجرای فن آوری هسته ای و غنی سازی اورانيوم در ايران، زير نظر ستاد سپاه پاسداران است و توسط متخصصان روسی و پاکستانی تحت سيطره ی عوامل سپاه دنبال می شود. اگر شماری تکنيسين ايرانی هم در اين مجموعه کار ميکنند، همه يا افراد سپاه اند که دوره های مخصوص در روسيه ديده اند و يا در استخدام سپاه پاسدارانند.
برای غرب اين موضوع روشن است که دکتر عبدالقادرخان پاکستانی اسرار بمب اتمی را از هلند دزديد و پس از ساختن بمب اتم برای دولت و ملت بی نوای پاکستان، همين اطلاعات را در ازای ميليونها دلار به ايران فروخته است که موضوع برملا شد و دکتر خان به عنوان تنبيه در خانه اش تحت نظر قرار گرفت.
٣- چند سال پيش هاشمی رفسنجانی مهره ی مرموز و همه کاره رژيم در خطبه نماز جمعه، رسماً اسرائيل را با گفتن اين جمله تهديد کرد: «والله اگر د ن يای اسلام يک بمب اتم بر روی اسرائيل بيندازد، اسرائيل نابود می شود. اما اگر اسرائيل ده بمب هم بر روی کشورهای اسلامی بيندازد، به دليل وسعتشان ضرر زيادی متوجه دنيای اسلام نخواهد شد» و به جهان اعلام داشت که ايران منتظر بمب اتم است که اسرائيل را نابود کند.
۴- معادن و ذخاير فلز اورانيوم در ايران زياد نيست و وسعتی ندارد و اگر تمام آن را استخراج کنند و غنی سازند، سوخت بيش از چند سال نيروگاه را تأمين نمی کند. پس از آن بايد سوخت را بالاخره خريد.
۵- دادن پاسخ منفی به روسيه در برابر درخواست آن کشور برای غنی سازی در روسيه زير نظر کارشناسان ايرانی و اصرار بی وقفه ی ايران برای انجام کار در خود ايران.
 
اينها همه دلائلی است که دنيای آزاد را به شدت نسبت به کوششهای ايران مشکوک ميکند و باعث شده است که هيچ گونه قول و قراری را از آنان قبول نکنند.
از سوی ديگر جهان غرب و ملت ايران ميدانند که کشور ايران به يمن وجود استبداد در گذشته و حال، در تمام زمينه های تکنولژی حتا بخشهای نخستينش در مرحله ی ابتدائی است و جز مقداری صنعت مونتاژ تاکنون ره به جائی نبرده است. آهن و فولادی که در مجتمع ذوب آهن اصفهان به دست می آيد، به مراتب از فولادی که از ژاپن وارد می شود نامرغوب‌تر و گرانتراست. دولت ايران در سال ۱٣۴۵ کارخانه مونتاژ خودرو «پيکان» را درست کرد؛ و در همان زمان کشور کره جنوبی نيز، هوندا را از ژاپن گرفت و به نام   هوندائی مشغول ساخت شد. پيکان ايران بدون کمترين پيشرفتی مجبور به تعطيل شد؛ در حاليکه خودروهای ساخت کره، جهان را تسخير کرده اند. و... ده ها نمونه نظير اين.
پس اگر بحث تکنولوژی و تحقيق و تفحص مطرح است، ايران چنان در اين زمينه ها عقب مانده است که بايد از پله نخست شروع کند. اما چگونه است که می خواهد يک باره به پله ی آخر نردبان بپرد و پيش از گذشت از پله های نخستين، در روی انرژی هسته ای فن آوری کند؟ اين پرسشی است که پاسخش را جهان آزاد می داند، اما فقيهان جوابی برايش ندارند چون هدفشان در رسيدن به اسلحه ی هسته ای تأمين ميشود.
ايران هم اکنون نيمی از بنزين مورد مصرف داخلی را از خارج با بهائی گزاف می خرد و وارد ميکند و با قيمت اندک در دسترس مردم می گذارد و از تهيه ی بنزين برای مصرف داخلی به سبب کمبود پالايشگاه ناتوان است. در چنين احوالی که ساخت پالايشگاه مانند نان شب برای ايران ضروری است، فقيهان در عوض آن تاکنون ۲۲ ميليارد دلار هزينه ی انرژی اتمی کرده اند. همچنين کشور ايران از نظر منابع گاز طبيعي، پس از روسيه دومين کشور جهان است و توليد برق از راه ژنراتورهائی با سوخت گاز به مراتب ارزان تر از نيروی اتم است. اما ايران اين گاز را به قيمت ارزان به ديگران می فروشد و در برابر می خواهد با نيروی هسته ای که بسيار گرانبها، زيانبار وخطرآفرين است، اضافه برق کشور را تأمين کند.
اينها نيز دلائلی است که وجودش را کشورها و قدرتهای جهان درک کرده اند، و آگاهند که حکومت فقيهان، در اين اصرار و ابرامی که برروی فن آوری انرژی هسته ای دارد، هدفش دستيابی به بمب اتمی است و عنوان سوخت راکتورهای اتمی و اصولاً ساختن اين رآکتورها برای رسيدن به همان هدف غائی بوده است.
در اين ميان، ملت و دولت اسرائيل از همه بيشتر در هول و هراس است و از دستيابی و رسيدن فقيهان به ساخت و تهيه ی بمب اتمی وحشت دارند. زيرا با تهديهای ۲۷ ساله‌ی سران حکومت که اسرائيل را زائده‌ای در خاورميانه می شناسند و فنايش را نعره می زنند، برای دولت اسرائيل مسلم است که ايران تلاش در اين راه را نه برای موارد صلح آميز بل برای توليد بمب اتمی دنبال ميکند و سرانجام آن را برروی اسرائيل آزمايش خواهد کرد. سخنان نابخردانه‌ی احمدي‌نژاد درخصوص رد هولوکاست و نابودی اسرائيل و يا انتقال اين کشور و مردمانش به قطب شمال پس از فرمايش و اظهارلحيه‌ی چند سال پيش رفسنجاني، گرچه ريشه در بلاهت ذاتی جناب رياست جمهوری اسلامی دارد، ولی بيراه هم نيست و تأييد نظر فقهای اسلام است. علمای اسلام! نيز سخن که بيراه نمی گويند و در پی نظريه پردازی نيستند و نظرگاهشان قرآن است. زيرا آنان بنا به مصلحت دين و رعايت عقيده، در پی پياده کردن دستورهای اسلام و کاربرد آيات قرآنند. برای نمونه به آيه های نيمی از سوره«بقره» (گوساله)-...آيه ۷۰ سوره آل عمران-آيه ۴۷ سوره نساء و ده ها آيه ی ديگر که در تقبيح و نفی و طرد و قتل يهود و نصارا آمده است، اشاره می شود که ۱۴۰۰ سال است مؤمنان را مغزشوئی ميکند و خوراکی برای ددمنشی در ذهنيت مغشوش آخوندها و پيروان متعصب شده است.
بنابراين يهودستيزی و مبارزه با کليميان ريشه در ايمان دينی مسلمانان متعبد و قشری دارد و ميکربی است که شوربختانه غير از عوام، اغلب درسخوانده‌های مسلمان را نيز ناخوش کرده است و گاه تب حاصل از اين مرض به سرسام روشنفکری می انجامد.
در چنين حال و هوائی اگر دولت اسرائيل از بيم دسترسی ايران به نيروی اتمی برخود بلرزد و درپی «علاج واقعه قبل از وقوع» باشد، نبايد به رويداد بی تفاوت نگريست و يا جای سرزنش باشد.
يهوديان جهان پس از نزديک به سه هزار سال دربدري، و تيپا و تو سري‌خوردن از ديگر مردمان و حاکمان دنيا، و قبول خفت و خواری و دادن ميليونها کشته و تحمل قتل عام، حدود ۶۰ سالی است که کشوری کوچک را در مهد تمدن نخستين خويش برپا کرده و با چنگ و دندان از آن حفاظت و حراست می کنند. هدف از ساختن اين کشور تهيه‌ی پناهگاهی بوده‌ است تا قوم يهود را درون خود حفاظت‌ کند و از ستم و بيداد زمان و آزار ديوانگان جهان برهاند. چنين است که در ميان کشورهای مستبد و ستمکار خاورميانه، دولتی دمکرات بنا نهاده و شيوه ای دموکراسی را پايه گذاری کرده اند که جا به جا اثرات و واکنشهای آن را ديده و لمس کرده ايم.
بی ترديد اين کشور و اين گروه با پشتوانه‌ی غنی فرهنگی و هنري، وجود دانشمندان و هنرمندان بی شمار، و با دسترسی به تکنولوژی و ثروت فراوان در سطح گيتي، از کشور و اقليم خود همواره دفاع ميکنند و نخواهند گذاشت امثال احمدی نژاد آنان را به دريا بريزند. اين موضوع را قوم يهود در اين مدت ۶۰ سال بارها نشان داده و هربار در مصاف با دشمنان پيروز از صحنه برون رفته است. پس در مواجهه با تهديدی که خونخواران حکومت اسلامی مرتب آن را تکرار ميکنند، به ناچار ممکن است پيش دستی کرده و از وقوع فاجعه ای که قرار است موجوديت‌شان را به مخاطره اندازد، جلوگيری کنند. اگر چنين اتفاقی روی دهد، آنکه به شدت زيان خواهد ديد ملت ايران است که حکومت اسلامی هر روز برايش خوابی نو می بيند و هر لحظه او را در بحرانی جديد غرق مي‌کند.
هياهوی جديد رسانه های حکومتی در مورد دستيابی فقيهان به غنی سازی و فرياد تکبيرهای احمدی نژاد نابخرد نيز، برعکس تصورشان، کشور را از تهديدی که با آن رودر رو است نجات نخواهد داد؛ برعکس خطر بر فراز ايران پروازش سريعتر می شود و پيامدهای زيانبار اين جهالت که ريشه در يهودی ستيزی و تعصب کور دينی دارد، به مراتب بيشتر خواهد بود.
 
کاليفرنيا دکتر محمد علی مهرآسا
۱۲ -۴ -۲۰۰۶