آقای چاوز، شرم کنید!
پیرامون سفر مجدد هوگو چاوز به میهن در خون نشسته ی ما



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۴ شهريور ۱٣٨٨ -  ۵ سپتامبر ۲۰۰۹


هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا، کسی خود را چپ می داند و مدعی است کشورش را به سوی عدالت و سوسیالیسم هدایت می کند، به ایران رفته است. تنها همین ادعاها کافی است که اقدامات و موضع گیری های چنین کسی در جهان زیر ذره بین قرار گیرد. او در کشور خود، در قاره ی آمریکای لاتین و در میان گروهی از نیروهای چپ گرای جهان، به عنوان رهبر و رئیس جمهوری که می کوشد عدالت را در دنیای ناعادلانه ی ما به کرسی بنشاند و مردم کشور خود را از فقر و تنگدستی نجات داده و برایشان زندگی ای انسانی فراهم آورد، مشهور است. در سرتاسر جهان اقداماتی در محکومیت تلاش های خارجی برای سرنگونی او، انجام می شود. هوگو چاوز باید معنای همبستگی بین المللی را خوب بداند!
هر انسان آزادی خواه و عدالت پژوهی، از هر تلاشی که در جهت نفی مناسبات نابرابر کنونی در جهان ما و نزدیک ساختن آن به یک مناسبات عادلانه صورت گیرد، استقبال می کند. داوری در مورد ادعاهای بزرگ آقای چاوز و آن چه در کشورش می گوید و می کند هم در درجه ی نخست با مردم این کشور و در درجه ی بعد با افکار عمومی در سطح جهان خواهد بود.
در ایران ما اما، متاسفانه، دیری است که هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا، به یکی از منفورترین رهبران جهان تبدیل شده است. او یکی از معدود رهبران کشورهای جهان است که دوستی تنگاتنگی با حکومت اسلامی ایران و به ویژه شخص احمدی نژاد برقرار کرده و از حامیان انگشت شمار حکومت ایران در سطح بین المللی است. رفت و آمدها و روابط نزدیک و دوستانه ی او با حکومت ایران و حمایت هایش در مجامع بین المللی از این حکومت – حتی در سرکوب مخالفین خود- بارها مورد اعتراض آزادی خواهان و از جمله نیروهای چپ در ایران قرار گرفته است و آقای چاوز همواره گوش خود را بر این اعتراضات بسته است.

این بار هوگو چاوز در شرایط کاملا متفاوتی قدم به ایران نهاده و دست در دست مقامات حکومت آن گذاشته است، در شرایطی که ملت ایران عزادار است، دولت کودتایی، هنوز از کشتار مردم و سرکوب جنبش آزادی خواهانه ی آن ها فراغت نیافته و فرصت نکرده است دست های خون آلود خود را خشک کند. او به عنوان نخستین رئیس دولت خارجی، بعد از کودتای انتخاباتی به ایران آمده است تا با بدنام ترین چهره های این حکومت به گفتگو بنشیند.
آقای چاوز برای روابط دوستی با جنایتکاران حاکم بر ایران استدلالاتی دارد. او می گوید درگیر مبارزه با «امپریالیسم جهانی» است و حکومت کودتایی خامنه ای – احمدی نژاد را هم در کنار خود می بیند. توجیهات از این دست برای ادامه ی چنین روابطی از نظر آزادی خواهان ایران توجیهاتی شرم آور است. عدالت خواهان واقعی پیگیرترین دموکرات ها هستند و هیچ انسان دموکراتی نمی تواند چشم بر کشتار و سرکوب انسان ها در هر گوشه ای از این کره ی خاکی ببندد.
نمی توان تصور کرد هوگو چاوز از آن چه در ایران گذشته و می گذرد بی اطلاع است. نمی توان تصور کرد آقای چاوز نمی داند دست همپیمانان «ضدامپریالیست» او در ایران تا آرنج در خون آزادی خواهان ایرانی فرو رفته است.

چپ های ایران باید در صف نخست معترضین به آقای هووگو چاوز که خود را چپ می داند، و دیگر سیاستمداران و احزاب چپ جهان که به حمایت های گرم و بی دریغ از حکومت اسلامی ایران پرداخته اند، بایستند و به آن ها این حقیقت روشن را یادآوری کنند که: در ایران، مدافعین آرمان های شریف عدالت خواهانه و آزادی خواهانه توسط حکومتی که دست دوستی آن ها به طرفش دراز شده است، سرکوب می شوند.
چپ های ایران باید با صدای بلند از هوگو چاوز بخواهند به روابط شرم آور خود با حکومت خون ریز و دیکتاتوری حاکم بر ایران پایان دهد و ادامه ی چنین روابطی را محکوم کنند!