همه پایه های راه سبز امید


تقی رحمانی


• خطر ناک ترین رفتار ان است که رابطه خود را با مردم بدون به رسمیت شناختن نهادهای مدنی مرجع برقرار سازد. این گونه رفتار به پوپولیسم منجر خواهد شد. و رفتار شبکه ایی محله، محیط کار، دانشگاه و دبیرستان را جایگزین محض رابطه با نهادهای مدنی می کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ شهريور ۱٣٨٨ -  ٨ سپتامبر ۲۰۰۹


جنبش از ما سبز شد ما هم از او
امید از ما خلق شد ما نیز از او

حکایت این بیت حکایت جامعه ماست ،واقعیت این است که جنبش سبز یا حرکت اعتراضی اقشار متوسط که نارضایتی مردم نیز را همراه خود دارد محصول تلاش طولانی است که اخرین مرحله ان بعد از بن بست اصلاحات پارلمانی در سال ۱٣٨۴ شکل گرفته است.
جوهره کلام اینکه در سال ۱٣٨۴ حرکت نهاد های مدنی اعم از اقوامی ،اصناف ،زنان و سازمانهای غیر دولتی حقوق بشری و نیز حرکات دانشجویان نگاه مطالبات گرایی را در جامعه رشد داد.
این نگاه مطالبه گرا و جزء نگر و گام به گام به جای نگاه کلان نگر اصلاح طلبانه جای خود را در جامعه باز کرد و در نهایت میان محدودیت های درون حاکمیتی در انتخابات ریاست جمهوری وارد شد.و توانست بخشی از نیروهای اجتماعی را که نگاه سنتی –مذهبی اما صادقانه داشتند رادر کنار خود ببیند این تعامل می تواند فضای تنوع اجتماعی در سپهر ملی و بستر مدنی را به سوی تفاهم ملی سوق دهد.
با این وصف اعلام راه سبز امید نتیجه اعتراض بیشتر اقشار میانه شهری است و در پی ان مقاومت و ایستادگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همراهی سید محمد خاتمی و تائید نسبی هاشمی رفسنجانی از این حرکت خود جوش است .که ریشه های ان در تلاش فعالان مدنی و سیاسی و دانشجویی و احزاب طرفدار فعالیت های مدنی است که بسیاری از انان بدون نقش رهبری در حرکات اخیر مردم به اتهامات نادرست در زندان هستند و بسیاری در معرض تهدید برای دستگیری و انواع فشار ها قرار دارند.پس باید دقت داشت که راه سبز امید برای شکوفایی و استمرار و دوام و تلاش مدنی - سیاسی باید سه نکته مهم را توجه کند.
۱-نهادهای مرجع را به رسمیت بشناسد و با انان تعامل کند و تنوع این نهاد ها را به رسمیت بشناسد
۲-جریات سیاسی که حاضر به فعالیت سیاسی –مدنی قانون مند هستند را به رسمیت بشناسد.
٣-رفتار قانون مند در سپهر حقوق ملی، بستر مدنی و رفتار حقوقی و و قانونمند را جایگزین نگاه خودی و غیر خودی سازد.
راه سبز امید می تواند خود را در چهار چوب محدودیت رفتار سیاسی انتخاباتی محدود کند، این رفتار به هر دلیلی نمی تواند به فراگیری اقشار اجتماعی منتهی شود.
راه سبز امید می تواند با رفتار قانون مند و حقوقی مشخص به فراگیری بپردازد فراگیری که بر اساس ایران سه عنصری (اصناف،جنسیت و اقوام)و بر پایه ارتباطی (احزاب ،نهاد های مدنی ،شبکه های اجتماعی )خود را استوار کند.
ایران سه عنصری ایرانی فراگیر است و همراه با پایه ارتباطی احزاب و نهاد های مدنی و شبکه های اجتماعی اعم از دوستانه، خانوادگی و در محیط کار و محله و نیز دبیرستان و دانشگاه منجر به اعتماد ملی بیانجامد. بی گمان با وجود بحران های اقتصادی و اجتماعی اقشار پایین شهری با شور و حال بیشتری به این راه سبز امید خواهند پیوست.البته به شرطی که نکات مزبور را رعایت کند.
خطر ناک ترین رفتار ان است که رابطه خود را با مردم بدون به رسمیت شناختن نهادهای مدنی مرجع برقرار سازد. این گونه رفتار به پوپولیسم منجر خواهد شد. و رفتار شبکه ایی محله، محیط کار، دانشگاه و دبیرستان را جایگزین محض رابطه با نهادهای مدنی می کند. این نوع از ارتباط اجتماعی در انقلاب صورت گرفت اما به دموکراسی منجر نگردید. چرا که شبکه اجتماعی با وجود نهادهای مدنی مرجع استوار می ماند.
همچنین نادرست خواهد بود که راه سبز امید با احزاب موجود در جامعه به رفتار سیاسی بپردازد و از انان فقط حمایت بخواهد. این گونه سیاست ورزی ساخت قدرت سیاسی را دموکراتیک نخواهد کرد.بلکه باید از انان تعامل را طلب کند.
همچنین راه سبز امید با تکیه بر حقوق اساسی ملت در فصل سوم قانون اساسی می تواند با همه شبکه ها ،نهاد های مدنی و احزاب میثاق صادقانه ببندد.این میثاق به تعبیر امام علی (ع)گردن در گرد گفته خود بگذارد .
اقایان میر حسین موسوی با ایستادگی ،مهدی کروبی با دفاع و افشاگری و خاتمی با همراهی نمودن نشان داده اند که می توان بر روی صداقتشان حساب کرد اگر چه تمامی انسانها با ضعف هایی روبرو هستند.
در نتیجه راه سبز امید بر اساس میثاق حقوق ملت و رفتار قانون مند نیاز به تعامل میان شبکه ها،نهاد هاو احزاب دارد.تا راه سبز امید شکوفا و استمرار یابد و در عین حال راه دموکراسی را گم نکند.نیاید فراموش کرد مردم ما شروع خوبی دارند اما در استمرار و در نتیجه چندان کامیاب نیستند.
اگر راه سبز امید ارام اما مطمئن و با حوصله اما دموکرات حرکت کند.می تواند در جامعه امید و همبستگی ایجاد کند.
به عبارتی راه سبز امید می تواند شعار "همه برای یکی و یکی برای همه" را جایگزین شعار "همه با من "یا "همه برای "من بکند.
انتظار ان است که در پرتو تنوع و تفاوت برای دموکراسی تلاش کنیم و فراموش نکنیم که تجربه گذشته حرکت های ایرانی چنین تنوع و تفاوتی را در سپهر ملی در خود نداشته است.بلکه باید و می توان این تجربه را خلق کرد.
بی گمان عنصر ایرانی و اسلامی به ما گوشزد می کند که میثاق گرایی و وفا به عهد بر شکوه ایران و ارزش های اسلامی می افزاید تا تحمیل روش و عقیده و پیروز شدن از موضع بالا با دیگران رفتار کردن.
باید در این راه تلاش کرد.

این مقاله تقدیم به معصومیت ترانه موسوی و نجابت سعیده پور اقایی که تنها فرزندان خانواده خود بودند.