پیام به مراجع و حوزه های دینی
آیت الله منتظری: در برابر ظلم سکوت نکنید!


• ایت الله منتظری در این پیام از مراجع خواسته است بیش از در برابر ظلم سکوت نکنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲٣ شهريور ۱٣٨٨ -  ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۹


ایت الله منتظری در پیامی خطاب به مراجع دینی و حوزه های دینی، از آن ها خواسته است نسبت به بی اعتنایی حکومت به خواست های مردم و سرکوب آن ها سکوت نکنند و اجازه ندهند آبروی دین بیش از این بازیچه ی قدرتمندانی نام گیرد که او آن ها را حکومت ولایت نظامی خوانده است. آیت الله منتظری در پیام خود نوشته است هر چند طرفدار سرسخت حکومت دینی و ولایت فقیه بوده است، اما اکنون در مقابل مردم آگاه‏ ‏ایران به خاطر ستم هایی که تحت این نام و عنوان بر آنان می‎رود احساس‏ ‏شرمندگی کرده و خودم را در پیشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل‏ ‏خون های ریخته شده شهدای عزیز و تجاوزات به حقوق مردم بیگناه‏ ‏مورد عتاب می‎بینم.
متن کامل این پیام چنین است:

‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏
‏عن رسول الله (ص ): " اذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه ..."‏
‏(الکافی ، ج ۱، ص ۵۴)‏

‏حضرات مراجع عظام تقلید و علمای اعلام قم ، نجف ، مشهد مقدس ،‏ ‏تهران ، اصفهان ، تبریز، شیراز و سایر بلاد اسلامی دامت برکاتهم

‏پس از سلام و تحیت ، این جانب با توجه به شرایط جاری در کشور و‏ ‏مظالمی که هر روز شاهد آن هستیم و کارهای خلافی که به نام دین و‏ ‏مذهب تشیع انجام می‎شود شرعا خود را موظف می‎دانم از روی‏ ‏خیرخواهی و احساس خطر جدی نسبت به مصالح دین و کشور، و از باب‏ (و ذکر فان الذکری تنفع المومنین ) اموری را یادآور شوم :

‏ ‏۱ - همه می‎دانیم که انقلاب ما یک انقلاب دینی و ارزشی بود و هدف‏ ‏اصلی از آن با تحمل آن همه مصیبت ها، سختی ها، تبعیدها، زندان ها و‏ ‏شکنجه ها، تنها تغییر اشخاص حقیقی حاکمیت و تغییر صوری در بعضی‏ ‏امور جزئی نبود; بلکه مقصود حاکمیتی بود که در تمام عرصه ها به عقائد،‏ ‏اخلاق و احکام شرع مبین پایبند بوده و معتقد و عامل به آنها باشد; و در‏ ‏پرتو آن حاکمیت ، ایمان ، مکارم اخلاق ، عدالت و آزادی از استبداد و‏ ‏خفقان ، محقق شده ، حقوق اقشار مختلف مردم تأمین گردیده و مظالم و‏ ‏تجاوز به حقوق آنان ریشه کن شود، و ملت ما از این جهات احساس‏ ‏راحتی و آسایش نماید و در مقابل سایر ملتها سربلند و الگوی تحقق‏ ‏عدالت ، عزت ، کرامت و ارزشهای انسانی باشد. هدف این نبود که فقط‏ ‏نام و نشان و شعارها تغییر کند ولی عملا همان مظالم و انحرافات رژیم‏ ‏گذشته و تجاوزات به حقوق به شکل دیگری به عنوان حاکمیت دینی و‏ ‏ولایت فقیه جریان پیدا کند.
‏ ‏این جانب که همه می‎دانند مدافع سرسخت حاکمیت دینی و از پایه گذاران‏ ‏ولایت فقیه - البته نه به شکل مرسوم فعلی ، بلکه به گونه ای که مردم او را‏ ‏انتخاب نمایند و بر کارهای او نظارت داشته باشند - بوده ام و در راه تحقق‏ ‏آن در بعد علمی و عملی تلاش زیادی نموده ام، اکنون در مقابل مردم آگاه‏ ‏ایران به خاطر ستم هایی که تحت این نام و عنوان بر آنان می‎رود احساس‏ ‏شرمندگی کرده و خودم را در پیشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل‏ ‏خون های ریخته شده شهدای عزیز و تجاوزات به حقوق مردم بیگناه‏ ‏مورد عتاب می‎بینم . بسیاری از افراد با سابقه در انقلاب از طریق نامه ،‏ ‏ایمیل و یا حضورا به من می‎گویند: حاکمیت دینی که شما وعده آن را به‏ ‏مردم می‎دادید و ولایت فقیه را مجری آن می‎دانستید و می‎خواستید آن را‏ ‏به پا دارید همین است که امروز ما آن را مشاهده می‎کنیم ؟ در حالی که‏ ‏آنچه مشاهده می‎شود در واقع حکومت ولایت نظامی است نه‏ ‏ولایت فقیه .

‏ ‏۲ - حضرات مراجع و علمای اعلام ، خوب می‎دانند که در طول تاریخ‏ ‏پیوسته آنان ملجأ و پناهگاه مردم در مقابل تجاوزات و مظالم حکومت ها‏ ‏بوده اند، و این افتخار را داشته اند که در مقابل حکومت های جائر و در‏ ‏کنار مردم و مدافع شریعت و حقوق اقشار ستم دیده باشند و در این راه‏ ‏صدمات و محرومیت هایی را متحمل شده اند. جزاهم الله عن الاسلام خیر‏ ‏الجزاء.
‏البته پس از پیروزی انقلاب ، متأسفانه این سابقه درخشان و نورانی به‏ ‏واسطه اعمال خلافی که در حکومت انجام گرفت و چه بسا روحانیت هم‏ ‏در آن نقش نداشت ولی به علت کوتاهی در نهی از منکر در معرض تحول‏ ‏و خطر جدی قرار گرفت و با دور شدن از اخلاق و گاه در عمل با تحکیم‏ ‏تئوری "هدف وسیله را توجیه می‎کند" انحراف در مسیر انقلاب و دور‏ ‏شدن از اهداف اولیه آن ، آغاز و این خطر جدی تر شد تا آنجا که امروز با‏ ‏تأسف باید گفت به پایگاه معنوی و مردمی روحانیت و مرجعیت و به تبع‏ ‏آن به اسلام و مذهب که به طور سنتی متکی به روحانیت و عجین با آن‏ ‏بوده و از آن راه ترویج می‎گردیده ، ضربه زیادی وارد شده است که معلوم‏ ‏نیست چگونه و چه زمانی قابل جبران می‎باشد!
‏عجین بودن مذهب و عالمان و متخصصان دینی که امری مقبول و معقول و‏ ‏مورد تأیید مردم مسلمان است موجب شده است که هر آسیب وارد بر‏ ‏روحانیت ، قهرا متوجه اسلام و مذهب نیز باشد.
‏در چنین وضعیتی مسئولیت مراجع محترم و روحانیت شیعه سنگین تر‏ ‏خواهد بود; زیرا علاوه بر وظایف عمومی آنان که لازمه رشته تخصصی‏ ‏آنان و توجه مردم به روحانیت و مرجعیت است ، وظیفه دفاع از حیثیت‏ ‏مذهب و تطهیر دامن آن از کارهای خلافی که حاکمیت به نام مذهب انجام‏ ‏داده و می‎دهد نیز بر عهده آنان خواهد بود; زیرا کارهای خلاف شرعی که‏ ‏خلاف اهداف اولیه انقلاب هم می‎باشد و به نام دین و مذهب انجام‏ ‏می‎گیرد از مصادیق بارز بدعت است . بدعت منحصر به تشریع و وارد‏ ‏کردن رسمی حکم غیر دینی در دین نیست ، بلکه شامل هر کار خلاف‏ ‏شرعی که به نام شرع و مذهب انجام گردد نیز خواهد بود.
‏در آیه ۷۱ سوره توبه می‎خوانیم : (والمومنون والمومنات بعضهم‏ ‏اولیاء بعض ، یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) به مقتضای‏ ‏جمع محلی به الف و لام استغراق ، همه مومنین و مومنات نسبت به‏ ‏یکدیگر در حد امر به معروف و نهی از منکر ولایت دارند; پس علماء‏ ‏اعلام به طریق اولی دارای این ولایت می‎باشند و نباید ساکت باشند. و‏ ‏در وصیت مولا امیرالمومنین (ع ) می‎خوانیم : "لا تترکوا الامر بالمعروف‏ ‏والنهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا‏ ‏یستجاب لکم " (نهج البلاغه ، نامه ۴۷) ترک امر به معروف و نهی از منکر‏ ‏و بی تفاوت بودن مردم در برابر کارهای خلاف ، طبعا موجب سلطه اشرار‏ ‏است و دعاء فقط دردی را دوا نمی کند.

‏٣ - با توجه به آنچه گفته شد متذکر می‎شوم : حوادث و فجایع ماههای اخیر‏ ‏که پس از انتخابات ریاست جمهوری در کشور و در مرئی و مسمع‏ ‏حضرات مراجع و علمای محترم رخ داد زنگ خطری است برای روحانیت‏ ‏و مرجعیت . در این حوادث حق کشی ها، ظلم ها، تخلفات فراوان به نام دین‏ ‏و با تأیید بخش اندکی از روحانیون حکومتی و وابسته انجام شد و به‏ ‏دنبال آن ، اقشار وسیعی از مردم معترض طبق حق شرعی و قانونی و بر‏ ‏اساس اصل بیست و هفتم قانون اساسی با انتخاب مسالمت آمیزترین راه ،‏ ‏اعتراض خود را به حاکمیت ابلاغ کردند و حاکمیت به جای این که به ندای‏ ‏حق طلبانه مردم پاسخ مثبت و معقول دهد و درصدد تأمین حقوق تضییع‏ ‏شده آنان برآید جمعیت چند میلیونی را آشوبگر و اغتشاشگر و عوامل‏ ‏بیگانه نامید و به بدترین وضع و با خشونت کامل مردان و زنان بی دفاع را‏ ‏مورد ضرب و شتم و سرکوب قرار داد و عده زیادی را بازداشت و گروهی‏ ‏را در خیابانها و عده ای را در زندان های مخوف به شهادت رساند.
‏عجب این که حاکمیت با تکیه بر نیروی نظامی و انتظامی و کشیدن اسلحه‏ ‏بر روی مردم بی پناه و بی سلاح آنان را شهید و یا زندانی نموده ولی در‏ ‏نهایت مردم را محارب نامیدند. خود بحران ایجاد کرده و نظام را به‏ ‏مخاطره انداخته ولی مردم و پایه گذاران نظام را اغتشاشگر و مخالف‏ ‏نظام می‎نامند.
‏همزمان با سرکوب مردم ، تعدادی از فعالان سیاسی و نخبگان کشور که هر‏ ‏کدام از آنان سال ها در جمهوری اسلامی خدمات با ارزشی داشته اند را‏ ‏بازداشت و با طرح های از پیش تعیین شده بر خلاف شرع و قانون ، شروع‏ ‏به پرونده سازی و گرفتن اعترافات دروغ و سپس نمایش آنها در‏ ‏دادگاههای فرمایشی غیر شرعی و غیر قانونی نموده و در نتیجه آئین‏ ‏قضایی اسلام را مورد مسخره جهانیان قرار داده است ; و به جای مجازات‏ ‏جدی آمران و عاملان آن همه جنایت ، فقط با وعده دادن مجازات آنان ،‏ ‏همچون وعده بر مجازات آمران و عاملان قتل های زنجیره ای ، به‏ ‏بازداشت افراد خدمتگزار دیگر و فشار بر دو کاندیدای محترم‏ ‏حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی کروبی و جناب آقای مهندس‏ ‏میرحسین موسوی - دام توفیقهما و حفظهما الله تعالی - و بستن دفاتر و‏ ‏روزنامه های آنان و بازداشت همفکران و همکاران معزز آنان و متهم‏ ‏نمودن افراد صدیق و خدوم در رسانه های وابسته حکومتی نموده و حتی‏ ‏از جایگاه مقدس نماز جمعه به امور واهی و دروغ همچنان ادامه می‎دهند‏ ‏که نهایت این روند موجب تخریب بیشتر اعتقاد مردم به روحانیت و‏ ‏مرجعیت شیعه و اسلام عزیز خواهد شد.
‏در چنین شرایطی است که مردم مسلمان ما از امثال حضرات مراجع و‏ ‏علمای محترم و این حقیر انتظاراتی دارند که با توجه به وظیفه سنگینی که‏ ‏شریعت مقدسه بر دوش عالمان دینی قرار داده است و نیز مسئولیت سنتی‏ ‏و تاریخی مرجعیت و روحانیت انتظار بجایی است . مردم می‎گویند: این‏ ‏ظلم ها و حق کشی ها و بدعت ها اگر خلاف اسلام است ، چرا مراجع محترم و‏ ‏علمای دین که حافظ دین و مذهب و حصن اسلام و شریعت و مدافع حقوق‏ ‏مردم و مبین احکام شریعت و از جمله امر به معروف و نهی از منکر و‏ ‏اظهار مخالفت با خلاف ها و بدعت ها هستند، در مقابل این همه بدعت ها و‏ ‏کارهای خلافی که به نام دین و مذهب انجام می‎شود به پیروی از دستور‏ ‏پیامبر اسلام (ص ) اظهار علم و مخالفت صریح با بدعت ها نمی کنند؟ و آیا‏ ‏این همه مظالم و حق کشی ها و جنایات از بیرون آوردن خلخال از پای یک‏ ‏زن یهودی توسط سربازان معاویه کمتر است که مولای متقیان حضرت‏ ‏علی (ع ) فرمود: اگر مرد مسلمانی از غصه آن بمیرد نباید ملامت شود؟!‏ (نهج البلاغه ، خطبه ۲۷). به یقین حضرات مراجع و علمای محترم قلبا از این‏ ‏منکراتی که به نام دین و مذهب انجام می‎شود نگران و ناراحت می‎باشند‏ ‏و بعضا اقداماتی نیز نموده اند، اما آیا با توجه به مفاد حدیث شریف نبوی‏ ‏که اظهار علم را واجب دانسته ، این مقدار کفایت می‎کند؟
‏ ‏
‏ ‏۴ - حضرات مراجع محترم به قدرت و نفوذ کلام خود در حاکمیت توجه‏ ‏دارند و خوب می‎دانند که حاکمیت در حفظ مشروعیت خود به آنان نیاز‏ ‏دارد و از این رو اینک آنان را هرچند به حسب ظاهر به رسمیت می‎شناسد‏ ‏و از آنان ترویج می‎کند، و نیز می‎دانند که حاکمیت از سکوت آن حضرات‏ ‏در قبال کارهای خلاف خود بهره برداری می‎کند، پس آیا سزاوار است در‏ ‏امور مهمه ای که به حیثیت و آبروی دین و مذهب و تأمین حقوق اقشار‏ ‏عظیمی از مردم و نیز دینداری و حفظ اعتقادات مذهبی جوانان مربوط‏ ‏است سکوت کرده به نحوی که بین مردم چنین تلقی شود که خدای ناکرده‏ ‏مراجع و روحانیت موافق و موید کارهای خلافی هستند که به گوشه ای از‏ ‏آنها اشاره شد؟
‏ ‏
‏ ‏در خاتمه یادآور می‎شوم : این جانب هنوز از اصلاح امور مأیوس نشده ام‏ ‏و به نظر می‎رسد مراجع عظام تقلید می‎توانند ترتیبی دهند تا با راهنمایی‏ ‏و ارشاد آنان و با همفکری با دو کاندیدای محترم ریاست جمهوری و‏ ‏نمایندگان عاقل و معتدل و کارشناس متدین و امین از طرف نظام ،‏ ‏راههای برون رفت از این بحران بزرگ را که برای جمهوری اسلامی و‏ ‏مشروعیت آن پیش آمده است بررسی کرده تا آنچه را مصلحت دیدند‏ ‏صادقانه با اشراف حضرات مراجع مورد عمل قرار گیرد. و بالاخره‏ ‏حاکمان ، سیاست یک بام و دو هوا و به کیش خود خواندن و طرد کردن‏ ‏دیگران را نه به طور موقت ، بلکه برای همیشه رها کنند و مردم را که‏ ‏صاحبان اصلی حکومتند از روی صدق و به دور از شعار ارج نهند و آراء‏ ‏آنان را مورد نظر و عمل قرار دهند و اسلامیت و جمهوریت حقیقی و‏ ‏عدالت واقعی را اجرا نمایند. برای انسان اقرار به اشتباه ننگ نیست ، زیر‏ ‏بار حق نرفتن ننگ است .

‏عظمت اسلام و مسلمین و عزت و کرامت مردم ایران و سلامتی و توفیق‏ ‏بیشتر شما را از خداوند بزرگ مسألت دارم.

‏۲٣ رمضان المبارک ۱۴٣۰ - ‏۱٣٨٨/۶/۲۲‏‏
‏قم المقدسه - حسینعلی منتظری