از : اباص کاراگاه
عنوان : برادری
من چندین وچند بار از این جناب درخواست کردم اول محبت کنند اون اطلاعاتی را که مدعی بودنند در دست دارند و جمهوری اسهالی مانع انتشارشان میشود را انتشار دهند بالاخره این عالی جناب سرخ پوش کی بود کی بود دستور قتلهای زنجیزهای را صادر کرد. آقا شما باید اول برادریت را ثابت کنی بعد بحث راه بندازی
۱۶۹۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣٨٨
|
از : مانی فرزانه
عنوان : نقطه صفر دموکراسی در ایران
بعلت نبود دموکراسی در ایران احتمال میرود دوباره مانند ۲۲ بهمن عده ای سوار موج شوند و یک دور تسلسل دیگر.
پیشنهاد:
مردم و تمام نیروهای های سیاسی باید بپذیرند که دلیل دیکتاتوری طولانی و سرکوب وحشتناک فعالان سیاسی امکان آشنائی مردم با اندیشه ی فعالان سیاسی خارج از حکومت تقریبا در حد صفر بوده ست.
عده ی زیادی درست یا نادرست در قدرت بوده و مشهور شده اند این دلیلی بر حقانیت آنها نیست. عده ای بسیاری هم سرکوب شده اند و دهانشان بسته که نمی تواند الزاما تائیدی بر مواضع و اندیشه های آنها باشد.
مجلس آشتی ملی:
در یک انتخابات آزاد با نظارات مجامع بی طرف داخلی و خارجی تمام نیروهای سیاسی و یا منفرد خود را کاندید نمایند
شرط حداقل تعداد آرا برای شرکت در مجلس میتواند در یک پیش نویس مثلا ۴ درصد یا ۵ درصد کل آرای اخذ شده باشد و برای واجدین شرکت در انتخابات می تواند مثلا ۳۰۰تا ۳۵۰ عضو در مجلس آشتی ملی باشد.
افراد و گروهها که کمتر از این تعداد حد نصاب رای بیاورند متمدنانه خود را برای دوره های بعد آماده نمایند.
این اجتماع ۳۰۰تا ۳۵۰ نفری می تواند نقطه ی صفر شروع دموکراسی در ایران باشد.
مهم نیست که در آن از حکومت گذشته ، مفلی و مخالفین چه میزانی شرکت دارند ولی پشتوانه رای دهندپان را خواهند داشت.
لطفا در این باره بحث کنیم.
۱۶٨۶۷ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : چند نکته محوری در رابطه با جنبش
دوستان گرامی از فرصت این بحث استفاده کنم و این چند نکته را هم با شما دوستان اینجا در میان بگذارم.
چند نکته پس از تظاهرات روز ایران (قدس)!
امروز ۲۷ شهریور ۱۳۸۸، روز ایران، بار دیگر شاهد حضور قدرتمند و پرشکوه ملت به پا خاسته ایران در خیابان ها بودیم؛ این بار کوبنده تر و با شعارهایی چون "ای رهبر کودتا ارتش سبز ایران آماده قیام است"! تهدید های خامنه ای و بیانیه به نام سپاه پاسداران مبنی بر برخورد قاطع با مردم در اراده پولادین ملت تاثیری نگذاشت!
چند نکته ای که به نظر نگارنده می رسد:
(۱)
دیکتاتور و عوامل سرکوبگرش چون احمدی نژاد، جعفری، و جوانی و دیگران، حتی اگر حسن نیت هم داشته باشند، فاقد شعور لازم برای درک و تحلیل مسائل جامعه ایران و جامعه جهانی می باشند؛ تا چه رسد ارائه راه حل برای حل مسائل و تعامل باجهان. آن هایی که امروز بر سرنوشت این ملت کهنسال حاکم هستند، یک هزارم توانایی ملی ایران را هم نمایندگی نمی کنند. اگر جلوی آن ها گرفته نشود کشور را با شتاب بیشتری بسوی فروپاشی و تجزیه هدایت خواهند کرد. به عبارت دیگر حتی اگر در انتخابات تقلب هم نشده بود و این همه ستم هم بر ملت روا نداشته بودند، این دار و دسته های منگل صلاحیت رهبری و اداره کشور ایران را ندارند. وظیفه ملی و انسانی همه ماست که محکم و با تمامی توان جلوی آن ها بایستیم- برای به زانو درآوردن آن ها و تن دادن به یک "انتخابات آزاد" حتی یک لحظه را نباید هدر نداد.
(۲)
رهبران جنبش سبز می بایست استراتژی و نقشه راه را فرمول بندی کنند و با مردم در میان بگذارند. جنبشی با چنین پتانسیل و در چنین شرایط تاریخی مناسب، به رهبریتی پویاتر نیاز دارد. هرگونه فرصت سوزی و عدم ارتباط به موقع و مستمر با مردم، بخشی از جنبش را رادیکال تر و سبب حرکت هایی نظیر ترور مقامات حکومتی در کردستان می شود. حرکت های ایذایی رژیم و بازی کثیف با دستگیرشدگان و دستگیری های جدید نباید ما را مشغول کند و از توجه کافی به بقیه امور منحرف کند. تشکیل کنگره ملی برای هماهنگی و استفاده بهینه از توان ملی ضروری است.
(۳)
اگر قرار است آقای هاشمی با مجلس خبرگان و مجلس تشخیص مصلحت کارکردی داشته باشد، باید نشانه هایی از آن به زودی آشکار گردد. وگرنه مردم ایران و مصالح ملی باردیگر بازیچه و یا قربانی حفظ خود او خواهد بود.
(۴)
رهبران گروه های سیاسی و نهادهای مدنی و شخصیت های ملی (داخل و خارج کشور)، استراتژی های لازم برای نجات میهن را با بودن رهبری فعلی (موسوی-کروبی-خاتمی) و یا بدون بودن آن ها تدوین کنند. اگر رهبری فعلی برنامه ای برای تشکیل "کنگره ملی" ارائه نکرد، باید دست بکار شد.
(۵)
مردم ایران همزمان هسته ها و شبکه های خودگردان را تا دورترین نقاط کشور گسترش و تقویت خواهند کرد. باید فرض را بر روزی گذاشت که نه اینترنت در دسترس است و نه تلفن. دانشجویان می توانند استخوانبندی این شبکه ها باشند!
(۶)
حضور پررنگ تر فقهایی چون آیت الله منتظری، صانعی، دستغیب، بیات زنجانی و دیگران در کنار مردم قابل تقدیر است. اما نباید فراموش کرد که ام الفساد این همه بدبختی و فلاکت و ستمی که در این سی سال دیکتاتوری بدتر از دیکتاتوری شاهان بر این ملت رفت، این اصل من درآوردی ولایت فقیه است که از حوزه در آمده است. این اصل ضد قرآن با هیچ منطقی قابل قبول نیست. آخر مگر یک فقیه چه دانشی می آموزد که امروز به درد جامعه بخورد؟ بنا بر آموزه های روشن قرآن، "احکام" بدوی دوران وحشیگری اعراب مکه و حومه آن را بایستی برای همیشه به عنوان ننگ بشریت در زباله دانی تاریخ دفن کرد. بهتر است به جای هدر دادن عمر روی آنچه برای جامعه ای دیگر و زمانه ای دیگر آمده است، به اسلام یونیورسال و صلح در خود و ترویج صلح در جهان پرداخت.
۱۶٨۶۲ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : کامران ج
عنوان : مسولین محترم اخبار روز حرفتان واقعی نیست
مسولین محترم اخبار روز شما در جواب خانم نرگس ادعا کرده اید که تنها کامنت (اظهار نظر) های که توهین آمیز بوده و تهمت زده شده ، را سانسور میکنید. انصاف بدهید که حرفتان با عملتان یکی نیست (البته نه همیشه) وقتی کسانی که با عقاید شما موافقند و خیلی هم بد دهانی میکند و تمامی مطالبشان تهمت و فحاشی هست که ناشی از فرهنگ اسلامی اشان میباشد. شما بسیار کشاده دست هستید و ابدا آنها را حذف نمیکنید ولی اگر طرف با شما خط اش تخواند هر لغتی که بکار میبرد ، فحاشی و تهمت به حساب میاید و سانسور میشود.
۱۶٨۴۹ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : nazanin
عنوان : فقط مواظب باشید کسی به روسیه چیزی نگوید و منافع روسیه را در خطر نیندازد۰
من با همه این نظر دهندگانی که شکسته بسته یا قویا خواهان سرنگونی نظام مذهبی هستند ولی در عین حال موسوی را از هرگونه مسئولیتی معاف می کنند موافقم۰ لذت میبرم وقتی می بینم که اینها سطح توقعشان از سروش و گنجی و امثال اینها آنقدر بالاست که آنها را بیشتر از خمینی و موسوی و محتشمی پور و رفسنجانی و ۰۰۰ مسئول وقایع سی سال گذشته می بینند ولی وقتی نوبت موسوی می شود چنان اهل تسامح و تساهل می شوند که آدمی دلش غش میرود برای اینهمه درک و فهم و شعور بالای اجتماعی۰ کار به جایی میرسد که می گویند نخست وزیر محبوب امام ۸ سال اصلا در هیچ کدام از آن حوادث شوم نقش نداشته ۰ چرا ؟ چون نمی گذاشتند هیچ کاری بکند ! لابد حالا می گذارند !
حتی بیان صریح او در رد تحریم اقتصادی را با مهارت زیادی بر عکس ترجمه می کنند ! من یاد عکس خمینی در ماه می افتم که استادان فیزیک هم حداقل یکبار به بالا نگاه کردند
اما مثلا این بازرگان۰ او مسئول تمام وقایعی است که حتی بعد از مرگش اتفاق افتاده حتی اگر مخالفت می کرده فایده ای ندارد۰ سروش اگر پنبه دین را زده و گنجی اگر آنموقع که موسوی نقاشی می کشید جلوی این دیکتاتوری ایستاده اند باعث تاسف است۰ چون اینها داخل کشور نبودند۰ مرتضوی همین گنجی را در نیویورک دستگیر و زندانی کرد۰
بنابراین من می خواهم
حالا که بازار ماستمالی داغ است بگویم
آقای موسوی عزیز بیا در تلویزیون و از تمام حرفهایی که زده ای اظهار پشیمانی کن و از خامنه ای عذر خواهی کن و عکس یادگاری با احمدی بگیر و ببین شغلی چیزی باقیمانده به آنجا برو و مطمئن باش که این افراد نه تنها آنرا درک می کنند بلکه می آیند اینجا و می گویند چطور حرفهای تو رژیم را سرنگون کرده۰
باز بگویید چرا احمدی نژاد عقب افتاده رئیس جمهور ماست؟
خوب لیاقت ما از این بیشتر نیست
اگر بود مصدق میماند بازرگان میماند خاتمی موفق می شد۰
چرا ما بهتر از ترکیه نشدیم
آنها آتاتورک را داشتند ما هم رضا شاه
چرا ما مثل کره جنوبی نشدیم
مگر شاه مدرن و دوست و متحد آمریکا نبود؟
اگر بودیم چپ ما مثل ساندینیست ها به رای مردم گردن می نهاد
فقط مواظب باشید کسی به روسیه چیزی نگوید و منافع روسیه را در خطر نیندازد۰
همین جمله توهین بزرگی است که این نظر پاک خواهد شد۰
سانسورچی بهتر است به جای پاک کردن کل نظر قسمت های اهانتی را پاک کند تا همه بدانند مشکل کجاست ۰
۱۶٨۴۴ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : هامون
عنوان : اشکال کار در این نیست که موسوی چه گُفت ..
اشکال کار در این نیست که موسوی چه گُفت . او حرف خود را واضح زد. از اول آنچه اعتقاد داشت گفت . او خود را رهبر نمی داندو آگاه است که مردم کارشان را می کنند و خرد جمعی به عنوان مکانیسم رهبری عمل میکند.او می داند که کارکرد او جنبه سمبلیک دارد. او حق دارد که در چارچوب تفکرات و اعتقادات خود موضع بگیرد و از اول در نظرات خویش صادق بود . بنا بر این نقد او از جانب دوستان جنبش سبز می بایست با خویشتنداری و مهرورزی همراه و در عین حال شفاف باشد . هر گونه توهم آفرینی و تبلیغ خارج از آمادگی او می تواند به جنبش سبز و پروسه رهبری و راهبردی آن در آینده ضربه مهلک بزند. به نظر اینجانب بعضی از دوستان در انتقاد خود از گنجی به جای پریشان گوئی و حرفائی آنچنانی بهتر است که به تحلیل کمک رسانند تا من خواننده بفهمم که گنجی چه می گوید. من فکر میکنم که گنجی نصف حقیقت را بدرستی تاکید کرد که ای مردم فرا فکنی نکنیم این آدم (موسوی) این را گفت نه چیز دیگر .این اشاره کردنها در بیشتر نوشتهائی ایشان مرتب تکرار میشود و تاکیدشان یکجانبه شده . اشتباهی که من به گمان خود در کار گنجی می بینم بخش دیگر حقیقت است که ایشان به شیوه نادرستی و پیگیرانه در جا انداختن آن هستند. اصرار او که همه چیز جُنبش سبز را در چارچوب رهبری موسوی خلاصه شدن و به عبارتی نوعی تبلیغ که آنچه موسوی از جُنبش سبز بر داشت دارد همان است که مردم کوچه و خیابان در برآمد خود به نمایش می گذارند . قبولاندن این مسئله که هر حرف دیگر که زده می شود "این تعبیر شما از جنبش سبز است نه خود جنبش سبز"(اینطور مفهوم میشود)، که البته با یک ژست دموکراتیک سر و ته قضیه را هم میآورد که شما حق دارید اینجور فکر کنید ..... اینجاست که با تمام احترامی که برای گنجی قائلم ،بیشتر به فکر فرو میروم که هدف چیست ؟ جای نگرانی کجاست؟ آیا نگرانی از بروز آنارشی در جنبش است؟ آیا آقای گنجی به عنوان یک خبرنگار با احساس وظیفه و وجدان عمومی که دراو بسیار می بینیم حریم کار کارشناشی سیاسی را با وظایف اولیه خود در هم آمیخته است ؟ این همه اصرار او در چیست ؟ بیشتر مایلم که آقای گنجی به پردازش نوشته ها فکر نماید . آنچه من از این نوشته برداشت کردم یک اعلامیه یا یک بیانیه از یک ستاد نمایندگی بود .متاسفانه ایشان منظورش قطعا چیزی دیگری بود که نتیجه دیگری داد.
۱۶٨۴۲ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣٨٨
|
از : مبهوت
عنوان : حفظ ساختار فاسد ولایت فقیه؟ چرا؟
آقای گنجی که "مقیم دیگر کشورها" هستند و چند سالی است که از مردم ایران دور بوده اند ظاهرا خبر ندارند که در تظاهرات روز "قدس" همان مردمی که شعار "یا حسین، میر حسین" می دادند، شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و شعار ساختارشکنانه "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" را هم می دادند!
کسانی که به موسوی و کروبی (به قول شما رهبران جنبش سبز) رای داده اند-راستی آیا شما هم رای داده اید؟- و از شکاف های درون نظام استفاده کرده اند، از شکستن تابوی ساختارهای استبداد مذهبی حکومت و دستگاه خلیفه گری اسلامی هیچ ابایی ندارند، حتا اگر این اقدامشان خوشایند مثلا آقای موسوی نباشد. آنها با دست بندهای سبز ، در داخل ایران و در صفوف تظاهرات، خطرات را به جان خریده، چنین می کنند و از هیچ ولی و قیمی اجازه نمی گیرند. آنها هیچ مرجع تقلید، چه ملا، چه روشنفکر ندارند که به آنها بگویند چه کاری را حق دارند یا ندارند انجام بدهند .
۱۶٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت"
این که در پایین گفته شد نباید در مساله تحریم رمانتیک بازی دربیاریم، مبالغه نیست. "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" این درست، ولی باید دید بدون تحریم رژیم داره مردم را ناز میکنه؟ یا این سی سال مردم کم مرارت کشیدن؟ پول نفت یا داره بین خوداشون تقسیم میشه یا صرف سرکوب نرم و سخت مردم میشه. به این هم کفایت نکرده دارن اون چیزایی را هم که از قبل موجود بوده بین خوداشون تقسیم میکنن (مثل واگذاری سهام مخابرات به سپاه).
هر یک صد سال ممکنه چنین شرایطی داخلی و خارجی پیش بیاد. حالا ما اگه خنگ بازی و رمانتیک بازی در آریم و نتونیم این پروسه گذار به دمگراسی را به سرانجامی برسانیم ممکنه بره تا یه قرن دیگه- که با سرکوب نه بشه تقریر حقیقت کرد و نه تقلیل مرارت... پدر مردم را همچنان در بیارن که تا یه قرن درد و رنج بکشن.
من در شگفتم از کسی مثل آقای گنجی که این قدر آبکی و بررسی نکرده حکم صادر میکنه چون از جمله وظیفه روشنفکر "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" خوشش اومده. ما دمکراسی می خواهیم نه بمب اتم. باید ملاهای فاشیست را سرجایشان بنشانبم؛ یک شهروند مثل بقیه شهروندان که با هم با مسالمت بوسیله صندوق های رای زندگی کنیم. نه این که یه ملای بیسواد احمق گه بخواد بیاد با شکنجه ریدمان(گفتمان) خودش را توی مغز نخبگان کنه!
از آقای گنجی خواهشا می خواهیم درباره موضوعی که مطالعه نکرده این قدر محکم حرف نزنه. اجداد ما به اندازه کافی برای ما شعر سروده اند. ما سعی خواهیم کرد تمامی جنبه های موضوع را مطالعه کنیم و تصمیم بگیریم.
۱۶٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : اخبار روز
عنوان : خطاب به خانوم نرگس
با سلام.
در این مورد تغییری صورت نگرفته است. کامنت هایی که حاوی توهین و اتهام باشند حذف می شوند. خوانندگان گرامی که وقت می گذارند و کامنت می نویسند اگر از اتهام وارد کردن و توهین کردن خودداری کنند، مطمئن باشند کامنت هایشان حذف نمی شود.
۱۶٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : تحریم مکمل با جنبش سبز تسریع پیروزی
با مساله تحریم نباید ارتدوکسی برخورد کرد. الان جنبش سبز در جریانه و شرایط کاملا متفاوته. یک تحریم مثلا قطع دلارهای نفتی مکمل با جنبش جاری میتونه هزینه پیروزی را کمتر کنه. اگه فرض کنیم که این جنبش قراره سی سال دیگه رژیم را به تسلیم واداره، ممکنه بگیم برای مردم فرسایشی میشه و درد آور. اما شرایط فعلی کاملا متفاوته. شرایط جهانی با ماست و نباید خرف بازی و رمانتیک بازی دربیاریم.
آقای موسوی هم که نمیتونه همه حرف ها را رسمی بزنه و تازه بخشی از رهبری جنبشه. این ما هستیم که باید بررسی کنیم و اگر به نفع منافع ملی و جنبش بود به موسوی بقبولانیم. موسوی الان با موسوی چند ماه پیش فرق داره. این ماهاییم که او را دوباره متولد کردیم. در بیانیه اخیرش هم به آن اشاره کرد. قرار نیست آقای موسوی یا دیگران بشینند بدون نظر ما تصمیم بگیرن!
۱۶٨٣۱ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : نرگس
عنوان : سوالی از اخبار روز
دوستان گرامی، در چند روز اخیر دیده ام کامنتهایی را حذف میکنید که قبلا نمی کردید. در همین جا کامنت قبل از نکته سنج حذف شده است. اسم نویسنده آن یادم نیست. لطفا اگر سیاستهای جدیدی برای حذف کامنت در پیش گرفته اید، این را به اطلاع خوانندگان هم برسانید. بالاخره خوانندگان وقت میگذارند و اینجا نظر میدهند و خوب است که از قبل بدانند چه چیزهایی در اینجا مجاز نیست.
۱۶٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : نکته سنج
عنوان : برخلاف نظر گنجی، موسوی با زیرکی در لفافه به تحریمهای اقتصادی چراغ سبز نشان داده است!
موسوی نوشته: «اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شدهاند کشور در آستانه بحرانهایی قرار گرفته است که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند پرداخت. اگر با «منطق مبارزه پیش میرفتیم»شاید سادهانگارانه تصور میکردیم که این «یک امتیاز برای راه سبز ماست»، اما زمانی که میخواهیم مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست.»
موسوی در درون کشور نمی تواند علنا از تحریمها دفاع کند و غرب را به تحریم دعوت کند چون سریعا به عامل دشمن بودن متهم می شود و بهانه جهت برخورد با او به دست رژیم می افتد ولی در لفافه نشان داده است که معتقد است براساس منطق مبارزه، تحریم دولت کودتا یک امتیاز برای جنبش سبز است. هرچند بلافاصله آن را توجیه کرده است!
البته من نمی فهمم مگر غربیها منتظر بله گفتن ما هستند تا تحریم کنند!؟ جمهوری اسلامی یاغی گری کرده و قطعنامه های شورای امنیت را زیر پا گذاشته و هیچ شکی نیست که دنبال بمب اتمی است. غربیها با توجه به اصول استراتژیک خود و قوانین شورای امنیت عمل خواهند کرد و برای آن از موسوی یا گنجی نیاز به اجازه گرفتن ندارند!
در ضمن ما باید راه مبارزه خودمان را پیش ببریم و اینکه تحریم بشود یا نشود، نباید تاثیری در اراده ما برای برکناری دولت کودتا داشته باشد. من مطمئنم که غربیها بدون اجازه گرفتن از آقای گنجی و بدون گوش کردن به داد و بیدادهایش تحریم هم خواهند کرد. آن موقع معلوم خواهد شد که آیا گنجی به مبارزه با رژیم ادامه خواهد داد یا خواهد رفت پشت سر خامنه ای و احمدی نژاد!
مبارزه ما هیچ ارتباطی با تحریم ندارد و نباید داشته باشد و در صورت تحریم، ما سیاستهای تنش زای دولت احمدی نژاد را مقصر دانسته و به مبارزه مان با دولت کودتا خواهیم افزود. مبادا کسانی بخواهند، تقصیر تحریم اقتصادی را به گردن غربیها بیاندازند و مردم را به متحد شدن با خامنه ای و احمدی نژاد در برابر غرب دعوت کنند!!!
۱۶٨۲٨ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : امیر از هلند
عنوان : گنجی سخنگوی کیست؟؟
گنجی را در تحلیل ایرج مصداقی بطور واقعی میشود شناخت .اما اینکه وی از زبان چه کسانی حرف میزند ؟؟؟؟هنوز مشخص نشده زیرا قبل از انتخابات اخیر که منجر به جدائی میرحسین وکروبی از حکومت گردید هیچ اشاره ای از گنجی به انان نمی بینیم حتی کوچکترین اسمی از انان نمی برد اما با راه افتادن موج اعتراضات اقای گنجی چنان رفتاری دارند که گویا تمام جنبش اعتراضی ملک طلق ایشان است و رهبری هم قبایی است که برای تن اکبر اقای گنجی دوخته شده.اما خوشبختانه هر چقدر که از طریق بی بی سی وجناح وابسته به پنتاگون در امریکا اینان را روی انتن می اورد و سعی در بزرگ کردن انان داردهیچکس برایشان تره هم خرد نمیکند وگنجی با سایر همپالکی هایش که سبز را از نوع خیلی غلیظ ان استفاده میکنند و سعی در حذف دیگران دارند راه بجایی نمیبرند.وجنبش اعتراضی روز به روز رادیکال تر شده و عناصر سازشکار و فرصت طلب را کنار میگذارد.
۱۶٨۲۴ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : مینا
عنوان : سخنگوی خودتان باشید
آقای گنجی، ما وشما کمی از شجاعت اخلاقی کروبی هفتاد ساله بیاموزیم. با فاصله زیاداز موسوی هم خوش فکر تر و حتی تاکتیکی هم بهتر عمل میکند. نظر شما هم محترم است ولی انصافا سخنگوی خودتان باشید. هیچکس خواهان حمله نظامی نشده، این سیاه کاری ها را برای شور کردن آش بکار نبرید.
۱۶٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : مارال سعید
عنوان : فراموشی
آقای گنجی ی عزیز فراموشتان شده که قرار است خود را از پیرایه های سیستم دیکتاتوری برهانیم. ابتدائی ترین آنها نگاه نکردن به مردم از بالاست. دوست گرامی تو چگونه خود را در مقامی نشانده ای که بتوانی به توده ها بگوئی چه بکنند! و چه نکنند! تو که خود را نماینده ی جنبش سبز نمی دانی. پس چرا بگونه ای حرف می زنی که خلاف آن استباط شود و بعد خود مجبور شوی در تصحیح آن برآیی. بله تو حق داری بگوئی بنظر من چنین و چنان است، نه آنکه فرمان صادر کنی. بگذار یکبار هم که شده اجازه دهیم، جنبشی که همگی بر خودجوش بودن آن توافق داریم، خود بجوید، خود بپوید، و خود انتخاب کند و جلو برود. و روشنفکران و سیاسیون ما سعی نمایند فقط با ارائه راهکار در جهت پالایش، رشد و شکوفائی ی آن گام بردارند و فرصت انتخاب را به توده ها بدهند بدون آنکه از پذیرفته نشدن نظرشان از طرف مردم دلخور شوند و شانه بالا بیندازند.
۱۶٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : خشایار رخسانی
عنوان : راهکار سوم
آقای اکبر گنجی،
نُخُست اینکه آن جوانانی که در روز قدس آرَنگِ «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» و یا «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را سردادند، بدنه-ی جُنبش سبزجامگان در درون کشور بودند که آقای میرحسین موسوی داوش (ادعای) رهبری آن را دارد؛ آنها ایرانیان برونمرزیِ ساختار شکن نبودند. اگر چه انگیزه-پیدایش جُنبش سبزجامگان در آغاز ایستادگی در برابر کودتاچیان برای بازپس گرفتن رای مردم بود، ولی سد روز پس از آغاز جُنبش به شَوَندِ (علت) بی پاسخ ماندن خواسته هایِ مردم و هزینه های سنگین جانی ای که کودتاچیان به جنبش سبزجامگان وارد کردند، جَنبش را ناگُزیر از فَرگشتِ (تکامل) خود از راه برگُزیدن خواسته ها و هدف های تازه و برای ادامه-ی هستیش کرد. و همچنین هیچ پایندانی (تضمینی) نیست که در فرآیند این مبارزه خواسته هایِ تازه-یِ دیگری نیز به میان نیایند. با همه-ی آزَرمِش و ارجی که من برای رهبران جنبش سبز ایران آقای میرحسین موسوی و آقای مهدی کروبی دارم، ولی این رهبران تا زمانی میتوانند جایگاهِ خودشان را در خاستگاهِ رهبری نگه بدارند که با خواسته هایِ بدنه-ی جنبش همراهی نشان دهند و از آن جای نمانند. یک ارزیابی کوتاه از انگیزه-ی پیدایش جنبش سبزجامگان و فرگشتِ شتاب زده-ی آن به سویِ خواسته های گیتیگرایانه (سکولار) نشانگر این راستینگی (واقعیت) است که این خواسته ها تنها برآیند سه ماه ایستادگی آنها در برابر کودتاچیان نیستند، ونکه (بلکه) این ها خواسته هایی هستند که در سه دهه پیش به شوند (علت) چیرگی جو ترس، هیچ کس یارای بازگفتن و درخواست آنها را از حکومتِ اسلامی نداشته است. و امروز که همه-ی این تابو ها شکسته شده اند، هیچ کس یارای پرهیز دادن یا پیشگیری مردم از خواسته هایِ مردمسالارنه شان را ندارد که تنها از راه شکستن ساختار خودکامه-یِ چیره بر کشور میتوانند برآورده شوند. آن ساختار شومی که شما نگران شکسته شدنش میباشید و هنوز از آن پدافندی میکنید، دستگاه ترس و گُسترش تباهی است که شما و میلیون های ایرانی را از کشور گُریزان کرده است، مردم ایران را سه دهه است که بجای بندگان جنگی به گروگان گرفته است، گنج های کشور را پروه هایِ (غنیمت های) جنگی ِسردمدارانش میداند و و چوب حراج به خاک و سرمایه کشور زده است.
از آنجا که دولتِ کودتا را نمیتوان با گفتگوهایِ کدخدامنشانه در بالا و راهپیمایی هایِ میلیونی در پایین سرنگون کرد، و کشورهای باختر به شوند (علت) نگرانی از ساخته شدن بمب اتمی اسلامی زمان زیادی به جنبش سبزجامگان نخواهند داد تا دگرگونی هایِ ساختاری در کشور ایران بدستِ خودمردم ایران انجام گیرند، آزادیخواهان ناگُزیر هستند که یا با اعتصاب ها و دست ازکار کشیدن های سراسری چرخ ترازداری (اقتصاد) دولت کودتا را زمینگیر کنند، و یا در پیوس (انتظار) آروایش هایِ (تحریم های) سخت تر کشورهای باختر و سرانجام جنگ باشند. اگر که نمیخواهیم کشور را درگیر جنگ کُنیم و از آروایش های (تحریم های) کشورهایِ باختر نیز پیشگیری کنیم، چاره ای بجز شتاب دادن به مبارزه و بَهرِمَند شدن از راهکار سوم نداریم؛ به آرَش (یعنی) دست زدن به اعتصاب ها و دست از کار کشیدن های سراسری.
۱۶٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : aslani
عنوان : مسخره بازی سیاسی
این حرف را موسوی زده ولی نظردهندگان به گنجی حمله میکنندچرابه موسوی حمله نمی کنید او که بیشترمریدخمینی است مسئول دولت بوده وکشتار بیشتر از زمان احمدی در زمان دولت او انجام شده مواضع امروزش هم اصولگرایانه است ؟
۱۶٨۰۷ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : سامان
عنوان : بوی حق ندارد!
این "کسی" کیست؟ چرا گنجی بی پرده نمی نویسد؟ کیست که بخواهد به ایران حمله نظامی شود؟ "حق ندارد" و "رهبری نهضت" دیگر چه صیغه ای ست؟ مگر اینها سوارشدگان روی موج نیستند؟ مگر اینها خالق نهضت هستند؟
۱۶٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|
از : هوادار جنبش سبز
عنوان : جنبش سبز منحصر به هیچ کس نیست
آقای گنجی بسیار خوشحالم از اینکه در زندان ولایت فقیه کشته نشدید. مرگ شما میتوانست واقعه ای اسفبار برای جنبش مردم ایران باشد. مرگ شما باعث میشد تا شما بیک قهرمان تبدیل شوید. در آن صورت ما ایرانیان این فرصت را پیدا نمیکردیم که ماهیت واقعی شما را بدرستی بشناسیم.
آقای گنجی جنبش سبز در انحصار هیچکس نیست که بخواهد به ما ایرانیان بگوید که حق چه چیزی را داریم و حق چه چیزی را نداریم. گذشت آن دوره که مردم گوسفندوار بدنبال "امام" خمینی شما راه میافتادند و هر چه او میگفت طوطی وار تکرار میکردند. در هیچ جنبش دموکراتیکی رهبران از مردم انتظار آن را ندارند که هر چه آنان میگویند کورکورانه قبول کنند. من با حمله نظامی صد در صد مخالفم ولی در زمینه تحریمهای اقتصادی با آقای موسوی کاملاْ مخالفم. تحریمهای اقتصادی یکی از راهکارهای موثر برای بزیر کشیدن نظام کودتایی است.
در هر صورت این اختلاف نظری است که من با آقای موسوی دارم و در این میان نیازی به عنصر معلوم الحالی چون گنجی نیست که بخواهد به ما بگوید که حق چه اظهار نظری را دارم و یا ندارم.
۱۶٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣٨٨
|