راه برد دمکراتیک در کردستان ترکیه


محمدحسین یحیایی


• موفقیت و پیروزی ترکیه در حل مسائل قومی و ملی و گسترش دمکراسی در آن می تواند الگویی در منطقه برای کشور های دیگر باشد، زیرا یکی از عوامل مهم و بازدارنده رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این کشور ها وجود نظام های استبدادی و متکی به باور های مذهبی است که به شدت با دمکراسی و نهاد های آن مبارزه می کنند. این رژیم ها خصومت و دشمنی را بین اقوام و ملل ساکن در گستره کشور گسترش می دهند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۲ مهر ۱٣٨٨ -  ۴ اکتبر ۲۰۰۹


سال ها ی طولانی است که جنگ و برادر کشی در کردستان ترکیه ادامه دارد، گاهی فروکش می کند و تبسم در لب های مردم رنج دیده، ستم کشیده و فقر زده منطقه هویدا می شود، ولی بعد از مدت کوتاهی بار دیگر با آغاز کشتار، دیده ها گریان، رخسارها پریشان و ترس و ناامیدی حاکم می شود. دو سوی جنگ نسبت به هم با شک و تردید می نگرند، در یک سو دولت مقتدر با ارتشی بسیار مجهز که دومین قدرت نظامی در پیمان ناتو است، با تبلیغات گسترده خود به شهروندان بویژه به مردم ساده لوح بگونه ای باورانده که کردها خواهان تجزیه کشورند، از آن رو جنگ را پبش می برند، از سوی دیگر پیشتازان و رهبران جنبش کردستان با تبلیغات و عملکرد خود به مردم فقیر منطقه می گویند، علت همه بدبختی ها و عقب ماندگی ها دولت مرکزی و اشغال سرزمین کردستان از سوی آنها است. استدلال بی پایه و بی اساس هر دو سو باعث ادامه جنگ و ویرانی و برادر کشی است. افراد و گروه هایی از هر دو سو خواهان ادامه این جنگ کثیف اند، زیرا با ادامه آن به پول، ثروت و امکانات وسیعی دست پیدا می کنند.
با تلاش پیگیر روشنفکران، آزادی خواهان و صلح دوستان ترکیه، کردستان و جهان امید به صلح پایدار در منطقه بیشتر می شود و در ماه های اخیر طرح هایی که نشانه های حسن نیت در آنها به چشم می خورد از سوی دولت ترکیه و فعالین سیاسی کرد مطرح می شوند. ادامه این روند در مرحله نخست به دمکراتیزه شدن جامعه می انجامد که در سایه آن دو طرف می توانند اختلافات خود را به شیوه مسالمت آمیز حل کنند و ریشه و زمینه های اختلاف را بخشکانند. کردستان عقب مانده ترین منطقه از نظر اقتصادی و اجتماعی در ترکیه است، همه ویژگی های یک منطقه عقب مانده از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در آن به چشم می خورد. در تولید ملی سهم ناچیزی دارد که گاهی به یک پنجم استانبول می رسد، روابط اجتماعی به شدت عقب مانده است، تا جائیکه در برخی از نواحی کردستان هنوز روابط عشیرتی و قبیله ای حاکم است، از آن رو باورهای مذهبی در این روابط تعیین کننده و گاهی یکی از عوامل مهم و بازدارنده در رشد اقتصادی و اجتماعی است. در سال های اخیر با بهبود نسبی بهداشت رشد جمعیت به شدت بالا رفته و همچنان سیر صعودی دارد. هنوز بیشترین نیروی کار ترکیه که مورد نیاز مناطق پیشرفته و یا صنعتی است از کردستان تأمین می شود. ادامه جنگ و بی ثباتی در منطقه پی آمد های گوناگونی دارد، از یک سو به فرار سرمایه مازاد از کشاورزی به مناطق پیشرفته ترکیه یاری رسانده و از سوی دیگر ضربات سهمگینی به سنت های جان سخت منطقه وارد می کند. ، در ادامه این روند تعداد زیادی از جوانان کرد در نوجوانی در پی جستجوی کار و نان به شهرهای پیشرفته ترکیه و در دو دهه گذشته به کشورهای اروپایی مهاجرت می کنند. این مهاجرت ها در آینده نه چندان دور یکی از عوامل تغییر در بافت اجتماعی و ساختاری منطقه کردستان خواهد بود.
کردها تاریخ کهنی در این جغرافیا دارند، برخی از پژوهشگران جامعه شناسی، تاریخ و کردشناسی بر این باورند که کردها از باز مانده های مادها هستند که با پارس ها هم تبارند و در گذشته از آئین زرتشتی پیروی می کردند که برخی از بازمانده های آنان با نام یزیدی ها هنوز در منطقه زندگی می کنند. کردها از زبان و لهجه های گوناگونی استفاده می کنند که ریشه یکسانی دارند ولی گاهی تفاوت بقدری زیاد است که از فهم یکدیگر عاجزند. در ترکیه لهجه های کرمانجی و زازا رواج دارد و در نوشتار از حروف لاتین استفاده می کنند، در عراق لهجه های کرمانجی و سورانی با حروف عربی نوشته می شود.
تا پیش از جنگ جهانی اول و فروپاشی دولت عثمانی کردهای پراکنده در منطقه به شکل عشیره و قبیله زیرنظر دولت عثمانی زندگی می کردند، گاهی به صورت سلحشور در اختیار قدرت های متخاصم منطقه که با آمدن انگلیس ها و فرانسوی ها رونق گرفته بود، قرار می گرفتند. با کشتار، فرار و کوچ اجباری ارامنه از منطقه، جایگزین آنها شدند و با دولت عثمانی سازش کردند. با پایان جنگ و تضعیف دولت عثمانی که در نهایت به سقوط آن انجامید، دور جدیدی در تاریخ، شیوه زندگی، روابط اجتماعی و سیاسی در این منطقه آغاز شد، از دل امپراتوری بزرگ و گسترده عثمانی و اسلامی، جمهوری نوین و لائیک ترکیه بیرون آمد. جمهوری نوین به شدت ملی گرا، مرکز گرا و تمامیت خواه بود. در همان نخستین قانون اساسی خود ملل و اقوام دیگر در گستره ترکیه را انکار کرد و نوشت. ً مردمی که در جغرافیای جمهوری ترکیه زندگی می کنند، ترک اند. جمهوری نوپا زبان و گویش های دیگر را در مراکز آموزشی و اداری ممنوع و در جامعه چند فرهنگی و چند زبانی استفاده از آن را به شدت محدود کرد. با شکل گیری جمهوری متمرکز ترکیه و تثبیت آن، مرز ها کنترل شد و راه های تجارت مرزی و کالا های قاچاق که یکی از منابع اقتصادی کرد ها بود بسته شد، در این میان سرباز گیری اجباری و در یافت مالیات از محصولات دامی و کشاورزی ارباب ها، سران عشایر و قبایل کرد را ناراضی و ناخشنود کرد. با رشد سرمایه داری در ترکیه که به شکل ناموزون ادامه یافت منطقه کردستان در پیوند با مناطق دیگر و اقتصاد ملی قرار نگرفت و نظام کهنه و فرسوده خود را با همان ساختار ابتدایی حفظ کرد.
تا دهه پنجاه میلادی که نظام تک حزبی ترکیه را اداره می کرد، تغییرات مهم و عمده ای در منطقه صورت نگرفت، برخی از فرزندان سران عشایر و زمین داران به تحصیل در شهر های بزرگ ترکیه و گاهی اروپا پرداختند، در این میان تأسیس انستیتو های روستایی که با همت چپ گرایان و روشنفکران شهری آغاز شد، دانش حرفه ای و آموزشی را بالا برد. با آغاز دوران چند حزبی برخی از افراد سرشناس کرد در کادر های مهم دولتی قرار گرفتند. فرید ملن تا نخست وزیری، حکمت چتین تا وزارت امور خارجه و خانواده اینونو و تورگوت اوزال که تبار کرد داشتند در بالاترین مقام دولتی قرار گرفتند ولی سیاست کلی دولت که ایجاد ملت واحد با زبان و حتی نژاد واحد بود تغییری نکرد و با گذشت زمان پر رنگ تر شد. اعمال این سیاست به مدرسه گریزی فرزندان کرد می انجامید، از آن رو میزان تحصیل و سواد آموزی در منطقه کردستان به شدت پایین تا جائیکه تعداد کثیری از مردم قادر به تکلم زبان ترکی نبودند و گاهی توانایی دفاع از حقوق حقه خود را نداشتند و در دوائر دولتی و دادگاه ها بعلت ندانستن زبان با مشکلات فراوانی روبرو شده عاجز از بیان دادنامه و درخواست حق و حقوق خود بودند. از آن رو تلاش می کردند که با مقامات ادرای و نظامی روبرو نشوند و بوِیژه از ظلم ژاندارم بگریزند. بنابرین زمینه جنبش اجتماعی و هویت طلبانه در کردستان نه تنها رو به زوال نبود بلکه رو به افزایش هم بود. زیرا رشد نظام سرمایه داری و گسترش بازار و الگوی مصرف در همه نقاط کشور یکسان نبود و کردستان در پیوستن به این نظام و اقتصاد ملی با موانع و محدودیت های فراوانی روبرو بود. کودتا های پی در پی نظامی که برای هموار کردن راه رشد سرمایه داری انجام می گرفت زیر نام دولت و ملت واحد بیشترین فشار را به کرد ها وارد می کرد.
کودتای ۱۹۶۰ که در آن برخی از افسران جوان و متمایل به چپ شرکت داشتند و خواستار تغییر ساختار و پایان دادن به پس مانده های فئودالیته بودند با چشمک زدن به روشنفکران و احزاب چپ و سوسیال دمکرات شرایط را برای فعال تر شدن آنان فراهم کردند. در مدت کوتاهی انجمن ها و احزاب سیاسی چپ سازمان دهی شدند. حزب سوسیالیست کارگران ترکیه و انجمن های فکری در شهر ها گشایش یافت. شعار این احزاب و انجمن ها که بیشتر پیرامون برابری بود در دل کارگران و روشنفکران کرد می نشست. از آن رو در سال های پایانی دهه ۶۰ میلادی انجمن ها و سازمان های زیادی با شعار های رادیکال تر و انقلابی تر که در آنها کرد ها فعال بودند شکل گرفتند. در این میان فعالیت انجمن فرهنگی آتشکده که عید نوروز را میراث ملی کرد ها می خواند، چشمگیر تر بود. با گسترش فعالیت احزاب چپ و انجمن ها کرد، ملی گرایان افراطی ترک نیز با نام های مختلف وارد صحنه سیاسی کشور شدند. با ایجاد تشنج بار دیگر در مارس ۱۹۷۱ ارتش اداره کشور را در دست گرفت و به سرکوب گروه های چپ و کرد پرداخت و تعداد زیادی را هم به زندان انداخت. با اجرای عفو عمومی در سال ۱۹۷۴ که از سوی مجلس ملی ترکیه به تصویب رسید، بار دیگر فعالیت های سیاسی از نو آغاز شد. این بار هم زمان با سازمان دهی نیرو های چپ، راست ها و ملی گرا های افراطی زیر نام گرگ های خاکستری به رهبری آلپ ارسلان تورکش به سازمان دهی خود پرداختند و با آموزش های نظامی به شیوه اس اس ها خود را برای مقابله آماده کردند.
عبداله اوج آلان که رهبری جنبش کردستان را سال ها بعد در دست گرفت، در این دهه و سال های پر تلاطم آن دانشجوی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آنکارا شد. عبداله محجوب و خجالتی که تبار کرد داشت و از کردستان آمده بود، هنگام سخن گفتن کرد بودنش نمایان می شد و شاید هم از داشتن لهجه رنج می برد و به گونه ای تحقیر می شد، در دانشکده ای قرار گرفته بود که شهرت داشت و گروه بوروکرات، دولت مدار و آینده ساز ترکیه را پرورش می داد. اوج آلان در یکی از روستا های دور دست شهر اورفا چشم بر جهان گشود. همه مردم روستا به کردی سخن می گفتند. عبداله با تلاش پیگیر خود زبان ترکی را هم یاد گرفته بود، به مذهب و باور های دینی علاقه داشت، از آن رو در مراسم های مذهبی شرکت می کرد. حال در دانشکده ای قرار گرفته بود که بیشتر استادان و دانشجویان گرایش های چپ داشتند. اغلب دانشجویان این دانشکده از فرزندان بوروکرات ها و یا شخصیت های مهم سیاسی، اداری و اقتصادی ترکیه بودند.
اوج آلان در دوران کودکی شاهد فقر، ظلم و ستمی بود که از سوی نیرو های نظامی ترکیه، اربابان محلی و سران عشایر و قبایل بر مردم می رفت، از آن رو در فرصت کوتاهی تحت تأثیر شعار و خواسته های نیرو های چپ قرار گرفت و به عضویت دوو جنچ( سازمان جوانان انقلابی) و سپس دوو سول( سازمان انقلابی چپ) در آمد. در تظاهراتی که این دو سازمان انقلابی ترتیب داده بودند، شرکت کرد و از سوی پلیس ترکیه دستگیر شد. به مدت ۷ ماه در زندان ماند. در این مدت به گذشته خود و مردم کردستان فکر کرد که چگونه با فقر و بدبختی دست و پنجه نرم می کنند و از سوی نیرو های درونی و بیرونی کردستان استثمار می شوند. با آزادی از زندان به سوی جوانان ملی گرای کرد گرایش پیدا کرد و خواستار حقوق ملی کرد ها شد. در رابطه با حقوق ملل و اقوام به نوشته های استالین مراجعه کرد و اجرای آن را در ترکیه و دیگر کشور هایی که با گوناگونی ملل روبرو هستند، مناسب دید. با گذشت زمان و آشنایی با دیدگاه ها و اندیشه های دیگر دچار تغییرات فکری و ذهنی شد و به عملکرد انقلاب کوبا و ویتنام گرایش پیدا کرد.
در سال ۱۹۷۵ همراه با رفقای هم رزمش که در آنکارا محفلی را بوجود آورده بودند بسوی کردستان روانه شد، برخی از آنان به این نتیجه رسیده بودند که باید جنبش رهایی بخش را از روستا ها همراه با دهقانان تهیدست آغاز کنند. گروه حزب کارگران کردستان( پ ک ک) را بنیان گذاری کردند و با تلاش پیگیر و خستگی ناپذیر به جمع آوری جوانان از خانواده های تهیدست روستایی پرداختند و آنان را با ایدئولوژی و دیسیپلین سخت و آهنین سازمانی آشنا کردند. در این میان هسته های کینه و نفرت را به نظامیان ترک در دل این جوانان کاشتند. به این جوانان نا آگاه که از فقر رنج می بردند و عاشق شعار های عدالت خواهانه بودند گفتند که راه نجات استفاده از اسلحه و بیرون کردن نظامیان ترک از خاک کردستان است. حزب در مدت کوتاهی مورد حمایت مردم قرار گرفت و بحران عمیق اقتصادی ترکیه هم به رشد آن یاری رساند. رهبری حزب را اوج آلان بعهده گرفت و در مدت کوتاهی برخی از اعضای رهبری را تصفیه کرد. مخالفت با زمین داران بزرگ و عملکرد سران عشایر که مردم را به ستوه آورده بودند، محبوبیت اوج آلان را هر روز افزون تر کرد. با ادامه مبارزه پیگیر افراد پ ک ک در برخی از روستا ها کنترل را در دست گرفته بودند. برخی از افراد وابسته به حکومت مرکزی از منطقه خارج شده و یا در خفا همراه با ترس زندگی می کردند. اوج آلان افراد وابسته به دولت مرکزی را کارگزاران فاشیست می نامید و این ترس آنان را بیشتر می کرد.
با کودتای نظامی که در ۱۲ سپتامبر ۱۹٨۰ به رهبری فرماندهان ارتش بوقوع پیوست، و زمینه رشد احزاب اسلامگرا را فراهم کرد، شرایط دیگری بوجود آمد، تعداد زیادی از نیرو های مسلح با اختیارات فراوان به کردستان اعزام شدند. در نتیجه تعداد زیادی از جوانان و روستائیان کرد باز داشت و مورد شکنجه و آزار قرار گرفتند، اوج آلان همراه با تعدادی از نفرات خود به آنسوی مرز رفته و در سوریه اردوگاه های خود را بر پا کردند. در اردوگاه همراه با تمرینات نظامی به باز خوانی تاریخ کردستان پرداختند و برخی از نفرات خود را برای آموزش به فلسطین و جنوب لبنان فرستاد. اوج آلان در مدت کوتاهی رابطه با جنبش را در درون ترکیه و کردستان برقرار کرد. برای تأمین نیاز های مالی جنبش، به سراغ برخی از گروه ها و افراد کرد در ترکیه و اروپا رفت و امکانات دیگری نیز آفرید. در آگوست سال ۱۹٨۴ تعدادی از نفرات خود را از شمال عراق برای جنگ به داخل ترکیه فرستاد و جنگ فرسایشی و دراز مدت خود را آغاز کرد. به پاسگاه های مختلف، گروه های نظامی و مقامات دولتی که در کردستان خدمت می کردند، حمله کرد، در این حملات تعدادی از سربازان ترک کشته شدند. در این میان عضو گیری تازه نفس در پ ک ک بار دیگر تشدید شد، این بار نه تنها پسران بلکه دختران جوان هم به صفوف پ ک ک پیوستند. این غیر قابل تصور بود که در جامعه سنتی و بسته کردستان، دختران برای آموزش نظامی به اردوگاه ها در آنسوی مرز بروند. جنگ هر روز بر تعداد کشته ها از دو طرف می افزود، تعدادی از روستائیان، دانش آموزان مدارس روستایی و آموزگاران بی گناه کشته می شدند. دولت مرکزی برای برون رفت از بحران و جلوگیری از کشتار تدابیر مختلفی اتخاذ می کرد. برای حفظ جان مردم گارد های روستایی را تشکیل داد که از افراد خود منطقه بودند. برخی از روستاییان خانه های خود را تخلیه و مدارس را تعطیل کردند. دولت مرکزی برای پیشگیری از کشتار به سران عشایر، قبایل و ریش سفیدان محلی روی آورد ولی جنگ با فراز و نشیب ادامه یافت. ادامه جنگ و طولانی شدن آن افرادی را از هر دو سو بهره مند می کرد، راه هایی برای رسیدن به ثروت و امکانات بوجود آمده بود که خواهان پایان آن نبودند. توده های مردم از ادامه این جنگ خانگی در عذاب بودند، جوانان خود را از دست می داند و از آینده خود بیم داشتند.
دولت مرکزی که همواره هویت مردم کرد را انکار می کرد، مجبور به عقب نشینی شد، سلیمان دمیرل سیاستمدار کهنه کار و نخست وزیر وقت ترکیه در یک پیام غیر منتظره که در سال ۱۹۹۱ منتشر شد گفت. ً وجود کرد ها در این منطقه یک واقعیت استً. این موفقیت بزرگی برای پ ک ک بود. دیگر کسی از کرد ها هویت خود را پنهان نمی کرد. این روند در انتخابات مجلس ملی ترکیه خود را نشان داد و برای اولین بار ۱٨ نماینده از منطقه کردستان وارد مجلس شدند. هرچند برخی از آنان نتوانستند دوره نمایندگی خود را به پایان برسانند ولی وجود مبارزه برای هویت ملی در جامعه مطرح و به خارج از مرز ها هم کشیده شد. کمسیون حقوق بشر اروپا، اتحادیه اروپا، پارلمان اروپا و مجامع دیگر عملکرد دولت ترکیه را در رابطه با کرد ها زیر نظر گرفتند. در این میان پ ک ک با استفاده از موقعیت بدست آمده، حملات خود را افزایش داد. تورگوت اوزال که خود تبار کرد داشت و به ریاست جمهوری ترکیه انتخاب شده بود خواهان ارتباط غیر مستقیم با اوج آلان شد و جلال طالبانی را واسطه قرار داد. اوزال از اوج آلان می خواست آتش بس طولانی مدت اعلان کند و به آن پایبند باشد. اوزال همواره می گفت منطقه نیازمند رشد اقتصادی است و باید به سرعت رشد کند و به اقتصاد ملی ترکیه پیوند بخورد. فرماندهان بلند پایه ارتش و نیرو های ملی گرای افراطی ترکیه با در خواست اوزال موافق نبودند، از آن رو جنگ بطور پراکنده ادامه یافت. در مارس ۱۹۹٣ افراد پ ک ک در یک حمله غافلگیرانه ٣۱ تن از سربازان و درجه داران نظامی را کشتند و بار دیگر آتش جنگ شعله ورتر شد. تانسو چیللر نخست وزیر راست گرای ترکیه به ارتش فرمان عملیات برون مرزی را تا عمق خاک عراق صادر کرد و هم زمان از نیرو های اسلام گرا که گرایشی هم به حزب اله داشتند در خواست کرد تا در سرکوب افراد پ ک ک به نیرو های نظامی یاری رسانند. سیاست چیللر خوشآیند و مورد موافقت فرماندهان ارتش ترکیه که همواره در سیاست و دولت ترکیه مداخله داشتند، نبود از آن رو چیللر مجبور به کناره گیری از دولت و سیاست شد.
فرماندهان ارتش به سیاست های نظامی گری خود ادامه دادند و تعدادی از نیرو های خود را در مرز سوریه متمرکز کردند و با اخطار به دولت سوریه خواهان تعطیلی اردوگاه های پ ک ک و اخراج اوج آلان از سوریه شدند. سوریه تهدید نظامی های ترکیه را جدی گرفت و از اوج آلان خواست خاک سوریه را ترک کند. اوج آلان نخست به فدراسیون روسیه رفت و از همان جا از دولت ایتالیا تقاضای پناهندگی سیاسی کرد. هنوز چگونگی دستگیری اوج آلان و همکاری و اتحاد عمل گروه ها، سازمان های امنیتی کشور های مختلف در پرده ای از ابهام قرار دارد. اوج آلان به قبرس منتقل شد و بعد از مدت کوتاهی با یک پاسپورت یونانی به نایروبی پایتخت کنیا پرواز کرد و در سفارت یونان مستقر شد. بار دیگر موضوع پناهندگی به ایتالیا مطرح گردید که در مسیر فرودگاه از سوی کماندو های اعزامی ترکیه ربوده شد و در ژانویه ۱۹۹۹ به ترکیه آورده شد. با دستگیری اوج آلان تبلیغات وسیع و گسترده ای آغاز شد که بیشر پیرامون نابودی جنبش کردستان دور می زد و اغلب مفسرین ترکیه بر این باور بودند که جنبش از درون خواهد پاشید و در مدت کوتاهی نابود خواهد شد. گذشت زمان نشان داد که جنبش کردستان عقبه مردمی و توده ای دارد و هر روز رشد و آگاهی بیشتری پیدا می کند.
دادگاه اوج آلان با هیجان و سرو صدای زیاد بر پا گردید، اوج آلان در دادگاه با دفاع از حقوق مردم کرد و دمکراسی، مبارزه مسلحانه را نفی کرد و آن را راه غلط و اشتباهی خواند و گفت باید راه های برون رفت از دشمنی و خصومت را جستجو کرد و روند آشتی ملی را در پیش گرفت. دستگیری اوج آلان از سوی طرفداران وی با واکنش بسیار تندی روبرو شد. در خیلی از شهر های ترکیه و اروپا تظاهرات وسیع و گسترده ای در حمایت از اوج آلان صورت گرفت. دادگاه با توجه به این تظاهرات اوج آلان را نخست به مرگ محکوم کرد و با تغییر قانون جزا در مجلس ترکیه به حبس ابد محکوم شد.
جنبش کردستان با تغییرات مهم و عمده ای در مواضع خود به فعالیت های سیاسی روی آرود و ماهیت توده ای بخود گرفت، به مفاهیم مهمی مانند آزادی، دمکراسی و حقوق بشر روی آورد. در تبلیغات خود به زمینه های دوستی، برادری و اتحاد با دمکرات های ترکیه اشاره کرد و برای نشان دادن حسن نیت خود در کنگره بروکسل آتش بس یکجانبه اعلان کرد. تعداد زیادی از افراد خود را به کشور های اروپایی فرستاد. در این کشور ها انجمن های فرهنگی تشکیل دادکه بیشتر پیرامون هویت کردی فعالیت می کنند و بطور گسترده و پیگیر به تبلیغات می پردازند. هرچند اتحادیه اروپا پ ک ک را سازمان تروریستی می نامد ولی امکانات وسیعی در اختیار طرفداران آن می گذارد.
سرنگونی رژیم دیکتاتوری صدام در عراق بدست نیرو های خارجی به سرکردگی ایالات متحده آمریکا و انتخاب جلال طالبانی به ریاست جمهوری آن کشور شرایط ویژه و مناسبی برای کرد های منطقه پیش آورد. تشکیل دولت خود مختار کردستان در شمال عراق و رشد سریع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منطقه توجه جهانیان را بخود جلب کرد. برخی از سرمایه گذاران کرد و دیگران به این منطقه نفت خیز روانه شدند ، برنامه و پروژه های وسیع و گسترده ای را آغاز کردند. در برخی از این پروژه ها شرکت های ترک شرکت کردند. روزانه هزاران تن کالا از ترکیه وارد این منطقه می شود. مقامات ترکیه سیاست دیگری را در برخود با کرد ها در پیش گرفتند. به طرح عظیم توسعه آناتولی جنوب شرقی( قاپ) سرعت بخشیدند، این طرح که از سال ها پیش آغاز شده فاز های گوناگونی دارد، با تولید برق، آبیاری و آبرسانی چهره منطقه را دگرگون خواهد کرد. این پروژه عظیم الگو برداری از عملیات بریتانیا در سودان و ایالات متحده در دره تنسی است. هزینه آن ٣۲ میلیارد دلار در نظر گرفته شده است که بخش مهمی از آن تا به امروز هزینه شده است. با بهره برداری از سد آتاتورک در شانلی اورفا، تولید برق آغاز شده، تونل های آبرسانی به بهره برداری رسیده، بیش از صد هزار هکتار زمین در دشت هاران آبیاری می شود.
در سال های اخیر بویژه بعد از انتخابات مجلس که در آن حزب کرد گرای دمکراتیک مردم بیش از ۲۰ نماینده به مجلس فرستاد، تغییرات مهمی در کردستان به چشم می خورد، نوروز از سوی مجلس ترکیه عید ملی شناخته شده، جشن های بزرگی در سراسر کشور برگزار می شود. در شهر های کرد نشین اعضای شورای شهر و شهرداران از سوی مردم انتخاب می شوند. با تغییر قانون که انحصار رادیو و تلویزیون را در اختیار دولت قرار می داد، تعداد زیادی کانال رادیویی و تلویزیونی به زبان کردی راه اندازی شده است. هم زمان با عید نوروز امسال( ۲۰۰۹) کانال تلویزیون دولتی با نام شش به پخش برنامه به زبان کردی پرداخت. در این میان برخی از دانشگاه ها پژوهش در زبان کردی را آغاز کرده به تنظیم و نگارش فرهنگ کردی پرداختند.
آنچه در چند ماه گذشته رخ داده است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دولت لایحه بزرگی را بنام راه برد دمکراتیک تنظیم و برای تصویب به مجلس داده است. لایحه نخست طرح کرد نام داشت که بعد ها راه برد دمکراتیک نامیده شد. لایحه همزمان تغییر قانون اساسی را پیش بینی می کند که باید برخی از اساس آن که زبان رسمی کشور ترکی می داند تغییر یابد. در شرایط کنونی منع استفاده از زبان کردی وجود دارد. احزاب سیاسی نشریات، تبلیغات و پارچه نوشته های خود را به زبان ترکی پیش می برند. بر اساس طرح جدید اجبار استفاده از زبان ترکی برداشته می شود، اسامی مناطق کردی که در سال های گذشته به ترکی برگردانده شده بار دیگر نام پیشین خود را می گیرند.
راه برد دمکراتیک در کردستان ترکیه سر وصدای زیادی در درون و بیرون ترکیه بر پا کرده است، ملی گرایان ترکیه آن را پیش زمینه
جدایی و تجزیه کشور می خوانند و به شدت با آن مخالفت می کنند. طرفداران طرح دمکراتیک بر این باورند که یگانه راه برون رفت از بحران کنونی ایجاد زمینه های همکاری، صلح و گسترش دمکراسی در کشور است. در این راستا حزب دمکراتیک مردم خواهان عفو عمومی و گسترش آزادی عمل استان ها و پیشبرد عدم مرکزیت است. با تقویت عدم مرکزیت استان های پیرامونی که فرهنگ و زبان متفاوتی دارند، می توانند با هم تباران خود در آنسوی مرز ها رابطه تجاری و فرهنگی بر قرار کنند و به اقتصاد بسته خود جان تازه ای بخشند. حزب توسعه و عدالت که در تهیه و تنظیم طرح نقش مهمی داشته از آن دفاع می کند. حسین تانری وردی معاون دبیر کل حزب می گوید. ً در صورت عدم توانایی در اجرای طرح دمکراتیک، کشور با بحران عمیق و بزرگی روبرو خواهد شد، آنهایی که از تجزیه کشور می ترسند، در اشتباهند. در ترکیه همه انسان ها با هر بینش سیاسی، دین، نژاد، زبان و مذهب متفاوت می نوانند در کنار هم برادرانه، با مدارا و تسامح بیکدیگر زندگی کنند، با اجرای این طرح تعادل بین مناطق بر قرار خواهد شد.ً برای پیشبرد طرح از نظریات نهاد های سیاسی و دانشگاهی استفاده می شود، در این میان برای تهیه نقشه راه و چگونگی اجرای طرح و پی آمد های آن به دیدگاه های عبداله اوج آلان در زندان مراجعه می شود. اوج آلان دیدگاه های خود را توسط وکلایش بازتاب می دهد، در بخشی از گفتارش همراه با شک و تردید به طرح می گوید. ً از اینکه این راه حل است و یا دام دیگر تردید دارم، پیش از هر چیز دمکراسی راه حل برون رفت از بحران است، در آن صورت سلاح ها خاموش و بر زمین گذارده خواهند شد، برخی از نیرو های موثر در درون و بیرون از مرز های کشور ترک ها و کرد ها را به جان هم می اندازند، بگونه ای که گویا هر دو ملت را به اسارت گرفته اند.ً بنابرین دلسوزان جامعه بدور از تعصب، خود خواهی و خود بزرگ بینی و با باور به تساوی حقوق در همه زمینه ها می توانند با پشتیبانی مردمی صلح را بر جامعه حاکم سازند. موفقیت و پیروزی ترکیه در حل مسائل قومی و ملی و گسترش دمکراسی در آن می تواند الگویی در منطقه برای کشور های دیگر باشد، زیرا یکی از عوامل مهم و بازدارنده رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این کشور ها وجود نظام های استبدادی و متکی به باور های مذهبی است که به شدت با دمکراسی و نهاد های آن مبارزه می کنند. این رژیم ها خصومت و دشمنی را بین اقوام و ملل ساکن در گستره کشور گسترش می دهند. بنابرین راه برون رفت، حمایت از جنبش های مردمی است که خواهان دمکراسی، رعایت حقوق بشر و حقوق مساوی برای همه مردم اند...

دکتر محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se