عنوان : مشکل مشترک همه ما پراکندگی ست
غوره نشده مویز شده !
بسیار ضرب المثل حکیمانه ای می باشد که میشود این جا هم به کار برد.
هیچ جامعه ای با ساختار بدوی یکشبه پیشرفته نمیشود. گوش تا گوش جهان ملت های فروتنی در جوامع بدوی، تمام سختی های زندگی را بدوش می کشند و در فقر وفاقه و با خشم طبیعت میان مرگ وزندگی بسر میبرند. کسی با آنها کاری ندارد ، سرمایه ها عظیم برای تغییر وضع میلیونها انسان لازم ست. از تجارب اروپای شرقی ، کوبا ، آنگولا ، اتیوپی ، افغانستان ، یمن ، لیبی ، کره شمالی ، لائوس ، نیکاراگوئه و بقیه باید آموخت که آرمان های شریف عدالت خواهانه برای تکامل اجتماعی کافی نیست.
توسعه ی اجتماعی با شعار تحقق نمی یابد. تمام تجربیات بعداز انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بارها و بارها نشان داد که یک شبه نمیشود ره صد ساله رفت و سر مایه داری را دور زد . در تمام زمینه ها ، مقایسه کنیم ؛ کره شمالی و جنوبی را ، آلمان شرقی و غربی را، آذربایجان ایران و شوروی سابق را ، ترکیه و ارمنستان را ، برزیل و کوبا را ؛ و به این سئوال پاسخ دهیم که کدامیک برای مردمشان تا امروز با تمام معایب ، مفید تر بوده اند. ببینیم در یوگسلاوی سابق چه کردند . این ها به معنی تائید و تمجید سرمایه داری های پیشرفته تلقی نشود اگر این جوامع بغایت ظالمانه نبود بشر نیازی نداشت که علیه آن مبارزه کند و در جستجوی آلترناتیو بهتر و انسانی تر باشد.

تمام دکترین و مانیفست مارکس و انگلس بر پایه ی جامعه ای متکامل تر و انسانی تر از سرمایه داری تعبیین شده ست. و سرمایه داری جهانی با وقاحت تمام اصلاحات بعداز جنگ دوم جهانی را درحال بر چیدن می باشد و پروسه جدیدی برای استثمار هر بیشتر کشورهای در حال توسعه راه انداخته که با سرمایه گذاری های فله ای در چین ، هند و بسیاری از کشورهای با دستمزد پائین فقط با هدف سود بیشتر
در حال اجراست که همزمان با تعطیل کارخانه های بزرگ در کشورهای پیشرفته توام گشته ست. فقط با بحران ملی و بانکها روبرو نیستند.
هدف تولید کالاهای مورد نیاز بازار با تکنیکی مشابه، هزینه های ثابت مشابه در مواد اولیه و ماشین آلات ولی نرخ دستمزد پایین تر و معافیت مالیاتی که بهترین راه انباشت سرمایه در شرائط فعلی را ، برای آنها فراهم کرده ست. رفتار دولت های متبوع این جوامع در برابر این سیاست ها تا کنون سازشکارانه یا انفعالی بوده ست.
غارت سرمایه داری جهانی بحدی ست که براحتی می توانند سیل کارگران و کارمندان بیکار شده در آمریکا ، آلمان ، انگلیس ، فرانسه و..و.. را با بیمه های صندوق بیکاری کاهش یافته ، تا آینده ی نا معلومی رتق و فتق نمایند.

تمام این بهم ریختگی ها در دو جبهه کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه برای پراکندگی طبقه کار گر و حقوق بگیران می باشد تا از تلاشی مناسبات ظالمانه ی سرمایه داری فرار کنند . لطفا به وقایع جاری در کشورهای خود توجه بیشتری مبذول فرمائید.
مشکل مشترک همه ما پراکندگی ست
۱۷۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : سلام
سلام
جدای از اختلاف نظرم با آنچه که نویسنده گرامی در مورد قرآن مبین ( و ترتیب نزول و معنی آیات آن) گفته اند این مقاله را در نوع خود بی نظیر و بسیار ارزشمند و آموزنده می دانم و از آقای حق شناس به خاطر آن سپاسگزاری می کنم.

این یک مقالهء علمی در سطح بسیار عالی است هم از نظر نگارش روان و ادیبانهء آن و هم از نظر مضمون و ارائهء نظریه های واقعبینانه اش پیرامون رژیم خمینی و سیاست بازی های آن، طرح زمینه ها و مشکلات تاریخی-فرهنگی جامعهء ایران، نقد طرفداران ایدئولوژی مخالف ایدئولوژی ها، مخالفت با سرمایه داری تبهکار و افشای ترفندهای آن و دفاع از زحمتکشان و حقوق مردم.
با سپاس مجدد و آرزوی سلامتی و توفیقات بیشتر برای استاد حق شناس.
خدا نگهدارتان
۱۷۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : برای کامنت ۱۷۶۱۸ با امضای «کارگر»
اگر شما واقعا میخواهید اظهار نظر کنید بهتر نیست که با نوشته ی آقای حق شناس و نظر کامنت گزاران یک کمی مشخص برخورد کنید.

فرموده اید:
«من با فرمایشات آن دسته از دوستان که رژیم آخوندی را سرمایه داری میخوانند مخالفم»
نمی دانم چند نفر در این جا حکومت را سرمایه داری می شناسند. ولی استنباط من این ست که نویسنده ی مقاله در این مورد تاکید درستی نموده ست و ما باید یک کمی این سیستم بهر ه کشی وسیع را که میخواهد به سلاح اتمی هم مجهز شود و در منطقه با و نفت وپتروشیمی و مس وفولاد و سیمان و دوب آهن ، ماشین سازی ، معدن و هزارن واحد کوچک بزرگ غولی ست را دست کم نگیریم !

جناب «کارگر» لطف کنید بفرمائید اگر ایران سرمایه داری نیست پس چیست ؟
اگر خمینی و آخوندها قدرت را گرفتند و ۳۰ سال ست با روضه و ننه من غریبم با «اسلام ناب محمدی» مردم را سر کار گذاشتند، ایران به عهد شیانی باز گشته؟ یا نظام ارباب رعیتی دوباره برگشته ؟ شاید همه دوباره مناسبات نیمه فئودال -نیمه مستعمره غالب شده؟ این همه حقوق های پرداخت نشده ، اعتصابات و اعتراضات گارگران و کارمندان و حقوق بگیران شهری چه معنی میدهد

در اینجا کسی نگفته ایران سرمایه داری نیست بلکه بحث بر سر کم وکیف آن ست و چرا به مردم ما نوع عجوزه و ناقص الخلقه و نکبت بارش نصیب گشته !
۱۷۶٣۰ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : شناخت حقیقت
آقای حق شناس یک نکته‍ی بسیار مهم که اشاره کرده اید این است که " با تکرار واژه هائی چون یک مشت روضه خوان، ریشوها، عمامه به سرها و ... نمیتوان کاری از پیش برد و دشمن را شناخت." در تأیید این بحث همچنین در اشاره به آیاتی که آورده اید چند مطلب را ذیلاً اضافه مینمایم:
مسلمانی مفهومی کلّی به معنی شریک قرار ندادن برای خداست. کسی حق ندارد مسلمانی را به یک ایدئولوژی خاص منحصر کند و آنگاه حکم ارتداد یا کفر را برای بقیه‍ی مردم صادر کند. بلکه صادر کننده‍ی حکم، خود بت یا بت پرستی است که کافر (یعنی پوشاننده‍ی حق آیات) است. قرآن به کرّات میگوید:" برخی برخی دیگر را به جای خدا به ربوبیّت نگیرید" .(آل عمران:۶۴)
چنین آیاتی، مخالفت قرآن مبین را با هرنوع استبداد، بالاخص استبداد دینی تحت لوای "ولایت فقیه" تصریح میکنند. مسئله این نیست که آقایان ندانند، خوب هم میدانند امّا نکته اینجاست که به قول محسن قرائتی "اگر کاری را بخواهند انجام دهند، راهش را پیدا می‌کنند اگر کاری را نخواهد بکنند، بهانه‌اش را پیدا می‌کنند". وبا تکّه تکّه کردن قرآن، مدّعی میشوند خواست خودشان، همان فرمان خداست: «یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ».
به نظر من برای جلوگیری از چنین سوء استفاده هائی،جدا کردن ضرب الاجل دین از سیاست، ضروریست. زیرا در یک رژیم مبتنی بر دین میتوان برای هر عملکردظالمانه ای دلیل دینی آورد. آیه پیدا نشود میتوان حدیث ساخت؛ مثلاً قرائتی میگوید:" انسان نباید تعصّب داشته باشد. داریم هرکس درقلبش ذرّه‌ای تعصب داشته باشد از مدار توحید بیرون است« قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّهَ» (فتح/۲۶)" امّا خود او وقتی در توجیه فتوای مربوط به قتل سلمان رشدی، از قرآن آیه ای پیدا نکرد به حدیث وداستان متوسّل شدکه،" نواب صفوی شنید که مردی در ایران به اسلام جسارت کرده از نجف آمد میخواست کسروی را بکشد، مأمور آمد با کسروی رفت داخل درشکه، افتاد روی کسروی، شاهرگش را گاز گرفت... ونتیجه میگیردکه نواب صفوی، چنین غیرت دینی داشت!"اینجا قرائتی اسم تعصّب را میگذارد غیرت!اینهمه آیه ی قرآن در مورد برهان و دلیل "هاتوا برهانکم "میشود هیچی!
این که ازسلمان رشدی، فرداکه نوبت گروه مجاهدین است، کافی است برچسب منافقین بخورند، کاربچّه ی سیزده ساله ای که جرمش فروش نشریه بوده هم تمام است. نوبت کمونیستها که شد کافی است امام اعلام کند "مرتد" هستند! پس فردا نوبت حمله به مسیحیان است کافی است بن لادن بگوید آنها معتقد به تثلیث، مشرک وکافر هستند! به این ترتیب "دیانت عین سیاست"، کار همه‍ی مردم دنیا میسازد!حالا هرچقدر هم تئوریسین ها بگویند آیات قرآن مکمل یکدیگرند و تنها در مجموعه ای پیوسته از آیات به هم مرتبط، مفهومشان روشن میشود؛ مردمی که جز خون و خون ریزی ندیده اند جز نفرت از اسلام، برایشان چیزی نمیماند که گوششان به این حرفها بدهکار باشد. حالا برای همان گوشهائی که از این حرفها پر است میگویم: آیه ی "هر کس دینی غیر از اسلام اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست وچنین کسی در آخرت از زیانکاران است.(آل عمران:۸۵)"در واقع بعد از آیه ای آمده که میگوید اساساً مفهوم مسلمانی برمیگردد به مرام یکتا پرستی خالصانه‍یحضرت ابراهیم. "بگو به خدای عالم وکتابی که به ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانش نازل شد و آنچه به موسی و عیسی وپیامبران دیگر از جانب پروردگارشان آمد به همه ایمان آورده ایم فرقی میان هیچیک از پیغمبران خدا نگذاریم وما مسلم هستیم.(آل عمران:۸۴)"
لذا غیرمسلمانها همانهائی هستند که از پیوستگی دین وسیاست دفاع میکنند تابا بهره برداری از دین، تیشه به ریشه ی اسلام بزنند.
۱۷۶۲۲ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : کدام سوسیالیزم؟
متاسفانه بحث از مسیر اصلی خود خارج شده و به لطف افراد بی ادب و کم سوادی چون جناب آقای روزبه به فحش و فحشکاری کشیده شده است. چنین به نظر میآید که هر کس تفسیر خود را از وقایع میکند بدون آنکه به واقعیتها توجهی داشته باشد. من با فرمایشات آن دسته از دوستان که رژیم آخوندی را سرمایه داری میخوانند مخالفم. در نظامهای سرمایه داری کنونی لااقل شهروندان خودشان از لحاظ مالی در وضعیت مناسبی بسر میبرند. نمونه آن را در کشورهای اروپایی و آمریکا میتوان دید. هموطن دیگری صجبت از گذار از سرمایه داری به سوسیالیزم کرده اند. خود کشورهای به اصطلاح سوسیالیستی از این ایدئولوژی دست کشیده و به سرمایه داری رو آورده اند. حال ما چرا باید خواستار رسیدن به سوسیالیزم باشیم؟
۱۷۶۱٨ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : برای بهروز !
نه دوست عزیز شما عنایت داشته باشید که هدف تراب حق شناس چیست عین جمع بندی ایشان در پایان مقاله ایشان با طرفداران مردم سالاری بحث می کنند :

«هدف ما در این مقالهء کوتاه عمدتاً نشان دادن این نکته است که به کار گرفتنِ ابزار دین به هیچ رو نتیجه ای را که برخی می خواهند بگیرند ثابت نمی کند. آنها به دلیل همین توجیهات دینی، رژیم را «ماقبل سرمایه داری» معرفی میکنند و در پی آن، استراتژی مبارزهء کنونی را استقرار رژیمی سرمایه داری و لیبرالی متعارف تعیین می نمایند. حال آنکه بیش از۴۰ سال است سلطهء مناسبات سرمایه داری در ایران برقرار شده و امروز، تنها با مبارزه ای همه گیر و همه جانبه که جهتگیری ضد سرمایه داری داشته باشد و مصالح اکثریت عظیم جامعه را که زحمتکشان اند در نظر بگیرد می توان گامی به جلو برداشت، نه با بدیل هایی که هرکدام به نوعی درجا زدن، یا حتی بازگشت به عقب است. این رژیم طبقاتی را مبارزهء همه جانبهء اکثریت مردم ایران که کارگران و زحمتکشان و محرومان اند و بیش از هر طیف دیگری به آزادی و برابری نیاز حیاتی دارند باید سرنگون کند.»

در این که مبارزان را ه آزادی و عدالت اجتماعی ایران از صدر مشروطه تاکنون فداکاری های بسیار کردند تردیدی نیست .دراین که روشنفکران و دانشجویان ایرانی هرگز در برابر حکومت ها کوتاه نیامدند تردیدی نیست.
اما اینکه سرمایه داری دولتی ایران از آغاز تا به امروز به اشکال مختلف ابتدائی ترین حقوق مدنی مردم؛ بخصوص حق تشکیل سازمانهای مستقل صنفی و سیاسی کارگران و زحمتکشان سلب نموده تردیدی باقی نمی گذارد که چرا هم در قبل از انقلاب و هم امروز صف مبارزاتی کارگران آنطور که باید نتوانست مهر خود را بر جنبش بزند.هنوز نیروهای متوسط و بالا در برابر رژیم پیکار عملی می کنند.

چگونه بدون سازمانیابی و سیاست مشخص می توان به پیکار همین سرمایه داری موجود ایران رفت ؟ با آنارشی و هرج مرج نه سرمایه داری را میتوان به سوسیالیزم فرا برد و نه کارگران و زحمتکشان به عدالت و برابر یخواهند رسید.

گذار از سرمایه داری به سوسیالیزم ملزوماتی دارد که در ایران موجود نیست.
طبقه کارگر و طحمتکشان بیش از همه به حداقل امکانات مدنی نیاز دارند.
۱۷۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : سرمایه
به نظرم، خوانندگان این مقاله خوب که در این جا نظراتشان را به جدل نشسته اند، از بحث اصلی، این نوشته که جایگاه اسلام در حاکمیت فعلی در ایران است غافل شده اند. آقای حق شناس در این مقاله معتقد است که رژیم ایران سرمایه داری است که مانند جاهای دیگر دنیا با رنگ و لعاب و روبنای متفاوتی به غارت مردم می پردازد. از سوی دیگر وی معتقد است که مقابله نظری و اندیشمندانه با رژیم، نبایستی در سطحی نگری ها و برخوردهای باری به هر جهت و بخاطر اسلامی بودن شیوه حکومتی رژیم خلاصه شود. به اعتقاد من خوانندگان و جدل کنندگان بهرع است به اصل این مقاله بپردازند.
۱۷۶۱۴ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : سرمایه داری دلال !
سلام به تراب حق شناس و سایر کاربران.
سرمایه داری ایران از جنین تا امروز از بیماری «دولت زدگی» شدیدا آسیب دید.
بهمین دلیل تمام سیاست ها در گذشته توسط بوروکرات و خانها و ملاکان به کل جامعه و صنعت تحمیل شد.

دیکتاتوری دولتی و نفتی چنان وحشتناک بود که تکنوکراتها هم در زمان شاه و نه در زمان شیخ فاقد امکان فعالیت سیاسی مستقل بودند تا با دولتیان تعامل کنندو بر روند کارهای مورد نیاز توسعه ی « سرمایه داری » تاثیرگذارند.

رشد سرمایه داری بعداز دهه ۷۰ ترکیه و کره جنوبی در مقایسه با ایران نشان دهنده ی مدیریت ها متفاوت این کشورها می باشد.

کالاهای کره جنوبی وترکیه با استانداردهای بین المللی در رقابت آزاد مطرح ولی ایران هنوز در مرحله ی جنینی ست.

وقتی سرمایه داران غیر دولتی امکان دخالت در قانون گذاری ندارند
همانطور که دیدم تیمسارها و استاندارها در زمان شاه «خدائی » میکردند . امروز چاسدارها و امام جمعه ها این که جائی برای رشد نیروهای مدرن اعم از تکنوکرات یا دموکرات و طبقه ی کارگر نمی گذارد.
برویم و باردیگر بخوانیم که خدایان سرمایه داری چونه غول شدند

ایران عقب مانده ترین سرمایه داری جهان را دارد !!!
۱۷۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : بحث کردن با جدل کردن؟
روزیه خان شما مثل اینکه مشکل درک مطلب داری اخوی. اولاْ آدمهایی مثل جنابعالی بحث را به یک کشمکش شخصی بدل میکنند. ثانیاْ در مورد چیزی که نمیدانی چرا اظهار نظر میکنی؟ تزریق کردن پول به بازار سرمایه برای جلوگیری از سقوط شرکتها اصلاْ چیز بدی نیست. اگر خوب نگاه کنی میبنی که به ضرب همین کار رکود اقتصادی رو مهار کردن و شاهد خواهی بود که تا یک سال دیگر وضعیت به حال عادی برمیگردد. میگی نه صبر کن و نگاه کن! به علاوه شما فقط یک حق رای داری. همونطور که میبینی دیگر مردم دنیای غرب (که شامل کارگرها هم میشه) با جان و دل از نظامهای دموکراتیک مبتنی بر اقتصاد آزاد حمایت میکنند. اینو که دیگه نمیتونی منکر بشی. ولی در مورد کمونیستها دیدی که مردم و کارگرا بهیچ عنوان حاضر نشدند از میراث لنین و مارکس دفاع کنند و اون نظامها هم همانجا رفت که نظام شاه در ایران رفت. امروز هم مردم اون کشورها سرو دست میشکنند که جزء ناتو و اتحادیه اروپا بشند. واقعاٌ شما کمونیستها چه گلی به سر جامعه بشری زدید که اینقدر ادعا دارید. دیدید که بعد از دهه ها زورگویی هیچکس کوچکترین علاقه ای به مرام و مسلکتون، نه در اون کشورها و نه در کشورهای، دیگر نداره.
۱۷۶۰۵ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : اسمشو بزار ام قزی دور کلاش قرمزی
انگار ما باید از الفبا با این جناب طرفدار "اقتصاد آزاد" شروع کنیم زیرا خود همین "فرد هالیدی" مورد علاقه ایشان نیز مطمنا نظام اقتصادی ایران را نظام سرمایه داری یا همان کاپیتالیسم یا به قول ایشان "اقتصاد آزاد" می داند. تعریف نیز برای گمراهی عامه اختراع شده است و همانطور که شواهد زیاد وجود دارد آنچنان هم این اقتصاد "اقتصاد آزاد" نبوده و مخصوصا با تزریق تریلیونها دلار مالیات مردم کشورهای آمریکا و اروپا فقط این آزاد بودن نصیب سرمایه دارها می شود اما اشخاصی که خانه و شغل و زندگی خود را در نتیجه سقوط وحشتناک "اقتصاد آزاد" از دست داده اند یا می دهند چندان "آزاد" ی در کار نیست. وقتی روز روشن نظام "بازار" و سرمایه داری خشن ایران را می خواهند کتمان کنند دیگر جای امیدی برای این حامی کاپیتالیسم وطنی نمی ماند!
اما کتمان اینکه تریلیونها دلار بخششی از زحمت کار مردم به بانک های "اقتصاد آزاد" داده شد نیز حیرت آور است. وزیر فعلی و قبلی خزانه داری آمریکا و رئیس بانک مرکزی آمریکا بارها در همه جا اعلام کردند که اگر این مبالغ هنگفت داده نمی شد اقتصاد آمریکا در خطر نابودی بود اما حامی "اقتصاد آزاد" ما از قرار از قافله عقب بوده است که متاسفانه روشن کردن او از حوصله این قبیل اظهار نظرات خارج است!
۱۷۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

(در فرستادن مطلب قبل یک اشتباه موجب شد که جمله اول دوبار نوشته شود. ضمن عرض پوزش مطلب تصحیح شده را دوباره میفرستم.)

با عرض درود و خسته نباشید به حضور تمام دوستان شرکت کننده در این بحث باید سوال کنم به غیر از فلسفه بافی و داشتن آرزوهای شخصی، چه دلیل منطقی وجود دارد که اقتصاد آزاد در حال سقوط است؟ اگر منظور بحران اقتصادی موجود است که باید گفت که کلیه گزارشات حکایت از بهبودی اوضاع اقتصادی دارد.
بقول فرد هالیدی شباهتهای زیادی بین حکومت والایت فقیه و نظامهای کمونیستی وجود دارد مانند دادگاههای انقلاب، اقتصاد بسته دولتی، رسانه های گروهی تحت اختیار دولت و یک سرویس اطلاعاتی بسیار قوی.
۱۷۶۰٣ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : فلسفه بافی و آرزوهای شخصی
با عرض درود و خسته نباشید به حضور تمام دوستان شرکت کننده در این بحث بایدبا عرض درود و خسته نباشید به حضور تمام دوستان شرکت کننده در این بحث باید سوال کنم به غیر از فلسفه بافی و داشتن آرزوهای شخصی، چه دلیل منطقی وجود دارد که اقتصاد آزاد در حال سقوط است؟ اگر منظور بحران اقتصادی موجود است که باید گفت که کلیه گزارشات حکایت از بهبودی اوضاع اقتصادی دارد.
بقول فرد هالیدی شباهتهای زیادی بین حکومت والایت فقیه و نظامهای کمونیستی وجود دارد مانند دادگاههای انقلاب، اقتصاد بسته دولتی، رسانه های گروهی تحت اختیار دولت و یک سرویس اطلاعاتی بسیار قوی.
۱۷۶۰۲ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : TRUTH
با سلام بسیار خدمت نسترن خانم گرامی و با تشکر فراوان از توضیحاتشان باید بگویم که چنین بنظر می آید که روزبه خان عزیز همچون دیگر مارکسیستهای هوادار دیکتاتوری پرواتاریا در دنیای مجازی خودشان زندگی میکنند. من نمیدانم چقدر زمان و چه میزان تجریه لازم است تا کمونیستهای وطنی ما دریابند که مبانی اعتقادی آنها جز در تئوری دارای کوچکترین قابلیتی برای اداره جامعه بشری را ندارد. واقعیت آن است که اقتصاد آزاد تنها راه معقول برای اداره اقتصاد یک کشور است. هیچ دموکراسی را نمیتوان در دنیا یافت که بدون اقتصاد آزاد توانسته باشد در خدمت جامعه خود باشد. مطالب ایشان در زمینه اتحادیه های کارگری در آمریکا صحت ندارد و هر کارگری که بخواهد میتواند عضو اتحادیه شود. منتهی بر خلاف نظام مورد علاقه روزبه خان نمیتوان برای کسی نسخه نوشت! در مورد دکتر کینگ نیز ایشان بیربط میگوید. هیچوقت هیچ سندی در مورد شرکت دستگاه حکومت در مورد قتل او بدست نیامد. امروز نیز فرزندان او به اندازه کافی از هواداران نظام اقتصاد آزاد هستند. همچنین بر خلاف نظر روزبه خان سیستم سیاسی آلمان هیتلری و ایتالیای فاشیست شباهت بیشتری به بهشت آمال آقای روزبه در دوران لنین و استالین دارد تا دموکراسیهای غربی.
۱۷۵۹۷ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : ترور دوران مکارتی
جناب آقای مجتبی به جای بل گرفتن بهتر است خودتان را کمی با زندگی قربانیان دوران سیاه مکارتی در آمریکا آشنا بکنید تا بدانید که چه تعداد زندکی افراد نابود شد و چه تعداد هنرمند و روشنفکر آمریکایی مورد اذیت و آزار قرار گرفتند. خوب معلوم است که این را نمی توان با فاشیسم هیتلری و فاشیسم حکومت خمینی یکی و هم سطح دانست اما در کشور آمریکا نیز افراد مبارز را تحت تعقیب و ازیت و آزار قرار می دادند و در برخی موارد حتی با ترور فیزیکی آنها را حذف کردند که نمونه های معروف آن مارتین لوتر کینگ و مالکم ایکس بود که سرشان را به قول ما ایرانی ها زیر آب کردند. همین چند سال پیش نیز در زندان ابوغریب و گوانتانامو هر شکنجه پلیدی را نیز مرتکب شدند پس می بینیم که حکومتهای سرمایه داری هر جا احساس خطر کنند به هر عمل پلیدی نیز دست می زنند بخصوص در خارج مرزهای کشورهای خود مثل فرانسه مهد آزادی در الجزایر و ویتنام جنایتهای بسیاری مرتکب شد و اگر در خود پاریس جرات نمی کند بیگدار به آب بزند برای این است که شاهد با آتش کشیدن پاریس سال قبل بودیم و خودشان می دانند که انقلاب چه به سرشان (گیوتین را فراموش نکنید!) می آورد. آنها درس خود را بعد از تجربه فاشیسم و انقلابات کارگری گرفته اند و به زودی رژیم جنایتکار خمینی نیز درس تاریخی را خواهد گرفت!
۱۷۵۹۵ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : به آقای روزبه
واقعا برایتان متاسفم که دوران مک کارتی را با حاکمیت جمهوری اسلامی مقایسه میکنید. کجا در آمریکای دوران مک کارتی به تظاهرکنندگان تجاوز جنسی میکردند؟ کجا به خاطر شرکت در یک تظاهرات حکم اعدام برای مخالفین سیاسی صادر میکردند؟ کمی انصاف هم چیز خوبی است!
۱۷۵۹٣ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : چرا راه دور می روید؟
نسترن خانم چرا مکزیک را با سوئد مقایسه می کنید؟ شاید بهتر باشد کشور شمالی مکزیک یعنی ایالات متحده آمریکا را باسوئد مقایسه کنید که خیلی مرتجع تر از سوئد در همه موارد هست. مسلم است که سطح آگاهی مردم کشورها فرق می کند و در کشور آمریکا که نادانی فراگیر است مردم از حقوق کمتری برخوردار هستند. در کشوری که کارگران ناگاه آن خود مخالف داشتن اتحادیه هستند و بنگاههای تبلیغاتی مسیحیت سخت به توهم توده مردم مشغول می باشند مسلما استثمار بیشتر از سوئدی هست که در آن درصد آگاهی اجتماعی مردم بالاتر است. در کشوری مثل ایران به همین درجه سو استفاده از توهمات مذهبی مردم بالاتر است. فاشیسم سرمایه داری که در ایران حاکم است مطمنا قابل مقایسه با دمکراسی پارلمانتریسم کشورهای اروپایی و آمریکای نیست اما در همه این کشورها طبقات سرمایه دار حاکم می باشند با تفاوت اینکه در ایران سیستم قانونی حاکم نیست و در کشورهای پیشرفته سرمایه داری قانون این نظام ها جا افتاده و لزومی به خشونت در حال حاضر نمی بینند. فراموش نکنید که در دوران وحشت سناتور آمریکای مکارتی بسیاری تحت تعقیب و اذیت و آزار قرار گرفتند و خیلی کارهای که دولت وقت آمریکا کرد با اعمال ایادی حکومت فعلی ایران تفاوتی نداشت.
۱۷۵۹۱ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : مطلق گرایی
آقای بهروز، متاسفانه باید بگویم که شما هم دچار سطحی بینی و مطلق گرایی هستید. همه چیز را باید نسبی دید. بله، سرمایه داری در همه جای دنیا استثمار میکند، اما شما نمی توانید ادعا کنید که استثمار در سوئد با استثمار در مکزیک و برزیل یکی ست. نظام سرمایه داری در اروپای غربی بسیار عادلانه تر و انسانی تر از سایر نقاط جهان است. انکار تفاوتهای نظامهای سرمایه داری با یکدیگر مثل این است که بگوییم در همه جای دنیا مردسالاری وجود دارد و از این نظر فرقی بین جمهوری اسلامی و عربستان سعودی و آلمان و آمریکا نیست. یا اینکه بگوییم در همه جای دنیا اکثریت مردم مذهبی هستند و از این منظر تفاوتی بین پاکستان و هلند وجود ندارد.
۱۷۵۹۰ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : فاشیسم حاکم در ایران
رژیم ایران نمونه یک دیکتاتوری سرمایه داری یا هما فاشیسم می باشد. همانطور که در دهه ۳۰ میلادی در آلمان و ایتالیا و اسپانیا دیکتاتوری جنایتکارانه سرمایه داری یعنی فاشیسم هیتلری یا حزب نازی و در ایتالیا فاشیستهای موسولینی و در اسپانیا فالانژهای فرانکو حتی رقیب لیبرال خود را تحمل نمی کردند و برای جلوگیری از گسترش آگاهی مردمی به سرکوب همه دست زدند در ایران نیز این حکومت بازاری ها با فاشیسم مذهبی همان کار را به شکل دیگری می کند. در آن کشورها برتری نژادی توجیه گر جنایت کاران بود و در ایران یک دید قشری از اسلام توجیه گر این آدمکشان حاکم بوده و هست. مقاله بسیار جالب و روشنگری می باشد.
۱۷۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : نظام سرمایه داری یکی است
به نظرم، خانم محترم، نسترن، اصل و جوهر این مقاله ارزشمند را دریافت نکرده است. نظام سرمایه داری در هر کجای جهان، استثمار می کند، چه در سوئد و چه در ایران و انگلیس، پاکستان، ژاپن، استرالیا و غیره. بخاطر وجود حاکمیتی با رنگ و لعاب اسلامی نمی توان تفاوت ماهوی، حکومت جمهوری اسلامی را با دیگر کشورهای سرمایه داری نادیده گرفت. سطحی نگری است که همانطور که در مقاله هم نوشته شده، تنها بخاطر شکل و شمایل اسلامی حاکمیت آن را متفاوت دید و به مقابله سطحی گرایانه همچون خانم نسترن رفت، که " . فکر کنید همین جمهوری اسلامی نظام اقتصادی اش سوسیالیستی بود. آیا وضع مردم بهتر میشد؟ "، مگر جمع اضداد هم می شود. اساس این مقاله، جلوگیری از همین سطحی نگری و نپرداختن به عمق و ماهیت رژیم جمهوری اسلامی در ایران است. باید بیشتر خواند. آگاهی قدرت است.
۱۷۵٨۲ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨       

عنوان : سرمایه داری داریم تا سرمایه داری
مطلبی بسیار سطحی بود که نقش اسلام را در نظام جمهوری اسلامی ناچیز می انگارد. لزومی به توضیح نیست که نظامهای سرمایه داری با یکدیگر فرق دارند. نظام سلطنتی شاه هم سرمایه داری بود، ولی آن کجا و جمهوری اسلامی کجا! سرمایه داری شاید وجه مشترک نظامی چون جمهوری اسلامی و نظام دمکراتیک و لیبرال سوئد باشد، ولی این دو نظام که هر دو هم سرمایه داری هستند، از زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. نظام نازیها در آلمان هم سرمایه داری بود، ولی آن را نمیتوان با نظام بعدی آلمان مقایسه کرد.
در نظام جمهوری اسلامی این اسلام است که مردم را به ستوه آورده. حجاب اجباری، قصاص، سنگسار و صدها قانون ضدبشری دیگر همه مربوط به اسلامی بودن این نظام است. در ترکیه هم نظام سرمایه داری حاکم است و مردمش هم مسلمان هستند، ولی از آنجا که اسلام در آنجا حاکم نیست، وضع مردم بسیار با مردم ایران فرق دارد. فکر کنید همین جمهوری اسلامی نظام اقتصادی اش سوسیالیستی بود. آیا وضع مردم بهتر میشد؟ مردمی که حتی در پوشش و نوشیدن و خوردن حق انتخاب ندارند، مردمی که قصاص و سنگسار میشوند، مردمی که به دلیل مخالفت با اسلام کشته میشوند، و غیره مشکلشان مسلما با تغییر نظام اقتصادی حل نمیشود.
۱۷۵٨۱ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣٨٨