سروده‌های پاییزی


یوسف صدیق (گیلراد)


• گفتم: غریق غربت پاییز!
بر تپه‌های نیمروز
غروبت را باور کن. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۶ آبان ۱٣٨٨ -  ۲٨ اکتبر ۲۰۰۹


 
(۱)
آرام،
با وقار،
پاییز دیگری
از من عبور کرد.
اما هنوز من
در کوچه‌های کودکی‌ام
  پرسه می‌‌زنم.
 
  (۲)
قطره،
قطره
در خویش فروچکیدم و
شناور در حجمی زرد
به اعماق پاییز رسیدم.
گفتم: غریق غربت پاییز!
بر تپه‌های نیمروز
غروبت را باور کن.
گفتی: پاییز مرگ درخت نیست.
 
(۳)
خاموشی پگاه
یک پنجره نگاه
یک باغ آه
پاییز در راه.