زیر این پتو!
میرزاآقا عسگری (مانی)
•
پتوی پائیز را از روی نیمروز برمیدارم
در شعرهایم میتکانم
تا برگافشانی دلم را ببینی.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱٣ آبان ۱٣٨٨ -
۴ نوامبر ۲۰۰۹
پتوی پائیز را از روی نیمروز برمیدارم
در شعرهایم میتکانم
تا برگافشانی دلم را ببینی .
پادشاهِ زمان
بالای قله ایستاده
درهها را مینگرد: سرخ ، بنفش، زرد .
خَماپیچ میرود دلم با شالِ جنبانش .
واژگان شعرم زرد، بنفش، شنگرفی،
در پیراهنِ بادبانو جابجا میشوند .
از شعرافشانیِ برگهای خزانی میآموزم :
پائیز، برهنهتر میشود
تا دلم در لفاف دلات سبزتر شود .
دوستت میدارم !
دوستم بدار !
زیرِ این پتوی رنگارنگ
چه خماپیچها که میتوان رفت !
حتا اگر پادشاه پاییز
پرپرشدنِ ما را در درهها ببیند !
دلم را همچون یک شعر
روی نیمروز میتکانم
تو رنگ میگیری :
زرد، شنگرفی، سرخ .
دلت را روی شعرهایم بِکِش
سبز، سبزتر، سبزترین،
درختِ همزادم !
پائیز ۲۰۰۹
|