از : خشایار رخسانی
عنوان : دو یادآوری
درود به کَدبان فریدِ راستگو، با سپاس از رنج برگرفته-ی شما برای برای گردآوری این نوشتارهایِ دُنباله دار.
در اینجا میخواهم به چند نهاده (موضوع) نماری (اشاره ای) کنم که دَستُوم و یادآوری از آنها، کرانمند (بااهمیت) است.
۱) با اینکه با شما در بازنمود (تعریف) واژه-ی ناوابستگی (استقلال)، همداستان هستم، ولی داوری شما از مراوده-ی ایران و آمریکا که شما آن را در زمان شاه نادادگرانه و بسوی وابستگی بازنمود کرده اید، بدور از راستینگی (واقعیت) است. درست است که ایران یکی از بزرگترین وارد کُننده های فرآورده های آمریکایی بود، ولی این مراوده شوه-یِ (سبب) نابودیِ بخش فرآوری (تولید) و ترازداری میهنی (اقتصاد ملی) نشده بود. زیرا سوای فرآورده ها و کالاهایِ خوارتاریک (مصرفی) آمریکایی که در بازار ایران فراوان بود، ولی ایران همزمان ابزار های یدکی و دستگاه هایِ نُخشاکی (صنعتی) برایِ ساختن کارخانه و ادامه-ی کار کارخانه ها نیز از آمریکا میخرید تا ایران بتوانست از یک سو بازار کار ایجاد کند و از سوی دیگر با بکارگیری کارگران ایرانی فرآورده های خودش را در همه-ی زمینه های فیاری (صنعتی) بیرون بدهد. اگر این انقلاب گُجستک، راهبندِ روندِ نُخشاکی شدن (صنعتی شدن) ایران نمی شد، امروز دستکم نِهِشت (وضعیت) ترازداری (اقتصادی) ایران همانند کشور کره جنوبی میبود که همانند ایران بهترین مشتری آمریکا بود و پیش از انقلاب برای بهرهمند شدن از رُست (رشد) سرمایه داری در کشور ایران، کارگر به ایران میفرستاد، ولی از آنجا که دانش جهانی دانشجویان و فرهیختگان این کشور به پای دوستانشان در ایران نمی رسید، آنها با پذیرفتن «وابستگی و مراوده-ی بیدادگرنه-ی ترازداریک (اقتصادی)» با امریکا، این ژایش (شانس) را به کشورشان دادند تا امروز به یکی از بزرگترین فراورندگان ابزارهای خانگی و خودروهای سواری در جهان فراروید.
۲) نهاده-ی (موضوع) دوم افغانسان است. من هیچگاه راهکار گرفتاری ایران برای رها سازی کشور از دست آخوندها را در تازش رزمی آمریکا به ایران جستجو نکرده ام و نخواهم کرد. ولی در آنجا که برخی کشورها نتوانند به زور خودشان، خود را از دستِ خودکامگان رها سازند، کمک کشورهایِ دیگر بهترین راهکار میباشد. دونمونه که در اینجا میتوانم به آن نمار کنم، یکی تازش ویتنام به کامبوح برای رها ساختن مردم کامبج از شر کابوس ِحکومت خوناشام خمرهای سُرخ بود و دیگری رهاسازی مردم افغانستان از دست طالبان هایِ گُریخته از «قرون وسطا» . چه کسی میتواند دولت ویتنام را به گُرم (جرم) زیرپا گذاشتن پیمان نامه ای جهانی و گذشتن از مرز کامبوج برای سرنگونی فرمانروایی خوناشام خمرهای سرخ به ایرازد (محکوم کند)؟ که دو ملیون آدم را کشته بود و برآیند این تازش، رها سازی چند میلیون آدم از شر حکومت ترس بود؟ چه کسی میتواند با آرودن این داوش (ادعا) که چون طالبان های افغانستان کمتر از همپالگیانشان در کامبج خونریز بوده اند، بخواهد برای سرنگونی طالبان در افغانستان اشک بریزد، و سرنگونی آنها بدست آمریکا را به ایرازد (محکوم کند)؛ و حکومت ملا عمر را بهتر از جمهوری افغانستان بداند، بدون اینکه بخواهد رویکردی به خواست مردم افغانستان و شادمانی آنها از این آزادی نشان دهد؛ زیرا گُهنامی (جهنمی) که حکومت قرونوسطایی طالبان برای مردم افغانستان ساخته بود، هزاربار دَهشتناکتر از دوزخی بود که همپالگیانشان در ایران ساخته اند.
۱۷٨۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣٨٨
|