از : مهین معینی
عنوان : تاریخ
آقای رحمانی تعجب کردم از این موضع گیری. می فرمایید مادران بروند و مثل آن مادر کرد بدبخت که حلقه گل می اندازد گردن مادر مادر مرده یک سرباز بدبخت تر از خودش مادران اعدامی ها و کشته شده ها بروند در خانه آقای لاجوردی یا کچویی یا یکی و هزاران ار این قاتل های بلفطره و پست و برایشان دسته گل ببرند؟؟
درد مادر چریک کرد و سرباز ترک مشترک است آقا جان که متاسفانه سال ها زندان بوده ای. اما درد مادر انوش یا مادر محسنی که با درد دائمی در تبعید از دنیا رفت یا هزاران مادر دیگر با درد مادر خامنه ای که دستش چلاق شده و او هم از "خشونت"!!! آسیب دیده یکی است؟؟ درد مادر ندا و سهراب و مادر مرده ی احسان فلاحیان را چه طور می شود آرام کرد؟ مگر این ها چه گفته اند و چه کرده اند. آن ها که خرفی از خشونت نزده اند. فقط می گویند عدالت اجرا شود همین و همین. بخشیدن یا نبخشیدن حق فردی صاحب عزا است. اما فراموش که نمی تواند بکند. این مادر ها هم که که دعوت به قیام مسلحانه نکرده اند بگزارید خودشان هر اسمی می خواهند داشته باشند. این که شما این حق را هم از این ها می گیرید ظالمانه است. این ها عزیز مرده اند و جگر سوخته. شما از اخقاق حق و عدالت دفاع کنید. اما این جا شما مصلت جویی کرده اید. از شما بعید است. این اسلام شما زایشگاه خشونت ایدئولوژیک است که دمار از روزگار دنیا در طول تاریخ تا امروز در آورده این خشونت را نقد کنید. آقای ملی و مذهبی خشونت و آدم کشی محمد و عمر و یزیذ و علی و حسین و خسن را نقد کنید. اقای ملی، خسونت اعراب را که فرماندهی حسن و خسین و عمر و علی به ایران حمله کردند و به زنان تجاوز کردند و در جنگ جلولا آنقدر ایرانی کشتند که دشت ها از جنازه پوشیده شد و به عربی جلولا یعنی پوشیده را نقد کنید. این همه کشتار در این ایران را که اسلام کرده نقد کنید و این مادران را هم بگذارید به درد خودشان بسوزند. آقای ملی مذهبی مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.
۱٨۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨٨
|