از : آزادی
عنوان : آزادی را تعریف کنید.
هر حزب و گروه و اتحادی باید در انشایی آزادی را تعریف کند تا ما دریابیم که ماهیت شان تا چه حد آزاد یا استبدادی است.مردم در سال ۵۷ و ماقبل آن مفهوم آزادی را نمفهمیدند و گروه ها و سازمان های سیاسی هم آزادی را هر کدام فقط برای خود میخواستند و بس. نتیجه این طرز فکرشان را هم تا امروز دیده ایم که حاضر نیستند قبول کنند مردم ایران دیگر تن به تمامیت خواهی یک گروه و حزب بدهند.
آیا آدم باید نابغه باشد که بفهمد که در یک جامعه همه جور تفکر هست از راست راستش تا چپ چپش و اینکه آزادی یعنی همه این افکار باید در آزادی کامل حق فعالیت سیاسی و تبلیغ و انتخاب شدن در انتخابات آزاد سالم دوره ای.... را داشته باشند،اینکه حقوق فردی و اجتماعی همه مردم در قانون اساسی کشور تضمین و لازم الاجرا باشد،اینکه منافع ملی ما باید مد نظر همه باشد نه همه چیز فدای ایدئولوژی من و دین من و حذف این یا آن گروه از همه صحنه ها....
من به عنوان یک ایرانی میخواهم در کشورم آزاد زندگی کتم و بیاندیشم و همین آزادی را هم برای مخالفان خود قائلم چون حداقل انقدر سرم میشود در چنین جوی است که هردو ما از دست یکدیگر در امانیم.ماهیت قبیله ای هیچ گروهی را هم بر نمی تابم و حاضر نیستم قربانی خصومت های تاریخی شان بشوم . شاه و مصدق و خمینی همه رفتند و ما مانده ایم اینهمه بدبختی. فکر چاره باشیم و به آینده خود و فرزندان مان و ایران مان بیاندیشیم.وقتی خانه ای در آتش است و جان در خطر،احمقانه است که بجای نجات جان و مال خود ترجیح دهیم که در آتش بسوزیم چون اول میخواهیم آتش چطور شروع شد و مسئول کیست.
این احزاب و گروه ها باید درک خود را از آزادی برای ما تعریف کنند تا ببینیم در پی حذف کدام بخش از جامعه ایران هستند و این حق را جه کسی به آنها داده و تا چه حد این با موازین حقوق بشر سازمان ملل هماهنگی دارد.ما را هم کسی نمیتواند دچار توهم کند که احزاب و گروه ها قبل از انقلاب مستبد و تمامیت خواه نبودند.
۱٨۵۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱٣٨٨
|