سه سروده کوتاه


یوسف صدیق (گیلراد)


• دیگر
نمانده تاب نشستن.
یا در سکوت
چونان بلور گریه شکستن. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۵ آذر ۱٣٨٨ -  ۶ دسامبر ۲۰۰۹


 
" از گٔل... "

در امتداد بودن و
                   رفتن
از خود به گٔل می‌‌آیم.
آهنگ تازه‌ی سفری در من.
دیگر
نمانده تاب نشستن.
یا در سکوت
چونان بلور گریه شکستن.
از گٔل به خود می‌‌آیم
در امتداد بودن و رفتن.


" فردا"

سنگفرش کوچه‌ها گلپوش،
آتش نامردمی خاموش
عاشقان آغوش در آغوش.
چشم‌ها سرچشمه‌ی شادی.
دست‌ها در کار آبادی.
بر فراز شهر
نغمه‌ی ققنوس آزادی.
(از مجموعه‌ی پرواز در پاییز)


" میلاد سبز"

چشمانم بارانی‌اند.
دستانم خطاطان ترانه‌ی صلح
بر لوح زندگی.
با دستانم
از تو می‌‌نویسم، انسان.
با دستانم،
من،
از ترنم میلاد سبز
در عصر انجماد می‌‌نویسم.
به هنگامی که
با خویش نه‌،
با کینه بیگانه می‌‌شوی.
(از مجموعه‌ی پرواز در پاییز)