نقدی بر عملکرد انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی
نامه ی سرگشاده به مرتضی اصلاحچی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی


حمید قهوه چیان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۵ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۲۵ آوريل ۲۰۰۶


مدتی است که دانشگاه و دانشجو در سکوتی تلخ فرو رفته اند. اندک فعالیت سیاسی و فرهنگی در دانشگاه مشاهده می شود و از نهادهای دانشجویی دانشگاه چون انجمن اسلامی، شورای صنفی و انجمن های علمی نامی بیش باقی نمانده است. نشریات دانشجویی یا نیستند یا اگر هستند در هفت خانِ خانه ی فرهنگ که با یک بورکراسی عظیم، تمامی انگیزه ها را می خشکاند، بی ثمر می مانند. این نامه، انتقادی است به انجمن اسلامی دانشگاه علامه به عنوان یکی از نهادهای دانشجویی که با سابقه ای تلخ و شیرین، تنها سنگر دفاع از عقاید سیاسی و فرهنگی متفاوت در دانشگاه است.
فکر و اندیشه غایب آشکار عنصر دانشجویی ما شده است و دستگاههای نظارتی و فرهنگی دانشگاه مخصوصاً بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱٣٨۴ و تغییراتی که در مدیریت دانشگاه ایجاد شد بزرگترین سد این فعالیت دانشجویی جلوه می نمایانند... هر نشریه ای بعد از تهیه ی نسخه ی اولیه و تحویل آن به خانه ی فرهنگ وارد ساختاری حذفی و نظارتی شده و بعد از شادمانی از گذراندن این خان ِ خانه ی فرهنگ یا همان سانسور وارد مرحله ی دیگری می شود. چاپ نشریه در دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی در کشور علاوه بر مشکلات ماهوی (سانسور خانه ی فرهنگ) دچار بورکراسی اداری و اقتصادی نیز می باشد .
اکثر نشریاتی که مطلع ام هیچ گاه هزینه ی مصرف شده را برای تهیه ی نشریه به طور کامل از دانشگاه نمی گیرند و تقریباً همیشه نزدیک به نصف هزینه را با مشکلات زیادی دریافت می کنند. این در حالی است که اکثر نشریاتی که از لحاظ ماهوی مطالب خوشایند خانه ی فرهنگ را منتشر نمی کنند از طُرُق دیگری اقدام به چاپ می کنند و قرائت رسمی و دولتی این خانه ی به اصطلاح فرهنگی بسیاری از نظریات دانشجویی را از چتر حمایتی خانه ی فرهنگِ دانشگاه خارج می کند! و این در حالی بود که خود ما برای چاپ یک مقاله در نشریه ی خودمان یک ماه و نیم در خانه ی فرهنگ سرگردان شدیم و در حالی که نشریه ی «نما»   یک ماهنامه است !
از سوی دیگر جای بسی تأسف است که بگویم حدود ٣۰ درخواست مجوز در خانه ی فرهنگ به مدت ۵ ماه انتظار صدور مجوز را می کشند و از آذر ماه با ورود رئیس جدید دانشگاه جلساتی که برای تشکیل مجوز باید تشکیل شود، تشکیل نمی شود .
اگر فرض کنید هر کس مجوز نشریه می خواهد با یک گروه حداقل ۵ نفره اقدام به درخواست مجوز کند حدود ٣۰۰ نفر در انتظار صدور مجوز از خانه ی فرهنگ اند. مطمئناً این مدت طولانی انگیزه ی افراد   را برای کار فرهنگی از بین خواهد برد و آنها را منصرف خواهد کرد .
اگر فضای آگاهی بخشی در مجموعه ای قطع شود باید مطمئن بود هیچ فعالیت سیاسی و صنفی نیز ایجاد نخواهد شد. نقد و انتقاد خشکانده می شود و جو بی روحی چون جوِ امروزِ دانشگاهِ ما، حاکم خواهد شد. نقد و نقدپروری جوهره ی جنبش دانشجویی است. آنچه در جنبش دانشجویی می تواند عامل وحدت شود همین عنصر انتقادی است. هر دانشجویی چه راست و چه چپ، چه دینی و چه غیردینی در این عنصرمشترک اند. با جو حاضر در دانشگاه علامه، آنچه موج تهدید و تخریب آن بیش از بیش احساس می شود تخریب همین فرهنگ انتقادی است .
آقای اصلاحچی در این دنیای پهناور هر پدیده ای انجمن دانشگاه را وادار به برخورد و صدور اعلامیه می کند. در دانشگاه رجایی اعتصاب می شود و شما اعلامیه می نویسید و استبداد دانشگاهی و سیاست های دولت حاکم را به انتقاد می کشید. گنجی به زندان می رود و شما اعتصاب می کنید. به سرکوب اعضای سندیکای اتوبوس رانی، درویشان در قم، زنان در ٨ مارس اعتراض می کنید و ... .
نمی گویم این امور بی اهمیت اند چه بسا اهمیت بسیاری دارند اما چرا به داخل دانشگاه خود نیز نظری نمی کنید .
٣۰   درخواست مجوز برای نشریه به مدت ۵ ماه منتظر می مانند و شما سکوت می کنید یا شاید هم بی اهمیت می گذرید. به تدریج جو پادگانی بر دانشگاه حاکم می شود و شما تنها نگاه می کنید. هر دختری در دانشگاه در استرسِ مخوفی مبنی بر اینکه نکند بدحجاب شناسان انگ بد حجابی بر او بچسبانند و از ورودش به دانشگاه جلوگیری کنند [به سر می برد] و شما سکوت می کنید. در دانشکده ی علوم اجتماعی تحصن می شود و شما اعتراض نمی کنید. چرا انجمن اسلامی برای برخورد با سانسور خانه ی فرهنگ و مبارزه با قرائت رسمی – دولتی این مرکز و یا تسهیل در چاپ نشریه در این دانشگاه اقدامی نمی کند؟ !!!!!
انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در فعالیت های درون دانشگاهی کم کار بوده و اکثراً نگاه برون دانشگاهی دارد. چنین می شود که انجمن اسلامی در دانشگاه علامه تبدیل به یک ارگان اپوزیسیون دولت می شود که چشم بر دانشگاه خود می بندد و وسواسانه بیرون را می نگرد. شاید یکی از عوامل بی توجهی دانشجویان در توجه به این سنگرِ آزادی دانشجویی این باشد که آن را در داخل زندگی دانشجویی خود نمی بینند و کم کم انجمن اسلامی اهمیت خود را از دست می دهد.
اگر به شما اجازه ی فعالیت نمی دهند پیشنهاد می کنم راه دیگری برای فعالت برگزینید چرا که با شرایط مینی مومی کار کردن راه به جایی نخواهید برد. بگوئید چرا این چنین است. پیشنهاد می کنم با دانشگاه خود هم ارتباط برقرار کنید .