سناریوهای شکست خورده
حکومت مبارزه در عرصه ی افکار عمومی را باخته است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۱ آذر ۱٣٨٨ -  ۱۲ دسامبر ۲۰۰۹


ماجرای «اهانت» به آیت الله خمینی، آخرین دستاویزی شده است که حکومت کودتا می کوشد با اتکا به آن نیروهای خود را جمع و جور کرده و در برابر تطاهرات و اعمال قدرت مردم به صحنه بیاورد. نمایش چند باره ی تصاویر «توهین» به بنیان گذار جمهوری اسلامی از سیمای کودتا و طرح آن در ابعاد ملی، دست گذاشتن بر حساس ترین نقطه ی احساسات هواداران باقی مانده برای حکومت است. در میان شخصیت های زمینی، آن ها هیچ کس دیگری را نمی توانند بهتر از «ایت الله خمینی» بهانه ی تحریک احساسات «امت اسلام» و گسیل آن ها به خیابان ها سازند. کاری که از چند روز گذشته شروع شده و هنوز جز اعتراضات پراکنده ثمری نداده است. بازی که حکومت کودتا به آن دست زده است، یک قمار خطرناک است، قماری که می تواند همه ی سرمایه ی آن را روی دایره بریزد و او را برهنه تر از پیش در معرض نگاه و قضاوت همگان قرار دهد. بعید به نظر می رسد که آن ها بتوانند با این بهانه، مردم قابل توجهی را به خیابان ها بکشانند و تظاهرات و قدرتی را در برابر تظاهرات و قدرت مردم قرار دهند. حکومت کودتا، مبارزه در افکار عمومی را مدت ها پیش از این باخته است و از آن ۲۴ میلیون رای ادعایی به رئیس جمهور خود، بخش زیادی از همان قدرش که واقعی بوده را نیز در این مدت از دست داده است.
نمونه ی دیگر شکست حکومت در افکار عمومی، در همین روزها، بازی ناشیانه ای بود که در مورد یکی از فعالان جنبش دانشجویی به آن دست زدند. تصاویر منتشر شده از مجید توکلی دانشجوی دستگیر شده ی دانشگاه پلی تکنیک، با چادر و مقنعه در خبرگزاری های فارس و ایرنا، نه تنها کمکی به حکومت نکرد، بلکه به صورت سیلی محکمی به سوی خود او بازگشت. آن چه از مجید توکلی در ذهن ها مانده است، نه این تصاویر که فیلم های مربوط به سخنرانی شجاعانه ی او در برابر دانشجویان در روز ۱۶ آذر است، آن جا که عشق به آزادی و رهایی در این سخنان موج می زند. شاید سناریونویسان این بازی انتظار داشتند مجید توکلی همراه با تصاویر منتشر شده از او، به سمبل ترس و زبونی «اغتشاشگران» برای دانشجویان تبدیل شود، اما او به سمبل ایستادگی و مقاومت جنبش دانشجویی و مردمی ایران تبدیل شد. حکومت فقط خود را رسوا کرد و با این رسوایی نگرش ضدزن و تبعیض آمیز خود نسبت به زن را، آشکارتر ساخت. نفهمید که امروز در کشور ما زن بودن، مایه ی افتخار است نه جبن و ترس، که رهبران همه ی تظاهرات ها و مبارزات مردمی همین زنان و دختران جوانی هستند که خیلی ها به شجاعت و ایستادگی آن ها به دیده ی حسرت نگاه می کنند.
همین دو نمونه، نشان دهنده ی آن است که حکومت در عرصه ی افکار عمومی، مبارزه را سخت باخته است. به هر وسیله و بهانه ای دست می زند، آن وسیله و بهانه، به موجی قدرتمند علیه خودش تبدیل می شود. قدرت بسیج حتی به کمک «مقدسات» را هم ندارد، هر سناریویی می نویسد او را بی آبروتر می کند. شکست در عرصه ی افکار عمومی، بدترین و سخت ترین شکست ها و مقدمه ی شکست های بعدی است.
سخنی نیز با آن ها که پاره کردن عکس «ایت الله خمینی» را محکوم کرده و توطئه ای از سوی خود حکومت ارزیابی کرده اند. شاید در بخشی از این موضع گیری ها حقیقتی باشد و حکومت کودتایی با محاسباتی که در بالا به آن اشاره شد، خود اقدام به چنین کاری کرده باشد. اما مثال معروفی است که می گوید «شتر سواری دولا دولا نمی شود». جنبش دموکراتیک مردم ایران، به دنبال خواسته ها و اهدافی است که هیچ قرابتی با میراثی که ایت الله خمینی از خود بر جای گذاشته است، ندارد. به بیان صریح تر، به مقابله با همین میراث برخاسته است. در خلوت مردم، در آن جا که سانسور و ترس از سرکوب وجود ندارد، مردم قضاوت خود را نسبت به آیت الله خمینی و میراث به جا مانده از او - همین جمهوری اسلامی - انجام داده اند و این جنبش اگر می خواهد به سرانجامی خوش برسد، باید این قضاوت عمومی را علنی کند و از این میراث شوم به طور کامل عبور نماید.