آیت اله منتظری و جایگاه ایشان در مبارزات مردم ایران


اکبر سیف


• آیت اله منتظری از معدود چهره های سیاسی و دولتمردانی بودند که با پایبندی بر وجدان و در دفاع از عقاید خود، در اوج قدرت در مقابل زور تسلیم نشدند، به قدرت نه گفتند و زندگی در حصر وتوام با انواع و اقسام اهانت ها و محدویت ها را، آن هم از سوی نزدیک ترین یاران و شاگردان سابق خود، به کسب رهبری نظام ترجیح دادند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ آذر ۱٣٨٨ -  ۲۱ دسامبر ۲۰۰۹


آیت اله منتظری، که به همراه آیت اله طالقانی از نزدیکترین شخصیت های سیاسی- مذهبی به آقای خمینی به شمار می رفتند و به همراه وی نقشی تعیین کننده در استقرار حکومت دینی در ایران داشتند، روز گذشته درگذشت.
آیت اله منتظری از معدود چهره های سیاسی و دولتمردانی بودند که با پایبندی بر وجدان و در دفاع از عقاید خود، در اوج قدرت در مقابل زور تسلیم نشدند، به قدرت نه گفتند و زندگی در حصر و توام با انواع و اقسام اهانت ها و محدویت هارا، آن هم از سوی نزدیک ترین یاران و شاگردان سابق خود، به کسب رهبری نظام ترجیح دادند.
حقیقت این است که آیت الله منتظری جزو چهره های سیاسی تاثیرگذار در تاریخ سی ساله اخیر ایران بوده اند. تاریخ زندگی ایشان، با تمامی فراز و فرودها و تمامی چرخش های آن، با تاریخ سی ساله استقرارحکومت دینی در ایران گره خورده است. سی سالی که با حکومت بلامنازع ملاها در ایران، بمثابه یکی از سیاه ترین و فاجعه بار ترین دوره های تاریخ معاصر کشور ما رقم خورده است.
نقشی که ایشان در این میان، در مراحل مختلف و در برخورد با سیاست های رژیم، ایفا کرده اند، نقشی دوگانه است.
چرا که از یکسو، ایشان نقشی اساسی در شکل گیری رژیم جمهوری اسلامی و در تدوین مبانی سیاسی- نظری آن، در تدوین قانون اساسی نظام و اصل ولایت فقیه ایفا کرده اند. ایشان از این طریق، مسئولیتی مستقیم در شکل گیری نظامی قرون وسطایی و متکی بر تبعیض، که هستی آن با نقض خشن آزادی های فردی و حقوق شهروندی و دیگر حقوق دموکراتیک مردم، به خصوص زنان و دگراندیشان، از طریق سرکوب و شکنجه و اعدام شریف ترین فرزندان این آب و خاک، رقم می خورد، داشته اند. ایشان تحت رهبری خمینی، با پشت کردن به دستاورد های مبارزاتی یک قرن مبارزات حق طلبانه مردم ایران برای استقرار آزادی و عدالت و رعایت حقوق شهروندی و بر علیه استبداد و بی عدالتی و بی قانونی، بدل به یکی از معماران اصلی نظامی به شدت عقب مانده و ارتجاعی گردیدند. بدین ترتیب بود که آمال و آرزوهای مردمی که با تحمل هزینه هایی بس سنگین، انقلابی عظیم در تاریخ معاصر آفریده بودند به باد فنا داده شد. حاصل این چنین نظامی به صورت به خاک سیاه نشاندن کشور و ملت در مهم ترین عرصه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و گسترش فساد به شکلی باورنکردنی در تمامی ارکان نظام، از صدر تا ذیل نمایان است و هم اینک در مقابل همه مردم میهن ما قرار دارد.
اما، از سوی دیگر نباید فراموش کرد که ایشان در اوج قدرت و در آن هنگام که به عنوان جانشین بلامنازع خمینی تعیین گشته بودند و چشم انداز قرارگرفتن در مقام رهبری نظام اسلامی را از آن خود ساخته بودند با تکیه بر وجدان و با پایبندی به اعتقادات شخصی خویش، به نقد سیاست های خمینی و پیروان گوش به فرمانش در دستگاه حکومتی، به خصوص در زمینه سرکوب مخالفین و دگراندیشان، دفاع از حقوق زندانیان و مقابله باجنایت تاریخی رژیم در کشتار فله ای و هزار هزار زندانیان بیگناه در بیدادگاه های رژیم در سال ۶۷، پرداختند. افشاگری های ایشان در این زمینه، در آن هنگامه سرکوب و قدرت که همه رژیم در کار کشتار یا نظاره گر کشتاری دهشتناک بودند ودر بهترین حالت خود را به ندیدن زده بودند وبا سکوت خویش با جنایتکاران همراهی می کردند، نشان از صداقت و شجاعت اخلاقی تحسین برانگیزی دارد؛ چنین شجاعت اخلاقی و یگانگی با خویشتن خود در میان دولتمردان، بخصوص اگر آخوند باشند، اگر نه نایاب ولی بسیار کمیاب است.
چنین بود که ایشان به دستور خمینی از نیابت رهبری عزل گردیدند. مخالفت بعدی ایشان با اعلام مرجعیت علی خامنه ای، بیش از پیش عرصه زندگی و فعالیت را بر وی تنگ نمود و مدت ها در حصر خانگی قرار داد. مخالفت های ایشان با رهبری فاسد نظام در جریان بر گزاری انتخابات ۲۲ خرداد، با اعتراض به دستبرد گسترده آراء مردم از سوی ولی فقیه و کارگزارانش، و همراهی با میلیون ها مردم خشمگینی که با تظاهرات گسترده خیابانی راه نافرمانی مدنی اختیار کرده و ابطال انتخابات و بر گزاری انتخابات آزاد را فریاد می کردند اوج تازه ای یافت. ایشان از همان ابتدا دولت احمدی نژاد را نامشروع اعلام کردند؛ در تمامی این ۶ ماهه از هیچ کوششی در حمایت از جنبش موسوم به جنبش سبز، در کادر نظام فکری خویش که همانا دفاع از نظام دینی و تکیه هم بر وجه جمهوریت و هم اسلامیت رژیم در چارچوب قانون اساسی بود، دریغ نکردند. وی در آخرین بیانیه های خویش در میان جنجال و گرد و خاکی که قداره بندان رژیم به بهانه پاره شدن یا پاره کردن عکس خمینی بر پا کرده بودند یکبار دیگر با معصوم نخواندن خمینی تابو شکنی کردند و نشان دادند که از نظر وی نه خمینی و نه خط امام، بر خلاف آنچه که برخی از اصلاح طلبان مقدس و خدشه ناپذیر می دانند، از تقدس برخوردار نیست. ایشان تا بدانجا پیش رفتند که به عنوان واضع اصل ولایت فقیه از ستم و سرکوبی که از سوی ولی فقیه به مردم و جامعه رفته و می رود عذر خواستند و... بدین سان است که می توان گفت که با درگذشت آیت اله منتظری، جنبش سبز یکی از حامیان معنوی خویش را از دست داد.
همانطور که گفته شد آیت اله منتظری به عنوان یک مرجع تقلید،از شهامت و جسارت اخلاقی خاصی در بیان نظرات خویش، در تابوشکنی، در مقابله با استبداد و سرکوب و در پیش گرفتن راه های نو و متفاوت از گذشته در پیشبرد فعالیت برخوردار بودند. ایشان، با وجود کهولت سن و برغم بیماری، تا آخرین روزهای حیات خویش با نگاه رودررو به تحولات و با مطالعه داده های جدید، نظرات خویش را تکمیل و اعلام می کردند. بی دلیل نیست که طیف وسیع و گسترده آزادی خواهان ایران و همه آنان که مشغله اصلیشان استقرار آزادی و دموکراسی در ایران است با وجود تمام تفاوت های مهم، اما بدیده احترام به ایشان می نگرند .

اکبر سیف   ۲۰ دسامبر ۲۰۰۹ - ۲۹ آذر ۱٣٨٨