هر لحظه عظیم تر می نمود؟ - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : بانو صابری

عنوان : در لحظات بی پناهی
آقای رحمانی، اگر ایشان جان شما را از اعدام رهایی بخشیدند متأسفانه برای خانواده‍ی من که در قتل عام زندانیان بیش از سه تن ازنزدیکترین بستگان و ده ها دوست را از دست دادیم کاری نتوانستند انجام دهند، اما از اعتبار و بزرگی ایشان در نظر ما کاسته نشد در آن تابستان سیاه و طاعون زده دفتر آقای منتظری یکی از پایگاه های مادرم و خانواده‍ی شوهرم و کلا خانواده های زندانیان بود. در زمانی که گوشها کر، دهانها بسته، قلبها یخزده و دستها فقط برای چنگ زدن بر قلب خون چکان ما دراز می شد دفتر ایشان به روی ما باز بود و ما همه می دا نستیم که اگر کاری از دستش بر بیاید دریغ نخواهد کرد ولی ایشان نیز دستشان کوتاه بود.بارها اتوبوس ما خانواده ها را از پلیس راه تهران برگرداندند و به ما اجازه رفتن پش ایشان را هم ندادند. ایشان قلب مهربانی داشتند و قلبهای مهربان فراتر از دین و مذهب و ایدئولوژی عمل می کنند. یادشان همواره جاودان باد. با مسرتی سرشار از زنده ماندن شما و دیگرانی که من بی خبرم.
۱۹۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣٨٨