از : نیاز
عنوان : مقاله را درست نخوانده اید
چند نکته در مورد مقاله شما جوان باوجدان و خوشفکر،
آن روشنفکران سکولار و سابقه داری که نام بردید مانند نگهدار، حکمت و کشتگر اتفاقا از بی سوادترین روشنفکران سکولارند که حتی در طیف خودی ها نیز کسی دیگر برای آنها تره خرد نمیکند. نوشته هایشان هم بیشتر همان کپی بقول شما ملی-مذهبی هاست و آنها هستند که میکوشند خود را به ملی-مذهبی ها نزدیک کنند و نه برعکس. اتفاقا این آن طیفی است که همچنان به دیدگاه خود درقبل و اوایل انقلاب هنوز هیچ نقدی نکرده و آن را توجیه میکند. پس لطفا از بین پیامبران دنبال جرجیسشان نروید دوست عزیز.
- شما متاسفانه از مقاله آقای قاسمی نژاد آن بخشی که خود خواسته اید حذف کرده اید. درست است که برخی انقلابات قدیمی با کشیده شدن به خشونت و جیگزینی یک دیکتاتوری دیگر شکست خورده اند. شما چرا تنها به نمونه های منفی چسبیده اید جانم؟ بله انقلابهای مورد نظر شما مانند انقلاب ایران چنانکه قاسمی نژاد بدرستی نوشت اساسا مطالبه دموکراسی و آزادی بر اساس بیانیه حقوق بشر نداشته اند. در مقابل انقلاب امریکا و چنانکه جناب قاسمی نوشته اند "تجربه انقلاب های دموکراتیک ۵۰ سال اخیر به ما می آموزدکه انگاه که حکومت های دیکتاتوری تمامی راه ها را بر نیروهای دموکراسی خواه ببندند انقلاب دموکراتیک یگانه استراتژی کامیاب خواهد بود." لطفا اول مقاله را دقیق بخوانید بعد نقد بنویسید.
-- شما میگویید "اگر امروز مردم در خیابان شعارهای رادیکال می دهند به خاطر این نیست که روشن فکران جامعه یا همان مدیران جنبش از پروسه دور مانده اند بلکه ایراد در انجاست که هم رهبری جنبش چهارچوب ها را به صورت عینی مشخص نکرده اند. " دوست عزیز برنامه از این مشخص تر که گفتن : "رای من کجاست." مردم در ابتدا فقط به ابطال انتخابات راضی بودند و میخواستند رای آنها به حساب بیاد.از این مشخص تر؟ ایا این بقول شما "آرمانخواهی" یا "شعار های مرگ طلب و رهایی بخش" بود؟؟؟ شما نمیتوانید پنجاه سال همین را تکرار کنید که. هی مردم را بزنند و بکشند، شما هی بگو رای من کو ، بیا اینور را هم بزن، بیا بیشتر بکش. خودتان از غیر واقعی بودن خواستتان خنده تان نمیگیر؟. یک مثال ساده: یکی که مسئول تقسیم نان بوده، نان را از دست شما گرفته نمیده. شما اول مسالمت امیز ازش میخواهید که آن را پس بده. بعد او نمیده که هیچی شروع میکنه به حد مرگ شما را زدن. شما باز زیر لب هی تکرار میکنی پس بده، پس بده،... ت کی؟ تا بمیری؟ یا اینکه دستش را میگیری هلش میدی نانت را برمیداری؟ و بعدش هم الزاما نمیخوای که او از مسئولیتش عزل بشه؟ خواسته های جنبش اتفاقا دایما بطور مشخص مطرح شده و بسیار هم اولش مسالمت آمیز بود بطوری که دنیا را به احترام واداشت. موسوی باز هم خواسته های مشخصی در بیانیه امروزش تکرار کرده و قاسمی نژاد برخی را نوشته اما شما نمیخواهید ببینید: "...مثل(آزادی) انبوه زندانیان جنبش، حداقل عزل دست اندرکاران سرکوب و کشتار مردم، کوتاه کردن دست سپاه از عرصه اقتصاد و سیاست، عزل اقای احمدی نژاد و ریاست جمهوری مهندس موسوی ...". همه اینها را در سراسر جهان شنیده اند شما نشنیدید؟
-- این نثر و کلمات شما مثل "خرده بورژوازی"، "امپریالیستی"، "طبقه کارگر" بشدت من را یاد ادبیات چپ عقب افتاده می اندازد. من خودم چون اینکاره بودم میشناسم عزیزم. این مذهب شریعتی مآب متاثر و آلوده به مارکسیسم. دوست عزیز شما متاسفانه بر اتهامی که علیه قاسمی نژاد مطرح کرده اید خود بشدت هنوز تحت تاثیر ایدولوژی هستی. این اصطلاح امپریالیزم را برای اطلاع شما میگم که من در غرب سالهاست نشنیده ام. دیگه حتی چپهای اروپایی اصلا استفاده نمیکنند و متعلق به عهد بوق و چپهای دگم کشورهای کمونیستی و فیدل کاستروست.
بابا عزیز من کی گفته برید با خشونت انقلاب کنید. شما فرض را من درآوردی میگذاری و برای خودت علیه اش استدلال میکنی. قاسم زاده به روشنی میگه: "اتفاقا مردم ما در روزهایی کشته شدند که هیچ خبری از سخنان تند نبود". آفرین زنده باد بر مبارزه مسالمت آمیز! صحبت از "دفاع" و نه "حمله" خشونت امیز است. "دفاع ازخود و مقاومت در برابر خشونت های تجاوزگرانه حق شهروندی و حقوق بشری ِ هر انسانی ست. یکسان پنداشتن دفاع از خود با خشونت, و تبلیغ در باره پرهیز از دفاع از خود و مقاومت در برابر خشونت های حکومتی – اسلامی, تحرک و جسارت جنبش آزادیخواهانه را کاهش خواهد داد."
برای اطلاع شما اینم بگم که در رسانه های اروپایی بهیچوجه عکس العمل مردم بر علیه خشونت منفی برآورد نشد. توجه شما را به ترجمه مقالات روزنامه های المانی توسط خانم الهه بقراط در سایت گویا جلب میکنم.
۱۹۴۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|