حمله ی بی سابقه ی کیهان به محسن رضایی


• روزنامه ی کیهان در شماره ی روز سه شنبه ی خود در حمله ای بی سابقه وی را یکی از «عوامل فتنه» و همدست میرحسین موسوی خواند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۴ دی ۱٣٨٨ -  ۴ ژانويه ۲۰۱۰


اخبار روز: روزنامه ی کیهان در شماره ی روز سه شنبه ی خود در گزارشی به نام «برنامه ریزی برای ایجاد فتنه جدید در پوشش پروژه آشتی ملی»، محسن رضایی را عامل «فتنه» و همدست میرحسین موسوی خواند و نامه ی او به علی خامنه ای را جزیی از نقشه ی «سران فتنه» خواند که حلقه های بعدی اش قرار است با به میدان آمدن هاشمی رفسنجانی - که در این گزارش به طور مستقیم نامی از او به میان نیامده است - تکمیل شود. کیهان در گزارش خود «آشتی ملی» را رد کرد و بار دیگر خواهان برخورد قاطعانه با مخالفین شد.
گزارش کیهان را در زیر می خوانید:


گزارش های دریافتی کیهان نشان دهنده آن است که سران جریان فتنه طراحی های جدیدی برای لاپوشانی خیانت های چند ماهه خود در قالب یک نسخه جدید از طرح به اصطلاح «آشتی ملی» انجام داده اند.
در حالی که برخی از تحلیلگران در روزهای اخیر با نامه نسنجیده محسن رضایی خطاب به رهبر انقلاب به عنوان یک «پروژه مستقل» و طراحی شده توسط شخص وی مواجه شده اند، برخی گزارش ها که کیهان اخیرا به آنها دست یافته نشان می دهد این نامه صرفا یک «زیر پروژه» است و باید آن را به عنوان بخشی از یک پروژه کلان تر که هدف آن خارج کردن سران فتنه از بن بست فعلی و فراهم آوردن امکان تداوم حیات سیاسی برای آنهاست، تحلیل کرد.
محسن رضایی در نامه خود خطاب به رهبر انقلاب با به کار بردن تعبیر «معترض» درباره میرحسین موسوی و تمجید از بیانیه شماره ۱۷ وی که در آن حرکت هتاکانه اوباش در جسارت به ایام عزای حضرت سیدالشهدا(ع) مورد تایید قرار گرفته و به عنوان حرکتی خودجوش ستوده شده بود، از ایشان خواسته بود درباره حماسه روز ۹ دی پیامی صادر یا سخنرانی کنند تا «از شروع دوباره فعالیت افراطیون دو جناح» جلوگیری شود. این نامه که به وضوح در حکم تاییدیه و تکمله ای بر بیانیه ضد انقلابی موسوی است، با واکنش های گسترده ای در میان مردم و نخبگان اصولگرا مواجه شد و به سرعت اجماعی در این باره شکل گرفت که رضایی هدفی جز تطهیر سران فتنه ندارد.
اطلاعات کیهان نشان می دهد برخی واقعیت های کلیدی این احساس عمومی را تایید می کند. برمبنای این اطلاعات سران جریان فتنه که اخیرا بر هماهنگی های خود با یکدیگر افزوده اند به ٣ دلیل به این نتیجه رسیده اند که روند فعلی قابل تداوم نیست و باید راه خروجی از آن بیابند: ۱- از دست رفتن بدنه مردمی فتنه و محدود شدن آن به ضد انقلاب ۲- ناتوانی سران فتنه از کنترل رفتارهای ضد انقلابی باقی مانده حامیان خود و قطعی شدن این موضوع که نظام و مردم عقیده دارند هزینه این رفتارهای ضد انقلابی باید مستقیماً توسط سران فتنه پرداخت شود و ٣- استحکام درونی جبهه انقلاب و سربازان ولایت فقیه که حماسه روز ۹ دی نشان داد از پشتوانه مردمی وسیع و غیرقابل انکاری برخوردار است.
بر مبنای این ٣ دلیل سران فتنه تصمیم گرفته اند یک پروژه وسیع رسانه ای با محوریت ضرورت آشتی ملی و خروج کشور از وضعیت فعلی را کلید زده و خود را در جایگاه ناصحان نظام و طلبکاران از آن بنشانند. نامه رضایی فقط بخشی از این پروژه است و بخش های دیگر آن هم به زودی آشکار خواهد شد که نگارش نامه هایی دیگر به رهبری، وارد کردن برخی بزرگان روحانی به این عرصه و نهایتاً ایجاد جنجال رسانه ای از طریق به دست گرفتن «پرچم خاتمه بحران» و «آرامش کشور» فقط بخش هایی از آن است. یک کارشناس آگاه که تحرکات جریان فتنه در ماه های گذشته را مستمراً مطالعه کرده در این باره به کیهان گفت: «از ابتدا قرار بود همین اتفاق بیفتد. لااقل یک محفل خاص که تا امروز سران فتنه را اداره و تغذیه کرده از ابتدا بنا داشت ابتدا برای شعله ورتر شدن آتش فتنه هرچه می تواند انجام بدهد و بعد آن روز که همه خسته شدند و مطالبه خروج از وضعیت بحران در میان مردم بالا گرفت به عنوان فرشته نجات وارد عمل شود و ختم شدن غائله را به نام خود تمام کند.» وی ادامه داد: «برنامه ریز این جریان مدت ها قبل گفته بود نهایتاً همه مجبور می شوند سراغ من بیایند و حالا که این اتفاق نیفتاده و بلکه مطالبه برخورد با سران فتنه فراگیر شده، خودش تصمیم گرفته وارد عرصه شود و آخرین پروژه اش را اجرا کند.»
اطلاعات کیهان نشان می دهد که هدف نهایی این پروژه این است که اولاً سران فتنه را با کمترین هزینه از مهلکه نجات دهد و ثانیاً فتنه گران خود تبدیل به منادی وحدت و آشتی شوند تا اگر نظام نپذیرفت- که طبعاً نخواهد پذیرفت- بتوانند نظام را متهم کنند که اساساً بنای آشتی ندارد و فقط به دنبال درگیری و دعواست و به این ترتیب هزینه همه درگیری های احتمالی آینده را از روی دوش سران فتنه برداشته و به گردن نظام بیندازند.
اطلاعات موجود نشان می دهد گام بعدی این پروژه احتمالاً انتشار یک نامه دیگر و درخواست تشکیل چیزی شبیه شورای حکمیت یا شورای آشتی ملی خواهد بود. سران فتنه البته هنوز در این باره که نامه بعدی باید به امضای چه کسی باشد، چه زمانی منتشر شود و دقیقاً چه مواردی را مطرح کند که کهنه و تکراری به نظر نیاید، به جمع بندی نهایی نرسیده اند ولی در این باره اتفاق نظر دارند که در پیش گرفتن این روش تنها راهکار پیش روی آنهاست.
همه این برنامه ریزی ها در حالی است که کارشناسان عقیده دارند هرگونه اغماض و چشم پوشی نسبت به فتنه گران که امثال آقای رضایی هم در ماه های گذشته با آنها همگام و هم قدم بوده اند، باعث خواهد شد هزینه اقدام علیه امنیت ملی بسیار پایین به نظر برسد و به این ترتیب فتنه گران و دوستان خارجی آنها در برنامه ریزی برای ایجاد فتنه های بعدی جسورتر شوند و دقیقاً به همین دلیل باید حداکثر سخت گیری را در این مورد اعمال کرد. این کارشناسان معتقدند اگر منظور از آشتی ملی آشتی مردم با یکدیگر باشد این بحثی بی مورد است چرا که مردم اساساً با یکدیگر نزاعی ندارند و حماسه روز ۹ دی ماه هم نشان داد اتحاد ملی با حداکثر درجه ممکن اکنون در میان مردم وجود دارد و بسیاری از کسانی که آن روز به خیابان آمدند همان کسانی هستند که در روز ۲۲ خرداد به کاندیدایی به جز دکتر احمدی نژاد رای داده اند. اما اگر مقصود آشتی بین جریان سیاسی باشد این امر بدون برخورد با فتنه گران، جبران عملی خسارت هایی که در اثر خیانت های آنها به کشور وارد شده و مرزبندی صریح و روشن آنها با دشمنان اسلام، انقلاب و رهبری مطلقاً امکانپذیر نیست.