«عالیجناب خاکستری» تاقچه بالا می‌گذارد! - همنشین بهار

نظرات دیگران
  
    از : جواد

عنوان : با استعفای اقای حسینیان باید مخالفت کنید.
هر کس در مجلس با استعفای اقای حسینیان موافقت کند خائن و محارب است.
ایشان باید در مجلس بماند و قانون اعدام بدون محاکمه افراد مغضوب هر حکومتی را که ایران دارد، و ایشان بانی ان قانون است، را به تصویب برساند.

ما به این قانون بعد از سقوط عاجل این حکومت احتیاج داریم ، تا در اینده کار های حکومت ملی بعدی ما در برابر تمام جانیان حکومت فعلی قانونی باشد.
۱۹٨۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣٨٨       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : باسخ موسوی به همدانی
برای ان دسته از ذوب شدگان در ولایت ، باسخ موسوی را در زیر می اورم چون فراموش کرده اند در سایت خود بگذارند. همانطور که گفتم موسوی عوض نشده است و قرار نیست عوض شود. مهم این است که چگونه جنبش از او برای اهدافش استفاده کند. تا جناحهای رزیم امید داشته باشند که سوار جنبش شوند از سرکوب قاطعانه منصرف می شوند و این برای نیرو جمع کردن جنبش مهم است. برای آنها که به موسوی توهم داشتند و فکر می کنند که موسوی عقب رفت و جلو رفت نیز این باسخ بخوبی نشان میدهد که این آقا همانطور که خود گفت برای نجات جمهوری اسلامی آمده است. برای جنبش انقلابی مهمترین مساله این است که ضمن افشای اینها بعد از هر حمله بگذارد تا اینها جلو بیایند تا شکاف بین جناحها عمیقتر شود. مردم ۳۰ سال است میخواهند اینها بروند و ذره ای توهم ندارند و لی خوب میدانند با این رذلها جگونه بازی کنند. برای هر حمله باید دور خیز کرد و برای هر دور خیزی بایستی کمی به عقب رفت. منتظر دورخیز ۲۲ بهمن باید بود:

۱۸دی: پاسخ‌‌های موسوی به چهار پرسش آیت‌الله نوری همدانی


پارسینه

میرحسین موسوی، نامزد معترض انتخابات ریاست‌جمهوری در نامه ای سرگشاده به ۴ پرسش آیت‌الله نوری همدانی پاسخ داد.

آیت‌الله نوری همدانی در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل ناجای کشور، با طرح ۴ پرسش از آقای موسوی، خواستار ارائه پاسخ‌های روشن به این سوالات شده بود.

متن این نامه به این شرح است:

حضرت آیت‌الله نوری همدانی
سلام علیکم

ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین بن علی علیهما السلام، سخنان اخیر شما و سوالاتی که اخیراً در جمع خاصی خطاب به اینجانب مطرح فرموده‌اید ملاحظه شد.

ذیلاً پاسخ‌هایی هرچند کوتاه و خلاصه اما دربرگیرنده پاسخ‌هایی به پرسش‌های مذکور بیان می‌گردد. امید آن‌که خداوند همه ما را به احسن‌السبیل هدایت فرماید.

سوال: شما خودتان را پیرو و دنبال رو خط امام راحل و آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی معرفی می‌نمایید، چرا در مقابل شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» هواداران‌تان در راهپیمایی روز قدس هیچ عکس‌العملی را بروز ندادید؟

پاسخ: اولاً گویا دفتر جنابعالی، اجازه مطلع شدن شما از سیر تحولات را نمی‌دهند و یا تنها در کانال‌ها و بولتن‌هایی که خود تشخیص می‌دهند منحصر می‌کنند.

اینجانب در بیانیه‌ای که پس از روز قدس صادر کردم از سردادن چنین شعارهایی تبری جستم و از هواداران راه نورانی امام خمینی و جنبش سبز ملت ایران نیز خواستم از سردادن چنین شعارهایی خودداری کنند.

ثانیاً اینجانب همان‌طور که اعتقادات مذهبی، روحیات، عملکرد و سوابقم اثبات می‌کند دشمن رژیم منحوس صهیونیستی بوده و هستم اما همان‌گونه که بارها در مناظره‌ها و بیانیه‌ها نیز تأکید نمودم، معتقدم به جای برخورد با معلول‌ها باید به سراغ علل رفت و آن‌ها را درمان کرد. باید از خود بپرسیم که چه کار کرده‌ایم که مردمی که تا کنون چنین شعاری سر نمی‌داده‌اند اکنون در راهپیمایی‌های پیاپی خود، چنین شعارهایی را سر می‌دهند؟ بعید می‌دانم کسی به خاطر انتقاد میرحسین موسوی از عملکرد دولت چنین شعاری را سرداده باشد.

به نظر من اگر علت درمان شد، معلول هم درمان می‌شود. یعنی اگر به همان اندازه که دل مسوولان کشور برای قربانیان وهابی و حنبلی در نوار غزه می‌سوخت برای شیعیان امیرالمومنین علیه السلام و عزاداران حضرت سیدالشهداء علیه السلام می‌سوخت و از ریخته شدن خون پاکشان به درد می‌آمد و جلوی آن‌را می‌گرفتند کسی به خود اجازه طرح چنین شعارهایی را نمی‌داد.

سوال: چرا باید رهبران و گردانندگان فرقه سبز در مقابل شعار «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» سکوت کنند؟

پاسخ: طبق معمول به نظر می‌رسد اطلاعات دریافتی شما سانسور شده است زیرا اینجانب در اولین فرصت، بیانیه‌ای صادر کرده و از این شعار ابراز برائت کردم و از مردم خواستم از سردادن این شعار نیز خودداری کنند. این کاری بود که از دست اینجانب بر می‌آمد. جنابعالی اگر راه دیگری سراغ دارید بفرمایید تا من از طریق آن از این شعارها ابراز انزجار کنم.

فرموده‌اید که شعار جمهوری ایرانی، شعاری است که رضاخان و پسرش مرتب سر می‏دادند و اسلام نخستین رکن این نظام است و این نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد.

البته آن‌طور که امام خمینی به ما آموختند رضاخان و پسرش به دیکتاتوری و خون آشامی اعتقاد داشتند نه به نظام جمهوری، چه رسد به این که این جمهوری اسلامی باشد یا ایرانی. در ضمن اینجانب نیز به شدت اعتقاد دارم که نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد و همه حتماً باید به قانون اساسی که این نکته در آن مورد تأکید قرار گرفته است پای‌بند باشیم.

سوال: طرفداران شما در شهر مقدس قم و هم‌چنین تهران و شهرهای دیگرشعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را سر دادند؛ اگر شما واقعا پیرو خط امام و در زمره دوستداران ایشان هستید، چرا آنان را متوجه اشتباه و غفلتشان نمی‌کنید؟

پاسخ: اولاً تمامی کسانی که در تجمعات اعتراض‌آمیز شرکت می‌کنند ضرورتاً پیروان راه امام خمینی و هواداران اینجانب نیستند و ممکن است فرصت‌طلبانی نیز پیدا شوند که با قاطی شدن با این تجمعات، شعارهای خاص خود را سر بدهند.

ثانیاً نه تنها اینجانب بلکه دیگر بزرگواران فعال در نظام و مردم، وظیفه ندارند پاسخگوی شعار هر شخصی با هر منش و اعتقادی که در هر گوشه کشور هر نوع شعاری سر می‌دهد باشند زیرا اگر من و شما بخواهیم پاسخگوی هر موضوع و شعار و دست‌نوشته و دیوارنوشته و پارچه‌نوشته و روزنامه و سایت و وبلاگ و مقاله و غیره‌ای در هر گوشه کشور باشیم ۲۴ ساعت که هیچ، تمام عمر ما هم کفاف واکنش به این قبیل امور را نخواهد داد.

سوال: شما می گویید که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارید اما همگان می‌دانند که آن‌ها چقدر از شما در رسانه‌های خود تعریف و تمجید می‌کنند؛ پس چرا راه خود را از آنان جدا نمی‌کنید؟

پاسخ: هم‌چنان تأکید می‌کنم که هیچ ارتباط و رابطه‌ای با بیگانگان ندارم و در این راه حاضرم علناً و در برابر مردم با سوگند به قرآن، این مطلب را اثبات کنم مگر آن‌که آقایان، اعضای دفتر و مشاوران اینجانب را «بیگانه» قلمداد کنند. این‌که چرا رسانه‌های بیگانه از اینجانب تعریف و تمجید می‌کنند به من ارتباطی ندارد. ما مکلف به عمل به تکالیف شرعی و قانونی خود هستیم و از امام امت آموخته‌ایم که تمجید یا توهین دیگران، اثری بر راه و رفتار ما و انجام وظایف الهی و ملی ما نداشته باشد.

در ضمن اینجانب اعتقاد دارم ضرورتاً هر شخصی که مورد تمجید رسانه‌های خارجی قرار بگیرد، شخص پلیدی نیست. مگر نه این‌که افتخار ما و شما این است که خلیفه دوم و معاویه بارها از امیرالمومنین علی تعریف و تمجید کرده و می‌گفتند لو لا علی لهلک فلان.

مگر نه آن‌که در صحاح سته و حتی بسیاری از کتب وهابیت، هزاران نکته در مدح علم و تقوا و مراتب عالیه علی علیه السلام نقل شده است که جنابعالی بیشتر از من و امثال من به آن واقفید. آیا چنین تمجیدهایی ضرورتاً بیانگر خباثت شخص مورد تمجید است؛ معاذالله که اگر چنین اعتقادی داشته باشیم از دایره دین مبین اسلام خارج خواهیم بود.

چه بسا رسانه‌های بیگانه، ویژگی‌هایی چون حمایت از آزادی بیان، منطق، ادب، صلح‌دوستی، ارتباط دوستانه با سایر ملل و دیگر خصوصیات را در جنبش سبز ملت ایران دیده‌اند که از آن تمجید می‌کنند کما این‌که دشمنان علی علیه السلام، نمی‌توانستند منکر ویژگی‌های الهی و انسانی آن مرد بزرگ شوند و به آن در کتب و دیگر رسانه‌های آن روز نیز اذعان و اعتراف کرده و برای تاریخ به یادگار گذاشته‌اند.

قبول دارم که باید در حمایت بیگانگان از خود شک کرد اما اگر بخواهیم تمامی این قبیل حمایت‌ها را مشکوک به شمار آوریم باید حمایت‌های آمریکا از دوستان ما در منطقه و کشورهای اسلامی مانند حمایت‌های آمریکا از مجلس اعلای اسلامی عراق، حزب الدعوه الاسلامیه و بسیاری دیگر از گروه‌هایی که با صدام و القاعده و طالبان جنگیده‌اند، مورد تشکیک و تردید جدی قرار گیرد در حالی‌که به هیچ وجه چنین نیست، بلکه حمایت آمریکا و اروپا از این گروه‌ها که اتفاقاً از صمیمی‌ترین حامیان و دوستان ما در منطقه هستند به این دلیل بود که با دیکتاتوری دیکتاتورها و خشونت تروریست‌ها و خشونت‌طلبان می‌جنگیدند و نه صرفاً به خاطر این‌که عقاید مذهبی و رفتارهای انقلابی آنان، مورد تأیید آمریکا بوده است.

خداوند همه ما را به راه صحیح اسلام ناب محمدی هدایت و در فرج حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل فرماید.

والسلام علی من اتبع الهدی
میرحسین موسوی
۱۶ دی ماه ۱۳۸۸

۱۸ دی ۱۳۸۸ ۱۳:۰۲
۱۹٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣٨٨