از : Ali .
عنوان : کامنت های مفید
اگر همه ما، سعی کنیم مثل این دو هم وطن، آرش و امید، تصور خود از وضعیت موجود را، با استدلال بیان و نظرات دیگری را نیز به همین گونه نقد کنیم، فکر می کنم کم کم میتوان امیدوار بود که نتایج خوبی هم از این کامنت ها حاصل شود.
۲۰۴۲٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨٨
|
از : امید آینده
عنوان : وظیفه ی ماست که اجازه ندهیم خامنه ای موفق به اجرای این توطئه شوم شود.
در پاسخ به پرسش شما باید دید صف بندی نیروها در صحنه چگونه ست:
[۱] - حامیان حکومت
- طرفداران جمهوری اسلامی مطلقه ولایتی - برهبری خامنه ای و مافیای مصباح ، جنتی و بخشی از روحانیون حوزه ، قدرت نظامی
سپاه و اطلاعات و تمام امکانات رسانه ای و ماشین دولتی و خزانه ی دولت ( بیت المال ! )... سازمان یافته و اهریمنی
- طرفداران جمهوری اسلامی ولایت فقیه - موئتلفه و بخشی از اصول گرایان مجلس و روحانیت سازمان یافته و مافیائی
- طرفداران جمهوری اسلامی مشروطه ی ولایت فقیه - بخشی از از اصلاح طلبان حکومتی و روحانیون و بخشی از نیروهای «سکولار»
بند نافشان هنوز با رهبری و ماشین دولتی چسبیده ست. پراکنده و بخشی در زندان فاقد امکانات رسانه ای و قدرت مالی
- طرفداران جمهوری اسلامی - نهضت آزادی و ملی -مذهبی ها - نواندیشان دینی و بخشی از نیروهای «سکولار» پراکنده و متشتت
[۲]- نیروهای مستقل جنبش سبز - میلیونها نیروی معترض بخصوص جوانان و زنان ستون فقرات جنبش هستند که نمی توان آنها را جزو طرفداران حکومت یا مخالفان حکومت تقسیم کرد ابن موضع با موضع گیری های آتی موسوی و کروبی روشن تر خواهد شد.
[ ۳]- مخالفان و منقدان حکومت
- طرفداران جمهوری - نیروهای ملی و چپ دموکرات
- طرفداران جمهوری دموکراتیک خلق یا سوسیالیستی - چپ انقلابی -
_طرفداران جمهوری دموکراتیک اسلامی - مجاهدین خلق
[ ۴] -نیروهای مردد که تاکنون در مبارزه شرکت نکرده اند.
فعلا در باره ی آنها صحبت نمی کنم
بنظر من خامنه ای و باندش تلاش می کند نیروهای طرفدار بقای حکومت که در بلوک [۱] قرار دارند را و تابحال به نحوی نسبت به او و احمدی نژاد و سپاه اعتراضاتی نموده اند را به نحوی از نیروهای غیر حکومتی «غیر خودی » جدا نماید. مانند خاتمی ، رفسنجانی ، موسوی ، کروبی و اصلاح طلبان و ..و.. بخشی از اصلاح طلبان قبلا در زندانند- نهضت آزادی را فلج کرده
در نتیجه این سیاست احتمال دارد جنبش سبز در داخل کشور از نقش خاتمی ، موسوی و کروبی و تمام امکانات نسبی آنها محروم شود.
آلترناتیو اول: مانند تشییع جنازه ایت الله منتظری ، ۱۶ آذر و مراسم عاشورا که بدون تدارک قبلی موسوی و کروبی مردم در ۲۲ بهمن حسابی شرکت کنند و شعار های خود را بدهند و به تهدید های اخیر خامنه ای توجهی نکنند.
آلترناتیو دوم : روحیه سرخوردگی بخشی از نیروهای جنبش سبز را از فعالیت بازدارد. در این صورت خامنه ای توانسته با تفرقه افکنی
به انتقام گیری از مردم و تمام کسانی که تا بحال دستگیر شده اند بپردازد.
وظیفه ی ماست که اجازه ندهیم خامنه ای موفق به اجرای این توطئه شوم شود. امیدوارم خاتمی ، رفسنجانی ، موسوی و کروبی
موقع را درست تشخیص بدهند و در دام شوم خامنه ای که برای آنها و مردم پهن کرده نیفتند.
۲۰۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : "سازش" یا "مذاکره" یا "نه سازش نه مذاکره" احتمالی رهبران نمادین جنبش
مقدمه:
۱) بهر حال آقایان موسوی و کروبی و خاتمی افراد معتقد مذهبی و شیعه هستند. و هر چه هم در موضع رهبری با منطق و با انصاف باشند، ولی نمی توان در احساس عاطفی آن ها با اعتقاداتشان تردید کرد.
۲) از طرف خامنه ای و حاکمیت در فشار شدید قرار دارند که تکلیف خود را با مخالفان رژیم جمهوری اسلامی مشخص کنند. حتی امروز خامنه ای امر کرد: دو پهلو حرف نزنند.
۳) در حال حاضر اگر هم بخواهند نمی توانند خارج از چارچوب قانون اساسی حرکت بزرگی انجام دهند.
یکم: "سازش"
در صورت "سازش" آن ها با خامنه ای چه خواهد شد:
۱) بدون هیچ امتیازی جنبش را خواهند فروخت و به مردم هم هیچ گزارشی نخواهند داد.
۲) با گرفتن امتیازات محدود و نمایشی جنبش را برای منافع خود واگذار خواهند کرد.
۳) هیچ امتیازی نخواهند گرفت ولی به مردم به نحوی اطلاع می دهند که دیگر روی ما حساب نکنید. ما نیستیم بای بای!
به گمان من با توجه به شناختی که از این آقایان داریم، احتمال حالت (۳) حدود ۹۰ درصد است.
دوم: مذاکره
۱) رژیم خردمندی نشان می دهد و تلاش می کند با همکاری آن ها گذار آرام و مسالمت آمیز به دمکراسی اتفاق بیفتد.
۲) امتیازات محدودی چون باز کردن نسبی و قابل کنترل فضای سیاسی کشور می دهد تا در زمان لازم به سرکوب بپردازد.
۳) مذاکره می کند برای وقت کشی تا جنبش مردم فروکش کند و در صورت لزوم جنبش را سرکوب کند.
به گمان من احتمال حالت (۱) نزدیک به صفر است. احتمال حالت (۲) حدود ۴۰ در صد است. احتمال حالت (۳) حدود ۶۰ در صد است.
سوم: "نه سازش نه مذاکره" (ادامه وضع فعلی)
۱) جنبش رادیکال می شود و قبل از آمادگی برای رویارویی نهایی در دام سرکوب می افتد که ممکن است به هرج و مرج در کشور بینجامد.
۲) جنبش رادیکال می شود و با عبور از رهبران فعلی و سرنگونی رژیم به پیروزی می رسد.
۳) در جنبش شکاف ایجاد می شود. برخی سازش می کنند. برخی منفعل و برخی به مبارزات مسلحانه روی می آورند
۴) رهبران جدید پیدا می کند و با انسجام نسبی به مبارزه ادامه می دهد.
۵)؟؟؟
اگر فقط چهار حالت بالا را فرض کنیم به گمان من احتمال وقوع هر حالت ۲۵ در صد است.
نتیجه:
اگر فرض کنیم مطالبات مردم ریشه ای و عمیق است و با گذشت زمان از آن ها کوتاه نخواهند آمد،باید شکیبا بود و اجازه داد در این مرحله "سازش" یا "مذاکره" صورت گیرد.
پ. ن. برای هر مورد می توان حالت های دیگری هم درنظر گرفت. ولی این یک صورتبندی ساده مساله است و من هم قبلن فکری درباره آن نکرده ام. این را در جای دیگری کامنت گذاشتم و در حالت نوشتن کامنت درباره حالت های مختلف آن فکر می کردم. هدف فقط به جریان انداختن تحلیل هایی از این نوع است به جای فحش دادن های احساسی به یکدیگر و اعصاب یکدیگر را خرد کردن.
۲۰۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨
|
از : شریف فروتن
عنوان : برای دکتر فرید راستگو
در این جا تا دلتان بخواهد تمرین دموکراسی هست، امیدوارم یک روزی از راست راست تا چپ چپ در یک جو صمیمانه و تحمل دراز مدت یکدیگر برای ساختن ایرانی آباد و آزاد بدون «فضولی » جهانخواران بی آبرو و غلام بچه های آنها در ایران فعالیت کنیم.
این را نوشتم که از دوستان دعوت کنم از برج عاج پائین بیایند و نم نمک برای انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی تلاش کنیم از برخورد
جناب فرید راستگو که در ۱۵خرداد۸۸ مقاله زیر را نوشتند مدد می گیرم :
با شرکت در رای گیری چیزی تغییر نمی کند
• . فرض کنیم احمدی نژاد برود و مثلاً موسوی یا کروبی بیآید، با بقیه نظام چه می خواهیم بکنیم؟ با نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها چه کنیم؟ با آقای سعید مرتضوی چه کنیم؟ با آقای جنتی چه کنیم؟ با مجلس خبرگان رهبری که سالهاست چشم بر روی اعمال غیرقانونی رهبر بسته است چه کنیم؟ با آقای علی خامنه ای رهبر نظام ولایت مطلقه فقیه که به هبچ ارگان و کسی پاسخ گو نیست چه کنیم؟ ............................
آنانی که مردم را به شرکت در رای گیری ترغیب و تشویق می کنند یا کسانیکه در این رای گیری شرکت می کنند باید هدف خود را از شرکت در این رای گیری معین سازند و از خود بپرسند آیا باشرکت در رای گیری به حداقل هدف یا اهداف خود که همان آزادی و حقوق شهروندی است خواهند رسید. باید همواره در حال بازنگری و دوباره سنجی راجع به بهبود زندگیمان باشیم و هنگام عدم موفقیت به فکر فرو رویم. ............
خب جناب فرید راستگو !
کلمات شما چه در قبل از انتخابات و چه امروز که در این پائین مرقوم فرموده اید بوی نا امیدی و بدبینی میدهد. بهتر ست صادقانه بگوئید اگر مردم حرف شما و امثال شما را گوش میدادند و در انتخابات شرکت نمی کردند وضع مردم امروز بهتر بود ؟
از جوانان آموز اخلاص عمل !
۲۰۴۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨
|
از : حق
عنوان : شاخه های مختلف نیروهای سکولار دمکرات امروز باید تصمیم بگیرند تا چه حد تکثر گرا و انعطاف پذیر هستند و گرنه فردا دیر است. هر شاخه ای که در انعطاف پذیری و تکثر گرایی خود در این دوره سرنوشت ساز مردود شود پایه مردمی فعلی خود را در آینده نزدیک از دست می دهد و م
خدمت اخبار روز، فعالان سیاسی، مقاله نویسان و از همه مهمتر خوانندگان محترم این سایت،
انفعال، وقت کشی، تردید و ترس از عکس العمل این و آن در این برهه از زمان ایران را بر باد خواهد داد. ۲۲ بهمن در راه است و رژیم در صدد بازسازی خود با کمک حیله گران درون و برون مرزی.
شاخه های مختلف نیروهای سکولار دمکرات امروز باید تصمیم بگیرند تا چه حد تکثر گرا و انعطاف پذیر هستند و گرنه فردا دیر است. هر شاخه ای که در انعطاف پذیری و تکثر گرایی خود که در این دوره سرنوشت ساز مردود شود پایه مردمی فعلی خود را در آینده نزدیک از دست خواهد و دیگر نخواهد توانست سر بلند کند و تا ابد ملعون ملت ایران خواهد شد. آیا این چیزی نیست که ما را نگران کند؟ اگر ما هم اکنون تصمیمات درست و بموقع بگیریم سرمایه و تبلیغی مهم برای پیشبرد اهداف خود در رقابت های سیاسی و جامه عمل پوشاندن به آنها خواهد بود. ما باید با همه نیروهای دیگر سکولار و دمکرات به زیر یک چتر برویم بدون آنکه هویت خود را از دست بدهیم. سیاست را بشناسیم و سیاست ورز باشیم و هدف که آزادی ایران در وحله اول است را فراموش نکنیم.
سپاسگزارم
۲۰٣۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : نگران بازی باخت-باخت-باخت
و اما نگرانی من از سناریوی باخت -باخت -باخت (حاکمیت -جنبش -کشور) است که نمی تواند برای ما یه گزینه باشد. در حالی که برای برخی جریانات این گزینه اصلی آن هاست. چرا که ماموریت آن ها از آن لحظه شروع می شود.
اگر جریانات افراطی داخل حاکمیت بخواهند کشور را به سمت فروپاشی و هرج و مرج بکشانند (که آرزوی برخی جریانات تجزیه طلب هم هست)، باید هوشمندی خود را در عرصه سیاست ورزی بکار گیریم.
مثلن چرا نمی خواهند با آمریکا رابطه رسمی برقرار شود؟ چون در این حالت عدم شفافیت و تحریم، خرید از کانال های غیر رسمی منافع بیشتری به جیب آن ها می ریزد. چرا جنگ را ادامه دادند چون از خریدهای نا شفاف نظامی سود های کلان به جیب می زدند. خوب این ها شریک خارجی هم دارند و آن ها هم بهشان خط لازم را برای بحران سازی می دهند.
۲۰٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨
|
از : آرش
عنوان : پاسخی کوتاه به پرسش اصلی این نوشتار
...این پرسش جدی را مطرح کرده است که آیا تلاشی برای حذف نیروهای سکولار – دموکرات و جریاناتی که یک حکومت مذهبی نمی خواهند از «جنبش سبز» شروع شده است؟
.
ببینید دوستان گذشت زمان رهبری با حکم رسمی و داشتن پست در هرم سازمانی. امروزه حتی در شرکت ها و سازمان های انتفاعی هم رهبریت با اثر گذاری فرد می آید تا جایگاه سازمانی وی. یعنی یک فرد می تواند مدیر و یا دایرکتور خود را رهبری کند و به دنبال خود بکشاند. عصر عصر رقابت است و دانش!
اگر نگاهی به سه لایه فعلی سازماندهی و تشکیلات جنبش سبز بیندازیم:
http://doust۱۱۴.persianblog.ir/post/۱۸۷
می بینیم که احزاب و جریانات فکری سیاسی می توانند با تکثیر هسته ها و گسترش شبکه ها وزن خود را در لایه سوم زیاد کنند، در لایه وسط با جریانات همفکر ائتلاف تشکیل دهند، و در لایه اول برای قرار گرفتن در رهبریت جنبش رقابت کنند. بنابراین هرچه در لایه های سوم و دوم بیشتر و بهتر فعال باشند، در لایه اول اثرگذارتر هستند.
پ.ن. آیا زمان آن نرسیده که آن عده ای که در این سی سال فقط یاد گرفته اند آرزوهای شیک و مامانی لیست کنند، اندکی بردانش "چگونگی رسیدن" به آرزوهای خود بیافزایند؟
۲۰٣۵۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣٨٨
|
از : مهرداد رهسپر
عنوان : «هیچ نترسید، ما دیگر با هم نیستیم»
دوستان محترم،
مینویسید :« نیروی دموکرات - سکولار باید به سازماندهی و ارایه ی برنامه و خواست های خود به صورتی منسجم اقدام کند.»
اولا منظور چه نیرویی ست؟ از کلام شما فهمیده میشود که دمکراتهایی هستند که سکولار نیستند و سکولارهایی که دمکرات نیستند و گروه دیگری که هم دمکراتند و هم سکولار و حالا باید چنین و چنان کنند.
دوما : بسیار خوب ؛ بکنند. چه کسی مانع است؟ سی سال بیشتر است که هر روز خدا گفته ایم باید بکنیم. چه کرده ایم؟ حالا میگویید بهترش را بکنیم؟ بسم الله. اما چرا چنین سازماندهی ای باید با حمله به موسوی و کروبی و سحابی و دیگران آغاز شود؟ ما که در یک دوران آرامش و« آتش بس» بسر نمی بریم که با فراغ بال درگیر دعواهای نظری شویم. دیگرانی هم هستند که در این دعوا ذینفعند - و چه «دیگرانی» و چه منافعی ...
میگویید : «توپخانهی هشدارها، به جای آن که متوجه حکومت شود، رو به سوی جنبش مردم چرخید.»
خوب، انصافا، این سایت خودتان و آن سایت گویا را نگاه کنید : سر توپخانهی خارج کشوری ها به سوی چه کسانی چرخیده؟
ما مردم در زندگی روزمره مان همگی حسابگر و محتاط و معقولیم و متناسب با شرایط عمل می کنیم. انصاف است که در حوزهی زندگی عمومی تا این حد بی مسوولیت باشیم که هیچ سود و زیان کارهایمان را نسنجیم و تنها به فرمان سوداهایمان عمل کنیم؟
۲۰٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣٨٨
|
از : نیاز
عنوان : شما هم جز اتحاد خودی ها را بر نمیتابید
اگر منظور از نیروهای سکولار دموکرات همان پشتیبانان سکولار جنبش سبز آقای نوری اعلا است که خودش از همین حالا به خودی و غیر خودی کردن دست زده است. والا جای مشروطه خواهان در این اتحاد کجاست؟ اگر هم فقط سکولارهای چپ مورد نظر شما یند که خودتان یکبار با ایجاد اتحاد جمهوریخواهان امتحان کردید و آخرش هم بجز خودی هایتان کسی در آن نماند، یا بعضا نگذاشتید بماند. از این اتحاد هم همان در میآید که از اتحاد جمهوری خواهان در آمد. شما بگویید غیر خودی های دموکرات شما اساسا کی هستند؟؟؟.
۲۰٣۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨٨
|
از : نرگس مست
عنوان : نه اقای علی
آقای علی که هنوز گویا شیفته علی و کردن زدن های او با شمشیر ذوالفقارش هستید. شما با توسل به کدام آمار و ارقام ادعا دارید که مردم ایران جملگی شیفته جهل و خرافات و وحشی گری اسلامی هستند؟ انسان یا از شعور بهره میگیرد یا از کتاب آسمانی. اولی از تجربه و تاریخ میاموزد و استفراغ تاریخ را دوباره نمی بلعد. دومی ۱۴۰۰ سال حیران ظهور آمدن فردی است که در چاه افتاده و قادر نیست از چاه بیرون بیاید ولی میخواهد جهان را غرق در آزادی و عدالت حکومت عدل علی کند. چرا شما شیقته گان اسلام مرتب نقش خویش میبینید در آینه؟ چون شما ها مخالفتی با خرافات و جهل ندارید، میباید تمامی مردم ایران هم همچون شما باشند؟ اگر قرار هست شیادان و جنایتکاران یک جناح رژیم (رفسنجانی، خاتمی، کروبی، گنجی، سروش، موسوی، سازگارا و ........) به سر کار بیایند و جناح دیگر در پشت پرده باشد. چرا باید به خیابان ها رفت، علیه بی عدالتی و سرکوب شعار داد و جان های زلالی را یخاک کشاند؟ مگر هر دو رژیم در ۳۱ سال گذشته دست در دست هم به چپاول و غارت و کشتار دست نزدند؟ ایا با عقل، شعور، و خرد را به مسخره گرفت؟ اسلامگرایان اگر در پی آنند، آزاده گان که چنین نیستند. لطفن به شعور و خرد مردم توهین نکنید
۲۰۲۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨٨
|
از : Ali .
عنوان : به خانم مست
خانم مست می گوید:تمام مردم باید صف خود را ازسبزهای اسلامی جدا کنند. شما با این حساب ، تا دیر نشده مردم ایران را منحل فرموده ، مردم جدید و باب میل تعیین فرمایید تا دنبال آن کسی راه افتند که شما می خواهید.
۲۰۲۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨٨
|
از : نرگس مست
عنوان : چند نکته در این خصوص
سعی میکنم بجای ارایه بحث، فشرده نکاتی را بگویم
۱. یک مذهبی بنا به هرتعریفی که میدانید و میخواهید مورد استفاده قرار دهید، نمیتواند روشنفکر باشد. اولا روشنفکر اهل تحقیق و پژوهش هست تا به مسایلی آگاه شود. یک مذهبی تمامی مسایل را در کتاب آسمانی خود میبیند و برای همه مسایل جواب از قبل آماده شده دارد.دوم، یک مذهبی نمیتواند ملی گرا باشد چرا که مسایل و خواست های مذهبی اش بسیار مهم تر و بالاتر از مسایل میهنی و ملی اش هست و همانطور که خمینی گفت و تمامی مقلدانش از موسوی گرفته تا کروبی، خاتمی، کیانوری، نگهدار، گنجی و غیره تکرارش کردند، "دمکراتیک و ملی هر دو فریب خلق اند" . سوم اینکه یک مذهبی نمیتواند دمکرات باشد. دمکرات بودن شرایطی دارد که در تضاد اندیشه مذهبی است. یک دمکرات میباید به مخالف فکری اش همان اندازه حق و ارزش دهد که بخود و همفکرانش میدهد ولی یک مسلمان مخالفین فکری اش را مرتد، محارب، یاغی و غیره میداند و کمر به فتل او می بندد که بستند و موسوی هم در دانشگاه بابل در زمان انتخابات گفت که اعدام شده گان سالهای ۶۰ مرتد بودند (یعنی فتل شان واجب بود)
۲. کلمه " خشونت" و "دوری از خشونت" ساخته و پرداخته سعید امامی بود که همراه با سعید حجاریان به کمک جیره خواران رژیم بعد از افت جنبش و سارمان های سیاسی در ۱۳۶۵ رواج یافت و امروزه اسم رمز تمامی حامیان رژیم هست تا مبادا رژیم سرنگون شود و منافع آنها به خطر افتد. کسانی که دم از پرهیز از خشونت میزنند و آن را تبلیغ میکنند، مردم را گوسفندانی میخواهند که سرشان را جلوآورده تا وحوش اسلامی از بدن جدا کنند. مبلغین عدم خشونت در مقابل وحشی گری ها رژیم، در واقع مبلغ زبونی، دون صفتی، و دریوزگی انسان هستند و چون به حیثت و شخصیت انسانی ارزشی قایل نیستند، مبلغ پستی و دنایت مردم هستند
۳. با قبول دو نکته فوق، ادعا کردن که حنبش سبزی که توسط اسلامگریان تبلیغ میشود، نه مترقی هست، نه دمکرات. نه خواهان یک حکومت مردمی و نه جنبشی هست چند صدایی. بلکه جنبشی است ارتجاعی که خواهان بازگشت به دوران "طلایی" امام راحل و کشتار مخالفان.
۴. تمامی مردم ازاده و مبارز ایران باید صف خود را با سبز های اسلامی جدا کرده و این توهم را که میتوان دوش به دوش هم به یک حکومت مترقی و مردمی رسید را کنار گذاشته و برای بدست گرفتن قدرت خود، خود به سازماندهی مبارزاتشان بپردازند و هر آنجایی که لازم شد و حیثیت و منش انسانی آنها توسط اسلامگرایان در خطر افتاد و یا سرکوب شدند، به مقابله و مبارزه رو در رو قرار گیرند. کسانی که بخود و شخصیت خود احترام قایل اند فریب شیادان و ریا کاران اسلامی و پادو هایشان را نخورده و آینده خود و میهنشان را خود بدست میگیرند
۲۰۲۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨٨
|
از : نیاز
عنوان : اتحاد سکولارها / پیشنهادی که از اول هم از جانب رضا پهلوی مطرح شد.
من با اینکه یک چپ هومانیست هستم، رضا پهلوی را دموکرات ترین فرد کنونی اپوزیسیون ایرانی میدانم. همین ایده اتحاد نیروهای سکولار دموکرات از او بود و تغییر موضع هم نداده است. او همیشه بر سکولاریزم رژیم تاکید کرده است.
---------------------------
به گزارش پارس دیلی نیوز،شاهزاده رضا پهلوی که برای دیدار با گروه های گوناگون ایرانی، و برای بدست آوردن راهکاری برای حل مسائل ایران، در لس آنجلس بسر می برند، در روز سه شنبه ، ۲۳ دی ماه، با تلویزیون "اندیشه "و روز چهارشنبه ۲۴ دی ماه با تلویزیون "پارس " در گفتگو ی اختصاصی ،مسائل بسیار مهمی را برای ادامه مبارزات مردم ایران و آزاد کردن هر چه زود تر ایران از بند حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی، ارائه دادند که از بینندگان خواهش میکنیم با دقت به این گفتگو توجه کنند.
http://www.rezapahlavi.org/videos/?id=۳۹۷#۳۹۷
۲۰۲۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨٨
|
از : پوینده
عنوان : ضرورت تشکیل جبهه متحد آزادی خواهی و پیشنهادهابی برای آن
" نیروی دموکرات - سکولار باید به سازماندهی و ارایه ی برنامه و خواست های خود به صورتی منسجم اقدام کند."
عالی:
مدتی است که منتظر ارایه چنین نظری از جانب دوستان بودم. مقاله
"ضرورت تشکیل جبهه متحد آزادی خواهی و پیشنهادهابی برای آن" که در ارشیو اخبار روز و لینک زیر موجود است. در این رابطه نوشته شده. یک راه حل عملی اینست که سایت های دمکراتیک سکولار بخشی از سایت خود را به ارائه برنامه و محیطی برای تبادل نظر ، ارتباط گیری ایرانیان دمکرات و طرح یک اساسنامه برای عضو گیری افراد بطور انفرادی در این اتحاد دمکراتیک نمایند. ایجاد یک لوگوی مشترک (تحت عنوان مثلا اتحاد ایرانیان دمکرات، یا جبهه متحد آزادی خواهی) میتواند مثبت باشد. سپس این سایت ها میتوانند در روندی ارتباطی ارگانیک پیدا کرده و در جهت خواسته های جنبش آزادی خواهی هماهنگ و هم صدا گردند. تشکلات مدنی (نیروهای دانشجویی، هسته های مقاومت در محلات و کارخانجات و ادارات و ... میتوانند با قبول رئوس کلی خواسته های جنبش آزادی خواهی بطور مستقل اما با هماهنگی این سایت ها برای اعتراضات و فعالیت های مدنی برنامه ریزی کنند). مقالات مختلف در رابطه با موضوعات حال و آینده جنبش میتواند بطور منظم طبقه بندی شود. در این پروسه با اتکا به خرد جمعی برای فعالیت های خاص پیشنهادات ارایه شود. مثلا برنامه ریزی برای اعتراضات در روز های خاص، تقسیم کار در رابطه با فعالیت های اعضا در ایران و یا در خارج از ایران متناسب با توان و موقعیت هر زیر مجموعه و تشکل مدنی. مکانیزم رای گیری اینترنتی نیز میتواتد برای پیشنهادات خاص بدون نیاز به برگداری کنگره های خسته کننده و بحث های ملال آور تکراری و بسرعت انجام گیرد. در نهایت چند سایت اصلی برای اینکار شکل میگیرد و بوجود میاید. توجه داشته باشیم که سازماندهی مبارزه در ایران و تبادل نظرات در چنین چهارچوبی اساسا غیر هرمی ولی گسترده و متصل بهم خواهد بود. مزایای این ساختار وجه دمکراتیک آن و اسیب ناپذیری آن از نظر امنیتی دقیقا بخطر غیر هرمی بودن و غیر متمرکر بودن آن خواهد بود.بنظر من مبنای مشترک ایرانیان دمکرات برای همکاری: خواست نظام جمهوری در تطابق با اعلامیه جهانی حقوق بشر با تاکید بر ضروزت جدایی دین از دولت است.
http://poyandeh.wordpress.com/ufli-m-۲/
به امید استقرار فرهنگ دمکراتیک.
۲۰۱۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨٨
|
از : فرید راستگو
عنوان : پاسخ داده ام
دوستان مهربان اخبار روز و خوانندگان محترم
متاسفانه بعد ۳۰ سال رنج و عذاب از دست جمهوری ولایت فقیه ایران. امروز بعلت نبود یک جبهه متحد از نیروهای واقعاً دمکرات هوادار استقلال و آزادی و حاکمیت مردم دوباره کارگزاران و علاقه مندان به رژیم جمهوری اسلامی که من اسم آنها را گذاشته ام جمهوری اسلامی خواهان مذهبی و سکولار تلاش دارند با تفرقه افکنی جنبش آزادیخواهانه مردم را به انحراف بکشانند و آنرا مهار سازند. آنان دست به هر کاری می زنند تا دوباره ستون پایه های قدرت شوند و استبداد خود را بنا سازند. آنان خود را روشنفکر مذهبی می دانند ولی برای اغفال مردم حتی حاضرند مقدسات خودشان را نفی کنند تا شاید بتوانند ایرانیانی که از مذهب سر خورده شده اند به خود جلب نمایند. من در همین زمینه مقاله ای بنام "اطاق فکر جنبش سبز و نظام رد به موت"نوشته ام که همین امشب آنرا جهت انتشار خدمت سایت اخبار روز ارسال می دارم و تلاش نموده ام تا پاسخ شما دوستان مهربان را بدهم.
به امید باز یافت آزادی در ایران
راستگو
۲۰۱٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : ما کیستیم و کدام گرایش را نمایندگی می کنیم؟
اگر "انقلابی گری"، جنونی مقدس است، "سیاست ورزی"، در عوض هنری است درست مانند شطرنج. هدف نهایی مات کردن حریف است. ولی بدون ارزیابی دقیق و غیر اراده گرایانه از نه تنها نیروهای خود، بلکه همچنین توان حریف، نتیجه مطلوب به دست نمی آید. ضمنا وسط بازی هم نمیتوان کمی به سیم آخر زد و بعد دوباره معقول عمل کرد.برای روشنفکر سیاسی ، حتی میزان غیر قابل پیش بینی بودن حرکت اعتراضی مردم هم باید قابل پیش بینی باشد. وگرنه کاری ندارد دائما فریاد زنیم: جمهوری اسلامی و ولایت فقیه نمی خواهیم ، از همین الان هم نمی خواهیم . هرکه هم چیز دیگری بگوید اورا هم نمیخواهیم.
دو قطب نیرومند در مقابل ولایت فقیه وجود دارد: یکی همین "اصلاح طلبان" هستند که به تشخیص اکثریت مردم داخل ایران، شایستگی نمایندگی حرکت را دارند. آن ها به خاطر شرایط داخل کشور، با زبان بی زبانی باهم ارتباط برقرار می کنند. اگر اصلاح طلبان به برخی حریم ها در شرایطی نزدیک نمیشوند، درک متقابلی بین آنان و مردم وجود دارد که مصلحت کنونی چنین است. در داخل گود شرایط جور دیگری سنجیده میشود و "لنگش کردن" آن قدر ها هم آسان نیست.
میدان جاذبه دیگری هم هست که منافع بیگانگان را در تسلط بر منطقه ، مد نظر دارد. ما نیروهای بینابینی هستیم که صف مستقل و متشکلی نداریم . فقط گرایشاتی داریم که آن هم همه مارا به زحمت زیر یک سقف میبرد . در نفی جمهوری اسلامی و سلطه خارجی البته وجه مشترک داریم. مردم با ما ارتباط ملموس ندارند. زیرا در بزنگاه ها غایب بوده ایم و فرصت ها را سوزانده ایم. انگیزه های قوی برای وحدت هم نداریم. حال باید به عنوان نیروهایی پراکنده آنگونه عمل کنیم که لااقل به ضد خود تبدیل نشویم.
۲۰۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨٨
|
از : rasty
عنوان : اینها آشکارا به کمک خامنه ای امده اند این را یک بچه هم میفهمد . موسوی از شعار رای من کو عقب نشسته این را یک کور هم میبیند
با حمله به لیبرالها و روشنفکران مذهبی و سلطنت طلبان و مجاهدین و .... نمی توانید نقص تئوری ها و باورها و تاکتیک و استراتژی خودتان را بپوشانید !
اول از همه تکلیفتان را با کمونیسم لنین استالین حزب توده کوبا مشخس کنید بعد میزان وابستگی لیبرالها و ملی مذهبیها و ... را به دین و ایدیولوژی مشخس کنید !
دوم تکلیفتان را با موسوی و خط امام و دولت احمدی و خامنه ای مشخس کنید بعد ادعا کنید مذهبی ها میخواهند رژیم را حفظ کنند و اسلام را ! انگار موسوی نمیخواهد ! لیبرالها هرگز ادعای انقلاب و سرنگونی نداشته اند . شما کشف نکردید . لیبرالهای مذهبی همواره گفته اند که مسلمانند ولی نه از نوع خامنه ای و موسوی . این را هم ثابت کرده اند . پس کشفی نکرده اید. گیریم که هر چه شما در مورد لیبرالها ی مذهبی میگوید درست ! این شما را که دنباله رو موسوی و زر افشان و رییس دانا ( به عبارت صحیح تر حزب توده ) راه افتاده اید که رژیم را حفظ کنید و ان را در خط روسیه نگاه دارید تبر یه نمیکند !
شما اولین وب سایتی بودید که فرو پاشی را مطرح کردید حالا عقب نشسته اید به خط قرمز موسوی . این را نمیتوانید انکار کنید . اگر صادق هستید باید اول قبول کنید که تحلیل اولیه شما و بقیه چپها از سرنگونی اشتباه بوده و رژیم سرنگون شدنی نیست ! اگر موسوی درست میگوید و دولت باید مسولیت پذیر باشد پس ادعای تقلب وسیع او دروغ بوده ! چون نمیتوان از یک دولت متقلب انتظار مسولیت پذیری دشت .
طفره نروید . تحلیل کنید چرا حزب توده بعد از ۱۶ آذر و بعد از تظاهرات عاشورا به کمک رژیم وابسته به روسیه و چین شتافت .
زر افشان چرا بعد از ۱۶ آذر در صدای امریکا ظاهر شد و حرکت دانشجویان در ۱۶ آذر را تخطیه کرد ؟
رییس دانا چرا بعد از عاشورا پرید بیرون و گفت زنان و کارگران ناراضیند و اعتراض دارند و به دولت پیشنهاد کرد قدری امتیاز بدهید تا ما از رسانه ها بخواهیم کنار بکشند ! اینها آشکارا به کمک خامنه ای امده اند این را یک بچه هم میفهمد . موسوی از شعار رای من کو عقب نشسته این را یک کور هم میبیند . اینکه لیبرال ها چرا چنین و چنان نکرده اند توجیه کننده کار چپها از توده ای تا فدایی جه حکمتی تا دموکرات تا سکولار ( اگر بتوان چپ را سکولار نامید ) نیست . دست از دنباله روی از حزب توده بردارید. موسوی و نبوی از لیبرالهای مذهبی بسیار مذهبی ترند .
۲۰۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨٨
|
از : م آقا جمالی
عنوان : تحریمیان به طلبکاران پرروی جنبش بدل شده اند
کسانی که طبق معمول خواهان تحریم انتخابات بودند، تا احمدی نژاد بدون دردسر های کنونی انتخاب شود و به قیمت از کف دادن این آگاهی میلیونی توده ها که دستاورد با ارزش شرکت در انتخابات بود ، بر کرسی ریاست دولت تکیه بزند، امروز با تفرقه افکنی و و کاشتن تخم تردید به کمک برادر حسین و شرکا شتافته اند. خواسته یا نا خواسته عملکرد این جماعت همواره کمک به راست افراطی در ایران بوده است.
۲۰۱٣۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨٨
|
از : فهیمه مزارعی
عنوان : خانم شهلا باورصاد
خانم عزیز. شما با این زبان تلخ و عصبی چطور می توانید در محل زندگی و کار خود قدمی در جهت پیشبرد جنبش سبز بردارید؟؟ این زبان شما که آخر خشونت است! شما که دمکرات و سبز و خشونت کریز هستید باید زبان پاکیزه ای هم داشته باشید نه این که نویسنده یا نشریه ای را به بی عقلی متهم کنید و حتی نام افراد این نشریه را هم بیاورید و آن ها را با واژه های توهین آمیز تحقیر کنید. خانم جان سیاست کمی سخت است! درک عمیق آن کار همه کس نیست. من وکیل اخبار روز نیستم اما باید ببخشید که به شما اطلاع نداده اند چه کسی دارد این چیز ها را می نویسد تا شما به حسابش برسید. شما به حساب همین اخبار روز برسید، کافیست. خانم جان، خود همین آقایان پنج تن که کاملا واقف شده اند کارشان واقعا بی پرنسیپی و خیال بافی بوده و حتی برخی از آنان هم به این نکته اعتراف کرده اند. شما عجب کاشف جالبی هستید! از کجا فهمیدید که طرح موضوع هم گرایی سکولار های جنبش سبز یعنی پا فشردن بر بنیان های ایدئولوژیک؟ به نظر شما وقتی مهاجرانی وزیر پیشینه دار دولت جمهوری اسلامی اعلام می کند که "ما مسلمانیم و بستر اسلامیسم در میان مردم ایران گستره ی وسیعی دارد. سکولار ها نمایندگان خودشان را دارند، ما هم از قول مسلمان ها حرف می زنیم"، موضع گیری ایدئولوژیک نیست اما وقتی سکولار ها خواستار هم گرایی ی همه ی نیروهای جنبش سبز می شوند و می خواهند حقوق نظری همه شرکت کنندگان در این جنبش ملی محترم شمرده شود، "چپ" و "ایدولوویک" و عقب مانده و مضر اند؟!! از همه جالبتر این است که شما از جانب تمام خوانندگان اخبار روز اعلا می کنید خواندن این سایت اتلاف وقت است!! خانم جان شما که همه خوانندگان اخبار روز نیستید، شما فقط یک نفرید و این نظر مال شما است. شما یک نفر! این فکر شما است که ایئولوژیکی است. این فکر شما است که به جای همه خودش را محق می داند که موضع بگیرد. و کلام آخر این که نوشته اید "بی جهت نیست که روشنفکران مذهبی جبهه تئوریک جنبش را در دست گرفته اند..." شما واقعا این طور فکر می کنید؟؟ شاید منظورتان اندیشه های تئوریک حجت الاسلام کدیور و آقای سروش است که از بانیان انقلاب فرهنگی است؟ نه! خانم جان این شمایید که بستر تکرار تاریخید و به این "ایدئولوژی" ها تمکین می کنید.
و آیا توصیه شما به سکولار ها و اخبار روز که به حقوق بشر و دمکراسی تاکید کنید و آن را جایگزین عدالت کنید، کمی کمدی به نظر نمی رسد؟؟ تمام تاکید این نوشته که به حقوق بشر و حقوق دگراندیشان و دمکراسی است. حرف این نوشته این است که این جنبش طیفی رنگین کمانی دارد و خطابش به پایوران سابق و نزدیک به نظام هم این است که دیگر اندیشه ها و نظرات و بخش بزرگی از مردم را قربانی ایدئولوژی اسلام حکومتی خودتان نکنید. مگر این ها از ماندگاری جمهوری اسلامی و حکومت تئوکراتیک دفاع نمی کنند؟ در این صورت سکولار ها و دگر اندیشان حق ندارند از حق خودشان و بستر اجتماعی شان دفاع کنند؟؟ اگر بکنند خانم باورصاد باید آنان را متهم به "ایدئولوژیک" بودن بکند؟
۲۰۰۹٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨٨
|
از : شهلا باورصاد
عنوان : ندارد
دوستان اخبار روز! من نمی دانم این مطالب را کی در سایت شما می نویسد. پیش تر ها آقای تابان به نظرم آدم معقول و اهل فکری می آمد. این چیزی که من اینجا می بینم نه فقط ربطی به عقل ندارد، بلکه نوشته ای سراسر احساسی، خالی و غیرمنصفانه است. آیا پرهیز از خشونت یعنی گردن فرود آوردن در برابر اصل ولایت فقیه؟ خودی و غیرخودی دیگر کدام است؟ بی جهت نیست که روشنفکران مذهبی جبهه ی تئوریک جنبش را در دست گرفته اند. وقتی روشنفکران چپ ما اینقدر بی سواد هستند که هنوز در چارچوب خیر مطلق و شر مطلق به قضاوت و نه به تحلیل که کار روشنفکر است، می پردازند، پس هیچ جای تعجب ندارد که گروه اول نه فقط جلو بیفتد، بلکه راه کارهای بهتری برای موفقیت جنبش ارائه دهد.
.
پیش تر مطالب اخبار روز را مطالعه می کردم، مخصوصن اینکه خودم هم با سایت شما همکاری می کردم. امروز باید بگویم، خواندن بخش بزرگی از تحلیل های شما اتلاف وقت است. جنبش سبز یک حرکت ایدئولوژیک ِ انقلابی نیست. جنبش سبز هر روز در حال شدن است. اگر در عاشورا تن به خشونت داد، پس از عاشورا به پیامدها، حسن ها و ضررهای حاصل از آن خشونت فکر می کند و عملکرد دیگری پیشه می کند. از چارچوب ایدئولوژی رها شوید و حقوق بشر و دموکراسی را جایگزین عدالت و اجرای بی چون و چرای آن کنید. دموکراسی ضامن عدالت هست، اما عدالت حتمن ضامن دموکراسی نیست.
۲۰۰۷۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨٨
|
از : soraya
عنوان : اگر قصد براندازی است پس دنباله روی از موسوی که پشت اصلاح طلبان و نزدیک به ولایت مداران حرکت میکند چه معنی دارد ؟
موسوی کروبی خاتمی همواره گفته اند که در چارچوب همین قانون اساسی (یعنی جمهوری اسلامی با ولایت فقیه ) دارند مبارزه میکنند به قصد اصلاح . موسوی از همه عقب تر میخواهد صدر انقلب (عصر خمینی ) را برگرداند !
در بیانیه از همه عقبتر دولت را به رسمیت شناخت ! فقط خواست مسولیت پذیر باشد !
چپ ها و به اصطلاح دموکراتها و سکولارها چگونه از بیانیه موسوی حمایت میکنند و ان را حتا بهتر از بیانیه روشنفکران مذهبی میدانند ؟
آیا موسوی و قانون اساسی فعلی ایران را دموکراتیک میکنند طوری که دگر اندیشان به آسانی فعالیت و ابراز عقیده کنند ؟ آیا این همان دنباله روی از اصلاح طلبان نیست که چپ ها میخواهند از ان دور باشند ؟
اگر قصد براندازی است پس دنباله روی از موسوی که پشت اصلاح طلبان و نزدیک به ولایت مداران حرکت میکند چه معنی دارد ؟
شما خودتان را گول میزنید یا فکر میکنید خیلی زرنگید؟
به نظر میرسد چپ ها و به اصطلاح دموکراتها با تبعیت از استراتژی حزب توده ترجیح میدهند دنباله رو موسوی شده و با رژیم آشتی کنند ولی از خجالتشان برای توجیه طرفدارانشان (که تا پیش از تظاهرات دولتی و عقب نشینی آشکار موسوی به آنها وعده فروپاشی داده بودند ) یک جنگ مصنوعی با لیبرالها راه انداخته اند که چرا شما با ما مرزبندی دارید. پس ما با ارتجاع میسازیم!
حالا میشود دقیقن فهمید چرا توده ای ها مصدق را نهادند و با کاشانی و انگلیس و بقایی و امریکا و شوروی ساختند .
همینطور بازرگان و امیر انتظام را زدند تا با خوئینی ها و نبوی و عباس عبدی آب گرم کنند برای سه ملا !
تکلیفتان را روشن کنید یا سرنگونی ( که طبعا بدون خشونت امکان پذیر نیست و با موسوی نمیشود )
یا اصلاح ( بیانیه روشنفکران لیبرال مذهبی )
۲۰۰۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣٨٨
|
از : بی طرف
عنوان : انشالله گربه ست
موسوی که گفته است جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، کروبی هم که گفته است ولایت فقیه ۹۸ درصدی، آنوقت شما بر چه مبنایی می گویید این دو به رنگین کمانی و پلورالیستی بودن این جنبش باور دارند؟ رودربایستی دارید و یا فکر می کنید با حلوا حلوا گفتن دهان ها شیرین می شود؟
هیچ اختلافی بین موسوی و پنج تن وجود ندارد، تازه این پنج تن خیلی مترقی تر از او هستند؛ این ها که این اند ببینید اون بابا دیگر چه لعبتی ست؛
۲۰۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣٨٨
|
از : ناظر
عنوان : سیاست یکی به نعل و یکی به میخ
چند سال پیش زمان درگیریهای شدید آمریکا در عراق استاد پلیدی و وقاحت بادامچیان گفته بود:« امریکا در عراق کار خودش را می کند و ما کار خودمان را»
در وضعیت فعلی ایران اصلاح طلبان کار خودشان را می کنند و براندازان رژیم هم بایستی کار خودشان را بکنند. زیاد دل در گرو حرفهای امثال خاتمی و مهاجرانی و امثالهم نبندید. کار خودتان را با دادن کمترین تلفات گام به گام پیش ببرید.
۲۰۰۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣٨٨
|
از : پ پیمان
عنوان : جدی بودن " اتاق فکر اصلاح طلبان و روشنفکران دیندار "
هشدار جدی به دمکرات های ضد استبداد دینی - نظامی
دوستان عزیز حرکت برخی از اصلاح طلبان ملی - مذهبی و روشنفکران دینی را جدی بگیرید. علیرغم حمایت و تلاش برای همکاری برای گسترش و استقرار دمکراسی در ایران با همه این نیروها خوشبینی غیر واقعی نداشته باشید و به دنبال الم و کتل این آقایان و خانم ها ؟ راه نیفتید. بر روی خواست های دموکراتیک و استقرار حکومتی غیر دینی بایستید. این آقایانی که تا این حد گروه گرا و خودخواه هستند و نمی خواهند حاصل کار سی ساله خود را ببینند چگونه می توان اعتماد کرد. این آقایان یک پا در کفش اسلامگرائی ( به عنوان سیاست ) و پائی دیگر در کفش دمکراسی دارند و هنوز اعتقاد دارند که این دو را می توان با هم داشت. می توان به عنوان دین ( امور شخصی ) دیندار بود و در عین حال یک سیاستمداری دمکرات و لی آیا می توان سیاست های دمکراتیک از احکام اسلامی ( بخوان احکام الهی برای ایجاد حکومت اسلامی در ۱۴۰۰ سال پیش در صحرای عربستان ) بیرون کشید.
ایرانیان دمکرات و آزادیخواه چرا شما دور هم جمع نمی شوید و یک اطاق فکری تشکیل نمی دهید و یک برنامه که مورد پذیرش احزاب ، سازمان ها و شخصیت های سکولار و دمکرات تشکیل نمی دهید. نگاهی به نشریان اینترنتی بیاندازید و ببینید چه چیز کمتری از این روشنفکران خود بزرگ بین دارید.
چرا این روشنفکران را بزرگ می کنید. این روشنفکران را آنطور که هستند ببینید نه بیش از آن . در کنار آنان بودن مثبت است و نیاز جنبش ولی به دنبال آنان راه رفتن و سینه زدن فاجعه است. آنها چه مطلب نو به جنبش ترقیخواهی ارائه کرده اند که شما نکرده اید؟.
گاها" دیده می شود که دونفر نویسنده و سیاستمدار باهم بیانیه ای صادر می کنند و ایده های نوین و مثبتی در جهت رشد و گسترش آزادیخواهی و تعمیق آن ارائه می نمایند. سوال این است که چرا این تعداد بیشتر و بیشتر نمی شود؟
مساله دیگر سازمان دهی مبارزات و خواست های دمکراتیک مردم است. این اندیشه که جنبش دمکراتیک که خواست های سیاسی و اقتصادی دارد به حال خودش رها شود تا زمانی که امکان سازمانیابی پیدا کند نمی تواند پاسخگوی نیازهای جنبش امروز مردم باشد. اقشار و گروه های مختلف مردم نیاز به سازمانیابی داشته و باید در جهت ارتقا آن و شعور مردم تلاش کرد. این سازمان ها بطور جداگانه و در کنار هم نیاز به آگاهی عمیق دارند و باید خواسته های خودرا کتبا" در جامعه مطرح کنند. به خیابان آمدن و شعار های میر حسین میر حسین دادن و یا مرگ بر این و یا مرگ با آن نمی تواند کمکی به پیشرفت جنبش دمکراتیک مردم ایران بنماید.باید هشیار بود که نیروی مبارزاتی مردم بمثابه یک اهرم فشار برای مصالحه قرار نگیرد که حاصل آن سرخوردگی بخشی از نیروهای مردمی خواهد شد.
با توجه به نکات فوق ضروری است که سیاستمداران و تحلیل گران آزادیخواه در جهت سازمان دهی خواست های اقشار و گروه های مردم پرداخته و این خواست هارا به شکل برنامه ای به جنبش در این مرحله از مبازات مردم ارائه نمایند.
نکته دیگر بیرون کشیدن مواد و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی و نشان دادن مغایرت آن با خواست ها و نیاز های مردم در این مقطع از زمان است . در این زمینه کار پراکنده بسیار شده ولی هنوز کمبودهائی به چشم می خورد.
به طور مثال پیشنهاد مطالعه و بحث حول قانون اساسی در مقایسه با اصول و قوانین حقوق بشر . اینکه تا چه حد برخی از قوانین قانون اساسی که اصلاح طلبان روی آن پافشار می کنند قابل اجرا است. اگر قابل اجرا است چرا در این سی سال اجرا نشده است. این اقایان خودشان تا مدتها از مسئولین حکومت اسلامی بودند . یادشان رفته بود که این اصول را اجرا کنند؟ آقای خاتمی و آقای میر حسین موسوی خود مجریان همین قانون اساسی بودند. چرا اجرا نکردند. تا اینکه خود از گردونه حکومت اسلامی با تکیه بر همین قانون اساسی به بیرون از حکوت پرتاب شدند. البته باید منتظر بود و دید که با تکیه بر همین قانون اساسی آقایان محترم بعنوان خودی ها دوباره مسئولیت هائی در حکومت اسلامی پیدا کنند و مورد لطف ولی فقیه و بازوی مسلح ایشان سپاه پاسداران قرار گیرند . باید منتظر بود.
هشیاری را نباید از دست داد. باید به خود اطمینان داشت و دنباله روی را برای همیشه به کنار نهاد. دنباله روی بیماری است که متاسفانه هنوز گریبان برخی از نیروی اصلاح طلبان خارج از روشنفکران دینی را رها نکرده است.
۲۰۰۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣٨٨
|