از : نیاز
عنوان : صداقت نسبی و کیلویی
بنی صدر با همه فضایلی که شما بر شمردید هنوز خواهان جمهوری اسلامی است. نام مجله اش هم اسم بی مسمای انقلاب اسلامی است. مگر گروههای دیگر و اقلیتهای دینی و بی خدایان در این انقلاب نقش نداشتند و فقط مال او و همپالگی هایش بود یا باید میبود یا باید باشد؟ از اول او هم به چپاندن اسلام و استفاده ابزاری از اسلام بعنوان فرهنگ توده عقب افتاده ای که اکثریتش مسلمان بود و عکس امامش را در ماه میدید، مبادرت کرد. تنها پشیمانی از همکاری با خمینی کافی نیست، بلکه کندن بند ناف از اسلام سیاسی و احترام به بشر صرفنظر از عقیده و مرام شخصی مهم است. من به ایستادگی او در جلوی خمینی احترام میگذارم. اما بنی صدر نیز در یک انتخابات کاملا آزاد سر کار نیامد. باز هم مردم بیچاره بین بد و بدتر انتخاب کردند. او نیز مورد تایید خمینی بود، حتی اگر گیریم حبیبی بیشتر مورد تایید بود. حال میتواند در انتخابات آینده ایران خود را دوباره کاندید کند. حتما ایشان هواداران خود را دارد. چنانکه رضا پهلوی و گروههای دیگر نیز و کسی جلوی آنها را نگرفته. اگر سنش اجازه دهد. دشمنی کور او به رژیم گذشته و ندیدن دستاوردهای آن رژیم نیز دلیل دیگر تحجر و دگم اندیشی بنی صدر است. میتوان منتقد آن رژیم بود و این یا آن سیاست را قبول نداشت یا بکلی رد کرد. اما رد دربست رژیم اصلاحپذیر شاه نشان از کینه توزی و دگم اندیشی بنی صدر دارد. تاکید بر شرکت میلیونی مردم در انقلاب آنهم بشرط اینکه مثل روز بر ما روشن شده باشد که از جهل بود و نه شعور برای توجیه کار خود تحریف و غلط اندازی است. بنده نیز که شرکت کننده فعال در انقلاب بودم بشدت از اینکار پشیمانم و این را هیچ افتخار یا نشانه بر حق یا اظهر من الشمس بودن آقای بنی صدر و کل رژیم بعد از انقلاب نمیدانم. آقای بنی صدر هم از انجام انقلاب ارتجاعی پنجاه و هفت هیچ پشیمان نیست، علی رغ دیدن نتیجه ها. پس صداقت ایشان هم نسبی است.
۲۰۶۱۲ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨٨
|