یداله، تاریخ دیگری است


ایرج فرزاد


• یادگارهای یداله، و این بخشهای مهم سیر شکل گیری گرایش سوسیالیستی در میان صنایع کلیدی جامعه ایران و بویژه نقش سرنوشت ساز و تاریخی ای که او و شبکه فعالان کارگری در هدایت و رهبری اعتصاب سراسری کارگران نفت در سال ۵۷، که کمر حکومت نظامی ازهاری را شکست، بر عهده گرفت را باید مکتوب و مستند و به ثبت رساند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۵ بهمن ۱٣٨٨ -  ۴ فوريه ۲۰۱۰


خبر کوتاه، سریع و باورنکردنی بود. یداله خسروشاهی پس از حمله سکته مغزی و بستری شدن در بیمارستانی در لندن، برای بار دوم دچار سکته مغزی شد و روز پنجشنبه ۴ فوریه سال ۲۰۱۰ برای همیشه ما را ترک کرد.

در اولین روز ژانویه امسال، یداله این چند کلمه را به عنوان تبریک سال نو برای من، و احتمالا برای بسیاری دیگر، نوشت:

"سال جدید را به شما تبریگ می گوءیم و برایتان آرزوی موفقیت و شادی داریم. یداله و نسلی از آینده"

او به آن یادداشت خود دو قطعه عکس نیز ضمیمه کرده بود که منظورش را از "نسل آینده"، به تصویر بکشد. یکی از این عکسها را اینجا میبینید.

همانوقت من هم در یادداشتی سال نو را متقابلا به او و خانواده و بستگانش تبریک گفتم، و قصد داشتم "سر فرصت" از او بپرسم که آیا این نمایندگان نسل آینده مورد نظر او در عکس ارسالی، "نوه" های او هستند؟ تصور نمیکردم پاسخ این سوال را هرگز از زبان خود او نخواهم شنید. این داغ بر دل من ماند.

سابقه آشنائی من با یداله به سال ۵۳ برمیگردد و آن هم در زندان قصر تهران و آن هنگام که او همراه با عده دیگری از فعالان کارگر نفت، به جرم فعالیت سیاسی در میان کارگران و نیز "سوء استفاده" از امکانات چاپحانه شرکت نفت برای انتشار کتابهای معروف به "جلد سفید"، دستگیر و شدیدا شکنجه شد و به زندان محکوم شد. یداله را در جریان اعتراض زندانیان سیاسی به کشتار بیژن جزنی و دیگران، در فروردین سال ۵۴ و یکی از "محرکین" آن اعتراض، نیمه های شب به "زیر هشت" فراخواندند و استوار "صارمی" تحت نظارت و فرماندهی "سرهنگ زمانی"، رئیس بخش سیاسی زندان قصر، او را بشدت و بسیار وحشیانه شکنجه کردند و کتک زدند که از پشت دیوارها با صدای بلند فریاد بزند: "غلط کردم" تا شکنجه او را قطع کنند. او تا جائی که خاطره ام یاری میکند تنها کسی بود که چنین نگفت.

یداله شاید از اولین نسل فعالان کارگری در دوران پس از کودتای سال ۳۲ بود که به عنوان بخش سازمانیافته درون جنبش کارگری و در صنعت نفت، و نه فقط در هیات یک "فرد" فعال و سوسیالیست جنبش کارگری، وارد معادلات سیاسی جامعه ایران شده بود. او همراه با محفل متشکل حول و حوش خود، مستقل از اینکه شخصا و بطور فردی چه دیدگاهی در باره کمونیسم را نمایندگی میکرد، تبلور گرایش سوسیالیستی درون جنبش کارگری ایران در دوران "جدید" و پس از قطعیت یافتن تحول سرمایه داری در جامعه ایران، بویژه پس از دهه ۴۰ بود. یداله تبلور و مظهر پیوند و در هم تنیدگی سوسیالیسم با جنبش کارگری بود.

این تجربه و این سیر زندگی در حقیقت یک "تاریخ" زنده و مقاطعی از تاریخ بسیار واقعی تر جامعه ایران است. خوشبختانه خود او به مناسبتهای مختلف گوشه های مهمی از اتفاقات و فاکتهای این تاریخ را یا کتبی کرده است و یا در مصاحبه ها و گفتگوها، به شکل نوارها و فایلهای صوتی به ثبت رسانده است.

این یادگارهای یداله، و این بخشهای مهم سیر شکل گیری گرایش سوسیالیستی در میان صنایع کلیدی جامعه ایران و بویژه نقش سرنوشت ساز و تاریخی ای که او و شبکه فعالان کارگری در هدایت و رهبری اعتصاب سراسری کارگران نفت در سال ۵۷، که کمر حکومت نظامی ازهاری را شکست، بر عهده گرفت را باید مکتوب و مستند و به ثبت رساند. مستقل و صرفنظر از اینکه برداشت او از سوسیالیسم و نقش حزب کمونیستی، ممکن است موضوع اختلاف باشد، مستقل از اینکه دیگر گرایشات سوسیالیستی درون جنبش کارگری ایران تا چه اندازه به روایت و برداشت فردی یداله از "کمونیسم زمخت" در میان جنبش کارگری نزدیک یا دور است، مکتوب کردن و به ثبت رساندن تجاربی که خود یداله در آن نقش کلیدی داشته است، برای هر کسی، برای هر "محقق" منصف، برای هر مورخ که به علم و نقش واقعی مبارزه طبقاتی در حرکت و تکامل تاریخ باور دارد؛ و برای همه ما که در فاصله پس از سالهای ۲۰ شاهدان "معصوم" حذف آگاهانه نقش طبقه کارگر در تحولات سیاسی، در تاریخ و در مصاف بر سر تعیین سرنوشت سیاسی جامعه بوده ایم و همواره "تاریخسازان" را در حیطه حیات خلوت نمایندگان اسلامی و ناسیونالیست طبقات دارا برایمان تصویر کرده اند، اهمیت حیاتی دارد. در تقابل با تحریف تاریخ و در مصاف با تاریخ نگاری رسمی و از منظر منافع ظبقات و گرایشاتی که گویا همواره "بستر اصلی" سیاست را تشکیل داده اند، مهم است که نقش سازندگان واقعی تاریخ دوران مدرن جامعه ایران در ذهنیت جامعه فعال شود. همیشه و در طول تحولات متمادی سعی و تلاش کرده اند که جنبش کارگری را حداکثر یه عنوان گروه فشار سیادت طبقاتی خود "مصادره" کنند. یداله و تاریخ زندگی و مبارزات او را باید نوشت و برای پیروزی سوسیالیسم و سرکردگی کارگران متشکل و سوسیالیست در جدال بر سر سرنوشت جامعه، در اختیار جامعه و جنبش کارگری قرار داد.
به همه یارانش، به عزیزان "نسل آینده" او و به خانواده گرامی اش صمیمانه تسلیت میگویم.
یاد عزیز یداله خسروشاهی گرامی باد.

۴ فوریه ۲۰۱۰
iraj-farzad@gmail.com