از : حسین الهیاری
عنوان : انتخابات آزاد اصل ست !
شما بدرستی ؛ نیروی اصلی و فعال جنبش را نیروهای خارج از حکومت و بخصوص جوانان و زنان در درون آن، نام برده اید و بر ملزومات «عینی» تاکید کردید : «بدون حضور و شرکت این نیرو هیج تحول و تغییری در جامعه صورت نمی گیرد. سازماندهی و برگزاری تظاهرات اعتراضی تاکنونی، چه در داخل و چه در خازج از کشور عمدتا از سوی این نیرو انجام گرفته است.
هسته اصلی و با تجربه این نیرو، تمام تلاش خود را برای ایجاد هماهنگی با بخش رادیکال و خواهان تحول در آلترناتیو دوم بکارمی گیرد. این نیرو در عین ارائه برنامه مستقل و بیان ضرورت عبور از نظام، از تندروی و رودررو قرار گرفتن با نیروهای آلترناتیو دوم خوددرای می کند. چرا که به همان اندازه که تسلیم و یا سکوت در برابر گرایش واپس گرایانه اصلاح طلبان حکومتی به جنبش زیان می رساند، به همان اندازه و حتی بیشتر، تقابل با آنان جنبش دمکراسی خواهی را دچار صدمات جبران ناپذیری خواهد کرد....»
چه اتقاقی می افتد که در ادامه ی بحث اوضاع عوض میشود و وارد مسا ئل «ذهنی » میشوید:
«ما همچنانکه بارها تاکید کرده ایم، ضروری می دانیم که نیروهای سکولار و دمکرات جامعه اعم از جمهوری خواهان و مشروطه خواهان اگر بخواهند در فرایند سیاسی کشور و جنبش تاثیر گذار باشند، فرهنگ گروه گرائی را کنار گذاشته و یه اتخاذ سیاستی مشترک و متحد بر اساس منشور جهانی حقوق بشر و پیوست های آن، و منافع و مصالح ملی کشور اقدام کنند. ما چنین اتحاد عملی را بین همه نیروهای طرفدار دمکراسی و حقوق بشر، آنچنان که بعضی از اصلاح طلبان بیرون از حکومت فریاد می کنند، علیه اصلاح طلبان حکومتی و در مقابل همکاری و اتحاد عمل با آنها نمی دانیم. »
ممکن ست روشن فرمائی در این معادله مختصات جمهوری خواهان و مشروطه خواهان کدامست ؟
اگر منظور شما «حزب مشروطه خواهان » ست که یک جریان التقاطی ست عده ای منطقی و خواهان رسیدن به قانون اساسی مدرن هستند. عده ای دیگر با شاه الهی ها زیاد فرقی ندارند. دلایل امر معلوم ست :
اول - اگر منظور شما «حزب مشروطه خواهان » آنها مطابق ماده ی ۳ برنامه ی خود :«....برای بازگزداندن تاج و تخت به رضا- کورش -پهلوی از هیچ کوشش قانونی دریغ نمی کنند»
دوم - درداخل خودشان بر سر قانون اساسی و منشور حقوق بشر و انتخابات و حکومت «موروثی » دعوا ست .
سوم- در بالای سایت خود نوشته اند یعنی طرفداران قانون اساسی
اگر این نیروها برای انتخابات مبارزه کنند و اینده ایران را به به مردم و بعداز تشکیل مجلس موسسان بسپارند بدیهی ست که میتوانند دوش بدوش بقیه نیروها ی مخالف حکومت اسلامی برای آینده بهتر شرکت نمایند. ولی وقتی از امروز همه چیز را تمام شده میدانند و مانند مجاهدین که رئیس جمهور خود را انتخاب کرده - «حزب مشروطه خواهان « هم شاه خود انتخاب کرده دیگر همکار ی و پلاتفرم با سایر نیروها یک کمی فرمالیته میشود. غیر از این ست ؟
بنظر میرسد که شما هم از ترکیب و نسبت نیروهای خواهان «تغییر» تحت تاثیر بلندگوهای لوس آنجلس و نشریه «تلاش »
قرار گرفته اید.
شما تعریف درستی از مشروطه به مفهوم عام آن و مشروطه ی خاص ایرانی ندارید و فکر می کنید مشروطه یعنی حکومت پادشاهی مشروطه ست . نه ! کنستیتوسون که تمام کشورهای آزاد اعم از پادشاهی یا جمهوری دارای آن هستند عبارت از یک سیستم ست که به تناسب رشد دموکراسی در کشورها مورد استفاده ی شهروندان قرار میگیرد و مانند اساسنامه و برنامه سیاست های کلان را نشان میدهد که در قانون اساسی متبلور میشود.
ما از چنان سیستمی / کنستیتوسیون / قانون اساسی / مشروطه محروم بوده و هستیم . آرزوی مردم بوده که از طریق انتخابات آزاد و مجلس مردمی بتوانیم چنین قانون اساسی و شاخ و برگهای آن را ایجاد کنیم امروز درخشان ترین مرحله ی این خواست در سراسر ایران میدرخشد «رای من کو ؟»
کاش جمهوریخواهان نیز این موضوع را می گرفتند و بیشتر بر انتخابات آزاد و قانون اساسی تکیه میکردند.
از محمد طاهر شاه باید آموخت که به «میزان رای مردم ست » پای بند ماند.
اگر ما به انتخابات آزاد دست یابیم تعهد به منشور حقوق بشر و تدوین قانون اساسی نوین و تعیین نوع حکومت براحتی عملی میشود.
هر کدام از نیررها که برای استراتژی مردم سالاری ایران کمک کنند نقش تاریخی خود را درست ایفا کرده اند. مهم نیست که شکل حکومتی جمهور ی باشد یا پادشاهی !
۲۱٣۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨٨
|