انسان و سکس
ب. بی نیاز (داریوش)
•
حال ممکن است این پرسش پیش آید که چرا مذاهب با این شدت با سکس مدرن مخالفند؟ هستهی اصلی سکس مدرن- خواه بین زن و شوهر باشد، خواه بین دو همجنس، خواه بین دختر و پسری که ازدواج نکرده باشند- آزادی فرد از قیود نوشته و نانوشتهی فرهنگی- دینی است، رهایی یک انرژی سد شدهی تاریخی است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٨ بهمن ۱٣٨٨ -
۷ فوريه ۲۰۱۰
آن چه که ما امروز به عنوان سکس میشناسیم، خواه بین دو جنس مخالف، خواه دو همجنس، تابع مستقیم تکامل اقتصادی و تکنولوژیکی و در نتیجه تکامل فرهنگی انسان امروزیست. وقتی ما از سکس سخن میگوئیم بلافاصله در ذهن ما «لذت» تداعی میشود: سکس یعنی رابطهی جنسی برای لذت (جسمانی- روحی). به طورکلی سکس یک اختراع انسانی (اختراع فرهنگی) است که معلوم نیست در آینده چه اشکالی به خود خواهد گرفت.
انسان اولیه درکی از سکس نداشت. مطالعهی قبایل بدوی در آفریقا و جنگلهای آمازون نشان میدهد که این انسانها – احتمالاً مانند انسانهای اولیه- با پدیدهای به نام سکس (با تمام اشکال پرتخیلی که انسان امروزی از آن میشناسد) مواجه نیستند. این انسانها برای ابراز علاقه و نزدیکی خود «تماسِ بدنی» و نوازش را میشناسند ولی تهی از فانتزیهای سکسی انسان مدرن هستند. تنها موجود زندهای که سکس برای آن جنبهی التذاذی و تسکیندهندهی جسمانی- روحی دارد، میمونی است به نام بونوبو (Bonobo). بونوبو تقریباً ۱۵۰ سانتیمتر قد دارد و روزانه به طور متوسط هر ۴۵ دقیقه یک بار سکس انجام میدهد و مادهی آن وقتی دوران تخمریزیاش شروع میشود در یک روز تقریباً ۵۰ بار سکس دارد. البته علت این تمایل شدید به سکس مربوط به ساختار بیولوژیک این میمون گیاهخوار میباشد. نرها با قدی برابر با ۱۵۰ سانتیمتر دارای بیضههایی هستند که به بزرگی بیضههای گوریل میباشد. در ضمن راه رسیدن اسپرم به تخمک در مادهی این میمون آنچنان سخت است که تداوم و تکرار سکس برای نر و ماده بونوبو به امری ضروری تبدیل شده است. به همین علت سکس در بونوبو یک پدیدهی بیولوژیک است در صورتی که در انسان یک پدیدهی فرهنگی.
اگرچه در تاریخ بشری رابطهی جنسی برای لذت عمدتاً در اقشار بالایی جامعه وجود داشته است، ولی این رابطه یعنی سکس، یک پدیدهی شیوعیافته اجتماعی نبوده است. سکس به طور کلی پدیدهای فقط مردانه بود. در یونان قدیم فقط مختص مردان طبقهی اشراف ولی در روم قدیم زنان طبقهی اشراف هم تا حدی برای لذات جنسی خود ابزار لازمه را تهیه میکردند. ولی اساساً سکس در طول تاریخ بشری یک پدیدهی مردانه بود و مردانه نیز تعریف و عمل میشد.
با غلبهی مسحیت در اروپا و بعدها دین اسلام در شرق میانه و آفریقا عملاً ما انسانها با یک دوران نسبتاً طولانی تابوسازی روابط جنسی مواجه هستیم. رابطهی جنسی تا حد تولید مثل تقلیل مییابد. درک مسیحیت از سکس نسبت به اسلام بسیار افراطیتر و صرفاً معطوف به تنازع بقاست. کلاً ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام دیوار عظیمی بین زنان و مردان میکشند به گونهای که سرکوب امیال جنسی برای امتِ ابراهیمی به یک هنر تبدیل شده است. این فرآیند تابوسازی سرانجام باعث شد که عشق (دوست داشتن) و سکس آنچنان به هم آمیخته شوند که دیگر «عشق» و «سکس» به یک پدیدهی واحد و غیرقابل انفکاک تبدیل شدند. این اختلال اجتماعی- فرهنگی بر کل قرون وسطا و تا همین دوران کنونی سایه افکنده است. اتفاقاً همین تابوسازی یعنی نامحرم کردن مردان و زنان توانست ادبیات و فرهنگ را شدیداً تحت تأثیر خود قرار داد.
دو عامل بسیار مهم در سکس انسانِ مدرن نقش اساسی ایفاء میکنند: رهایی زنان از قلمرو خانه و تولید قرصهای ضدبارداری از سال ۱۹۶۰ (و بعدها وسایل دیگر جلوگیری از بارداری).
سرمایهداری نه تنها بسیاری از ساختارهای کهن دوران فئودالی را متزلزل کرد بلکه برای رسیدن به تولید انبوه، توانست نیمهی دیگر انسانها (زنان) را از کنج خانه بیرون آورد و وارد عرصهی تولید نماید. با تثبیت تدریجی موقعیت زنان در اقتصاد، شرایطی به وجود آمد که زنان کمتر بچهدار بشوند و حتا اگر خواستند بچهدار نشوند. این تکامل تدریجی که به ویژه از اواسط قرن نوزدهم آغاز شد، به تدریج یک قشر وسیع از زنان را از قلمرو خانه آزاد ساخت و به قلمرو جامعه کشاند. این زنان پیشقراولان جامعهی مدرن امروزی هستند و به کلام دیگر پیشقراولان سکس مدرن میباشند. اگر ما به تاریخ اروپا نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که انقلاب سکسی تازه در اوایل دههی هفتاد قرن بیستم آغاز شد. این انقلاب بدون شرکت فعال زنان تصور ناپذیر است. در این مرحله از تاریخ، اساساً سنگ بنای سکس مدرن پایهگذاری شد: سکس برای لذت و تا آن جا که فانتزی انسان قد میدهد. ولی انقلاب واقعی یا هستهی این انقلاب جنسی در این بود که رابطهی جنسی دو طرفه شد. دیگر این مردان نبودند که «میکردند» بلکه «کردن» دو طرفه شد، هم زنان میکردند و هم مردان. از سوی دیگر سکس از «اتاقهای تاریک»، «در سکوت» و «انجام سریع» جای خود را به سکسی داد که در اتاقهای نسبتاً روشن، یعنی در نوری که مردان و زنان بتوانند تمام پیکر یکدیگر را با ریزترین جزئیات ببینند، «شکستن سکوت به هنگام سکس» یعنی بیان احساسات التذاذی خود که معمولاً حکم تخلیهی روانی را دارد و «طولانی کردن سکس» همراه بوده است.
پاشنهی آشیل سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام برداشتن دیوار نامحرمی بین زن و مرد است. دیدن بدن یا عضو جنسی زن یا مرد در هر سه دین ابراهیمی یا گناه است یا مکروه. زنان مسیحی موظف بودند به هنگام همخوابگی با شوهران خود از لباسی استفاده نمایند که درست در مقابل شرمگاه آن یک سوراخ بود تا مرد بتواند «کار» خود را بکند، تازه باید این عمل در تاریکی صورت میگرفت. در مسیحیت مقاربت از عقب (دُبر) با زن مجاز نیست و حتا در بعضی از فرقههای مسیحی زن میتواند از شوهرش، اگر چنین خواستی داشت، نزد کشیش شکایت کند. در صورتی که در اسلام مجاز است. حداقل تا آنجایی که به دستورالعملهای آیتالله سیستانی و همفکرانش مربوط میشود، اگر زن رضایت بدهد، مجاز میباشد. البته اگر بپذیریم که در نظام هیرارشی دینی «درخواست» یعنی «فرمان» آنگاه به عمق فاجعه پی میبریم. البته این موضوع در همان آیه معروف قرآن است که گفته میشود «زنان کشتزار شما هستند و شما هر جا که میخواهید میتوانید بکارید.» تصریح شده است. طبق بعضی از احادیث اسلامی این آیه زمانی به محمد نازل شده است که مهاجرین (یاران پیامبر که با او به مدینه کوچ کردند) به پیامبر شکایت بردند که زنان مدینه (که با آنها ازدواج کرده بودند) اجازه نمیدهند که از عقب (دُبر) با آنها مقاربت شود. دُبر مرزی (از ریشه مرزیدن) در مکه (که محمد و یارانش از آنجا بودند) ظاهراً امری غیرعادی نبوده است، در صورتی که برای مردم یثرب (مدینه) عملی شنیع محسوب میشد. به هر رو، سکس برای لذت و نه برای بچهدار شدن برای اولین بار در یکی از ادیان ابراهیمی یعنی اسلام موضوعیت پیدا کرد. در هیچکدام از ادیان ابراهیمی به اندازهی اسلام دربارهی سکس نوشته نشده است: از سکس با بچه تا حیوان و انسان. و در همین رابطه نیز اسلام سکس را تا حد یک ایدئولوژی مطلقِ مردانه ارتقاء داد: سکس، مستقل از تولید مثل، وجود دارد ولی فقط برای مردان!
حال ممکن است این پرسش پیش آید که چرا مذاهب با این شدت با سکس مدرن مخالفند؟ هستهی اصلی سکس مدرن- خواه بین زن و شوهر باشد، خواه بین دو همجنس، خواه بین دختر و پسری که ازدواج نکرده باشند- آزادی فرد از قیود نوشته و نانوشتهی فرهنگی- دینی است، رهایی یک انرژی سد شدهی تاریخی است. همانگونه که گفته شد سکس مدرن، سکس دوطرفه است، سکسی است که دو طرف «فاعل» هستند (۱). به زبان دیگر در سکس مدرن تا آنجا که به دگرجنسگرایان مربوط میشود زنان در کل فرآیند این رابطهی جنسی نقش بسیار فعال و یا برابر ایفاء میکنند. بنابراین سکس مدرن نشانگر رهایی زنان از قلمرو خانه و آشپزخانه است، یعنی زنان از آن خطِ قرمزهایی که ادیان برای آنها رسم کردهاند عبور کردهاند. ادیان ابراهیمی با سکس یکطرفه و مردانه اساساً مشکلی ندارند ولی با سکس مدرن که زنان هم «میکنند» مشکل اساسی و ایدئولوژیک دارند.
۱- ما «مفعول» بودن زن در ادبیات داستانی ایران را به طور مستقیم و غیرمستقیم شاهد هستیم. بارزترین نمونه آن در داستان «شوهر آهوخانم» اثر بسیار زیبای علی محمد افغانی است. او فکر قهرمان داستان، سید میران، در رابطه با «هما» را این گونه بیان میکند: «هر چه باشد تو هم زنی و مثل سایر همجنسانت تابع ارادهی مرد. زن اگر شیر است میلش به زیر است.» ص ۶۱۴
|