روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۵ اسفند ۱٣٨٨ -
۲۴ فوريه ۲۰۱۰
روزنامه «آفتاب یزد» در یک گزارش خبری با عنوان: «دفاع مجمع تشخیص مصلحت نظام از طرح انتخاباتی خود» نوشته است: «یک روز پس از واکنش دولت نسبت به طرح انتخاباتی مجمع تشخیص مصلحت نظام، این بار نوبت به یک عضو مشورتی مجمع رسید تا از طرح انتخاباتی مطرح شده دفاع کند. روز یکشنبه در حاشیه جلسه علنی مجلس، میرتاجالدینی معاون پارلمانی ریاست جمهوری با انتقاد از طرح انتخاباتی مجمع تشخیص عنوان کرده بود که شکلگیری کمیسیون ملی انتخابات که از سوی مجمع تشخیص بهبهانه بازنگری در قانون انتخابات و رفع ایرادات و نواقص آن دنبال میشود اقدامی درجهت تضعیف شورای نگهبان و حذف آن مرجع است.این درشرایطی بود که پیش از این هم برخی اصولگرایان حتی با پیشداوری نسبت به طـرح مـذکور به انتقاد از مطرح کردن طرح انتخاباتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام پرداخته بودند. درمقابل این واکنشها بود که محسن رضایی در حاشیه جلسه شنبه مجمع تشخیص و در جمع خبرنگاران به پیشداوریهای برخی افراد پاسخ داد و عنوان داشت که مجمع تشخیص بدون هماهنگی اقدامی را انجام نخواهد داد. اما این طرح انتخاباتی در مجلس شورای اسلامی هم واکنش برخی نمایندگان را برانگیخت و برخی ازآنان به اظهارنظر در این خصوص پرداختند. برخی اصولگرایان در مجلس، مانند همفکرانشان در بیرون بهارستان، با انتقاد از مجمع تشخیص و به نیابت از برخی نمایندگان هشدار دادند که مجلـس، درایـن خـصـوص بـا مجمع تشخیص همکاری نخواهد کرد. حسینیان در این خصوص گفته بود که طرح جامع انتخاباتی مجمع تشخیص، قطعاً در مجلس رد خواهد شد.
دیروز یک عضو شورای مشورتی مجمع تشخیص مصلحت نظام که سابقه نمایندگی مجلس را دارد به انتقادها و واکنشهای اخیر پاسخ داد. این عضو شورای مشورتی قوای سهگانه که با ایسنا گفتگو میکرد، با بیان اینکه «در این ارتباط نکتههای قابل توجه و مهم باید مـورد عـنـایـت قـرار گیرد» اظهار کرد: تصویب قانون نظام جامع انتخابات به فضای آرام و غیرملتهب جامعه و به ویژه نخبگان سیاسی نیاز دارد و همگرایی همه دلسوزان و نخبگان نظام برای نهایی شدن امور یاد شده - که امر رهبری نظام است - ضروری است. همچنین مجلس، دولت و قوهقضائیه، مجمع تشخیص مصلحت، دانشگاهها و همه باید در این ارتباط، مشارکت ملی داشته باشند. وی افزود: همچنین این مطلب به آسیبشناسیهای جامع، علمی و آکادمیک نیازمند است و نباید آن را جناحی و سیاسی کرد؛ چراکه جناحی و سیاسی شدن کار، بهموضوع مهم و اصلی دستور کار مجمع قطعاً لطمه میزند...
محمود میر لوحی در گفتگو با ایلنا، در پاسخ به سوالی درباره طرح اصلاح قانون انتخابات، با اشاره به اینکه «یکی از مهـمترین مباحث مطروحه در دولت اصلاحات این قانون بود» اظهـار داشت: نتایج بیتوجهی به این مسأله موردنظر مجلس در مورد لوایح دوقلوی دولت، در مورد لایحه مربوط به انتخابات وضع امروز کشور است. وی با تاکید بر اینکه «سیاستهای انتخابات باید اصلاح شـود» خاطرنشان کرد: در اصول مختلف قانون اساسی به مراجعه به آرای عمومی توجه زیادی شده است. معاون حقوقی و پارلمانی وزارت کشور دولت اصلاحات یادآور شد: در انتخابات ریاستجمهوری نهم، کمیتهای تشکیل شد و در ٨ بخش روند انتخابات مورد آسیب شناسی قرار گرفت که البته در همه بخشهای قانون انتخابات، مشکل داریم به خصوص آنکه در زمینه تکنولوژی انتخاباتی عقبگرد داشتهایم.
علاءالدین بروجردی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز در گفتگو با ایلنا، این اقدام مجمع تشخیص مصلحت نظام را به مثابه تدوین سیاستهای کلی نظام در مورد اصل ۴۴ قانون اساسی دانست که چند سال پیش به دستور رهبری در مجمع تشخیص، تدوین شده بود. وی با اشاره به اینکه «پس از تدوین آن سیاستها، مجلس شورای اسلامی وارد عمل شد و قانون سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی را در مجلس هفتم به تصویب رساند» ادامه داد: در مورد سیاستهای کلی قانون انتخابات هم همین روال طی خواهد شد. یعنی پس از کارهای کارشناسی کمیسیونهای تخصصی مجمع تشخص مصلحت در اینباره، صحن مجمع باید سیاستهای کلی انتخابات را تصویب کند که در صورت تائید نهایی از سـوی مقـام معـظـم رهبری، لایحه آن نیز در چارچوب این سیاستها در مجلس بررسی و تصویب میشود. به گفته وی حتی باوجود تشکیل کمیسیون انتخابات باز هم نظر نهایی نسبت به نتایج انتخابات را شورای نگهبان میدهد و نهایتاً نظر این شورا است که فصلالخطاب خواهد بود.
حـسین سبحانینیا نایب رئیس کمیسیون امنیتملی و سیاست خارجی مجلس هم در گفتگو با ایلنا، با بیان اینکه «با تشکیل کمیسیون انتخابات، بیم حذف نظارت شورای نگهبان میرود و این مسأله بحثبرانگیز است» خاطر نشان کرد: با ایجاد چنین کمیسیونی، بعد نظارتی وظایف شورای نگهبان در معرض کمرنگ و حـذف شدن قرار میگیرد. عضو هیأت رئیسه مجلس با تاکید براینکه «شرایط فعلی، زمان تشکیل کمیسیون انتخابات نیست» تصریح کرد: در این موقعیت برخی جریانات دنبال حذف کردن بعد نظارتی و نظارت بر صلاحیت کاندیداها و یا بحث شورای نظارتی که در اختیار وزارت کشور است، هستند و بعید میدانم که در این مـوقعیت اینگونه تغییرات به نفع نظام باشد. وی با بیان اینکه «تصمیم به تشکیل کمیسیون انتخابات جزء وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست» یادآور شد: قانونگذاری تنها بر عهده مـجلـس اسـت. از آنجا که تشکیل کمیسیون انتخابات جنبه قانونگذاری دارد، اینکار در حوزه اختیارات مجلس است و نه مجمع تشخیص مصلحت نظام.
در همین ارتباط، حشمتالله فلاحتپیشه عضو فراکسیون اصولگرایان در گفتگو با ایلنا، در پاسخ به سوالی که به احتمال تشکیل کمیسیون انتخابات در جریان بررسی سیاستهای کلی انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام، اشاره داشت گفت: بهتر است دولت لایحه نظام جامع انتخابات را که در وزارت کشور نهایی شده ولی قبل از انتخابات ریاست جمهوری به مجلس ارائه نشده بود را تقدیم خانه ملت کند. وی با بیان اینکه «بر روی لایحه جامع انتخابات کار کارشناسی انجام شده و بهتر است هرچه زودتر به مجلس ارائه شـود» افزود: به جای طرح مسائل حاشیهای، همچون تشکیل کمیسیون انتخابات، باید لایحه جامع انتخابات را بررسی کارشناسی کرد. وی افزود: تشکیل کمیسیون انتخابات حلال مشکلات و مسائل نیست....»
با پارازیت مخالفم
روزنامه «اعتماد» با عنوان: «حمله شدید کلهر به سیاستهای فرهنگی دولت» نوشته است: «کم توجهی به سند چشم انداز ضعف دولت نهم بود؛ عهد من با احمدی نژاد آزادی انتقاد بود؛ فقط یک مشاورم، قدرت اجرایی ندارم؛ دولت نهم از فرهنگ غافل شد؛ به تیم فرهنگی دولت خوش بین نیستم؛ عدم امنیت روزنامه نگاران توطئه دشمن است؛ پارازیت یک راهبرد غلط است؛ کاربلدها در فرهنگ نیستند؛ نخل در اتاق شیشهای به بلوغ نمی رسد؛ محروم کردن یک خبرگزاری قانونمند از حضور در دولت رفتار عجیبی است.»
این جملات انتقادی از سوی مهدی کلهر مشاور رسانهای احمدینژاد بیان شده است. او در گفت وگو با مهر بارها روی صراحتش تاکید کرده است؛ «من تنها کسی هستم که در دولت قبلی توافقم با آقای احمدینژاد این بود که به شرطی همراه دولت خواهم بود که له یا علیه دولت شما هر جا که نظری داشتم، اظهارنظر کنم و ایشان به تنها کسی که این اجازه را داد من بودم. از این جهت هم پیش خدا و خود ایشان روسفید هستم و از ایشان هم که از من ایراد نگرفتند، متشکرم.»
کلهر در پاسخ به این سوال که چرا این تفکرات شما در کل مسئولان دولت دیده نمیشود، گفت؛ «بنده یک آدم هستم و سمت مشاور دارم. نه قدرت اجرایی دارم و نه می خواستم داشته باشم. شما هم از یک نفر انتظار یک نفر را داشته باشید. ما باید هر کدام به اندازه سهممان کارمان را انجام دهیم و به اندازه سهممان خطر کنیم. بنده برای اینکه این حرف ها را بزنم هم حقوقم را در سازمان صدا و سیما کم کردند، هم کلی خرج روی دستم گذاشتم و هم زندگیام را نابود کردم و... و تا روزی که نفس داشته باشم اینها را میگویم. چون فکر میکنم بنده عمرم را کرده ام و نسبت به نسل آینده نباید دروغ بگویم و نسبت به شهدا و جانبازان بسیار شرمندهام و در پیشگاه خداوند سرافکنده.»
او در ادامه گفت: «من هم آدم هستم. ممکن است روزی بفهمم که اشتباه کردهام اما خدا را شاهد میگیرم که به هر چیزی که میگویم عمیقاً اعتقاد دارم و به همین خاطر است که موقع تقسیم پست معمولاً چهار پنج ماه میگذارم میروم.» او در بخش دیگری از سخنانش بار دیگر بر صراحتش تاکید کرد: «بنده حرفم را راحت میزنم. بنده راجع به انتخابات هم حرفم را راحت زدم. من معتقدم باید از بدنه اجتماعی موج سبز تشکر کرد. این بدنه احساس کرد در مملکت فساد است و خودش را به خطر انداخت. آنکه میآید بیانیه مینویسد براساس یکسری باور این کار را میکند و این - حتی اگر باور غلطی باشد- بسیار باارزشتر از آن کسی است که برای سلامت خود ساکت مینشیند و چیزی نمیگوید.»
او در بخش دیگری از حرفهایش درباره کارنامه تیم فرهنگی دولت نهم گفت: «عملکرد دولت نهم فضای انتقاد دارد. دولت نهم بیشتر به سمت آسفالت کردن و جاده و کارخانهسازی رفت و از مقوله فرهنگ غافل شد. به عنوان مثال کاری روی قانون مطبوعات صورت نگرفت. قانون مطبوعات در کشور ما خیلی خطرناک است. روزنامه نگار نباید فضای رعب و ترس داشته باشد و باید از امنیت شغلی برخوردار باشد. چه معنی دارد وقتی اشتباهی در یک رسانه رخ میدهد کل آن رسانه به تعطیلی کشیده میشود. این قانون نیاز به بومیسازی دارد. تایپیست و خانواده او را نباید با جرم سردبیر تنبیه کرد.»
مشاور رسانهای احمدینژاد اضافه کرد: «اگر من و شما بخواهیم کار رسانهای انجام دهیم باید از امنیت کافی برخوردار باشیم. این عدم امنیت رسانهای توطئه دشمن است. چرا روزنامهنگاری ناپایدارترین شغل در کشور است. چرا در ایران باید با قطع حقوق، نفس تفکر روزنامهنگار را برید. خیلی عجیب است که یک خبرگزاری که نزدیکترین خبرگزاری به انقلاب است اولین خبرگزاری است که از سوی دولت تنبیه میشود یا خبرگزاری که کاملاً منطبق بر رسالت رسانهای خود فعالیت میکند از پوشش اخبار ریاست جمهوری محروم شود».
کلهر ادامه داد: «در بخش فرهنگی بسیار ضعیف عمل کردهایم. به عنوان مثال وقتی راجع به خانمی که حجابش دارای مشکل است صحبت میکنیم این سوال مطرح میشود که آیا این خانم آسیب دیده فرهنگی است یا آسیب فرهنگی؟ به طور حتم آسیب دیده فرهنگی است و حال این سوال مطرح میشود که آیا با آسیب دیده فرهنگی همانند آسیب فرهنگی باید برخورد کرد؟ یعنی با بیمار همان برخوردی باید بشود که با خود بیماری و میکروب میشود؟» مشاور رسانهای احمدینژاد گفت: «شما به فرزندتان از نوزادی چندین واکسن میزنید تا مقاوم بماند. سوال این است که چرا در فرهنگ واکسن زده نمیشود. چرا متأسفانه امروزه واکسن فرهنگی زده نمیشود. البته خوشبختانه این موضوعات را در دولت نهم به خوبی با آقای احمدینژاد مطرح و اثراتش در زمینه فرهنگی را مشاهده کردم. به عنوان مثال رئیس جمهور با وزیر فرهنگ پیشین درباره بستن دو روزنامه برخورد جدی کرد اما تربیت غلط مدیران فرهنگی طی سالها با یکی دو حرکت یا مصاحبه تغییر نمیکند.»
کلهر با تاکید بر اینکه راهبرد قرار دادن سانسور احمقانه است، گفت: «من با پارازیت ماهواره به عنوان یک راهبرد مخالفم و سانسور را به عنوان راهبرد قبول ندارم زیرا مدیران فرهنگی ٣۰ سال است که به سانسور و پاک کردن صورت مسأله فکر میکنند همه چیز خوب و درست است،»
او در بخشهای زیادی از این مصاحبه از سیاستهای فرهنگی دولت دهم به شدت انتقاد کرد: «تیم فرهنگی دولت دهم موفق نیست. مدیر هنری میز و صندلی نیست، شناخت عرصه مخاطب و تواناییهای مختلف است. هنوز هم معتقد هستم از دید بسیاری از مسئولان و بزرگان کار هنری و فرهنگی نوعی زنگ تفریح است نه یک کار مهم و جدی.»
کلهر درباره اجرای ارکستر سمفونیک تهران در اروپا نیز اظهارنظر کرد: «این ارکستر به نوعی زیره به کرمان بردن است و من به این جهت با اجرای این ارکستر در اروپا مخالف بودم.» او در ادامه گفت: «هر هنرمند و هر گروه و ارکستری باید ابتدا عرصه مخاطب و توانایی های خود را به خوبی بشناسد و بداند برای کی و کجا میخواهد برنامه اجرا کند و با چه بضاعتی پای بر صحنه میگذارد و اگر این دو را خوب بشناسیم در انجام رسالتی که بر عهدهمان هست، موفق خواهیم شد و من فکر نمیکنم اجرای این ارکستر در اروپا با توجه به این دو مولفه صورت گرفته باشد.»
کلهر در بخش دیگری از سخنانش گفت: «متأسفانه بسیاری از مسئولان کشور ما سیاستمدار گلخانهای هستند. گلخانه را فقط برای کشت نشا به کار میگیرند تا گیاه در زمستان سرمازده نشود اما می خواهند نخل را زیر شیشه پرورش دهند»، مشاور احمدینژاد گفت: «من این موضوعات را به آقای احمدینژاد گفتهام و او به خوبی متوجه این موارد شده است اما آقای احمدینژاد یک نفر است. متأسفانه دیگران متوجه اهمیت این مطالب نشدند. آقای وزیری با کارهایش خیلی مشکل ایجاد میکرد اما آقای وزیر بیتقصیر بود. او در گلخانه بزرگ شده بود. وزرای دیگری هم داریم نه مربوط به این دولت بلکه در طول دولتها که در گلخانه بزرگ شدهاند. نه تنها وزیر بلکه بسیار نماینده مجلس و وکیل ما هم گلخانهای هستند.» مشاور رسانهای رئیس جمهور در پاسخ به این سوال که شما که به رئیس جمهور نزدیک هستید چرا در تیم فرهنگی وی قرار نگرفتهاید، گفت: «قبل از دولت دهم به من وزارت ارشاد پیشنهاد شد اما من نمیتوانستم بپذیرم و به همین دلیل موقع تعیین کابینه مدتها در دولت حضور نداشتم. جناب ثمره هاشمی نیز به من گفتند وزیر ارشاد میخواهد که من چند نفر را معرفی کردم. البته در نهایت هیچ کدام از آنها وزیر نشدند».
تلاش ترکیه برای کاهش بحران
روزنامه «آرمان» با عنوان: «ترکیه در موقعیت میانجی تهران ـ واشنگتن» نوشته است: «دقیقاً بر خلاف واکنشهای تندی که امریکا، کشورهای اروپایی در ارتباط با فعالیتها و اهداف هستهای ایران بویژه پس از انتشار گزارش اخیر مدیر کل آژانس نشان دادهاند، ترکیه تلاش دارد که بحران را کاهش داده و ایران و طرفهای مقابل ایران را به بازگشت به میز مذاکره ترغیب کند.تلاش دیگر آنکارا آن است که از اعمال تحریمهای سنگینتر علیه ایران جلوگیری کرده و نگرش غربیها را در این خصوص تغییر دهد. برای همین است که وزیر خارجه ترکیه دیپلماسی «رفت و برگشت» را در پیش گرفته است. وی مذاکرات حساسی در تهران انجام داد، سپس نخست وزیر ترکیه، رجب طیب اردوغان مذاکرات تلفنی را با باراک اوباما ترتیب داد، گفتگوی داوود اوغلی با هیلاری کلینتون و مشاور امنیت ملی امریکا از دیگر رایزنیهای ترکیه در مورد ایران با طرف امریکایی است.در مورد مذاکرات ترکیه با دوطرف، به کد استراتژیک دسترسی نداریم اما این قابل درک است که هیچ یک از دو طرف- ایران و امریکا- پیشنهادات آنکارا را رد نکردهاند. وزیر خارجه ترکیه و دستگاه حاکم بر ترکیه در فضای کنونی میان ایران و غرب به پیگیری دیپلماسی معتقدند؛ تاکید ترکیه بر باز ماندن کانالهای دیپلماتیک میان دو طرف است و وزیر خارجه این کشور همچنان فرصت مذاکره را میان ایران و غرب پایان یافته تلقی نمیکند. به این ترتیب آنکارا تلاش میکند همچنان در این مسیر و برای حیات دوباره مذاکرات گام بردارد.به نظر میرسد که در شرایط کنونی بهترین میانجی میان ایران و آمریکا ترکیه باشد، اعراب از یک سو وارد عرصه فشار بر ایران شدهاند و کشورهای اروپایی و روسیه نیز از سوی دیگر و همسو و هم جهت با امریکا به دنبال اعمال فشار بر تهران هستند، در این فضا ترکها تلاشهای میانجی گرایانه خود را ترک نکردهاند و به این ترتیب جایگاه بهترین میانجیگری میان ایران و غرب را در اختیار دارند.گرچه ایران هیچ نوع میانجی میان خود و غرب را مورد تایید نمیداند اما ترکیه بر نقش مشورتی خود مابین ایران و غرب تاکید دارد و به تازگی نخست وزیر این کشور ابراز داشت که زمان آن فرا رسیده که فعالیتهای میانجیگرایانه ترکیه میان ایران و غرب نتیجه دهد. بر این اساس میتوان درک کرد که ترکها از افزایش تنش میان ایران و غرب و اعمال تحریمهای بیشتر بر تهران بسیار نگران بوده و تلاش دارند روابط اقتصادی و سیاسی خود با ایران را به پشتوانه همسایگی و همجواری محفوظ از آسیبهای ناشی از تنش با غرب نگاه دارند. در همین راستا بر طبق برنامهریزیهای اعلام شده آنکارا، ترکیه تلاش دارد میزان روابط تجاری و اقتصادی خود با ایران را از یازده میلیارد دلار در زمان کنونی به سی میلیارد دلار طی پنج سال آینده برساند.با دقت بر این نکته که تاکنون نه ایران و نه غرب با تلاشها و پیشنهادات ترکیه پیرامون وضعیت روابط فی مابین و مسأله هستهای ایران مخالفت نکردهاند، این نتیجه حاصل خواهد شد که امکان توافق ایران و غرب در موضوعات مورد اختلاف بویژه پرونده هستهای ایران وجود دارد و یا حداقل تلاشهای ترکیه به عنوان میانجی منجر به کاهش شدت تصمیمات غرب علیه ایران میشود.»
قدرت ایران، افول آمریکا؟
روزنامه «کیهان» در سرمقاله دیروزش: «سایه قدرت ایران و افول آمریکا» نوشته است: «... آمریکا با توجه به تعریف سلطهطلبانهای که از امنیت ملی و منافعش دارد، سیاست خارجی خود در خاورمیانه را بر مدار تغییرات بنیادی در وضعیت ژئوپلتیک این منطقه و تغییر حاکمان کشورها در پوشش دروغین حقوق بشر، دموکراسی و مبارزه با تروریسم، استوار کرده است. بخش عمدهای از این سیاستها متاثر از فشار لابی صهیونیستی و تعهداتی است که آمریکا نسبت به تضمین امنیت اسرائیل در جهان- خصوصا منطقه- دارد.
سالهاست که کاخ سفید تلاش میکند با همراهی دولتهای وابسته و همسوی با خود، ایران را محور شرارت و به مثابه تهدیدی جدی در منطقه معرفی نماید. از نظر آمریکا ایران کشوری است که میتواند ثبات خاورمیانه را به مخاطره اندازد. براساس همین پیش فرض واشنگتن طی سالهای متمادی سعی کرده ایران را به مخالفت با روند صلح خاورمیانه، عدم رعایت حقوق بشر، دموکراسی و... متهم کرده و آن را حامی تروریست بخواند.
در جریان پیشرفتهای اتمی ایران و تلاش دانشمندان و جوانان غیورمان برای دستیابی به فناوری هسته ای، باز هم آمریکا ساکت ننشسته و دائما بر طبل هراس از ایران اتمی میکوبد. واشنگتن با همراهی فرانسه، آلمان و انگلیس سعی کردند علیرغم همه مستنداتی که دال بر عدم انحراف فعالیتهای هستهای ایران به سوی تولید سلاح اتمی است و بارها از سوی بازرسان رسمی آژانس گزارش شده، پرونده هستهای کشورمان را با این تهمت مواجه کرده و با همین بهانه تحریمهای چند بارهای علیه ایران را تصویب و به اجرا بگذارند.
واقعیت آن است که اگرچه آمریکا و غرب با ظاهر و ژست جلوگیری از گسترش تسلیحات اتمی جهان در مسیر پرونده هستهای ایران سنگ اندازی میکنند، اما مسائل به وجود آمده پیرامون پرونده ایران نشان میدهد، موضوع بیش از آنکه به لحاظ فنی و حقوقی برای آنان ارزش داشته باشد، تبدیل به یک جریان و ائتلاف سیاسی علیه ایران به رهبری آمریکا شده است.
ترس آمریکا و غرب از ایران هستهای، دسترسی ایران به سلاح اتمی نیست، بلکه فارغ از فرآیند تولید سلاح اتمی که بارها عدم علاقمندی جمهوری اسلامی به این بحث از سوی مسئولان نظام بیان شده و سیر فعالیتهای هستهای نیز نشان میدهد، برنامههای صلح آمیز، هدف ما به شمار میآید، فناوری هستهای میتواند ایران را در مسیر قدرت اول منطقه شدن کمک مضاعف و شایان نماید. علت اصلی مخالفت دشمن با هستهای شدن ایران، خواست و اراده مردم و مسئولان نظام برای نیل به این هدف مهم است.
هانتینگتون ـ نظریهپرداز مشهور آمریکایی- شاید اولین کسی است که بر ضرورت مقابله با ابرقدرتهای منطقهای به مثابه نیروهای چالشگر در مقابل تمدن غرب، تاکید میکند. از نظر وی هر اندازه رفتار این قدرتها مستقلتر باشد به همان اندازه برای منافع آمریکا خطرناک ترند و باید تحت فشار بیشتری قرار بگیرند.
آمریکا از اینکه ایران تهدیدی برای موجودیت و منافع این کشور در خاورمیانه محسوب میشود، تلاش میکند تا کشورهای منطقه- خصوصا همسایههای حوزه خلیج فارس- را از ایران اتمی در هراس نگاه دارد. سفرهای پیاپی سران کاخ سفید به کشورهای منطقه و موضعگیریهایی که از سوی مقامات واشنگتن صورت میگیرد به وضوح این موضوع را نشان میدهد. هرچند سفر اخیر هیلاری کلینتون به کشورهای حاشیه خلیج فارس و مواضعی که برخی از سران این کشورها در قبال هشدار وی درباره ایران هستهای گرفتند، نشان داد که پروژه «ایران هراسی» پروژه دستمالی شده و امتحان پس دادهای است که دیگر نمیتواند اسبی را برای مطامع آمریکاییها در منطقه زین کند!
آمریکا امروز در افغانستان ناتوان و شکست خورده است. سلسله عملیاتهای اخیر در هلمند نشان داد که ادامه حضور نظامی آمریکا و متحدان کاخ سفید در افغانستان چیزی جز تحمیل خسارات فراوان مادی و سرخوردگی برای ملتهایشان به ارمغان نمیآورد. از سوی دیگر آمریکا در باتلاق سیاسی عراق نیز آخرین دست و پاها را میزند.بنابراین بهتر است در منطقه به ماجراجوییهای جدید روی نیاورد تا دچار تلفات و خسارات و سرشکستگی بیشتر برای خود نشود.
ایران تصمیم خود را برای آیندهای روشن گرفته است. مردم غیور ایران اسلامی مصمم به پیشرفت و توسعه اند. آنها میخواهند منادی صلح و امنیت و آرامش در خاورمیانه و جهان باشند. این راه روشن اگر از مسیر مبارزه با سلطه جویی آمریکا و غرب نیز بگذرد، ملت ایران نشان دادهاند که تا آخر پای نظام اسلامی، اهداف و آرمانهای بزرگ انقلاب و در سنگر مبارزه با آمریکا و دشمنان ایستاده اند.
آمریکا موجودیت خود را در منطقه متزلزل میبیند. سایه قدرت و نفوذ ایران اسلامی در خاورمیانه و بین کشورهای منطقه، راه نفس آمریکا را گرفته است و این برای کاخ سفید یعنی پایان غمانگیز ابرقدرتی آمریکا.»
پول مردم و هزینه ناکارآمد
روزنامه «دنیای اقتصاد» با عنوان: «نگاهی به مالیات در بودجه» نوشته است: «انبوهی از اعداد و ارقام انباشت شده در کتاب لایحه بودجه وجود دارند که هر کدام به یک محل درآمد یا یک خرج سنجاق شده و ما به ازای عینی پیدا خواهد کرد. هرکدام از این اعداد و ارقام علاوه بر اینکه کسب و کار و روزی مردم را شکل میدهد، یک نوع اراده و خواست سیاسی را نیز نشان میدهد که شاید چندان به چشم نمیآیند. هر عددی که در لایحه بودجه آمده و تبدیل به قانون شود، پایهای برای بودجهبندی سالهای بعدی خواهد بود. این نکاتی است که قانونگذاران مجلس باید در کانون توجه قرار داده و نسبت به هر عدد و رقم حساسیت نشان دهند تا ریالی بیجهت هزینه نشود و ریالی بدون کارشناسی از شهروندان گرفته نشود. دولت در لایحه بودجه سال ۱٣٨۹ از مجلس اجازه خواسته است ٣۶٨ هزار میلیارد تومان از منابع گوناگون درآمد کسب کند و عین همین رقم را هزینه کند.
با توجه به جمعیت ۷٣ میلیون نفری ایران، سهم هر کدام از افراد ایران ۵ میلیون تومان و سهم یک خانواده ۴ نفری ۲۰میلیون تومان خواهد شد که دولت درخواست کرده در آن دخل و تصرف کند. تحلیل همه اعداد و ارقام لایحه پیشنهادی دولت، نیازمند زمان طولانیتر است که جای آن در این نوشته نیست و تنها به بخش کوچکی از اعداد اشاره میکنم. دو عدد در لایحه وجود دارد که به طور مستقیم با شهروندان ایرانی برخورد میکند و به دولت اجازه میدهد بخشی از درآمد آنها را از طریق مالیات پرداخت کند. عدد اول ۷٣۰٨ میلیارد تومان، مالیات بر شرکتهای غیردولتی است که رشدی معادل ۶٣ درصد نسبت به قانون مصوب ۱٣٨٨ را نشان میدهد و شرکتهای ایرانی را که سالی کم رونق را پشت سر گذاشتهاند، در شرایط دشواری قرار میدهد. دولت همچنین از مجلس اجازه میخواهد مالیات بر مشاغل در سال ۱٣٨۹ را نسبت به قانون بودجه ۱٣٨٨ معادل ٣۲ درصد افزایش دهد و همین میزان افزایش نیز در مالیات بر ثروت دیده شده است.
دولت پیشبینی کرده است که رشد مالیات بر درآمد کارکنان دولت و بخش خصوصی نیز ۱٨ درصد نسبت به قانون بودجه امسال افزایش یابد. بودجهریزان همچنین از مجلس اجازه میخواهند ۵۵۴۲ میلیارد تومان «مالیات بر کالاها و خدمات» با رشدی معادل ۴۰ درصد از شهروندان ایرانی بگیرند که رشد چشمگیری است. شاید برای شهروندان ایرانی دشوار نباشد که حتی در شرایط دشوار این میزان رشدهای مالیاتی را تحمل کنند، اما آنها باید بدانند این مالیاتهایی که از آنها قرار است اخذ شود، در کدام محلها هزینه میشود و توجیه دولت برای هزینه کردن هر یک ریال از درآمد آنها چقدر مبنای کارشناسی و منصفانه دارد.
نمایندگان مجلس قانونگذاری کار سختی دارند و باید تا جایی که شرایط و زمان اجازه میدهد، دخل و خرج پیشنهادی دولت را کالبدشکافی کنند تا ریالی از پول مردم به صورت ناکارآمد هزینه نشود.»
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|