بیانیه جمعی از فعالین ملی و مدافعین حقوق مردم آذربایجان - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : سارا محمودی

عنوان : آقای سهند صداقت: ستم ملی یا دشمنی ملتها؟
ستم ملی همیشه دشمنی را با خود می آورد. ما همه انسان هستیم و انسان با احساسات فراوان! ما از سنگ یا آهن ساخته نشدیم تا به هر توهین و ستمی حساس نباشیم و یا خدا نیستیم تا بشریت (کسانی "فارس ها" که به دیگران ستم یا به عبارتی ستم ملی روا می دارند!) را به خاطر گناهانش (ستم ملی) ببخشیم !! و کسی اعتقاد ندارد که ترکها بهتر از فارسها حکومت کرده اند. این فارسها هستند که خود را برتر (نژاد پرست) از همه می دانند و آن ترکها که در مناصب دولتی هستند آنها ترک نیستند! ما به آنها مانقورد می گوییم. یعنی اجیر کسان دیگر یا پول و قدرت!!! آنها مثل احمدی نژاد فارس نه از انسانیت و نه از اخلاق بویی نبرده اند! و سوال این است: مگر برچیدن انحصار، تمرکز و فساد ۳۰ سال پیش حکومت پهلوی ها با هزینه ترکها به ترکها عایدیی داشت که این بار با به پایین کشیدن آخوندها و احمدی نژادها داشته باشد؟؟؟
۲۲۲۶۱ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : سهند صداقت

عنوان : ستم ملی یا دشمنی ملتها؟
هموطن عزیز (اگر به این عنوان معترض نیستی) اگر به نوشته آقای برنا بیشتر توجه میکردید میدیدید که ایشان از شهرهای فارس هم نمونه آورده اند و به اشکالی که در کل جامعه ایران است اشاره کرده اند. بعلاوه گمان میکنید با در مقابل هم قرار دادن ملیتها مشکل ستم ملی حل میشود؟ وجود ستار خان نفی مصدق، وجود مصدق نفی پسیان، پسیان نفی لیث، لیث نفی قاضی محمد و قاضی محمد نفی کوچک خان نیست. همینطور جنایات های حکومتهای ترک و فارس و عرب و افغان را هم نمیتوان به حساب ملتهای آنها گذاشت. تارخ ایران با همه اقوامش مثل هر کشور دیگری پر از افتخارات و پر از سر شکستگیها است. بنابرین هیچ قومی جایگاهی برتر و مسولیتی کمتراز دیگری ندارد. جای بسی تاسف است که در عصر حاضر هنوز فضلای خود رهبرخوانده ای منشا نابرابریها را ندانند و صد مرتبه بدتر راه مبارزه با آنرا. نابرابری چه ملی ،چه طبقاتی، چه جنسی و چه اعتقادی در ایران ناشی از نظام خشن پلیسی متمرکز، فاسد و انحصار طلب است. تعداد فراوان آذری و فارس هم در مناصب حکومتی و اقتصادی چیزی را به نفع آذریها و فارسها حل نمیکند. بیچاره کردها و بلوچها و عربها که در این مناصب هم در اقلیتند.
۲۲۲۵٣ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨٨       

    از : کنجکاو

عنوان : این همه ترکانی را که الان در حکومت هستند می خواهید با آنها چه کنید
اگر قرار باشد که "بند تامین مشارکت ملیتهای ایرانی در حکومت مرکزی متناسب با وزن جمعیتی آنها" احرا شود باید کلی از ترکها از حکومت جمهوری اسلامی اخراج شوند، شاید شما که بقول خودتان "سکوت معنادار" را پیشه کرده اید این جوری می خواهید با جمهوری اسلامی مبارزه کنید یعنی با اخراج ترکهای زیادی از حکومت آن را فلج کنید.
۲۲۲٣۷ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨٨       

    از : سارا محمودی

عنوان : دقیقا درست می فرمایید آقای رامین پرنا!
من به این آقایان ترک چندین بار گفته ام و الان هم می گویم: آقایان شما باید مردم خود را آگاه کنید که چطور می توانند مثل مردم فارس پیشرفته و مدرن فکر، و زندگی کنند؟ مگر این مردم فارس نبود که چراغ روشنایی را با حکومت پهلوی ها و آخودنها به ارمغان آورد؟؟؟ مگر این آذربایجان شما بود که مشروطه، قیام خیابانی، پیشه وری عدالت خواه (ببخشید ... تجزیه طلب!!!) ، قیام شریعتمداری و قیام ۱ خرداد را برای آزادیخواهی به شما ارمغان آورد؟! آقایان نه. شما در تاریک خانه تاریخ زندگی می کنید! بیایید در روشنایی فارسها لذت آزادی و آزادیخواهی را بچشید! بیایید متمدن و بافرهنگ مثل فارسها شوید!!! تا آسیبی به این ایران زمین عدالت پرور و فارس های دموکرات و متمدن نرسد! والا ما، با ترکهای هویت طلب و عقب مانده در این تاریک خانه تاریخ خواهیم ماند و از لذت زندگی با فارسهای متمدن به دور! آقا چرا این قدر سنتی و عقب مانده تشریف دارید؟! بیایید به جنبش همیشه سبز بپیوندید و ایران زمین را آباد کنیم!!! زبانهای ملل ساکن در ایران زمین را از صحنه روزگار حذف کنیم!!! بیایید با مردمانی زندگی کنیم که دیروز به ما خر و سوسک گفتند، امروز سنتی و عقب مانده و فردا خدا می داند چه خواهند گفت! هویت یعنی چه؟؟؟!!! مگر انسان با دیدن این همه موهبت در همسایگی اش (فارسها)، یاد هویت هم می افتد؟! عجب عقب مانده ای خدا وکیلی!!!؟؟؟
۲۲۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨٨       

    از : رضا فرزاد

عنوان : ایران غنی است چون چندملیتی است
آیا جنبش از آن فرد یا جریان خاصی است که باید زیر خواستهای بر حق هموطنان آذری را امضا کند تا آنها به " سکوت معنی دار" خود پایان دهند یا اینکه آنها با شرکت فعالشان میتوانند خواسته های خود را مطرح کنند، رسمیت دهند، تثبیت کنند و در صورت پیروزی واقعی (که فقط با مشارکت وسیع و همگانی ممکن است) به اجرا درآورند؟ آیا آنهایی که میدان را از "اصلاح طلبان" گرفته اند میبایستی برای حضور در جنبش شرط و شروط میگذاشتند؟ یا باید اول ازآقای موسوی امضا میگرفتند؟ نه عزیزان! شیپور را نباید از سر گشادش زد. شما همچون سایر آزاداندیشان و آزادیخواهان آگاه خوب مطلعید که مکانیزم یک جنبش با چنین طیف گسترده ای از بینشها و خواسته ها چگونه است. بیانیه ضروری است ولی ذره ای از وظایف و تعهدات عملی را کم نمیکند. من فقط توجه شما را به اولین سطور بیانیه اتان جلب میکنم و میپرسم آیا دست غیب یا خواست "اصلاح طلبان" "جنبش ضد استبدادی (را از) اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری...(به) طرح شعارها و خواست‌هایی چون دموکراسی، آزادی و... نویدبخش تغییرات اساسی در حیات سیاسی جامعه" رسانده یا حضور عملی و فعالانه آنهایی که به چنین تحولی گرایش و اعتقاد دارند؟ غربی ها میگویند وجود نداری اگر دیده نشوی و خودمان میگوییم از دل برفت آنکه از دیده برفت. بیانه اتان، خواسته های دمکراتیک تان و نواقص جنبش درست و بازگو کردن آنها بجا و ضروری است اما بهیچوجه کافی نیست. حتی گفتن آنها بدون حضور عملی و "سکوت معنی دار" ویران کننده هم هست. ما در گیر جنبشی هستیم که هیچگونه پیشگویی برایش محتمل نیست. ولی با حضور خود میتوان آینده اش را ساخت و خطر انحصارطلبی را در آن به حداقل و یا به هیچ رساند. هر قدمی در راه دمکراسی برای ایران قدمی است برای دمکراسی ملی. اگر میخواهید جنبش و دستاوردهایش "ره به دولتی مستعجل (نبرد) و مزایای آن دموکراسی موقت نیز حداکثر به مرکز کشور محدود" نشود شما (آذربایجان) هم وارد کارزار شوید و اول از خودتان (صاحبنظرانی که ملت آذری زبان را نمایندگی میکند) بپرسید چرا جنبش سرتاسری نشده. مبارزات صادقانه و قهرمانانه دانشجویان در سرتاسر ایران آموزه ای گرانبهاست که تنها بکمک سایر بخشهای اجتماعی در سرتاسر ایران میتواند ببار بنشیند. جنبش سند ملکی کسی نیست.
ایران غنی است چون چندملیتی است و دمکراسیش پایدار خواهد بود چو ملیتهای مختلف حافظ آن خواهند بود. ر- فرزاد
۲۲۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣٨٨       

    از : رامین برنا

عنوان : نا آگاهی نسبت به دموکراسی
بنده تصور می کنم اگر تبریز از جنبش سبز حمایت نمی کند به این دلیل است که مثلا کرمان یا سمنان ویا کرمانشاه و.....از آن حمایت نمی کنند. و دلیل آن نا آگاهی نسبی این شهر ها از مقوله دموکراسی و آزادی خواهی است. این شهر ها و تمام شهر های آذربایجان نه اینکه به دنبال هویت به اصطلاح ملی بلکه در گیر سنت ها ی مذهبی و محافظه کاری خویشند. آنها همانقدر که جنبش سبز را نمی شناسند و به آن اهمیت نمی دهند از حیطه فکری به اصطلاح هویت طلبان ترک نیز بدورندو به دنبال آنها راه نمی افتند لذا از خانم ها و آقایان محترم امضا کننده این بیانیه خواهش می کنم سعی نکنند عدم تمایل اهالی شهر های آذربایجان را از حمایت جنبش سبز به خواست های ملی این مردم وصل کنند. دیگر اینکه برای شرکت در یک جنبش رفورمیستی غیر ارتجاعی برای کسی کارت دعوت نمی فرستند اما فراموش نکنند که در فردای پیروزی حساب و کتابی در کار خواهد بود و شیرینی این جشن فقط بین شرکت کنند گان در جشن تقسیم خواهد شد.
۲۲۱۵٣ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣٨٨