نه جمهوری اسلامی و نه حمله امریکا


ه. هاوار



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۴ می ۲۰۰۶


با پایان مهلت یکماهه شورای امنیت دایر بر قطع کلیه عملیات غنی سازی و نا دیده گرفتن این خواست از سوی سران جمهوری اسلامی بحران موجود اینک وارد فاز جدیدی شده و همزمان تهدیدهای امریکا صورت اشکار تری بخود گرفته و حتی از اقدام یکجانبه به کمک متحدانش در صورت عدم همکاری چین و روسیه در تنبیه جمهوری اسلامی دم میزند. جدی تر شدن تهدیدهای امریکا و خطر ایجاد تقابل نظامی باعث واکنشهایئ در سطح جهانی گردیده و گروه ها؛ افراد و شخصیت های سیاسی؛ دانشگاهی ودیگران نسبت بوضعیت بوجود امده ابراز نگرانی کرده و نسبت به پیامد های تهاجم امریکا هشدار می دهند. که البته همه این ابراز نگرانی ها خود نشان از همبستگی وجدانهای بیدار در عرصه جهانی و در مقابله با تهدیدها و اضافه خواهی های ایالات امریکا که بعد از حذف رقیب یعنی اتحاد شوروی سابق خود را یگانه ابر قدرت جهان می داند ستودنی و بسیار ارزشمند است. اما متاسفانه در اکثر این ابراز نگرانی ها و واکنشها که درا ینجا روی سخن بیشتر با روشنفکران و مبارزین ایرانی ست مهمترین چیزی که نا دیده گرفته می شود هما نا ماهیت ضد انسانی رژیمی بنام جمهوری اسلا می بر مملکت ایران است. و جا دارد که همزمان با افشای اهداف توسعه طلبانه ایالات متحده امریکا ماهیت رژیم اسلامی حاکم و نیز فشار بر ان جهت سپردن قدرت بمردم مورد توجه قرار گرفته تا سر نوشت مردم ایران بیشتر از این دستخوش مطامع و جاه طلبی های عده ای قشری نشود که می خواهند بر اساس قوانین عهد شبانی و بزور شلاق و زندان و بر پانگاه داشتن جوخه های اعدام مملکت ایران را در قرن بیست و یکم اداره کنند .
مردم باید بدانند که هدف حاکمان از دستیابی به فن اوری هسته ای نه ارتقا وبا لا بردن توان علمی کشور و بهره وری از ان بلکه تنها و تنها حفظ موقعیت و تضمین بقاو منافع خویش است. و اگر غیر از این بود انها در عرصه های دیگر علمی سر مایه گذاری می کردند و بجای میلیارد ها دلاری که خرج تاسیسا ت اتمی کرده اند حد اقل بودجه تحقیقات علمی را افزایش می دادند که مقدار ان بسیا حقیرانه و نا چیز وحتئ   بسیار کمتراز بودجه   یک نهاد کوچک مذهبی وابسته به رژیم است. گر چه همینجا باید تاکید داشت که در صورت داشتن یک نظام مردمی و دمکراتیک دستیابی به فن اوری هسته ای و استفاده از ان یک حق است و باید از ان بهره مند شد .
جنگ بد است وهیچ انسان عاقلی از جنگ و اتش افروزی استقبال نمی کند مگر رهبران چمهوری اسلامی که انرا برکتش نامیدند. مردم هنوز هم داغ صد ها هزار نفری که جانشان فدای کله شقی های سران جمهوری اسلامی در جنگ ویرانگر با عراق شد از یاد نبرده اند و دیگربراستی نمی خواهند بار دیگر هستی شان را در جنگی دیگر تباه گردد. اما متاسفانه عده ای بجای افشای ماهیت ضد انسانی و سرکوبگر رژیم از سرکوب شدید ترو گسترش فضای رعب و وحشت در مملکت در صورت حمله امریکا توسط جمهوری اسلامی دم میزنند و هیچ توجهی به ماهیت رژیم و اینکه دردرون ایران روزانه چه می گذرد ندارند. در همینجا سئوالی که به ذهن میرسد این است که مگر فضای کنونی حاکم بر مملکت چیزی غیر از فضای تهدید و ارعاب است. مگر جمهوری اسلامی در صدر لیست یکی از از کشورهای پر اعدام نیست؟ مگر چمهوری اسلامی هر ساله بخاطر نقض حقوق انسانی محکوم نمی شود؟ مگر جمهوری اسلامی در ردیف یکی از کشورهای با بیشتر ین تعداد خبرنگار زندانی نیست؟ مگر هر روز در گوشه و کنار مملکت زندانی سیاسی به جوخه اعدام سپرده نمی شود؟ مگر هر روز روزنامه نگاران؛ نویسندگان؛ دانشجویان؛ فعالین کارگری و حتئ محققان که صرفا کار تحقیقی می کنند به دادگاه های باصطلاح انقلاب احضار و روانه زندان نمی شوند؟ و اما تنها تفاوتی که در ان صورت یعنی در فضای جنگی می تواند پدید اید این است که همه انهایئ که اکنون روزانه اعدام وسر به نیست میشوند دران شرایط ممکن است همانند سال ۶۷ دستجمعی و همزمان به چوخه اعدام سپرده شوند .
حمله نظامی بمراکز اتمی رژیم حداقل چیزی است که باید انتظار انرا داشت وشاید خود رژیم هم چندان نسبت بدان بی میل نبلشد زیرا تلاشهایش در قانع کردن دیگران که گویا فعالیتهای هسته ایش ماهیت صلح طلبانه دارد با توجه به پنهان کاریها ودورنگی هایش با شکست کامل مواجه شده و گذشته از ان با رفتن پرونده اش به شورای امنیت دیگر قدرت مانوری برایش باقی نمانده و تقریبا ابتکار عمل در این رابطه اکنون در دست امریکائیان است .
  مانور نظامی رژیم در ابهای خلیج فارس هم نه تنها کسی را نترساند بلکه ادعای رژیم در مورد بکار گیری سلاح های فوق مدرن ابداعی خویش نیز باعث تمسخر کار شناسان نظامی گردید. ادعای غنی سازی با غلظت بالا هم نه تنها باعث گرفتن امتیازی نشد بلکه فشاررا بر رژیم دوچندان نموده است .  
با توجه بموارد ذکر شده رژیم ترجیح می دهد که تاسیسات اتمی اش بمبارن شود تا باصطلاح از شر انها که حالا دیگر برایش باعث دردسر شد ه اند خلاصی یابد و گذشته ازان مجبور نشود همچون مورد لیبی همه انها را بار کشتی نموده و روانه امریکا نماید. همین موضوع را جان بولتون نماینده امریکا در سازمان ملل متحد بصراحت اعلام نمود و گفت جمهوری اسلامی را مجبور به همان کاری می کنیم که لیبی مجبور بدان شد.   ونباید از نظر دور داشت که خواست امریکا از رژیم تنها به بر چیده شدن تاسیسات اتمی اش محدود نمی شود بلکه انها خواستارهمراهی تمام و کمال جمهوری اسلا می با سیاست های خود در منطقه خاور میانه هستند .
اگر ما در مو قعیت کنونی یک اپوزیسیون منسجم ومطرح در مقابل رژیم می داشتیم به اسانی می توانست از وضعیت پیش امده بهره برداری صحیح کرده و سردمداران جمهوری اسلامی را وادار به تمکین در مقابل خواست عمومی یعنی واگذاری قدرت بمردم نماید .
تاریخ شاهد نمونه های بسیاری است که مردم و مخالفان رژیمهای سفاک و ددمنشی همچون نظام اسلامی حاکم بر ایران در شرایط تقابل حکومتگران با نیروهای خارجی از موقعیت استفاده درست نموده و رژیم حاکم را بزیر کشانده اند .
حال که اپوزیسیون ما در چنین مقامی نیست باید حد اقل کوشید تا درکنار مخالفت با حمله امریکا به افشای ماهیت فتنه جویانه و ضد بشری جمهوری اسلامی نیز پرداخته تا انها مخالفت با حمله امریکا را عوامفریبانه به حساب دفاع از خود جلوه ندهند .