از : Rosa Roshan
عنوان : هی آنارشیست... و چنین گفت لنین!
هی آنارشیست، مگر "دولت و انقلاب" لنین را نخوانده ای؟
این سوالی است که اغلب از منتقدان مارکسیسم، به خصوص منتقدان شکل لنینیستی آن، پرسیده می شود. دولت و انقلاب لنین، اغلب دموکرات ترین اثر او محسوب می شود و لنینیست ها آن را گواه غیر اقتدارگرا بودن لنین و پیروان عقاید او می دانند. از اینرو، این سوال از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین، پاسخ آنارشیست ها به اینکه دولت و انقلاب لنین نشانگر ذات دموکراتیک (حتی لیبرتارین) مارکسیسم است، چیست؟ آنارشیست ها به دو طریق به این سوال پاسخ می دهند:
نخست، بسیاری از جنبه های اساسی عقاید لنین را می توان در تئوری های آنارشیسم یافت و در حقیقت، این عقاید دهه ها قبل از آنکه لنین دست به نگارش این اثر بزند، بخش غیر قابل انکاری از آنارشیسم بوده اند. به عنوان مثال، باکونین در سال های ۱۸۶۰ در مورد نمایندگان قابل فراخوانی (mandated delegate یا recallable delagate) محل های کار متحد شده در قالب شوراهای کارگری به عنوان چارچوب جامعه سوسیالیستی لیبرتارین (libertarian socialist) و همچنین تشکیل میلیشیاهای مردمی برای دفاع از انقلاب سخن گفته بود. علاوه بر این، او بر این امر کاملا واقف بود که انقلاب یک پروسه است و نه یک رویداد و در نتیجه برای شکوفایی و پیشرفت، نیازمند زمان است. به نقل قول از موری بوکچین:
"باکونین، کروپاتکین و مالاتستا آنقدر ساده نبودند که بپندارند آنارشیسم یک شبه برپا خواهد شد. در نسبت دادن این عقیده به باکونین، مارکس و انگلس مشتاقانه دیدگاه های آنارشیست روسی را تحریف کرده اند. و نه اینکه آنارشیست ها... آنطور که مارکس به صورت نامفهوم و مبهم ادعا می کند، و بیفکرانه توسط لنین در دولت و انقلاب تکرار شده است، معتقد به "زمین گذاشتن سلاح" بلافاصله بعد از انقلاب، بودند. در واقع، بیشتر آنچه در دولت و انقلاب به اسم "مارکسیسم" آورده شده، آنارشیسم خالص است - برای مثال، جایگزین کردن ارتش های حرفه ای با میلیشیاهای انقلابی و جایگزین کردن نهادهای پارلمانی توسط ارگان های خود-مدیریتی. آنچه در این جزوه ی لنین صحیحاً مارکسیستی است، تقاضا برای "مرکز گرایی مطلق،" پذیرش یک بوروکراسی "نوین" و تشخیص هویت/یکی شدن شوراها با دولت می باشد." [۱]
اینکه این نکته در اثر لنین پنهان است به خاطر تحریف تعمدی عقاید آنارشیستی توسط شخص لنین است. به عنوان مثال، لنین در دولت و انقلاب می آورد که آنارشیست ها "در حالیکه به ترویج انهدام ماشین حکومتی می پردازند، هیچ ایده ای در مورد آنچه پرولتاریا بر سر جای آن خواهد نشاند، ندارند" و با مقایسه ی آن با دیدگاه مارکسیست ها مدعی می شود که مارکسیست ها حکومت جدیدی را "متشکل از کارگران مسلح، به سبک کمون [پاریس]" به وجود خواهند آورد. [۲] برای آنارشیست ها، این دیدگاه لنین اصولا یا ناآشنایی او با تئوری و ادبیات آنارشیستی را نشان می دهد و یا تحریف تعمدی آن تئوری و ادبیات را. آنارشیست ها به طور روشن می دانند که چه چیز را "جایگزین" ماشین دولت بکنند (به عنوان مثال، فدراسیونِ کمون های متشکل از شوراهای طبقات کارگر.) ولی همانطور که George Barrett در پاسخ به این سوال می نویسد، " اگر دولت را منسوخ کنی، چه چیز را جایگزینش خواهی کرد،" این سوال "برای یک آنارشیست مثل این است که بیمار از دکتر بپرسد "اگر بیماری مرا معالجه کنی، چه چیز را جایگزین آن خواهی کرد؟" پاسخ آنارشیست این است که دولت هیچ مقصود و وظیفه ی سودمندی را ایفا نمی کند... [دولت] مرکز عملیاتی سودجویان، کرایه گیران و تمام آن هایی است که از جامعه می گیرند و چیزی به آن برنمی گردانند. زمانی که طبقات توسط انسان هایی که خود را برای اداره کردن کارخانه ها و استفاده از زمین ها به منفعت اجتماعات آزاد خود... سازماندهی می کنند، منسوخ شوند، دولت نیز باید با آن لغو شود... . تنها چیزی که آنوقت جایگزین دولت خواهد شد، نهادهای آزاد کارگری است. زمانی که حکومت استبدادی منسوخ شود، آزادی باقی خواهد ماند، درست مثل زمانی که بیماری ریشه کن می شود و سلامتی باقی می ماند." [۳] (در مطالب آینده به طور مفصل به مبحث تحریف عقاید آنارشیستی توسط لنین و دیگر مارکسیست های استاندارد خواهیم پرداخت.)
در نتیجه، زمانی که مارکسیست ها می پرسند که آیا آنارشیست ها دولت و انقلاب لنین را خوانده اند، پاسخ ما این است که اکثر ایده های لنین در ابتدا توسط آنارشیست ها بیان گشته و اینکه دولت و انقلاب او چیزی بیش از تکرار بسیاری از عقاید آنارشیستی در یک کانتکست دولت-محور نیست که این عقاید را تماما و کاملا به نفع حکومت حزبی تقلیل داده و زیر پا می گذارد.
http://se-rahi.blogfa.com/post-۷.aspx
۲۲۴۲۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣٨٨
|