از : یک ایرانی
عنوان : لطفا تعیین تکلیف نکنید
آقای آ. ائلیار، اول تخصص شما در چیست؟ دوم، مگر جمالی حرف نادرستی زده است؟ این مطلب که واقعیت است، شما به چه حقی و روئی دیگران را به سکوت در باره آنچه واقعیتی هرچند تلخ، میخوانیدو تعیین تکلیف میکنید؟ با این روش خوب منطقی است که به سخن استاد جمالی اعتراض نمائید! خواننده آثار جمالی بودن، پروانه "امر به معروف و نهی از منکر" صادر کردن را به شما و هیچکس دیگر، نمیدهد. نامه استادی در ایران را به جمالی برایتان میآورم تا شما بدانید که تا چه حد با مسائل ایران بیگانه هستید و خود نیز خبر ندارید:
« استادی ازایران به جمالی
استاد گرامی آقای جمالی
اجازه بدهید از این راه دور، با دستانی پر ازگلهای نیلوفر، دستان شما را بفشارم و به خود ببالم که نوشته های شما روز و شب من و دوستانم را پر از نیلوفر کرده است و خواب و خیال را از من ربوده است. شبها با اندیشه های شما چشمانم را خواب خرگوشی می گیرد ولی به خواب ژرفی فرو نمی روم چون دیده وجدانم تازه بیدار می شود و چون سطلی پر از بنزین آتش میگیرم. شما کار سترگ و اساسی درفلسفه ی ایران انجام داده اید که همه مقلدان فرهنگ غرب و اسلام زدگان ریز و درشت نتوانسته اند انجام دهند: کار شما ، آنچنان است که گویی ۱۰۰ فیلسوف با وجدان با تلاش شبانه روزی انجام داده اند تا این فرهنگ روی پای خود بایستد و مقابل غرب و اسلام ، سر خم نکند. از یک سو برایم نیتچه را تداعی می کنید که فرهنگ " چنین گفت سیمرغ " را به آواز درآورده و از سوی دیگر گویا فردوسی طوس را به سخن درآورده اید که فریادکنان پرچم زال زر را بر دست گرفته است و بر سایه های شوم اسفندیاران زمان که این سرزمین را به نابودی کشانده است، اشک می ریزد و می خواهد نفس بکشد و زنده بماند. از شما که یک تنه این بذرهای خالص را بازکاشتید سپاسگزاری می کنم و آرزوی بهروزیتان را دارم. سربلند باشید که سربلندمان می کنید و خواهید کرد»
۲۲۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣٨٨
|
از : بهروز خرم
عنوان : تحلیل قابل تحسین
جناب فانی یزدی
زنده باد به قلم شجاع و توانا شما
نکات بسیار ظریفی را مورد توجه و نقد قرار دادید
امیدورام هم رهبران جنبش سبز و هم دوستان اوپوزیسیون به نکات ظریفی که شما اشاره کرده اید توجه لازم مبذول دارند
بسیار عالی بود
۲۲۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣٨٨
|
از : ا طبری
عنوان : نقد سالم بهتر از حمایت کورکورانه
فانی عزیز دست شما درد نکند که با شهامت به نقد رهبری جنبش سبز پرداختی، امید که دیگر دوستداران جنبش سبز هم مثل چون شما قلم به دست گرفته ورهبری جنبش را همین امروز به نقد بکشند و مانع از شکل گیری یک تقدس مذهبی پیرامون آنها گردند. راه جنبش سبز از درون همین نقد های دل سوزانه هموار می گردد.
پیروز و سر بلند باشی
۲۲۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٨٨
|
از : آ. ائلیار
عنوان : رهبری غیر کلاسیک
رهبری در جنبش سبز به شکل کلاسیک نیست. چرا که این شکل رهبری توان حفظ موجودیت خود در مقابل سرکوب شدید را ندارد. از اینرو رهبری آن به شکل غیرکلاسیک و مدرن است. به شیوه ایست که مستبدین با تمام پیگردهای شبانه روزیشان و دستگیری هزاران نفر از مبارزان هنوز که هنوز است نتوانسته اند آنرا از حرکت باز دارند. جنبش سبز، هم دارای رهبریست و هم نیست . یعنی رهبری لامکانه. و این مسئله است که استبداد پیشگان را به کلی گیج کرده است. خیلی ازافراد سیاسی ایرانی برخلاف سیاستمداران اروپایی سیاستمدارنیستند. چراکه بادست خود به دشمن آدرس دقیق میدهند که رهبرانشان را خفه کنند. حکومت مستبد شب و روز از خود میپرسد : پس این رهبری کجا ست؟ باید گفت : زیر کلاهته!
فانی بسیار عزیز و ارجمندم ، شما خود بهتر میدانید که هستی رهبری به شیوه ی کلاسیک، نیاز به حداقل شرایط مناسب سیاسی دارد ودر حال حاضر این امکان در فضای سیاسی ایران موجود نیست. به این علت هم هست که جنبش نخواسته است این شیوه ی سازماندهی را بکار گیرد. آنان که در کارزار مبارزه هستند به خوبی میدانند هر شرایطی شکل سازماندهی خود را میطلبد ، و در این شرایط باید گفت که جنبش بهترین شکل تشکیلات رهبری ممکن را دارد. نوشته های آقای کاخساز در این مورد روشنگر و قابل دقت اند. با سپاس از زحمات شما و نوشته ی روشنگرتان.
و اما اظهار نظر آقای منوچهر جمالی در پیرامون مقاله ی شما. با اجازه فانی عزیز میخواهم به عنوان یک خواننده ی اندیشه ایشان بگویم : دستشان درد نکند « که رهبران فکری ِسکولارجامعه » ی پیش از ۵۷ را«نالیاقت وناشایسته» و ضد «انقلاب مشروطه» خوانده است. آخه پدرجان! این سخنان چیست که مینویسی؟ چرا در رشته ایکه کار نکرده ای وارد میشوی و دخالت میکنی؟ سیاست عرصه ی تخصص شما نیست. لطفاً به عنوان کارشناس مسئله دخالت نکنید. بگذار آنان که بهترین ایام جوانیشان را مثل آقای فانی با دردها و رنجهای غیرقابل وصفی سپری کرده و توشه ای اندوخته اند ببینند چه راحلی به این مشکلات تخصصی پیدا میکنند. پدرجان! اگر از یک متخصص اروپایی بپرسی راحل فلان مسئله چگونه است؟ و در تخصص او نباشد با مهربانی میگوید :عزیزم از فلانی بپرس، این موضوع رشته ی من نیست. بهتر آن است که شما به کندوکاوتان در واژه های باستانی ادامه بدهید وعرصه های دیگر را به دیگران واگزارید.
با احترام
آ.ائلیار
۲۲۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٨٨
|
از : رضا سالاری
عنوان : آقای فانی محترم، رهبر نمیخواهیم، کار، فداکاری و عملکرد زیاد میخواهیم
آقای فانی محترم، رهبر نمیخواهیم، کار، فداکاری و عملکرد زیاد میخواهیم.
جنبش ۲۲ خرداد قدری دلسرد و سرخورده شده و از نظر شهامت و چاره اندیشی سیاسی دچار سکون، یأس، کمبود و پراکندگی گشته است. ناراضیان آنها، سالهاست هریک بار سفر بسته و به گوشه ای از دنیای آزاد و دموکراتیک فرارکرده و دلتنگ در انتظار معجزه ای در میهن خویش است. آنها الان حدود چهار میلیون میشوند، یعنی برای هر چهل نفر مردم داخل کشورمان، یک نفر مهاجر خارج از کشور داریم که حامی هر جنبش اعتراضی و منتظر یک معجزه است. خوشبختانه از این چهل نفر حداقل ۶۰ درصد، یعنی ۲۴ نفر مخالف رژیم ولایی در درون میهن است، ولی اینان الزاماً نه مانند مهاجران منتظر معجزه هستند، ونه خود در حال حاضر خیلی مطمئن و امیدوار به آینده جنبش دموکراتیک خود.
برخلاف گفته آقای فانی، آنها احتیاج به رهبر ندارند، بلکه احتیاج به فداکاری، کار بسیار جهت یارگیری و هسته و تشکیلات خود را ساختن دارند و اینکه با بقیه هسته ها و تشکیلات دموکراتیک میهن ارتباط اورگانیک و هماهنگ برقرارکنند.
چون میدانند چه میخواهند احتیاج به رهبر از بالا تعیین شده ندارند. در خلأ روشنفکری و رهبری فعلی، آنها میخواهند، پس از تمرینات و کار و آزمایش طولانی، از بین خودشان، نه از دربار سابق جمهوری اسلامی، رهبران آبدیده شان پدیدار شوند.
آنها میخواهند برای اولین بار در تاریخ ایران، درحالیکه سرشار ازخرد و عقل و تهی از هیجان میباشند، آینده خود، همسر، فرزند، برادر، خواهر و فامیل، آشنا، دوست، یار و همراه تشکیلات دموکراتیک خود را بیابند و بسازند. او فهمیده که این یک پروسه و روند طولانی است و یک شبه اتفاق نمی افتد. درست به همین دلیل است که او بخوبی میفهمد چرا به رهبر و آقابالاسر، کسی که احتمالاً رأی و نظر واقعی او و مردمش را بنفع خود خواهد دزدید، و جنبش اورا به بیراهه خواهد برد، احتیاجی ندارد.
آنها خوب میدانند که برای جلوگیری از سرکوب و پراکندگیشان، باید از اولین قدم برای یک دموکراسی پایدار و پویا، یعنی ایجاد تشکیلات و هسته های بنیادین که با هیچ حمله و نیروی سرکوبگری از بین نرود میباشند. آنها بجای رهبران قلابی و مدعی آزادی، بدنبال راهبر های بنیادین تر، یعنی تشکیلات زیر هستند:
۱. سازمان دانشجویان دموکرات − این راحت ترین تشکیلات آنهاست، و به خاطر آمادگی دانشجویان، ایجاد آن کمترین انرژی و زمان را میبرد.
۲. ایجاد سازمان دانش آموزان دموکرات − با کمک ویاری سازمان دانشجویان. دانشجویان سراسر ایران باید به دبیرستان ها و دبستان ها بروند و تشکیلات دموکراسی آنها را راه بیاندازند.
۳. ایجاد سازمان مادران دموکرات − توسط دانشجویان و دانش آموزان دموکرات
۴. ایجاد سازمان پدران دموکرات − توسط دانشجویان، دانش آموزان و مادران دموکرات
۵. سازمان معلمان و استادان دموکرات
۶. سازمان کارمندان دمکرات − در هر اداره
۷. سازمان کارگران دموکرات − در هر کارخانه
۸. سازمان هنرمندان دموکرات
۹. سازمان نویسندگان و شاعران دموکرات
۱۰. سازمان کسبه، پیشه وران و بازاریان دموکرات
۱۱. و بالاخره تمامی بقیه سازمانهای دموکرات ممکن و عملی
آقای فانی محترم، لطفاً صبور باشید و بجای کار بسیار بزرگ و غیرواقعبینانه دنبال رهبر گشتن، برای تحقق این کارهای کوچک ولی اساسی قلم بزنید و ما و مردم خود را کمک کنید. پیروز باشید.
۲۲۵۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٨٨
|
از : هاشم محبی
عنوان : تحلیل واقع بینانه
مطلب بسیار دقیق و بدور از کینه جویی شخصی بود ، تحلیل واقع بینانه و دقیق بود در مورد رهبری و سازماندهی که رژیم ۳۰ سال است که همانگونه که شما به دقت اشاره کرده اید کوشش کرده است که اعتبار مخالف را بطور کلی از بین ببرد
جنبش سبز همن گونه که گفته اید باید هویت خود را بنا نماید وبرای خود اعتبار کسب نموده و از اعتبار خود در آینده استفاده نماید
با تشکر از دقت تحلیل شما
۲۲۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٨٨
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : ملت به گونه های مختلف رهبری ، پشت کرده است
روشنفکران ِغیردینی ، که رهبران فکری ِسکولارجامعه هستند، دربرابررهبران دینی( چه سنتی و چه نوگرای آن) ، ضعف ونالیاقتی وناشایستگی خود را در«انقلاب ضدمشروطه » سی ویکسال پیش، ثابت نمودند، واعتبارومرجعیت خود را به کلی نزدمردم ایران،ازدست دادند. بدینسان روشن شد که روشنفکران غیردینی، ریشه درخردمستقل وآزاد و درفرهنگ اصیل ایران ندارند. اینست که اکنون ملت، پشت به هردوگونه رهبری کرده است ، وبی این دورهبر، میخواهد باخردجمعی، برغم اشتباهاتی که پیش میآید، سرنوشت خود را بسازد، واین نشان بلوغ ملت است
۲۲۴۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣٨٨
|